بانکها تحت تعقیب هستند، چرا؟
یکم– بانکها از نظر اقتصادی چه نهادهایی بهحساب میآیند؟ کارنامه و پیشینه بانکها در جهان نشان میدهد بانکها بنگاههایی بوده و هستند که از سوی افراد در غرب تاسیس شدند تا صاحبان آنها را واجد درآمد کنند.
دوم– بانکهای ایران نیز چنین سابقهای دارند؟ بله. بانکهای مدرن در ایران چون توسط خارجیها درست شدهاند منطق سودآوری بر فعالیت آنها حاکم بود یعنی کارشان واسطهگری مالی بود.
سوم– با این حساب بانکهای ایرانی در سالهایی که توسط ایرانیان تاسیس شد نیز همین منطق را داشتند؟ بله. در دهه۴۰ به این سو دهها بانک خصوصی در ایران از سوی سرمایهداران تاسیس شدند. این بانکها در رقابت با خود و نیز در رقابت بانکهای خارجی- ایرانی فعالیت میکردند.
چهارم– آیا در دهه۶۰ نیز چنین بود؟ پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اتفاقا در تیرماه ۱۳۵۸ شورای انقلاب وقت به پیشنهاد دولت بازرگان بانکها را ملی- یا بهتر است بگوییم- دولتی- کرد. به این ترتیب و با تصویب قانون اداره بانکها به شکل غیرربوی فعالیت بانکها زیر نظر و مدیریت و مالکیت دولت در آمدند.
پنجم– با این وضعیت به نظر میرسد بانکداری در ایران از بانکداری آزاد فاصله گرفت؟ بله. بانکهای ایران در همه سالهای پس از انقلاب اسلامی به قلک دولت تبدیل شدند و هر وقت دولت بیپول شود میتواند به بانکها مراجعه کند.
ششم– بدترین اتفاقی که برای بانکداری افتاده چیست؟ بدترین اتفاق این بوده و هست که دولت و مجلس تسهیلات تکلیفی پرشماری بردوش بانکها گذاشتهاند و همیشه هم بانکها تحت تعقیب هستند.
به طورمثال به این خبر توجه کنید: «با وجود گذشت چهار ماه از سال همچنان بیش از نیمی از متقاضیان تسهیلات فرزندآوری در انتظار دریافت وام هستند، تداوم این روند، ضرورت بازنگری در نحوه تخصیص منابع و تسریع در پرداختها را دوچندان میکند.»