حباب منفی یا فرصت طلایی؟
امیر ندیری، مدیر صندوق اهرمی نارنج
یکی از مسائلی که در هفتههای گذشته بیش از هر چیز بر عملکرد صندوقهای اهرمی سایه انداخته، افزایش فاصله میان قیمت تابلو و خالص ارزش هر واحد دارایی (NAV) این صندوقها بوده است؛ فاصلهای که در برخی صندوقها از مرز منفی ۱۰درصدی نیز عبور و بهدرستی نگرانیهایی را در میان سرمایهگذاران ایجاد کرده است. این اتفاق اگرچه بهظاهر به ناترازی صندوقها نسبت داده میشود اما در واقعیت بیش از آنکه بازتاب ضعف بنیادین باشد، ناشی از شرایط روانی بازار و ناپایداری تصمیمگیری در سمت تقاضاست.
با این حال نباید فراموش کرد که ذات وجود حباب منفی در صندوقهای اهرمی بهمعنای شکست آنها نیست. ماهیت این صندوقها که بر استفاده هدفمند از اهرم و تفکیک ریسک میان واحدهای ممتاز و عادی استوار است، آنها را مستعد نوسان بیشتر کرده اما همین ویژگی در دورههای صعودی، برگ برندهای برای سرمایهگذاران با تحمل ریسک بالا محسوب میشود. آنچه در روزهای اخیر موجب امیدواری مدیران صندوقها شده، واکنش بهنسبت دقیق و سنجیده سازمان بورس به این شرایط است. تمرکز نهاد ناظر بر شاخصهایی نظیر فاصله قیمت از NAV و مشروط کردن توسعه فعالیت صندوقها به عملکرد واقعی مدیران، گامی رو به جلو در جهت اصلاح ساختارها و ارتقای اعتماد عمومی تلقی میشود. برخلاف برخی نگاههای محافظهکارانه که با بروز نوسانات، پیشنهاد حذف یا محدودسازی ابزارها را مطرح میکنند، این رویکرد سازمان نشان میدهد مسیر اصلاح و بلوغ صندوقهای اهرمی، نه از راه محدودیت بلکه از مسیر پایش هوشمندانه و تنظیم دقیق خواهد گذشت.
در همین چارچوب بسیاری از مدیران صندوقهای اهرمی، در روزهای اخیر، مجموعهای از اقدامات عملیاتی را برای کاهش فاصله قیمت و NAV در دستور کار قرار دادهاند. نکتهای که باید بر آن تاکید کرد، این است که حباب منفی واحدهای عادی صندوقهای اهرمی برخلاف تصورات، فرصت محسوب میشود نه تهدید، بهویژه برای سرمایهگذارانی که نگاه میانمدت و بلندمدت دارند. بسیاری از این صندوقها در حال حاضر ترکیبی متنوع، نقدشونده و منطبق با اصول تحلیل بنیادی دارند و در نبود رفتارهای هیجانی به سرعت میتوانند به قیمتهای منطبق بر NAV بازگردند.
در نهایت باید گفت بازار سرمایه برای رسیدن به بلوغ و تعادل نیازمند آن است که ابزارهای نوین، نه با خوشبینی محض و نه با بدبینی مطلق بلکه با رویکردی متوازن، واقعگرایانه و تدریجی مورد ارزیابی و اصلاح قرار گیرند. صندوقهای اهرمی اکنون در مرحلهای حساس از چرخه عمر خود قرار دارند؛ مرحلهای که با همراهی مدیران حرفهای، سیاستگذار منعطف و سرمایهگذاران آگاه میتواند به دورهای از بازسازی اعتماد و بازگشت تعادل در معاملات آنها منجر شود.
اکنون که نهاد ناظر نیز پیام شفافی مبنی بر تمرکز بر عملکرد و نه صرفا مجوزدهی، ارسال کرده، مدیران این صندوقها بیش از همیشه خود را مسوول حفظ منافع سرمایهگذاران میدانند. اگر این مسیر با ثبات و حمایت ادامه یابد، میتوان انتظار داشت که فاصله قیمتی صندوقهای اهرمی با NAV طی ماههای آینده کاهش یافته و مجددا توازن به معاملات این صندوقها بازگردد.