جنگ روسیه با اوکراین؛ از نبردی سنتی تا هوشمند

کدخبر: 562198
جنگ اوکراین ارتش روسیه را از یک نیروی سنتی و ناکارآمد به سازمانی در حال یادگیری و بازآفرینی بدل کرده که با تلفیق تجربه میدانی، فناوری نوین و اصلاح ساختاری، در مسیر تبدیل‌شدن به یک نیروی مدرن و انعطاف‌پذیر گام برداشته است.
جنگ روسیه با اوکراین؛ از نبردی سنتی تا هوشمند

جهان صنعت – جنگ روسیه و اوکراین در دو سال گذشته به صحنه‌ای از تضادها و تغییرات بنیادین تبدیل شده است؛ جنگی که در ابتدا قرار بود برق‌آسا باشد و با تسلیم سریع کی‌یف پایان یابد اما اکنون به میدانی طولانی و خونین بدل شده است. در حالی‌که در ماه‌های نخست، ارتش روسیه نماد ناکارآمدی و بی‌نظمی معرفی می‌شد، امروز همان ارتش به سازمانی در حال یادگیری بدل شده که با سرعت، ضعف‌های خود را شناسایی و اصلاح می‌کند.

تحلیلگران غربی در ماه‌های نخست جنگ از فروپاشی قریب‌الوقوع ارتش روسیه سخن می‌گفتند. اما واقعیت میدانی خلاف آن را نشان داد. روسیه نه‌تنها در برابر ضدحملات اوکراین دوام آورد بلکه با تغییر راهبرد، بازسازی ساختار فرماندهی، بهبود زنجیره تأمین و ارتقای تسلیحات، توانست بخش‌هایی از شرق اوکراین را مجدداً در کنترل خود نگه دارد. پشت این دگرگونی، تحولی عمیق‌تر نهفته است. ارتش روسیه به یک سازمان یادگیرنده تبدیل شده است

از شکست به بازآموزی: درس‌های نخستین سال جنگ

در سال ۲۰۲۲ شوک اولیه شکست‌های روسیه در حومه کی‌یف و خارکیف، کرملین را وادار کرد تا از نگاه سنتی به جنگ فاصله بگیرد. ستاد کل نیروهای مسلح روسیه با درک این واقعیت که پیروزی در جنگ مدرن نیازمند انطباق سریع با فناوری و تاکتیک‌های نوین است، فرایند گسترده‌ای از تحلیل تجربه رزمی را آغاز کرد.

به دستور وزارت دفاع، گروه‌هایی از افسران و پژوهشگران به خطوط مقدم اعزام شدند تا عملکرد واحدهای رزمی را مستند کنند. نتایج این مشاهدات به‌صورت گزارش‌هایی گردآوری و در اختیار ستاد کل، دانشگاه‌های نظامی، صنایع دفاعی و مراکز تحقیقاتی قرار گرفت. این سازوکار بعدها به هسته‌ی اصلی اکوسیستم یادگیری نظامی روسیه تبدیل شد.

در نتیجه، ارتش روسیه به جای اتکا بر تصمیمات از بالا، به سمت یادگیری تجربی و میدانی حرکت کرد؛ مدلی که تاکنون در نظام نظامی این کشور بی‌سابقه بوده است.

شکل‌گیری «مجتمع یادگیری صنعتی-نظامی»

در آغاز سال ۲۰۲۳، روسیه ساختاری رسمی برای نهادینه‌سازی تجربه‌های میدانی ایجاد کرد. این ساختار که در مسکو از آن به‌عنوان «مجتمع یادگیری نظامی- صنعتی» یاد می‌شود، مجموعه‌ای از نهادها، دانشگاه‌ها، شرکت‌های دفاعی و استارت‌آپ‌های فناورانه را در بر می‌گیرد.

بیش از ۲۰ کمیسیون تخصصی در وزارت دفاع مأمور شدند تا یافته‌های جبهه را به دستورالعمل‌های آموزشی و فنی تبدیل کنند. بیش از ۴۵۰ تغییر در آیین‌نامه‌های رزمی ظرف سه سال اخیر اعمال شد. کنفرانس‌های تخصصی بین نیروهای زمینی، هوایی و الکترونیک برگزار شد تا تجربه مقابله با پهپادهای اوکراینی و تاکتیک‌های جنگ الکترونیک به اشتراک گذاشته شود.

این فرایند یادگیری سازمان‌یافته، ارتش روسیه را از یک نیروی سنتی به نهادی تبدیل کرده است که قادر است هم‌زمان بجنگد و بیاموزد. نتیجه آن، ظهور تاکتیک‌های تازه در میدان نبرد است. استفاده ترکیبی از پهپادهای شناسایی و انتحاری، حملات زنجیره‌ای دقیق با موشک‌های جدید و افزایش اختیارات افسران جزء برای تصمیم‌گیری مستقل در نبردهای محلی.

بازسازی صنعت دفاعی و جهش فناورانه

نخستین سال جنگ ضعف‌های بنیادی صنایع دفاعی روسیه را آشکار کرد. نقص فنی در تجهیزات، نبود قطعات باکیفیت و کندی فرآیند تولید سبب شده بود بسیاری از سامانه‌ها از کار بیفتند. با دستور مستقیم کرملین، وزارت دفاع مقررات تحقیق و توسعه را بازنویسی کرد تا مسیر نوآوری کوتاه‌تر شود.

کارشناسان صنایع دفاعی به مناطق اشغالی اعزام شدند تا از نزدیک مشکلات تجهیزات را بررسی و اصلاح کنند. شرکت‌های دفاعی نیز مکلف شدند بازخورد یگان‌های رزمی را در طراحی‌های جدید لحاظ کنند. این تغییرات، ضمن افزایش بهره‌وری، زمینه را برای شکل‌گیری همکاری میان دولت و بخش خصوصی فراهم کرد.

یکی از جلوه‌های برجسته این تحول، تأسیس واحد ویژه‌ای به نام روبیکون (Rubikon) بود که مأموریت آن آزمایش، طراحی و به‌کارگیری تاکتیک‌های پهپادی است. دستاوردهای این واحد اکنون به‌صورت گسترده در دستورالعمل‌های آموزشی نیروهای پهپادی روسیه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

از سوی دیگر، صنایع نظامی با ارتقای زره خودروها، نصب موتورهای قوی‌تر، سامانه‌های دید در شب و … کیفیت تجهیزات را بهبود بخشیده‌اند. تولید انبوه پهپادهای شاهد و بمب‌های گلاید نیز توان تهاجمی روسیه را افزایش داده است. در نتیجه، حملات پهپادی و موشکی روسیه در سال گذشته پیچیده‌تر و مخرب‌تر از قبل شده است؛ موضوعی که شبکه برق، زیرساخت‌های شهری و مراکز نظامی اوکراین را بارها هدف قرار داده است.

انقلاب آموزشی در ارتش روسیه

یکی از تحولات بنیادین جنگ اوکراین در حوزه آموزش نظامی روسیه رخ داده است. نیروهای بازگشته از جبهه به مربیان آموزشگاه‌های نظامی تبدیل شده‌اند تا تجربه‌های واقعی جنگ را به نسل بعد منتقل کنند. ارتش، با استفاده از فناوری‌های جدید، از جمله پهپادهای آموزشی و شبیه‌سازهای واقع‌گرایانه، آموزش نیروها را به شکل قابل‌توجهی ارتقا داده است.

آموزش‌ها اکنون شامل مهارت‌هایی چون عبور از مناطق مین‌گذاری‌شده تحت دید پهپاد، اجرای حملات کوچک در دل نبردهای بزرگ، کمک‌های اولیه رزمی در شرایط میدانی و هماهنگی پهپاد با توپخانه برای حملات دقیق است.

دوره‌های جدید برای افسران جزء (ستوان‌ها و فرماندهان گروهی) طراحی شده تا علاوه بر آموزش‌های فنی، مهارت فرماندهی مستقل را بیاموزند. این تغییرات، هرچند تدریجی، نشانه‌ای از گذار ارتش روسیه از فرماندهی متمرکز به مدیریت تاکتیکی انعطاف‌پذیر است؛ تغییری که ارتش‌های غربی سال‌ها پیش تجربه کرده‌اند.

با این حال آموزش نیروهای داوطلب و بسیجی همچنان کوتاه‌مدت و ناکافی است و همین موضوع باعث تلفات بالا در برخی عملیات‌ها می‌شود. گزارش‌هایی نیز از ناهماهنگی میان واحدها و مشکلات روحی نیروهای تازه‌وارد منتشر شده است.

 محدودیت‌ها و تناقض‌های یادگیری روسیه

اگرچه ارتش روسیه در زمینه یادگیری نهادی پیشرفت کرده، اما هنوز از ضعف‌های سنتی خود رنج می‌برد. بی‌انضباطی، خشونت درون‌سازمانی، و ضعف فرماندهی از موانع اصلی اجرای کامل اصلاحات است.

گزارش‌های میدانی حاکی از وجود اختلاف کیفی میان واحدهای مختلف است؛ برخی دارای فرماندهان کارآمد و منضبط‌اند، در حالی‌که برخی دیگر با بی‌نظمی و رفتارهای تنبیهی خشن اداره می‌شوند. این ناهمگونی سبب شده است ارتش روسیه نتواند از تمام ظرفیت مادی و انسانی خود بهره ببرد.

از سوی دیگر، ارتش روسیه همچنان در اجرای توصیه‌های تحلیلی نهادهای پژوهشی ناکام مانده است. برای نمونه، علی‌رغم توصیه‌ها درباره اصلاح نظام کنترل کیفی تجهیزات و بهبود بهداشت میدانی، وضعیت بهداشتی نیروها وخیم است و حتی گزارش‌هایی از استفاده چندباره از سرنگ در بیمارستان‌های صحرایی منتشر شده است.

در سطح راهبردی نیز، روسیه هنوز با مشکل تلفات انسانی بالا مواجه است. تاکتیک‌های جدید مبتنی بر گروه‌های کوچک تهاجمی، هرچند مؤثر در نفوذ، اما فاقد توان تصرف پایدار سرزمین هستند و هزینه انسانی سنگینی دارند.

 چشم‌انداز آینده: از جنگ سنتی تا نبرد هوشمند

روسیه اکنون به‌دنبال بازتعریف دکترین نظامی خود برای دهه آینده است. بر اساس برنامه‌های اعلام‌شده، از سال ۲۰۲۵ تا ۲۰۳۵ تمرکز اصلی وزارت دفاع روسیه بر جنگ‌های خودکار و هوشمند خواهد بود.

در این چارچوب، پهپادها، ربات‌های رزمی و سامانه‌های بدون سرنشین در کنار هوش مصنوعی به ستون فقرات ارتش آینده روسیه تبدیل خواهند شد. ارتش در حال مطالعه کاربرد هوش مصنوعی در موشک‌های مافوق‌صوت، سامانه‌های پدافندی و فرماندهی میدانی است تا تصمیم‌گیری‌ها سریع‌تر و دقیق‌تر انجام شود.

با وجود این جاه‌طلبی فناورانه، تحریم‌های بین‌المللی مانع دسترسی روسیه به فناوری‌های پیشرفته غربی و برخی مواد حیاتی مانند نیمه‌هادی‌ها شده است. به همین دلیل، مسکو ناچار است برای توسعه فناوری‌های خود به همکاری با چین، ایران و کره شمالی متوسل شود؛ همکاری‌ای که می‌تواند در بلندمدت به شکل‌گیری محور جدیدی از انتقال دانش نظامی میان کشورهای غیرغربی منجر شود.

پیامدهای ژئوپلیتیکی و واکنش غرب

تغییرات ارتش روسیه تنها بر آینده جنگ اوکراین تأثیر ندارد، بلکه پیامدهای ژرفی برای نظم امنیتی اروپا و جهان دارد. ارتش روسیه از جنگ جاری نه‌تنها تجربه عملیاتی گسترده‌ای به‌دست آورده، بلکه در حال تدوین یک الگوی جدید از جنگ مدرن است که ترکیبی از فناوری، تمرکززدایی تاکتیکی و جنگ‌های سایبری و پهپادی است.

این تجربه اکنون به‌طور غیررسمی در اختیار متحدان مسکو از جمله چین، ایران و کره شمالی قرار می‌گیرد. تبادل تجربه در زمینه جنگ پهپادی، تاکتیک‌های تهاجمی کوچک‌مقیاس و مقابله الکترونیکی، می‌تواند موازنه نظامی در مناطق مختلف جهان را تغییر دهد.

در مقابل، برخی مقامات غربی نسبت به تداوم حمایت از اوکراین دلسرد شده‌اند. در حالی‌که روسیه از مسیر شکست‌هایش در حال یادگیری است، ناتو هنوز از یادگیری درباره روسیه بازمانده است. کارشناسان هشدار می‌دهند اگر ایالات متحده و اروپا نتوانند در حوزه پهپاد، جنگ الکترونیک و آموزش نیروها به‌سرعت نوآوری کنند، ممکن است در دهه آینده از روسیه در فناوری‌های رزمی عقب بمانند.

در همین راستا، نهادهای نظامی غربی مأمور شده‌اند درس‌های جنگ اوکراین را استخراج و در آموزش‌ها و برنامه‌های خرید تجهیزات لحاظ کنند. با این حال، این روند هنوز پراکنده و کند است و به اصلاح بنیادین منجر نشده است.

ارتشی که از جنگ می‌آموزد

تحولات اخیر نشان می‌دهد روسیه برخلاف تصور اولیه، از دل بحران‌ها در حال بازسازی خود است. این کشور، با وجود محدودیت منابع و تحریم‌های گسترده، توانسته است مدلی از یادگیری سازمانی در جنگ را پیاده کند که بر تجربه میدانی، نوآوری فناورانه و بازآموزی مداوم استوار است.

با این حال، این مسیر بی‌هزینه نیست. ضعف‌های ساختاری، کمبود منابع مالی، و تلفات انسانی بالا، همچنان پاشنه‌آشیل ارتش روسیه است. اما اگر روند کنونی ادامه یابد، مسکو در پایان جنگ، ارتشی خواهد داشت که از تجربه واقعی جنگ مدرن عبور کرده و برای نبردهای فناورانه آینده آماده است.

در عصر جنگ‌های هوشمند، بقا نه در برتری تسلیحاتی، بلکه در توانایی یادگیری سریع‌تر نهفته است. جنگ اوکراین، آزمونی است که نشان داد ارتش‌ها نیز همچون جوامع، یا می‌آموزند یا نابود می‌شوند.

وب گردی