باید به توافق برسیم

جهان صنعت- در نشست تخصصی با عنوان «پیشبینی نتایج مذاکرات ایران – آمریکا، FATF و بازار سرمایه» که به همت آکادمی دانایان برگزار شد، سه تن از شخصیتهای کلیدی و معتبر اقتصادی و سیاسی ایران، به بررسی تحولات و چالشهای پیشروی کشور پرداختند. در این مناظره که با شرکت حسین عبده تبریزی، عباس آخوندی و احمد عزیزی برگزار شد، هر یک از آنها با دیدگاههای خاص و متفاوت خود توانستند تحلیلی عمیق و گسترده از وضعیت موجود ارائه دهند. دکتر آخوندی در ابتدای بحث به عدم وجود یک نظریه جامع در خصوص نگاه به شرق در ایران اشاره کرد و بر لزوم درک تغییرات جهانی تأکید ورزید. وی بیان داشت که در حال حاضر قدرتهای نوظهور مانند هند و برزیل بر نقشه اقتصادی جهانی تسلط یافتهاند و این تغییرات بهویژه در زنجیرههای تولید بسیار حیاتی است. به دنبال آن، عبدهعزیزی نیز بر اهمیت توافقات محدود بهعنوان مقدمهای برای مذاکرات گستردهتر تأکید کرد و خاطرنشان کرد که ریسکهای موجود در این زمینه باید بهطور مؤثری مدیریت شوند. در ادامه، بحثهایی در خصوص آینده تعاملات بینالمللی، بهویژه پیرامون مساله FATF و چالشهای ادراکی مربوط به آن، مطرح شد.
وی با اشاره به مشکلات موجود در درک این مؤسسه بینالمللی، تأکید کرد که نگرشهای نادرست و ادراکی غلط میتواند بر فرآیند مذاکرات تأثیر بگذارد. همچنین، آخوندی به ضرورت پذیرش تغییرات در استراتژیهای سیاسی و اقتصادی تأکید کرد و اشاره داشت که قدرتهای بزرگ نیازمند بازنگری در رویکردهای خود هستند. این نشست در نهایت به این نکته مرکزی رسید که هرگونه توافق تنها در صورتی میتواند موفقیتآمیز باشد که به صورت جامع و با مدنظر قرار دادن اصلاحات ساختاری همراه باشد چراکه نهادهای اقتصادی ایران در حال حاضر فاقد توان بالایی در مدیریت این تحولات بهدلیل استهلاک و ضعفهای ساختاری هستند. به همین دلیل، میتوان گفت که درک صحیح از معادلات جهانی و تلاش برای ایجاد اصلاحات نهادی اساسی، از مهمترین ضرورتهای پیش روی کشور در عرصههای اقتصادی و سیاسی محسوب میشود.
آخوندی در ابتدای این نشست گفت که در حال حاضر نگاه به شرق در ایران نامفهموم و فاقد نظریه است چراکه دیگر شرقی باقی نمانده است. مساله دیگر قطبهای قدرت هستند که باید به آن توجه کرد، هند در حال رشد است یا ژاپن و برزیل، در واقع نقشه اقتصاد سیاسی جهان در حال تغییبر است.
اصلی ترین مساله این قطبها تسلط در زنجیره جهانی تولید است. اروپا قدرت دفاع از زنجیره تولید ندارد اما روسیه قدرت دفاعی دارد اما سهمی از زنجیره تولید ندارد. ژئواکونومیک نقش موثرتری در جهان پیدا کرده است، او از ریسک احتراز می کند و آن را نمی پذیرد، گفتنی است اساسا آمریکا امکان تامین امنیت خلیج فارس را ندارد و به سمت ریسک صفر می رود.
وی ادامع داد: وجدان جامعه می گوید ایران در رقابت با منطقه عقب مانده است. از ترکیه و عربستان و فشار روانی زیادی بر جامعه حکمفرماست، کیفیت پایین زندگی و معیشت مردم نیز آنها را دچار نارضایتی کرده است. بنابراین سیاستمدار ایران در چنین فضایی باید تصمیم گیری کند و واقعیتهای خارجی را باید ببینیم در این شرایط باید این چالش حل شود. در نتیجه باید گفت این توافق نمیتواند محدود بماند و مجبور است ارتقا یابد و این مذاکرات چارهای ندارد جز این که به روابط سیاسی منجر شود.
توافق محدود مقدمه ای برای پیش رفتن است
عبدهعزیزی ضمن تایید اظهارات عباس آخوندی اعلام کرد: در اینجا باید گفت که توافق محدود مقدمهای برای پیش رفتن است و برای کوتاهمدت است و فرض کنیم مکانیسم ماشه ۳ سال عقب بیفتد و گشایشهای محدودی صورت بگیرد.
وی اضافه کرد: در مسائل ژئواکونومیک مدیریت ریسک هم اقتضایی است، به عبارتی ریسک صفر اصلا وجود ندارد، حذف ریسک غیرممکن است. عملکرد قدرتهای بزرگ عواقب ناخواستهای دارد، از سال ۲۰۰۱ بعد از ۱۱ سپتامبر به بعد در استراتژیهای قدرتهای بزرگ قرار بود حلقههای ضعیف را بزنند اما در حال حاضر این استراتژی تغییر کرده است.
داینامیز در جهان
آخوندی در ادامه این نشست با طرح سئوال «آمریکایی ها ایران قدرتمند اقتصادی را می پذیرند؟» گفت: ابتدا یک توافق حداقلی در مرحله اول صورت می گیرد و ظرفیت این را دارد که تبدیل به یک توافق گسترده شود، وی اضافه کرد: من به دنبال پویایی و داینامیز در منطقه و جهان هستم.
سرلشگر باقری اخیرا به نکته مهمی اشاره کردند، اینکه با جامعه در حال تحول نمیتوان با باتوم برخورد کرد، اکنون کانونهای قدرت به این نتیجه رسیدهاند که نمی توان با زور با تحولات جامعه برخورد کرد. ذکر این نکته ضروری است کانون های قدرت بر خلاف دوره گذشته در برجام معتقدند بقای قدرت نیازمند تغییر استراتژی است.
دوم اینکه انتظارات عمومی جامعه خود را بر سیاست تحمیل می کند. نهایتا حکومت مجبور به تغییر استراتژی است. ممکن است که به آن تحمیل شود، یا کارایی پایین باشد اما در نهایت می تواند انجام شود.عباس آخوندی اضافه کرد: هیچ توافق محدودی نمی تواند محدود بماند و البته انجام ان نیز به جامعه بستگی دارد.
عزیزی: مشکل ادراکی در ایران
عزیزی درادامه در باره اف ای تی اف گفت: تحولات تاریخی اف ای تی اف را باید نگاه کنیم. ما در مورد همکاریهای بینالمللی در درک آن مشکل داریم از جمله
اف ای تی اف. این مشکل ادراکی بر مذاکرات هم سایه می اندازد. اف ای تی اف توسط اجلاس جی ۷ ایجاد شده است. در حال حاضر پس از ۲۰ و چند سال می بینیم که تمام نهادهای سیاسی و اقتصادی جهان عضو اف ای تی اف هستند، مشکل ادراکی را داریم. آخرین تحول در اف ای تی اف ۲۰۲۲ اتفاق افتاده است.
بازنگریهای مختلف در اف ای تی اف موجب شده در جامعه تخصصی ما می گویند ما یک برنامه اقدام داشتیم، یکی پالرمو است و دیگری سی اف تی… این حرفها اشتباه است.
در حال حاضر اف ای تی اف حوزه ای است که در حال تحول دائمی است. باید گفت اف ای تی اف و پالرمو که به آنها ملحق نشدیم، تمام کشورها به آن ملحق شده است.
حتی کره شمالی به پالرمو پیوسته است، تمام کشورهایی که تحریم بودند و حتی کشورهای محور مقاومت نیز به پالرمو پیوستند. مقتضیات دو کنوانسیون وین و مریدا شبیه پالرمو و سی اف تی است اما به آنها پیوستهایم و با پالرمو و سی اف تی مشکل داریم.
در واقع باید گفت مشکل ادراکی ایران در کارکردن با جهان است. مدعی ایجاد یک نظم موازی در جهان هستیم. وگرنه باید از سازمان ملل هم خارج می شدیم. بهانههای عدم ورود به پالرمو در مورد سازمان ملل به مراتب بیشتر است. در نهایت باید گفت که اگر از همه امکانات کامل استفاده کنیم ۳ تا ۵ سال طول می کشد از توافق محدود به سمت توافق کامل برویم.
آخوندی ادامه داد: تصور ایران این است که قدرت قیمومیت بر منطقه را داریم، آیا همچنان این طور فکر میکنیم؟ الان چنین تصوری وجود ندارد و تغییر کرده است. از نظر بوروکراتیک اگر بخواهیم وارد این بحثها شویم شاید بیش از ۳ سال طول بکشد، حکمرانی ایران در مقابل نظم جهانی تغییر کرده است.
اصل پذیرش مذاکره یعنی از این تقابل عبود کردهایم. اراده سیاسی در ایران و جهان و آمریکا بر کاهش تنش است. تنها اسرائیل مخالف این ماجراست، کانونهای قدرت از دوره برجام تا به حال سیاستشان تغییر کرده است. کاهش تحریم ها یعنی پذیرش ضمنی توافق، نهادهای ایران دچار استحاله شدهاند.
آخوندی در ادامه گفت: به نظرم بعد از ۱۳۸۴ اساس نهادهای اقتصادی دچار استهاله شده است. به نظرم دولت دیگر مانند دولت قدیم نیست. ما در سال ۱۳۷۶ و حتی ۸۰ دولت داشتیم. اما این روزها دیگر دولتی وجود ندارد. البته قانون ما هم دیگر قانون نیست. همچنین کنشگر اقتصادی متکی بر جیب عمومی است، هیچگاه نهادیهای عمومی نمی توانند با نهادهای دولتی مانند ستاد فرمان اجرایی امام و بنیاد مستضعفان رقابت کند. در نتیجه نهاد رقابت در ایران مخدوش است.
در ایران دچار استهاله نهادی شدیم. زمانی اقتصاددانان برای اصلاح سیاستی پیشنهاد می دادند اما در حال حاضر اگر توافقی هم صورت بگیرد، نهادهای اقتصادی توان شناگری در این دریا را ندارند زیرا توانشان به تدریج کمتر شده است. اصلاحات نهادی بر اصلاح سیاستی ارجحیت دارد. اگر مستقیم به سمت اصلاحات سیاستی برویم، قطعا شکست می خوریم. تمام اصلاحات سیاستی دکتر پزشکیان منجر به شکست می شود. اگر توافقی به دست بیایید باید طراحی اصلاحات نهادی کنیم.