جهان‌صنعت قتل سروش ستوده‌نیا به دلیل سرقت موبایل را واکاوی کرد:

جدیدترین قیمت آیفون جان انسان است!

سارا پوردلجو
کدخبر: 542975
قتل سروش ستوده‌نیا به‌دلیل سرقت موبایل، نشان‌دهنده گسترش خشونت و بحران‌های اجتماعی در ایران است.
جدیدترین قیمت آیفون جان انسان است!

سارا پوردلجو- خبرهای مربوط به قتل برای سرقت موبایل یا اموال شاید تکراری به نظر برسند اما هرگز عادی نمی‌شوند. این‌بار خبر قتل سروش ستوده‌نیا، مربی ۲۸ساله‌ بدنسازی و فیتنس به گوش می‌رسد. سروش ستوده‌نیا در تلاش برای دفاع و حفظ موبایل خود، بر اثر جراحات ناشی از ضربه چاقو به گردن توسط سارقان جان باخت. قتل سروش همچون قتل الهه حسین‌نژاد و امیرمحمد خالقی در ماه‌های اخیر موجی از نگرانی و خشم عمومی را به راه انداخته است. در شرایطی که تورم، بیکاری، ناامیدی و نابرابری روز‌به‌روز عمیق‌تر می‌شود، آیفون نه فقط یک گوشی بلکه «نماد شکاف طبقاتی» و انگیزه‌ای برای ارتکاب خشونت‌های مرگبار شده است. این حادثه تنها یک فاجعه فردی نبود بلکه بازتابی از گسترش خشونت، تنزل آستانه‌ تحمل اجتماعی، بحران‌های اقتصادی و روانی است که جامعه با آن دست‌وپنجه نرم می‌کند. با این حال سروش ستوده‌نیا قربانی یک چاقو نبود، او قربانی جامعه‌ای شد که در آن امنیت، تعادل روانی و احساس ارزشمندی فردی در حال فروریختن است. اگر سیاستگذاران این هشدارها را نادیده بگیرند، فهرست قربانیان تنها طولانی‌تر خواهد شد. هنوز یک ماه از خبر قتل فجیع و غم‌انگیز الهه حسین‌نژاد نگذشته که این‌بار نام دیگری سرخط خبرها شده است: سروش ستوده‌نیا. علت همه این قتل‌ها اما یک چیز است: قتل به دلیل سرقت موبایل. موبایلی از نوع آیفون که در سراسر جهان صرفا یک ابزار ارتباطی محسوب می‌شود، در ایران به آلت قتاله‌ای برای شهروندان بدل شده است. علت این وضعیت را تنها می‌توان در تورم، هزینه‌های بالای زندگی و فقر جست‌وجو کرد. کالایی که در بسیاری از کشورها به‌سادگی مورد استفاده قرار می‌گیرد، در ایران به ابزاری گران‌قیمت و لاکچری تبدیل شده است. دزدی اما در ایران دیگر تنها به دزدی ختم نمی‌شود؛ دزدی در ایران معادل جنایت شده است. الهه حسین‌نژاد، امیرمحمد خالقی، سروش ستوده‌نیا و… همه اینها تنها در فاصله چند ماه رخ داده‌اند! فقر توجیه مناسبی برای جنایت نیست. دستگیری سارق پس از ارتکاب جرم، دردی را دوا نمی‌کند. ترس، بر تک‌تک سلول‌های شهروندان سایه افکنده است. این تصور که ممکن است هر لحظه مورد حمله یک دزد جنایتکار قرار بگیریم، حتی لحظه‌ای ما را رها نمی‌کند. باید راه‌حلی پیشگیرانه برای کاهش اینگونه جنایت‌ها در نظر گرفته شود. این در حالی است که به عقیده برخی کارشناسان چنین جنایت‌هایی بازتاب ضعف‌های مزمن در سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی کشور هستند. به گفته او، وقتی آستانه تحمل روانی افراد فرو می‌ریزد و احساس ناتوانی بر زندگی مردم سایه می‌اندازد، بزهکاری خشن تبدیل به ابزاری برای تخلیه روانی و کسب نابرابر منابع می‌شود. آنها هشدار می‌دهند که تمرکز صرف بر مجازات‌های شدید، مانند اعدام و قصاص، بدون پرداختن به ریشه‌های فقر، بی‌عدالتی و بحران هویت، تنها درمانی موقت و بی‌اثر است. به باور متخصصان راه‌حل‌ها در پیشگیری، آموزش، اصلاح ساختارهای ناعادلانه و استفاده از ظرفیت نخبگان مستقل برای مطالعه و تحلیل علمی مسائل است.

اصلاح‌پذیری به‌جای انتقام؛ جامعه هم مقصر است

دکتر علی نجفی‌توانا، استاد دانشگاه و متخصص برجسته آسیب‌شناسی اجتماعی و جرم‌شناسی با اشاره به گسترش فقر در جامعه به «جهان‌صنعت» گفت: متاسفانه در جامعه‌ امروز، افزایش جرائم مالی و جسمی و گاهی پیوند میان این دو بسیار نگران‌کننده است. جرائمی که ممکن است در ابتدا ماهیتی ساده مثل سرقت داشته باشند اما در نهایت به جنایت و خونریزی ختم شوند. این روند به‌طور مستقیم با عواملی چون فقر، بیکاری، نداری، تورم و احساس ناامنی اقتصادی پیوند خورده است. وی افزود: بسیاری از بزهکاران به‌ویژه آنها که درگیر جرائم خشونت‌بار می‌شوند به دلیل شرایط بحرانی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، فاقد توان مدیریت بحران رفتاری هستند. آستانه مقاومت روانی در آنها بسیار پایین است. در چنین وضعیتی، افراد به‌سرعت تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار گرفته، تحریک‌پذیر می‌شوند و بدون سنجش عواقب عمل خود، مرتکب جرم می‌شوند.
دکتر نجفی‌توانا در ادمه بیان کرد: براساس داده‌های جرم‌شناسی و اصول عقلانی در محاسبه سود و زیان، آنچه یک سارق از جرم خود به‌دست می‌آورد، در برابر هزینه‌ای که بابت آن می‌پردازد- یعنی ورود به رفتار خشونت‌آمیز یا حتی قتل به هیچ‌وجه قابل مقایسه نیست اما وقتی آستانه تحمل روانی و اقتصادی افراد سقوط می‌کند، همین معادله ساده نیز بی‌اثر می‌شود. در بحث آسیب‌شناسی جنایی، ما معتقدیم بسیاری از این مجرمان، خود قربانی شرایطی هستند که ساختار اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی به آنها تحمیل کرده است. البته این سخن به‌هیچ‌وجه به معنای توجیه جرم نیست اما نمی‌توان نقش فقر را در تاریخ حیات بشری، به‌عنوان یکی از عوامل اصلی ارتکاب جرم نادیده گرفت. این موضوع حتی در آموزه‌های اسلامی نیز مورد تاکید قرار گرفته است که کاد الفقر أن یکون کفرا.
او با اشاره به اینکه مجازات شدید کافی نیست، باید درمان کرد، نه فقط تنبیه تصریح می‌کند: هرچند مجازات در مقابله با جرائم خشن موثر است و تشدید آن می‌تواند بازدارندگی ایجاد کند اما نباید فراموش کنیم که این مجازات‌ها تنها کارکردی مسکن‌گونه دارند یعنی در کوتاه‌مدت ممکن است موجب توقف یا انصراف از رفتار مجرمانه شود ولی در بلندمدت، اثربخشی خود را از دست می‌دهند. این جرم‌شناس با یادآوری تجربیات کشور در این زمینه گفت: ما سال‌هاست که در حوزه‌هایی مانند موادمخدر، قتل فرزندان، خشونت‌های خانوادگی و سرقت‌های مسلحانه، شاهد اجرای قوانین سختگیرانه و مجازات‌های شدید هستیم اما با این حال نرخ ارتکاب این جرائم نه‌تنها کاهش نیافته بلکه گاهی افزایش هم یافته است.

سیاست موفق، سیاست پیشگیرانه است

برای مهار این نوع بزهکاری‌های خشن و بی‌رحمانه باید به‌جای تکیه صرف بر مجازات، به سمت کنش‌های پیشگیرانه حرکت کنیم یعنی باید عوامل زمینه‌ساز ارتکاب جرم را کاهش دهیم. سن متوسط مرتکبان جرائم جسمی در کشور عمدتا بین ۱۸ تا ۵۰سال است. بیشتر سارقانی که اقدام به موبایل‌قاپی، قمه‌کشی یا زورگیری می‌کنند، جوانانی هستند که از خانواده‌هایی فقیر و فاقد آموزش کافی می‌آیند. اغلب آنها بیکارند یا درآمد ناچیزی دارند و بسیاری از آنها به مشروبات الکلی یا مواد مخدر پناه برده‌اند. نجفی‌توانا تاکید می‌کند که مطالعه دقیق این پرونده‌ها می‌تواند راه‌حل‌های عملی در اختیار مدیران قرار دهد: مطالعات میدانی، ابزار مهمی در دست مدیران مستقل و منتقد است تا بتوانند با نگاهی علمی و مبتنی بر شواهد تصمیم‌گیری کنند. متاسفانه تاکنون به این نوع توصیه‌ها توجه نشده است. در تحلیل ماجرای قتل سروش ستوده‌نیا، نجفی‌توانا معتقد است: در این پرونده، سارقان به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده اقدام کردند. آنها سروش را شناسایی کرده، زمان خروج او از باشگاه را زیر نظر گرفتند و با تصور اینکه قربانی مقاومت نخواهد کرد یا امکان فرار وجود دارد، اقدام به سرقت کردند.
او ادامه می‌دهد: در بسیاری از پرونده‌های سرقت که منجر به جنایت می‌شود، قربانیان در هنگام مقاومت برای حفظ اموالشان دچار آسیب یا قتل می‌شوند. وضعیت اقتصادی امروز جامعه که مردم هر روز با تورم شدیدتر و قیمت‌های بالاتر مواجه‌ هستند اما درآمدها ثابت یا در حال کاهش است، باعث شده که مردم ناخودآگاه حاضر باشند برای حفظ مال خود، حتی جانشان را در معرض خطر قرار دهند. در این پرونده هم سروش برای بازیافتن گوشی تلفن همراهش تلاش کرد تا جلوی سارق را بگیرد و در کشمکش جسمانی، سارق با چاقو ضربه‌ای زد که چه بسا ناخواسته منجر به مرگ او شد.
نجفی‌توانا گفت: در چنین شرایطی، ما نیازمند مطالعه دقیق شخصیت مجرم، بازسازی صحنه جرم از منظر روانشناسی جنایی و ارزیابی عوامل روانی، اقتصادی و اجتماعی موثر هستیم. نباید فقط به جنبه کیفری قضیه نگاه کنیم.
هر روز با جنایاتی مواجه هستیم که نسبت به روز قبل شدیدتر شده‌اند: پدری که فرزندش را می‌کشد، شوهر والیبالیست زنش را به قتل می‌رساند، والدینی که فرزندانشان را می‌سوزانند؛ چرا؟ چون آستانه مقاومت اجتماعی سقوط کرده و پاسخ‌ها حیوانی، بدوی و خشونت‌آمیز شده‌اند. در چنین شرایطی نمی‌توان مجرمان را صرفا به‌عنوان «فاعل آگاه به جرم» در نظر گرفت. باید عواملی مثل اضطراب، بحران اقتصادی و روانی و بی‌عدالتی اجتماعی را نیز در تحلیل جرم لحاظ کرد.
نجفی‌توانا در پایان اظهار کرد: وقتی با چنین دیدی به موضوع نگاه کنیم، به‌جای قصاص و اعدام، می‌توان با بهره‌گیری از سیستم‌های اصلاحی، از جمله زندان‌های بسته و نیمه‌باز، تلاش کرد تا این افراد را به جامعه بازگرداند چراکه در چنین جنایاتی، جامعه هم مقصر است. اگر مدیران کشور بخواهند با این پدیده‌ها برخورد موثر داشته باشند باید از شعار فاصله بگیرند و با استفاده از نخبگان مستقل، به آسیب‌شناسی علمی و ارائه راه‌حل‌های کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت بپردازند.

وب گردی