بورس در سراشیبی سقوط

دیبا حاجیها- بازار سرمایه پس از جنگ ۱۲روزه در وضعیت نامطلوب و شکنندهای قرار گرفته است. درپی این درگیری کوتاه اما پرتنش، ریسکهای متعددی بر فضای معاملات سایه انداختهاند که باعث شدهاند سرمایهگذاران با احتیاط و تردید بیشتری نسبت به آینده بازار نگاه کنند. مهمترین این ریسکها شامل فعال شدن مکانیسم ماشه، بازگشت احتمالی تحریمها با شدت و محدودیتهای بیشتر و افزایش احتمال از سرگیری تنشهای منطقهای است. این عوامل دستبهدست هم دادهاند تا جو کلی بازار سرمایه را به شدت ملتهب و ناپایدار کنند و روند تصمیمگیری سهامداران را تحتتاثیر قرار دهند. فعال شدن مکانیسم ماشه که به معنای بازگرداندن تحریمهای پیشین و محدودیتهای اقتصادی علیه کشور است، به عنوان مهمترین نگرانی سرمایهگذاران مطرح شده است. این موضوع میتواند تاثیرات گستردهای روی شرکتها و صنایع مختلف به خصوص آنهایی که به منابع خارجی و صادرات وابستهاند، داشته باشد. از سوی دیگر، نگرانیها از احتمال افزایش تحریمها و تشدید محدودیتها، بازار را با موجی از بیاطمینانی روبهرو کرده است که خود را در کاهش حجم معاملات و نوسانات شدید قیمت سهام نشان میدهد.
از سوی دیگر، احتمال بازگشت تنشهای نظامی یا سیاسی در منطقه نیز مزید بر علت شده است. پس از یک دوره جنگ ۱۲روزه که بازار را تحت فشار قرار داد، هنوز آثار روانی و اقتصادی آن در معاملات دیده میشود. در چنین شرایطی، کارشناسان بازار سرمایه معتقدند سرمایهگذاران باید با دیدی بسیار محتاطانه و تحلیلی وارد معاملات شوند. آنها تاکید دارند که در کوتاهمدت و حتی در میانمدت، بازار تحتتاثیر این ریسکها قرار دارد و انتظار بازگشت سریع به شرایط پایدار، چندان واقعبینانه نیست. در این وضعیت، بهترین رویکرد برای سهامداران، توجه به مدیریت ریسک و انتخاب سهام شرکتهایی است که کمتر تحتتاثیر تحریمها و تنشهای منطقهای قرار میگیرند.
کارشناسان همچنین توصیه میکنند که معاملهگران از هیجان و رفتارهای احساسی دوری کنند. از سوی دیگر، کاهش نقدشوندگی بازار و افزایش نوسانات نشان میدهد که بازار در حال گذار از یک مرحله بحرانی است و ممکن است فرصتهای سرمایهگذاری در بخشهایی که آسیب کمتری دیدهاند، فراهم شود.
به طور کلی، فضای معاملاتی بازار سرمایه در روزهای آینده و حتی هفتههای پیش رو، همچنان ملتهب و پرریسک باقی خواهد ماند. فعالان بازار باید انتظار نوسانات شدید قیمت را داشته باشند و با استراتژیهای دقیق و محافظهکارانه به معاملات ورود کنند. در نهایت، ثبات بازار منوط به کاهش تنشهای سیاسی، رفع نگرانیهای مربوط به تحریمها و بهبود شرایط اقتصادی داخلی و خارجی است که فعلا دور از دسترس به نظر میرسد. این شرایط، چالش بزرگی برای بازار سرمایه ایجاد کرده که میتواند در کوتاهمدت مسیر رشد و رونق بازار را دشوار سازد.
وقت سهام نیست
سهیل کلاهچیفر، مدیر تحلیل و معاملات مشتقه سبدگردان دیبا، ریسکهای تحمیل شده به بازار سرمایه را بسیار سنگین دانست و در خصوص ورود به بازار سهام هشدار داد: شاخصکل بورس در معاملات اخیر در محدوده دومیلیون و ۵۵۴هزار واحد قرار گرفته و از زمان آغاز جنگ تاکنون بیش از ۱۴درصد افت را تجربه کرده است. این ریزش سنگین در حالی رخ داده که در مقاطعی کوتاه، رشد محدودی نیز به چشم آمد. این رشد که به واسطه ایجاد جو مثبت ناشی از انتشار اوراق اختیار فروش تبعی شکل گرفت، دوام چندانی نداشت و روند نزولی دوباره از سر گرفته شد. استفاده از این ابزار در تجربههای گذشته نیز نشان داده که توان تغییر روند کلی بازار از نزولی به صعودی را ندارد و تنها میتواند اثر روانی کوتاهمدت ایجاد کند.
در شرایط کنونی، مجموعهای از ریسکهای اقتصادی و سیاسی سنگین بر بازار سایه انداخته است. این ریسکها از بحران کمآبی و قطعی برق گرفته تا فضای جنگی و نبود چشمانداز برای ازسرگیری مذاکرات همه و همه فضای معاملات را در عدم قطعیت و ابهام فرو برده است. علاوه بر این، احتمال فعال شدن مکانیسم ماشه و تداوم تحریمها، چشمانداز سرمایهگذاری در سهام را تیره کرده است.
او در ادامه افزود: آمارها نشان میدهد ارزش معاملات خرد بازار در روزهای اخیر به طور میانگین تنها به چهار تا پنجهزار میلیارد تومان رسیده که معادل حدود ۵صدم درصد ارزش کل بازار است. این عدد پیش از آغاز جنگ، حتی در شرایطی که بازار نیز منفی بود، حدود یکدهم درصد بود. به عبارت دیگر، حجم معاملات خرد به نصف کاهش یافته و بازار در بسیاری از روزها با صفهای فروش بدون خریدار مواجه است.
از سوی دیگر، ارزش دلاری بازار سرمایه نیز به حدود ۹۴ تا ۹۵میلیارد دلار رسیده که نسبت به سقفهای معمول ۱۰۰ تا ۱۱۰میلیارد دلاری، افت قابلتوجهی را نشان میدهد. این در حالی است که از سال۹۸ تاکنون نزدیک به ۱۰۰عرضه اولیه انجام شده و همین موضوع به طور طبیعی باید ارزش بازار را بالا ببرد. بر این اساس، اگر اثر این عرضههای اولیه حذف شود، رقم واقعی ارزش بازار حتی کمتر از سطح کنونی خواهد بود.
کلاهچی ضمن اشاره به ابزارهای مشتقه سخنان خود را اینگونه به پایان برد: بازار ابزارهای مشتقه نیز از رکود مصون نمانده است. ارزش معاملات روزانه اختیار معامله که پیش از جنگ به ۴۰۰ تا ۶۰۰میلیارد تومان میرسید، اکنون در محدوده ۲۰۰ تا ۲۸۰میلیارد تومان قرار دارد که یعنی تقریبا نصف شده است.
در چنین فضایی، بازار سهام در حال حاضر محیط مناسبی برای سرمایهگذاری نیست. هرچند ممکن است نوسانات مقطعی و فرصتهای کوتاهمدت برای نوسانگیری ایجاد شود اما سطح ریسک بهقدری بالاست که توصیه به ورود سرمایه جدید در این مقطع منطقی به نظر نمیرسد. سرمایهگذاران و معاملهگران بهتر است فعلا به بازارهای موازی نظیر اوراق با درآمد ثابت، طلا یا سایر داراییهای کمریسک توجه کنند و تنها در صورتی که متغیرهای سیاسی و اقتصادی بهبود یابد، میتوان دوباره بازار سهام را به عنوان یک گزینه جذاب در نظر گرفت.
نه صلح و نه جنگ
آلبرت بغزیان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، ضمن اشاره به نقش مخرب و پررنگ بازیگران در بازار سرمایه، چشمانداز معاملات سهام را در هالهای از ابهام توصیف کرد و گفت: بازار سرمایه بعد از جنگ ۱۲روزه حال و روز خوبی ندارد و عملا در وضعیت بیاعتمادی کامل به سر میبرد. ریسکهای سنگینی پیش روی ماست که از احتمال ازسرگیری مذاکرات ایران و آمریکا گرفته تا خطر فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها با شدت و حدت بیشتر هیچ کدام قابل چشمپوشی نیست. فضای سیاسی و امنیتی به گونهای است که هر خبر میتواند به سرعت جو معاملات را منفی کند. در این شرایط، بازار بازیگرانی دارد که به راحتی سهام را جمع میکنند و با سهام شناور پایین، سهامداران عمده دغدغهای برای افت قیمتها ندارند. همین ساختار معیوب باعث شده صفهای خرید و فروش در کوتاهترین زمان شکل بگیرد و روند معاملات به سادگی دستکاری شود. امروزه ممکن است یک نماد در صف فروش قفل باشد و فردا همان سهم صف خرید سنگین داشته باشد.
خوب میدانیم که این رفتارها هیچگونه پشتوانه تحلیلی ندارد و نهاد ناظر باید قاطعانه مانع آن شود. مشکل دیگر، از بین رفتن نقدشوندگی سهام است. سرمایهگذار به دنبال بازاری است که در هر لحظه بتواند دارایی خود را نقد کند، بنابراین به سمت ارز، طلا و حتی بازار مسکن میرود. نبود خریدار واقعی و تشکیل صفهای نمایشی باعث شده هر رشد کوچکی با فشار فروش سنگین خنثی شود. این در حالی است که بسیاری از شرکتها در حال افزایش تولید و فروش هستند و بازار محصولاتشان رونق دارد اما قیمت سهامشان روند نزولی گرفته است.
بغزیان سخنان خود را اینگونه ادامه داد: نگرانی مهم دیگر امنیت داراییهای شرکتها در شرایط جنگی است. تجربه ماههای اخیر نشان داد که حملات میتواند زیرساختهای بزرگ صنعتی را تهدید کند. وقتی معاملهگر مطمئن نیست فلان پالایشگاه یا یک مجتمع فولادی چند ماه دیگر بدون مشکل و به دور از حملات به کار ادامه دهد، طبیعی است که ریسک نکند. حتی گروههایی که از نظر بنیادی سودآور هستند، مانند صنایع غذایی، تحت فشار فروش قرار گرفتهاند. هرچند سود حاصل از فروش محصولاتشان آسیب ندیده اما سایه فضای منفی بر سر کل بازار افتاده است و در نتیجه این گروهها نیز بینصیب نماندهاند. در جایگاه سیاستگذار نیز هیچ دلسوزیای نسبت به بازار قابل مشاهد نیست. به جای آنکه وزارت اقتصاد درگیر تغییرات مکرر مدیریتی باشد، باید با سیاستگذاری دقیق اعتماد را به بازار برگرداند و اطمینان دهد که سهامداران خرد از دستکاریها و بیثباتی در امان خواهند بود. بغزیان فضای معاملات در هفته آینده را نیز منفی ارزیابی کرد: با این وضعیتی که سهام در حال حاضر دارد، نهتنها برای هفته آینده، بلکه برای هفتهها و حتی ماههای پیشرو نیز چشمانداز مثبتی نمیتوان متصور بود. اگر ساختار فعلی اصلاح نشود، نقدینگی بازنگردد و شفافیت بالا نرود، بازار همچنان در مسیر نزولی باقی میماند و رنگ سبز تابلوها بیشتر شبیه یک نمایش کوتاهمدت خواهد بود تا یک روند پایدار.
کفسازی در دل بحران
حسین عبدی، کارشناس بازار سرمایه، بازار سرمایه را بسیار ارزنده ارزیابی کرد و در صورت کاهش نسبی تنشها، بازگشتی پرقدرت برای بازار را ممکن دانست و اظهار داشت: در یکماهونیم گذشته، آنچه بر بازار سرمایه گذشت را میتوان تا حدود ۸۰درصد ناشی از ریسکهای ژئوپولیتیک و سیاسی دانست. چشماندازی که اکنون بازار برای خود ترسیم کرده، عمدتا تحتتاثیر جنگ، سیاستهای محدودکننده در تامین برق و گاز شرکتها و همچنین رویکرد دستوری دولت در مواجهه با برخی صنایع است. این عوامل باعث شدهاند که بازار وزن منفی سنگینی به آینده بدهد و فضای روانی سرمایهگذاران بهشدت متاثر شود. خروج سنگین نقدینگی از بازار مشهود است و بخشی از این پول به صندوقهای درآمد ثابت، بخشی به صندوقهای طلا و کالایی و بخشی نیز به سمت بازار ارز حرکت کرده است. رشد نرخ دلار نیز به طور مستقیم از همین افزایش ریسکهای ژئوپولیتیک ناشی شده است.
عبدی قیمتهای فعلی را برای سرمایهگذاران بلندمدت مناسب ارزیابی و گفت: با این حال، به نظر میرسد بازار تا حدی در قیمتگذاری این ریسکها دچار افراط شده و وارد یک فاز هیجانی شده است. برای سرمایهگذاران بلندمدت، اکنون فرصت مناسبی برای انتخاب سهامی است که کمتر از تحریمها، جنگ و سیاستهای دستوری آسیب میبینند. سهمهای بنیادی و دارای بازده سریع میتوانند در این مقطع جذاب باشند. در بخش صنایع، میتوان به آینده مثبت گروههای غذایی و قندی، نیروگاهی و برخی سیمانیها اشاره کرد، هرچند نمیتوان انکار کرد که نگرانی از محدودیتهای انرژی باعث احتیاط در خرید سهام سیمانی شده است. صنعت دارو نیز به دلیل پتانسیل رشد قیمتی، آینده روشنی دارد. در حوزه پتروشیمی با افزایش نرخ جهانی برخی محصولات و رشد نرخ ارز، شرایط بهبود نسبی پیشبینی میشود.
بررسی نسبت تاریخی قیمت به درآمد و کف ارزش دلاری بازار نشان میدهد که بورس اکنون در یکی از کمترین سطوح ارزشی خود قرار دارد. این وضعیت که در گذشته معمولا منجر به بازگشتهای قدرتمند شده ممکن است در شرایط فعلی فرصتی برای خرید سهام ارزنده و بنیادی باشد. حتی در سناریوهای جنگی سایر کشورها نیز تجربه نشان داده که پس از یک دوره رکود، بازارها مسیر صعودی را از سر گرفتهاند.
عبدی سخنان خود را اینگونه به پایان برد: از آنجا که بورس ایران رابطه مستقیم با تورم و نرخ ارز دارد، احتمال رشد در آینده بالاست و شاید حتی سقفهای جدیدی در شاخصکل ثبت شود. البته تحقق این سناریو به بهبود فضای سیاسی و کاهش تنشها بستگی دارد اما برای سرمایهگذاران با دید بلندمدت، شرایط فعلی یکی از نقاط جذاب تاریخی محسوب میشود.