تامین مالی، تنها به شرط رونق بورس

احسان رضاپور
کدخبر: 572272

احسان-رضاپور

احسان رضاپور-کارشناس بازار سرمایه

اگر بحث‌هایی مانند قیمت‌گذاری دستوری یا عواملی که می‌توانند سودآوری شرکت‌های بورسی ایران را در شش‌ماهه دوم سال تحت‌تاثیر قرار دهند، با توجه به انتظارات ایجاد شده اصلاح شوند و شرکت‌ها بتوانند بهبود وضعیت سودآوری خود را تجربه کنند، طبیعتا به واسطه عایدی ایجاد شده در شرکت‌ها می‌توانیم به شکل مستقیم و غیرمستقیم شاهد کاهش ریسک‌های سودآوری و بازدهی در بازار باشیم. در مقابل اگر سیاست‌ها همانند سال‌های گذشته ادامه یابند، فشار بودجه‌ای از سمت صندوق‌های بازنشستگی و هزینه‌های جاری کشور افزایش می‌یابد و دولت را مجبور به عرضه سنگین اوراق و فروش سهام می‌کند؛ اقدامی که در نهایت می‌تواند به بازار سرمایه لطمه وارد کند. تجربه سال‌های اخیر نشان داده است که عرضه اوراق در نیمه دوم سال معمولا منجر به افزایش نرخ بهره می‌شود و این افزایش نرخ، فضای منفی بر بازار سهام حاکم می‌کند. بنابراین مثبت شدن روند بازار سرمایه منوط به رشد سودآوری شرکت‌ها و همچنین عقب‌ماندگی قیمت سهام از ارزش ذاتی آنهاست. این دو عامل می‌توانند به ‌عنوان موتور محرک رشد شاخص‌های بورس عمل کنند. درواقع رشد سودآوری و جذابیت قیمتی سهام، زمینه‌ای را فراهم می‌کند که شرکت‌های فعال در صنایع گوناگون بتوانند توجه سرمایه‌گذاران را جلب کرده و قیمت‌ها در مسیر صعودی قرار گیرند. براساس پیش‌بینی‌های بودجه‌ای، دولت در نیمه‌دوم سال ناگزیر به سمت عرضه اوراق و سهام تحت‌مالکیت خود حرکت خواهد کرد. هر چه میزان کسری بودجه افزایش یابد، فشار بیشتری به بازار سرمایه وارد می‌شود. با این حال بهتر است این عرضه‌ها و روش‌های تامین مالی در زمانی انجام شوند که بازار از رونق کافی برخوردار باشد. در چنین شرایطی، هم دولت می‌تواند به هدف تامین مالی خود دست‌یابد و هم بازار سرمایه بدون آسیب دیدن، پویایی و تعادل خود را حفظ کند. تجربه نشان داده است که در بازارهایی که دچار رکود یا بی‌تحرکی هستند، استفاده از ابزارهای تامین مالی بسیار دشوار است. در بازاری که منابع مالی فعال نیستند و سرمایه‌گذاران تمایل چندانی به خرید ندارند، انتشار اوراق یا عرضه سهام جدید، نه‌تنها نتیجه مطلوبی ندارد بلکه ممکن است فشار مضاعفی بر کلیت بازار وارد کند اما در شرایطی که بورس در وضعیت مثبت و پرنشاطی قرار داشته باشد، چه در حوزه عرضه سهام شرکت‌ها و خصوصی‌سازی آنها و چه از طریق انتشار اوراق بدهی، فرآیند تامین مالی با موفقیت بیشتری انجام می‌شود. در چنین فضایی، سهامداران عمده و حقوقی‌ها نیز تمایل بیشتری به حضور فعال در بازار پیدا می‌کنند. اما اگر رکود و نااطمینانی بر فضای بازار حاکم شود، حمایت این گروه‌ها نیز تضعیف خواهد شد و در نتیجه نقدشوندگی سهام کاهش می‌یابد و اعتماد عمومی نسبت به بازار سرمایه خدشه‌دار می‌شود. از این رو، برای آنکه دولت بتواند از ابزارهای تامین مالی خود به شکلی اثربخش استفاده کند، ابتدا باید مولفه‌ها و شرایطی را که منجر به تقویت بازار سرمایه و جذب نقدینگی می‌شود، فراهم کند. ورود نقدینگی به بورس، علاوه بر ایجاد تعادل و آرامش در سایر بازارهای موازی می‌تواند به ‌عنوان محرکی برای رشد بخش مولد اقتصاد عمل کند. در‌واقع، هدایت سرمایه‌ها به سمت بازار سرمایه هم به دولت کمک می‌کند تا از مسیر شفاف بورس اقدام به تامین مالی کند و هم باعث می‌شود شرکت‌های بیشتری برای ورود به بازار سرمایه ترغیب شوند. در چنین شرایطی، دولت از منافع تامین مالی بهره‌مند می‌شود و فعالان اقتصادی نیز در بستری شفاف‌تر و با بازدهی مناسب‌تر به فعالیت می‌پردازند.

بنابراین تامین مالی در بازار سرمایه، تنها زمانی موفق خواهد بود که بورس در وضعیت رونق، ثبات و اعتماد قرار داشته باشد. هرگونه تصمیم برای تامین مالی در دوران رکود، نااطمینانی یا بی‌اعتمادی بازار، نه‌تنها نتیجه مطلوبی نخواهد داشت بلکه می‌تواند منجر به خروج سرمایه از بورس و افزایش فشار بر بخش‌های مختلف اقتصادی شود. در مقابل اگر دولت با اصلاح سیاست‌ها، ثبات در تصمیم‌گیری‌ها و حمایت از رشد سودآوری شرکت‌ها، زمینه جذب سرمایه‌ها را فراهم کند، بازار سرمایه می‌تواند بار دیگر به موتور محرک اقتصاد کشور تبدیل شود و فرآیند تامین مالی نیز با پایداری و موفقیت بیشتری همراه گردد.

وب گردی