تداوم فرار پول از بورس

دیبا حاجیها– در دومین روز کاری هفته، بازار سرمایه شاهد ادامه روند نزولی بود و شاخصکل بورس با افت ۱۵هزار و ۸۶۳ واحدی معادل ۶/۰درصد کاهش یافت و در سطح ۲میلیون و ۶۳۹هزار و ۳۱۴واحد ایستاد. این در حالی است که شاخص کل هموزن نیز شرایطی مشابه داشت و با ریزش ۵۷۹۴واحدی، معادل ۷۲/۰درصد کاهش را تجربه کرد تا در ارتفاع ۷۹۵هزار و ۲۵۳واحدی به کار خود پایان دهد.
بررسی ارزش معاملات خرد بازار سرمایه شامل معاملات سهام، صندوقهای سهامی و حقتقدمها نشان میدهد که ارزش معاملات به حدود ۷۵۷۵میلیارد تومان رسید. هرچند این عدد نسبت به روزهای پایانی هفته گذشته اندکی رشد داشته است اما همچنان از وضعیت رکودی بازار حکایت دارد. این در حالی است که در جریان معاملات امروز، ۹۰۵میلیارد تومان خروج پول حقیقی از بازار ثبت شد که تایید میکند روند خروج نقدینگی همچنان ادامه دارد و سرمایهگذاران حقیقی تمایل زیادی برای ماندن در بازار ندارند.
از میان نمادهای معامله شده، تنها ۱۶۵نماد توانستند در محدوده مثبت به کار خود پایان دهند، در حالی که ۵۷۰نماد در محدوده منفی معامله شدند. همچنین در پایان بازار، تنها ۳۲نماد در صف خرید قرار داشتند که ارزش مجموع این صفها به ۹۰میلیارد تومان میرسید. در مقابل، ۳۱۰نماد صف فروش تشکیل دادند که مجموع ارزش آنها به حدود ۲۰۰۰میلیارد تومان بالغ شد که نشانهای واضح از فشار فروش در بازار و نبود تقاضای جدی برای خرید به حساب میآید.
از منظر درصد نمادهای مثبت، تنها ۲۱درصد از کل نمادهای بازار امروز در منطقه سبز قرار گرفتند. این نسبت پایین بیانگر آن است که نهتنها شاخصکل بلکه اکثریت نمادهای بازار تحت فشار فروش قرار دارند و بازار درگیر نوعی بیاعتمادی عمومی شده است.
در بین نمادهایی با بیشترین ارزش معاملات، میتوان به نمادهای آلومینا، غزر، ونوین، حفارس، شهر، وسینا، وساپا، سیتا، فجام، خگستر و دزاگرس اشاره کرد. این نمادها بیشترین حجم و ارزش معاملات را به خود اختصاص دادند و برخی از آنها تحتتاثیر اخبار بنیادی یا جذابیت تکنیکالی، مورد توجه سرمایهگذاران قرار گرفتند.
در مجموع، فضای کلی بازار همچنان تحتتاثیر خروج پول، نبود اعتماد کافی، فشار فروش در نمادهای کوچک و متوسط و همچنین کمبود محرکهای بنیادی قوی برای بازگشت تقاضا قرار دارد. با توجه به ضعف جریان نقدینگی و وضعیت تکنیکالی شاخصها، میتوان گفت بازار نیازمند تغییر محسوس در متغیرهای کلیدی مانند نرخ بهره، نرخ ارز یا تغییر فضای سیاسی- اقتصادی است تا بتواند از این وضعیت فرسایشی خارج شود.
جدال پرجنجال اهرمیها و طلاییها
در حال حاضر، شاخص حباب صندوقهای اهرمی در یکی از پایینترین سطوح تاریخی خود قرار گرفته است. این عدد که در پایان معاملات روز گذشته به بیش از ۱۶درصد رسید، به نوعی بیش از پیش از وضعیت شکننده و نگرانکننده این صندوقها پرده برداشت. در روزهایی که بازار سرمایه با فشار عرضه و خروج نقدینگی دستوپنجه نرم میکند، صندوقهای اهرمی بیشترین آسیب را از این وضعیت دیدهاند اما واقعیت تلختر آن است که بیشترین فشار این روند نه بر صندوقها، بلکه بر سهامداران خردی وارد شده که در شرایط پرریسک بازار به امید کسب بازدهی بیشتر، سرمایه خود را وارد این ابزارهای مالی کردهاند. شاخصی که در این گزارش به آن استناد شده، از میانگین وزنی حباب قیمتی صندوقهای اهرمی در پایان آخرین روز معاملاتی محاسبه شده است و بیانگر تفاوت قیمت بازار این صندوقها با ارزش خالص دارایی آنهاست.
در نقطه مقابل، صندوقهای مبتنی بر طلا برخلاف صندوقهای اهرمی، عملکرد قابل دفاعی از خود نشان دادهاند. در حالی که بازار سهام با فشار جدی فروش و بیاعتمادی معاملهگران مواجه بوده، بازار طلا توانسته شرایط باثباتتری را تجربه کند. صندوقهای طلا نهتنها کاهش قابلتوجهی در حباب قیمتی نداشتهاند، بلکه در روزهای اخیر موفق شدهاند تقریبا تمام پولهای حقیقی را که در اوج فروردینماه از آنها خارج شده بود، مجددا جذب کنند. این موضوع منجر به مثبت شدن برآیند ورود و خروج پول در این صندوقها شده است که نشان از اعتماد نسبی سرمایهگذاران به بازار طلا و ابزارهای مبتنی بر آن دارد. در بررسی وضعیت فعلی صندوق طلای عیار که به عنوان یکی از نمادهای شناخته شده و پرمعامله در این حوزه شناخته میشود، میزان حباب قیمتی واقعی این صندوق طی روزهای اخیر در محدودهای معقول باقی مانده است. این حباب شامل بخش ذاتی و اسمی قیمت واحدهای صندوق است که در مقایسه با بازار سهام و بهخصوص صندوقهای اهرمی، فاصله کمتری با ارزش واقعی دارد. در واقع میتوان گفت با وجود رشد نسبی بهای طلا در بازار، هیجان خرید شدیدی در صندوقهای طلا مشاهده نمیشود و همین موضوع مانع از ایجاد حبابهای قیمتی سنگین در این صندوقها شده است.
این تفاوت رفتار بازار در دو نوع صندوق، یعنی صندوقهای اهرمی و طلا، بیش از هر چیز نشاندهنده رفتار متفاوت سرمایهگذاران در مواجهه با ریسک است. در شرایطی که فضای کلی بازار سهام متزلزل و پرابهام است، سرمایهگذاران ترجیح میدهند از ابزارهایی استفاده کنند که ریسک کمتری داشته و با داراییهای فیزیکی همچون طلا پشتیبانی میشوند. در مقابل، وجود صندوقهای اهرمی در بازار نزولی نهتنها سودآور نیست، بلکه میتواند چند برابر زیان به سرمایهگذار تحمیل کند. برهمین اساس، حرکت سرمایه از صندوقهای پرریسک به صندوقهای باثباتتر مانند صندوقهای طلا، روندی منطقی و قابل تحلیل در شرایط فعلی بازار به شمار میآید.
پالایشیها باز میگردند؟
عملکرد صنعت پالایشی در چهار ماه نخست سال جاری، نشانههایی روشن از بازگشت روند صعودی در این بخش کلیدی از اقتصاد کشور را به نمایش گذاشته است. دادههای منتشر شده در سامانه کدال بیانگر آن هستند که اغلب شرکتهای پالایشی نهتنها موفق به افزایش حجم تولید خود شدهاند، بلکه در فروش داخلی و صادراتی نیز رشد قابلتوجهی را تجربه کردهاند. این عملکرد مثبت، در شرایطی رخ داده که بازارهای جهانی نفت با نوساناتی همراه بودهاند و همچنین سیاستهای داخلی نیز در حوزه قیمتگذاری و تامین خوراک همچنان با چالشهایی روبهرو است.
در میان نمادهای فعال این صنعت، پنج شرکت توانستهاند رشد بیش از ۵۰درصدی در میزان فروش خود ثبت کنند که این مساله میتواند بیانگر موقعیت خاص این صنعت در ترکیب صنایع بورسی باشد. افزایش تقاضا برای فرآوردههای نفتی، چه در بازار داخلی و چه در بازارهای منطقهای، به شکلگیری دورنمایی روشن برای سودآوری پالایشگاهها منجر شده است. این رشد فروش در حالی بهدست آمده که همچنان برخی محدودیتها در تامین خوراک، مسائل مربوط به تسعیر ارز، ناترازی انرژی و چالشهای صادراتی همچنان پابرجاست. با این حال، صنعت پالایش توانسته با مدیریت شرایط و بهرهگیری از فرصتهای منطقهای، عملکرد موفقی را ثبت کند.
از منظر تحلیل کلان، این رشد در فروش پالایشیها را میتوان به بهبود نسبی فعالیتهای اقتصادی در داخل کشور نسبت داد. بازگشت بخشی از تقاضای واقعی برای سوخت و فرآوردههای نفتی، نشان از افزایش ترددهای بینشهری، رشد نسبی صنعت حملونقل و بهبود برخی صنایع مصرفکننده انرژی دارد. در مجموع، عملکرد چهار ماهه نخست سال برای صنعت پالایش نفت، سیگنالی مثبت به فعالان بازار سرمایه مخابره کرده است. تداوم این روند صعودی، البته نیازمند پایداری در سیاستگذاریهای کلان، اصلاح سازوکار قیمتگذاری و بهبود روابط تجاری با کشورهای همسایه است اما به هر حال، آنچه از صورتهای مالی شرکتهای پالایشی قابل استنباط است، حکایت از بازگشت اعتماد به این صنعت و تقویت جایگاه آن در سبد سرمایهگذاری فعالان بازار دارد.
بورس؛ مغلوب بزرگ تورم
در شرایط فعلی بازار سرمایه ایران، دیگر نمیتوان از بورس به عنوان یک گزینه قابل اتکا برای حفظ ارزش پول یا مقابله با تورم نام برد. وضعیت کنونی این بازار نهتنها از نظر ریسک سیستماتیک توان پشتیبانی از سرمایهگذاری بلندمدت را ندارد، بلکه حتی نوسانات مقطعی نیز بیشتر ناشی از جریانهای هیجانی و نه تحولات اقتصادی واقعی هستند. آنچه بهوضوح دیده میشود، بازار فرسودهای است که حتی در بهترین حالتهای خود نیز تنها توان ایجاد نوسانهای کوتاهمدت و نه ایجاد ارزشافزوده پایدار را دارد.
بسیاری از سرمایهگذاران بورس را دیگر گزینهای مناسب و امن برای سرمایهگذاری نمیدانند. دلیل این موضوع هم ساده است: بیشتر شرکتهای حاضر در بازار سرمایه، متعلق به صنایع قدیمی و فرسوده هستند. صنایع غالبا با فناوریهای از دور خارج شده فعالیت میکنند، توان نوسازی ندارند، محدودیتهای شدیدی در تامین انرژی دارند و در مبادلات بینالمللی با مشکلات ساختاری مواجهند. وقتی چنین ساختاری بر بازار حاکم است، طبیعی است که خروجی آن نه سودآور است و نه ایجاد فرصتهای مناسب برای حفظ یا افزایش سرمایه میکند.
افزون بر این، در کشوری که اقتصاد آن بهشدت تورمی است و تنشهای سیاسی و اقتصادی مزمن بر فضای عمومی سایه انداخته، چه انتظاری میتوان از بازار سرمایه داشت؟ وقتی نرخ رشد نقدینگی از رشد سودآوری شرکتها پیشی میگیرد و ارزش پول ملی بهصورت مداوم کاهش مییابد، سودهای اسمی بازار نمیتوانند برای سرمایهگذار، حفظ ارزش ایجاد کنند.