پیامدهای اقتصادی اختلال GPS در ایران بررسی شد:

بحران ‌میلیارد دلاری زیر سایه آسمان!

گروه فناوری
کدخبر: 552993
اختلال در سامانه موقعیت‌یاب جهانی (GPS) در ایران به یک بحران ملی تبدیل شده که سالانه حداقل یک میلیارد دلار زیان مستقیم به اقتصاد کشور تحمیل می‌کند و صنایع حیاتی مانند هوانوردی، کشتیرانی و کشاورزی را تحت تاثیر قرار داده است.
بحران ‌میلیارد دلاری زیر سایه آسمان!

جهان صنعت– اختلال در سامانه موقعیت‌یاب جهانی (GPS) در ایران دیگر صرفا یک موضوع فنی یا محدود به برخی اپلیکیشن‌های مسیریاب نیست بلکه به یک بحران ملی با پیامدهای مستقیم بر زندگی روزمره، اقتصاد و امنیت کشور تبدیل شده است. زیانی که طبق برآورد فعالان حوزه فناوری، دست‌کم سالانه یک‌میلیارد دلار بر پیکر اقتصاد ایران تحمیل می‌کند، حالا نه فقط رانندگان تاکسی‌های اینترنتی و کاربران عادی بلکه صنایع حیاتی همچون هوانوردی، کشتیرانی و کشاورزی را نیز درگیر کرده است. تداوم این وضعیت به‌روشنی نشان می‌دهد که ما با یک «اختلال تکنولوژیک» روبه‌رو نیستیم بلکه با یک بحران زیرساختی مواجهیم که بی‌توجهی به آن می‌تواند هزینه‌هایی به مراتب سنگین‌تر از دارایی‌های بلوکه ‌شده کشور در خارج از کشور بر ما تحمیل کند. اختلال در GPS در ایران پدیده‌ای تازه نیست اما طی ماه‌های اخیر ابعاد و شدت آن به‌گونه‌ای افزایش یافته که نگرانی جدی کارشناسان، فعالان بخش خصوصی و حتی مقامات دولتی را برانگیخته است. در ظاهر این اختلال‌ها اغلب به دلایل امنیتی و نظامی نسبت داده می‌شوند اما آنچه در عمل رخ داده تاثیری مستقیم بر اقتصاد ملی و زندگی روزمره میلیون‌ها ایرانی است.

ابعاد اقتصادی بحران

حسام آرمندهی، بنیانگذار پلتفرم دیوار در تحلیلی صریح و هشدارآمیز زیان سالانه ناشی از اختلال GPS را دست‌کم یک‌میلیارد دلار اعلام کرده است. او به‌ویژه به مصرف اضافی سوخت اشاره می‌کند: اگر تنها ۳‌درصد از مسیرها در سامانه‌های مسیریاب به خطا بروند، روزانه حدود ۴‌میلیون لیتر بنزین مازاد مصرف خواهد شد. با احتساب قیمت واردات و یارانه‌ها این خطا سالانه نزدیک به ۶۰‌هزار‌میلیارد تومان زیان مستقیم به اقتصاد تحمیل می‌کند. این رقم به‌تنهایی معادل بودجه سالانه برخی وزارتخانه‌ها یا چندین پروژه ملی زیرساختی است. به بیان دیگر تنها یک خطای سیستمی در مسیریابی، هزینه‌ای معادل ده‌ها پروژه عمرانی و توسعه‌ای بر کشور تحمیل می‌کند.

خسارت‌های پنهان‌تر

ماجرا فقط به پیدا کردن مسیر در خیابان‌ها محدود نمی‌شود. GPS در واقع ستون فقرات بسیاری از صنایع و خدمات حیاتی است. تصور کنید در پروازهای هوایی، کوچک‌ترین اختلال در سیستم موقعیت‌یاب می‌تواند امنیت پرواز را به خطر بیندازد و هزینه‌های خطوط هوایی را افزایش دهد. در کشتیرانی هم همین‌طور است؛ کشتی‌ها برای حرکت در مسیرهای امن و پرهیز از برخورد با موانع یا شناورهای دیگر بهGPS نیاز دارند و هر خطای کوچک می‌تواند خسارت‌های بزرگی به بار آورد. در بخش کشاورزی مدرن، کشاورزان امروز برای کاشت دقیق بذر، آبیاری و حرکت ماشین‌آلات کشاورزی از GPS  استفاده می‌کنند. اگر این سیستم درست کار نکند، نتیجه چیزی جز کاهش بهره‌وری و بالا رفتن هزینه تولید نخواهد بود. در نهایت در زندگی روزمره هم GPS نقش پررنگی دارد؛ از پیک‌های موتوری و رانندگان تاکسی‌های اینترنتی گرفته تا شرکت‌های بزرگ توزیع و لجستیک همه برای ارائه خدمات سریع و دقیق به آن وابسته هستند. اختلال در این سیستم، یعنی اتلاف وقت، مصرف بیشتر سوخت و کاهش اعتماد مشتریان.

مقایسه‌ای تکان‌دهنده

آرمندهی در تحلیل خود اختلال GPS را با دارایی‌های بلوکه ‌شده ایران مقایسه کرده است: ایران سال‌ها برای آزادسازی ۶‌میلیارد دلار پول بلوکه‌ شده خود در کره‌جنوبی و قطر مذاکره کرده است در حالی که تنها اختلال GPS هر سال معادل یک‌ششم این رقم به اقتصاد کشور آسیب می‌زند. این مقایسه نشان می‌دهد که موضوع به‌مراتب فراتر از یک مشکل فنی است و باید در سطح ملی مورد توجه قرار گیرد.

ستار ‌هاشمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در واکنش به این نگرانی‌ها گفته است که بخشی از اختلالات GPS به دلایل امنیتی و نظامی رخ می‌دهد؛ به‌ویژه برای مقابله با تهدیدات ناشی از پهپادها. در واقع دولت می‌گوید که هدف از ایجاد این اختلال‌ها، حفاظت از جان شهروندان است اما حتی وزیر نیز تاثیر منفی این وضعیت بر کسب‌وکارها را تایید کرده و وعده داده که مشکل به‌صورت «گام‌به‌گام» برطرف خواهد شد. این اظهارات پرسش مهمی را پیش می‌کشد: آیا می‌توان بین نیازهای امنیتی و الزامات اقتصادی کشور توازن برقرار کرد؟ آیا می‌توان با اتخاذ فناوری‌های مکمل یا ایجاد سامانه‌های جایگزین، از یک‌سو امنیت ملی را تامین کرد و از سوی دیگر زیان‌های سنگین اقتصادی را کاهش داد؟

پیامدهای اجتماعی و فرهنگی

اختلال GPS فقط اقتصاد و صنعت را متأثر نکرده است بلکه در زندگی روزمره مردم نیز بحران‌هایی به‌وجود آورده است. رانندگان تاکسی‌های اینترنتی با کاهش درآمد مواجه شده‌اند؛ پیک‌های موتوری بیشتر وقت و انرژی صرف می‌کنند؛ مسافران به تاخیرهای طولانی دچار می‌شوند و در نهایت اعتماد عمومی به کارآمدی خدمات دیجیتال کاهش می‌یابد. این روند به‌ویژه در شرایطی که دولت بر توسعه اقتصاد دیجیتال و حمایت از استارتاپ‌ها تاکید می‌کند، تناقضی آشکار ایجاد کرده است. چگونه می‌توان از یک‌سو شعار «تحول دیجیتال» داد و از سوی دیگر زیرساخت پایه‌ای آن را با اختلال جدی روبه‌رو کرد؟ اگر به این بحران از زاویه هزینه فرصت نگاه کنیم، زیان‌ها حتی سنگین‌تر می‌شوند. در جهانی که کشورهای پیشرو از GPS برای ارتقای بهره‌وری کشاورزی، مدیریت هوشمند ترافیک و توسعه شهرهای هوشمند استفاده می‌کنند، ایران عملا از قافله عقب‌مانده است. به بیان دیگر ما نه‌تنها هزینه‌های سنگین ناشی از اختلال را می‌پردازیم، بلکه از مزایای بالقوه‌ای که  GPSمی‌تواند برای رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی داشته باشد، نیز محروم می‌مانیم.

ضرورت گفت‌وگو و تصمیم‌گیری ملی

با توجه به ابعاد گسترده بحران، به‌نظر می‌رسد زمان آن رسیده که موضوع اختلال GPS به‌عنوان یک اولویت ملی در دستور کار قرار گیرد. این مساله نیازمند گفت‌وگوی بین‌بخشی میان نهادهای امنیتی، دولت، بخش خصوصی و جامعه دانشگاهی است. صرفا تاکید بر ملاحظات امنیتی یا وعده‌های کلی برای حل تدریجی مشکل کافی نیست. تجربه کشورهای دیگر نشان می‌دهد که می‌توان با رویکردی علمی و مبتنی بر فناوری هم امنیت ملی را حفظ کرد و هم زیرساخت‌های اقتصادی را از آسیب مصون داشت. در غیر این صورت، زیان‌های انباشته ناشی از این بحران در بلندمدت به مراتب سنگین‌تر از آن چیزی خواهد بود که امروز احساس می‌کنیم.

اختلال GPS در ایران دیگر نمی‌تواند یک «موضوع حاشیه‌ای» تلقی شود. برآورد دست‌کم یک‌میلیارد دلار خسارت سالانه، نشان می‌دهد که این بحران در ترازوی اقتصاد ملی وزنی برابر با چالش‌های بزرگی همچون تحریم‌ها یا دارایی‌های بلوکه ‌شده دارد. فراتر از اعداد و ارقام پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و فناورانه این اختلال، آینده اقتصاد دیجیتال کشور را نیز تهدید می‌کند. بی‌تردید، امنیت ملی موضوعی حیاتی است اما پرسش اصلی اینجاست که آیا می‌توان بدون نابودی زیرساخت‌های حیاتی اقتصاد، امنیت را تضمین کرد؟ پاسخ به این پرسش نیازمند شفافیت، گفت‌وگو و تصمیم‌گیری ملی است زیرا همان‌طور که کارشناسان هشدار دادند، این بحران مستقیما به جیب تک‌تک شهروندان ایرانی ضربه می‌زند.

وب گردی