تراز عملیاتی و سرمایه‌ای؛ ضربان پنهان بودجه دولت

گروه اقتصادی
کدخبر: 576712
تراز عملیاتی در بودجه سال ۱۴۰۴ ایران با کسری حدود ۱۸۰۶ هزار میلیارد تومان پیش‌بینی شده است که بخش عمده آن (حدود ۱۱۳۵ هزار میلیارد تومان) از طریق واگذاری دارایی‌های سرمایه‌ای مانند فروش نفت و استقراض از صندوق توسعه ملی تأمین می‌شود و مابقی از فروش اوراق است.
تراز عملیاتی و سرمایه‌ای؛ ضربان پنهان بودجه دولت

جهان‌صنعت – بودجه دولت معمولا در قالب چند عبارت کلیدی فهم می‌شود؛ درآمد، هزینه، کسری و منابع جایگزین. یکی از مهم‌ترین و کمتر شناخته‌شده‌ترین مفاهیم در تحلیل بودجه، تراز عملیاتی و تراز سرمایه‌ای است؛ دو شاخص بنیادین که نشان می‌دهند دولت چگونه خرج می‌کند، از کجا تامین مالی می‌کند و وضعیت مالیه عمومی کشور در چه نقطه‌ای ایستاده است.

درواقع این دو تراز، «نبض» و «فشار خون» نظام مالی دولت هستند؛ شاخص‌هایی که اگر درست خوانده نشوند، تصویر نادرست و گمراه‌کننده‌ای از وضعیت بودجه ارائه می‌شود. تراز عملیاتی تفاوت میان درآمدهای جاری دولت و هزینه‌های جاری اوست.

درآمدهای جاری شامل مالیات‌ها، عوارض، حقوق دولتی، درآمدهای گمرکی و سایر منابع پایدار است؛ در مقابل هزینه‌های جاری مانند حقوق و دستمزد کارکنان، یارانه‌ها، خرید کالا و خدمات و هزینه‌های اداری قرار می‌گیرند.

هرگاه هزینه‌های جاری از درآمدهای جاری بیشتر باشد، دولت با کسری عملیاتی مواجه می‌شود یعنی حتی برای تامین هزینه‌های روزمره نیز نیازمند استقراض، فروش دارایی یا استفاده از منابع ناپایدار است. این وضعیت نشانه‌ای از ضعف ساختاری و عدم پایداری مالی دولت است.

تراز سرمایه‌ای به تفاوت بین هزینه‌های عمرانی (سرمایه‌گذاری‌های دولتی در راه، نیرو، آب، مسکن، فناوری و…) و منابع حاصل از فروش دارایی‌های سرمایه‌ای- مانند واگذاری شرکت‌ها، املاک و سایر دارایی‌های سرمایه‌ای- مربوط است.

اگر هزینه‌های عمرانی بیشتر از این منابع باشد، تراز سرمایه‌ای دولت منفی می‌شود. کسری سرمایه‌ای در ذات خود لزوما نشانه بدی نیست زیرا نشان‌دهنده سرمایه‌گذاری دولت برای آینده است اما این شرط دارد که هزینه‌های عمرانی واقعا «سرمایه‌گذاری مولد» باشد، نه پروژه‌های نیمه‌تمام، رهاشده یا بدون توجیه اقتصادی. اهمیت این دو تراز از آن جهت است که تصویر واقعی کسری بودجه دولت تنها با محاسبه همزمان این دو شاخص روشن می‌شود.

برای مثال ممکن است کسری کل بودجه در ظاهر کم باشد اما دولت برای پوشش کسری عملیاتی، از فروش دارایی استفاده کرده باشد؛ رویکردی که ظاهرا کسری را کم می‌کند اما در عمل وضع مالی دولت را بدتر و پایداری بودجه را کاهش می‌دهد.

این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که دولت دارایی‌های خود را بفروشد تا حقوق و دستمزد یا یارانه‌های جاری را تامین کند یعنی سرمایه آینده را برای هزینه‌های امروز خرج کند. به همین دلیل است که کارشناسان می‌گویند تراز عملیاتی مهم‌ترین شاخص سلامت مالی دولت است.

در بسیاری از کشورها قانون بودجه دولت را ملزم می‌کند که تراز عملیاتی را متعادل یا مثبت نگه دارد تا درآمدهای پایدار هزینه‌های روزمره را پوشش دهند و استقراض تنها به سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی اختصاص یابد اما در اقتصادهایی مانند ایران به‌دلیل وابستگی بالا به نفت و ساختار هزینه‌ای سنگین، تراز عملیاتی همواره منفی است و بخش عمده کسری بودجه از همین محل شکل می‌گیرد.

شناخت تراز عملیاتی و سرمایه‌ای به ما امکان می‌دهد بفهمیم دولت چگونه دخل‌وخرج می‌کند، چه بخش‌هایی از بودجه پایدار یا ناپایدار است و خطرات آینده مالی کشور در کجا نهفته است. این دو تراز، اگرچه به‌ظاهر مفاهیمی تکنیکی‌ هستند اما در واقع کلید فهم چرخه کسری، بدهی، تورم و سیاستگذاری مالی‌اند؛ چرخه‌ای که درک درست آن برای هر خواننده صفحه اقتصاد ضروری است.

وب گردی