امنیت غذایی در سایه جنگ

سمانه عابدی– جنگ میان ایران و رژیم اشغالگر قدس، به عنوان یکی از مهمترین چالشهای ژئوپلیتیک منطقه، تاثیرات عمیقی بر بخشهای مختلف اقتصادی دو کشور و حتی فراتر از آن خواهد گذاشت. بخش کشاورزی، به عنوان یکی از ارکان اصلی امنیت غذایی و خودکفایی ملی، در معرض تهدیدها و فرصتهای جدی قرار دارد. این در حالی است که در شرایط جنگی، بخش کشاورزی و امنیت غذایی یکی از حیاتیترین حوزهها برای حفظ ثبات داخلی و تابآوری کشور است. اگر ایران وارد درگیری و تنشهای نظامی جدی شود، خطراتی نظیر اختلال در زنجیره تامین غذا، کاهش تولید داخلی، تحریمها و تهدید به زیرساختهای حیاتی وجود دارد. در چنین شرایطی، کشور باید راهکارهایی فوری، میانمدت و بلندمدت برای حفظ امنیت غذایی و حمایت از کشاورزان تدوین کند.
طبق تجربه کشورها از جمله چالشهای اصلی کشاورزی در زمان جنگ شامل تحریمها و کمبود نهادههای وارداتی (بذر، کود، سم، ماشینآلات)، قطع یا کاهش صادرات و واردات مواد غذایی، کاهش دسترسی کشاورزان به سوخت، آب و انرژی، آسیب به زیرساختها (کانالهای آبیاری، جادهها، سردخانهها)، افزایش قیمتها و کمبود منابع مالی برای کشاورزان، کوچ روستاییان به شهرها و کاهش نیروی کار تولیدی و تهدید امنیت مزارع و دامها در مناطق جنگی اشاره کرد.
در شرایط فعلی، جنگ تحمیلی با اسرائیل میتواند اثرات محتمل زیر را بر امنیت عذایی و بخش کشاورزی ایران داشته باشد.
۱. افزایش احتمال حمله به زیرساختها: احتمال هدف قرار گرفتن مراکز حساس (سدها، نیروگاهها، انبارهای ذخیره غذا) باعث افزایش ریسک در مناطق کلیدی کشاورزی میشود، خصوصا در خوزستان، فارس، کرمانشاه و شمالشرق کشور.
۲. اختلال در زنجیره تامین نهادهها: درصدی از کودهای شیمیایی، سموم و حتی بذرهای اصلاح شده مصرفی، وارداتیاند. در این زمینه لازم به ذکر است درصد بالایی از این نهادهها، در داخل کشور تولید و تامین میشود ولی با توجه به شرایط حاکم بر ایران که ممکن است منجر به تشدید درگیری در منطقه شود، همین میزان واردات را هم بهشدت تهدید میکند.
۳. تورم مواد غذایی: شوک روانی جنگ، افزایش قیمت دلار و همچنین عواملی مانند احتکار باعث بالا رفتن سریع قیمت کالاهای کشاورزی و کاهش قدرت خرید مردم خواهد شد. علاوه بر آن جنگ، با افزایش قیمت سوخت، انرژی و نیروی کار، هزینههای تولید کشاورزی را بالا میبرد.
۴. تهدید امنیت تولید دام و طیور: به دلیل وابستگی بالای ایران به واردات ذرت و سویا برای خوراک دام، در صورت محدودیت تجارت یا افزایش نرخ حملونقل، به طور مستقیم بر تولید گوشت و لبنیات اثر میگذارد.
۵. احتمال قطع صادرات محصولات کشاورزی: اگر جنگ گسترش یابد، صادرات پسته، خرما، زعفران و سایر محصولات صادراتی محدود یا متوقف خواهد شد، که ضربه سنگینی به کشاورزان صادرکننده وارد میکند.
۶.خطر آلودگی محیطزیست: استفاده از سلاحهای جنگی یا تخریب تاسیسات صنعتی ممکن است منجر به آلودگی خاک و آب شود که تاثیر منفی بر کشاورزی خواهد داشت. بنابراین با توجه به اثرات احتمالی این جنگ، سوالی که مطرح میشود این است که چگونه میتوان در این شرایط تابآوری را در بخش کشاورزی افزایش داد؟ برای پاسخ به این سوال نگاهی به تجارب برخی از کشورهای درگیر جنگ در مدیریت بحران امنیت غذایی و تولید و توزیع محصولات کشاورزی میپردازیم.
سوریه : جنگ داخلی سوریه که از سال ۲۰۱۱ آغاز شد، یکی از ویرانگرترین درگیریهای معاصر بوده و تاثیرات عمیقی بر تمام بخشهای اقتصادی و اجتماعی این کشور بر جای گذاشته است. بخش کشاورزی، به عنوان یکی از ارکان اصلی معیشت مردم سوریه، آسیبهای جدی دیده است. از جمله اثرات جنگ بر بخش کشاورزی سوریه عبارتنداز:
ویرانی زیرساختها:حملات نظامی به تاسیسات آبیاری، انبارهای محصولات کشاورزی، کارخانههای فرآوری و شبکههای حملونقل منجر به تخریب گسترده زیرساختهای کشاورزی شد. به عنوان مثال، سیستمهای آبیاری در مناطق مانند حلب و ادلب به شدت آسیب دیدند.
کاهش تولید کشاورزی: ناامنی، مهاجرت کشاورزان و کمبود نهادههای کشاورزی مانند کود، بذر و سوخت باعث کاهش شدید تولید محصولات کشاورزی شد. تولید گندم، که یکی از محصولات اصلی سوریه بود، به کمتر از نصف میزان پیش از جنگ رسید.
آسیب به خاک و منابع آب: جنگ باعث آلودگی خاک و منابع آب به دلیل تخریب تاسیسات صنعتی و استفاده از سلاحهای جنگی شد. همچنین، بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی برای تامین نیازهای نظامی و غیرنظامی منجر به کاهش سطح آبهای زیرزمینی شد.
مهاجرت کشاورزان: ناامنی و تخریب زمینهای کشاورزی باعث مهاجرت گسترده کشاورزان به شهرهای داخلی یا کشورهای همسایه شد. این موضوع نه تنها تولید کشاورزی را کاهش داد، بلکه معیشت میلیونها نفر را تحتتاثیر قرار داد.
افزایش قیمت مواد غذایی: کاهش تولید و اختلال در زنجیره تامین منجر به افزایش شدید قیمت مواد غذایی شد. این موضوع به ویژه برای اقشار کمدرآمد جامعه سوریه چالشبرانگیز بود.
در این راستا از جمله برنامههای مدیریتی بخش کشاورزی در دوران جنگ در سوریه عبارتنداز:
حمایت از کشاورزان باقیمانده: سازمانهای بینالمللی مانند برنامه غذایی جهانی (WFP) و سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) با توزیع بذر، کود و ابزار کشاورزی به کشاورزان باقیمانده تلاش کردند تا تولید را حفظ کنند.
توسعه کشاورزی کوچکمقیاس: در مناطق امنتر، کشاورزی کوچکمقیاس و خانگی به عنوان راهکاری برای تامین نیازهای محلی توسعه یافت. این روش به ویژه در مناطق روستایی که دسترسی به بازارها محدود بود، موثر بود.
بازسازی زیرساختها: در مناطق تحت کنترل دولت سوریه، تلاشهایی برای بازسازی سیستمهای آبیاری و انبارهای کشاورزی انجام شد. با این حال، کمبود منابع مالی و ادامه ناامنیها این تلاشها را کند کرد.
همکاری با سازمانهای بینالمللی: سوریه با همکاری سازمانهای بینالمللی مانند FAO و صلیب سرخ، برنامههایی برای توزیع کمکهای غذایی و تقویت امنیت غذایی اجرا کرد.
تنوعبخشی به محصولات: در برخی مناطق، کشاورزان به کشت محصولات مقاوم به شرایط سخت مانند جو و حبوبات روی آوردند تا ریسک کاهش تولید را کاهش دهند.
اوکراین در جنگ با روسیه: جنگ میان اوکراین و روسیه که از فوریه ۲۰۲۲ آغاز شد، تاثیرات عمیقی بر بخش کشاورزی اوکراین، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان غلات و محصولات کشاورزی در جهان، بر جای گذاشته است. این جنگ نه تنها تولید کشاورزی را تحتتاثیر قرار داده، بلکه زنجیره تامین جهانی مواد غذایی را نیز دچار اختلال کرده است. از جمله اثرات جنگ بر بخش کشاورزی اوکراین عبارتند از:
تخریب زمینهای کشاورزی: حملات نظامی و مینگذاری گسترده باعث تخریب زمینهای کشاورزی شده است. براساس برآوردها، میلیونها هکتار از زمینهای کشاورزی اوکراین آلوده به مین یا آسیب دیدهاند.
کاهش تولید غلات: اوکراین یکی از بزرگترین صادرکنندگان گندم، ذرت و آفتابگردان در جهان است. جنگ باعث کاهش شدید تولید این محصولات شده است. به عنوان مثال، تولید گندم در سال ۲۰۲۲ حدود ۴۰درصد نسبت به سال قبل کاهش یافت.
اختلال در صادرات: بندرهای کلیدی اوکراین در دریای سیاه، مانند اودسا، به دلیل محاصره دریایی و مینگذاری غیرقابل استفاده شدند. این موضوع صادرات محصولات کشاورزی را به شدت محدود کرد و باعث انباشت محصولات در انبارها شد.
کمبود نیروی کار: مهاجرت گسترده کشاورزان و جوانان به دلیل جنگ باعث کمبود نیروی کار در بخش کشاورزی شد. بسیاری از کشاورزان مجبور به ترک زمینهای خود شدند.
افزایش هزینههای تولید: افزایش قیمت سوخت، کود و سایر نهادههای کشاورزی به دلیل تحریمها و اختلال در زنجیره تامین، هزینههای تولید را به شدت افزایش داد.
آسیب به زیرساختها: انبارهای محصولات کشاورزی، سیلوهای غلات و تاسیسات فرآوری به دلیل حملات نظامی آسیب دیدند. این موضوع باعث هدررفت محصولات و کاهش ظرفیت ذخیرهسازی شد.
در این راستا از جمله برنامههای مدیریتی بخش کشاورزی در دوران جنگ اوکراین عبارتند از:
ایجاد مسیرهای جایگزین صادرات: اوکراین با همکاری اتحادیه اروپا، مسیرهای جایگزین برای صادرات محصولات کشاورزی از طریق راهآهن و کامیونها ایجاد کرد. توافقنامه «غله دریای سیاه» نیز به طور موقت صادرات از بندرهای اوکراین را تسهیل کرد.
حمایت مالی از کشاورزان: دولت اوکراین و سازمانهای بینالمللی مانند بانک جهانی و اتحادیه اروپا با ارائه وامهای کمبهره و کمکهای مالی به کشاورزان تلاش کردند تا تولید را حفظ کنند.
توزیع بذر و نهادهها: سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) و سایر نهادها با توزیع بذر، کود و ابزار کشاورزی به کشاورزان کمک کردند تا تولید را ادامه دهند.
تقویت کشاورزی کوچکمقیاس: در مناطق امنتر، کشاورزی کوچکمقیاس و خانگی به عنوان راهکاری برای تامین نیازهای محلی توسعه یافت.
بازسازی زیرساختها: تلاشهایی برای بازسازی انبارها، سیلوها و سیستمهای آبیاری در مناطق آزادشده انجام شد، اگرچه این روند به دلیل ادامه جنگ کند بود.
استفاده از فناوری: کشاورزان اوکراینی از فناوریهای نوین مانند پهپادها برای نظارت بر مزارع و بهینهسازی مصرف منابع استفاده کردند.
عراق در دوران تحریم و جنگ با داعش: عراق، به عنوان یکی از کشورهای خاورمیانه با پتانسیل کشاورزی قابل توجه، در دهههای اخیر شاهد جنگها و درگیریهای متعددی بوده که تاثیرات عمیقی بر بخش کشاورزی این کشور بر جای گذاشته است. از جمله اثرات این جنگها بر بخش کشاورزی عراق عبارتنداز:
تخریب زیرساختها: جنگهای متوالی باعث تخریب گسترده زیرساختهای کشاورزی مانند سیستمهای آبیاری، انبارها، کارخانههای فرآوری و شبکههای حملونقل شد. به عنوان مثال، سدهای آبی و کانالهای آبیاری در بسیاری از مناطق آسیب دیدند.
کاهش تولید کشاورزی: ناامنی، مهاجرت کشاورزان و کمبود نهادههای کشاورزی مانند کود، بذر و سوخت باعث کاهش شدید تولید محصولات کشاورزی شد. تولید گندم و جو، که از محصولات اصلی عراق بودند، به شدت کاهش یافت.
آسیب به خاک و منابع آب: جنگ باعث آلودگی خاک به دلیل مواد منفجره و ضایعات نظامی شد. همچنین، بهرهبرداری بیرویه از منابع آب و تخریب سیستمهای آبیاری منجر به کاهش سطح آبهای زیرزمینی و شوری خاک شد.
مهاجرت کشاورزان: ناامنی و تخریب زمینهای کشاورزی باعث مهاجرت گسترده کشاورزان به شهرهای داخلی یا کشورهای همسایه شد. این موضوع نه تنها تولید کشاورزی را کاهش داد، بلکه معیشت میلیونها نفر را تحتتاثیر قرار داد.
تحریمهای بینالمللی: تحریمهای اقتصادی علیه عراق در دهه ۱۹۹۰ باعث کمبود شدید نهادههای کشاورزی، ماشینآلات و فناوریهای مدرن شد. این موضوع بخش کشاورزی را به شدت تضعیف کرد.
اشغال زمینهای کشاورزی: در دوران اشغال توسط داعش، بسیاری از زمینهای کشاورزی به دلیل مینگذاری یا تبدیل شدن به مناطق نظامی غیرقابل استفاده شدند.
در این راستا از جمله برنامههای مدیریتی بخش کشاورزی در دوران جنگ عراق عبارتند از:
بازسازی زیرساختها: پس از هر جنگ، تلاشهایی برای بازسازی سیستمهای آبیاری، انبارها و جادهها انجام شد. با این حال، کمبود منابع مالی و ادامه ناامنیها این روند را کند کرد.
حمایت از کشاورزان: دولت عراق و سازمانهای بینالمللی مانند FAO با توزیع بذر، کود و ابزار کشاورزی به کشاورزان تلاش کردند تا تولید را احیا کنند.
توسعه کشاورزی کوچکمقیاس: در مناطق امنتر، کشاورزی کوچکمقیاس و خانگی به عنوان راهکاری برای تامین نیازهای محلی توسعه یافت.
تقویت امنیت غذایی: برنامههای توزیع مواد غذایی و کمکهای انسانی توسط سازمانهای بینالمللی مانند برنامه غذایی جهانی (WFP) برای مقابله با کمبود مواد غذایی اجرا شد.
همکاری با کشورهای همسایه: عراق برای تامین نهادههای کشاورزی و فناوریهای مدرن با کشورهای همسایه مانند ایران و ترکیه همکاری کرد.
پاکسازی زمینها از مین: پس از آزادسازی مناطق اشغالی توسط داعش، تلاشهایی برای پاکسازی زمینهای کشاورزی از مین و مواد منفجره انجام شد تا کشاورزان بتوانند به زمینهای خود بازگردند.
تجربه ایران در جنگ۸ ساله: جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (۱۳۵۹–۱۳۶۷) تاثیرات عمیقی بر بخش کشاورزی و امنیت غذایی ایران بر جای گذاشت. در این دوره، ایران با چالشهای متعددی مواجه شد، اما در عین حال، این جنگ فرصتهایی برای تقویت خودکفایی و مدیریت بحران نیز به همراه داشت. چالشهای جنگ تحمیلی بر کشاورزی شامل موارد ذیل است:
کاهش نیروی کار: اعزام بسیاری از کشاورزان جوان به جبههها باعث کمبود نیروی کار در بخش کشاورزی شد.
آسیب به زیرساختها: حملات نظامی به برخی مناطق مرزی، مانند خوزستان، باعث تخریب سیستمهای آبیاری، انبارها و جادههای روستایی شد.
تحریمهای اقتصادی: تحریمها دسترسی به نهادههای کشاورزی مانند کود، سموم و ماشینآلات مدرن را محدود کرد.
اختلال در زنجیره تامین: جنگ باعث اختلال در واردات نهادههای کشاورزی و صادرات محصولات شد.
افزایش تقاضا: نیاز به تامین غذای نیروهای نظامی و جمعیت شهری فشار بر بخش کشاورزی را افزایش داد.
که البته دولت در این دوران با اتخاذ سیاستهای جهت حفظ امنیت غذایی پرداخت.
حمایت از کشاورزان: دولت با ارائه تسهیلات مالی، توزیع یارانهای نهادهها و خرید تضمینی محصولات، کشاورزان را حمایت کرد.
ذخیرهسازی استراتژیک: ایجاد انبارهای ذخیرهسازی برای محصولات کشاورزی مانند گندم و برنج جهت تامین نیاز در شرایط بحرانی.
توزیع عادلانه: اجرای سیستم کوپنی برای توزیع عادلانه کالاهای اساسی مانند برنج، روغن و شکر.
توسعه کشاورزی در مناطق امن: تمرکز بر تولید در مناطق مرکزی و شمالی کشور برای جبران کاهش تولید در مناطق جنگی.
اثر متقابل جنگ تحمیلی ۸ساله بر تولید کالاهای اساسی و امنیت غذایی ایران در جدول (۱) ارائه شده است.
دستاوردها و درسهای آموختهها
تجربه کشورها نشان میدهد که جنگ میتواند آسیبهای جبرانناپذیری به بخش کشاورزی وارد کند. به ویژه زمانی که کشور نقش مهمی در تامین مواد غذایی جهانی ایفا میکند. بنابراین امنیت غذایی در زمان جنگ نهفقط به تولید وابسته است، بلکه به مدیریت هوشمند منابع، هماهنگی ملی و حمایت هدفمند از کشاورزان بستگی دارد. تجربه کشورهایی مثل سوریه، اوکراین و عراق نشان میدهد که عدم توجه سریع به این موضوع میتوانست به بحران انسانی شدید منجر شود. بنابراین دولتهای موفق در شرایط جنگی، بهسرعت مدلهای تمرکززدایی غذایی را جایگزین واردات وابسته کردهاند و با توزیع عادلانه منابع، از فروپاشی زنجیره غذا جلوگیری کردهاند. براین اساس برای کشوری مانند ایران که در معرض تهدیدات ژئوپلیتیک قرار دارد، تقویت خودکفایی کشاورزی و آمادگی برای مدیریت بحرانها امری حیاتی است. برخی از درسهای کلیدی از تجارب فوقالذکر برای افزایش تابآوری بخش کشاورزی در شرایط جنگی عبارتند از: (۱) تقویت زیرساختهای کشاورزی داخلی و کاهش وابستگی به خارج، (۲)حمایت از کشاورزان و تقویت تعاونیهای کشاورزی، (۳) توسعه روشهای کشاورزی پایدار و مقاوم به شرایط سخت، (۴) ذخیرهسازی استراتژیک محصولات کشاورزی برای مواقع بحران، (۵) تنوعبخشی به محصولات و کاهش وابستگی به محصولات خاص و (۵) توسعه فناوریهای نوین برای افزایش بهرهوری و کاهش آسیبپذیری.
شرایط جنگی فرصتی برای خودکفایی در محصولات اساسی
با توجه به فرمایش رهبر معظم انقلاب؛ اقتدار و آبروی کشور در «خودکفایی» است و باید نیازهای مهم کشور را خودمان تولید و تامین کنیم. بر این اساس، اقتدار و آبروی ملی در گرو توانایی تولید داخلی و عدم وابستگی به دیگر کشورها در تامین نیازهای ضروری است. ایشان بارها بر این موضوع تاکید کردهاند که باید تلاش کنیم تا با تکیه بر توان داخلی، نیازهای کشور را برطرف کنیم. اگر چه پیشتر وزارت جهاد کشاورزی با رویکردهای متعدد، افزایش امنیت غذایی و رشد تولید محصولات اساسی را در کشور کلید زده اما به دلیل برخی بازدارندهها مانند تغییرات آبوهوایی، گرم شدن کره زمین، اختلال عرضه با شیوع ویروس کرونا و جنگهای منطقه، تولید و توزیع را سختتر کرده که علاوه بر این موارد شرایط حاکم در ایران با توجه به جنگ تحمیلی پیش آمده، تامین نیاز داخل با اتکا به ظرفیتهای داخل به ویژه در تامین کالاهای اساسی را پیش از پیش در اولویت قرارمیدهد.
اما اگر شرایط درست مدیریت شود:
لذا جنگ همیشه بحران است اما اگر با عقلانیت، بسیج ملی و تکیه بر ظرفیتهای بومی مدیریت شود، میتواند به فرصت تبدیل شود. ایران تجربه تاریخی، زمین حاصلخیز، دانش بومی، و شبکه مردمی قوی دارد که در شرایط جنگی میتواند نقش تعیینکنندهای در حفظ امنیت عذایی ایفا کند. لذا به نظر میرسد فرصتهای راهبردی که ایران در این زمینه دارد، عبارتند از:
۱. تغییر اجباری به سمت تولید داخلی: جنگ و تحریم واردات را محدود میکند؛ این باعث افزایش انگیزه برای تولید داخلی محصولات اساسی، نهادهها و بذر خواهد شد.
۲. جهش در فناوریهای بومی: توسعه سریع سیستمهای آبیاری نوین، گلخانههای هوشمند، استفاده از پهپادها برای پایش مزارع
۳. افزایش انسجام نهادی و اجتماعی: تشکیل «ستاد امنیت غذایی جنگی» با همکاری سپاه، بسیج، جهاد کشاورزی و پدافند غیرعامل برای تولید، نظارت و توزیع
۴. فعالسازی زمینهای بایر و کماستفاده: با حمایت دولتی و مردمی، زمینهای بلااستفاده در مناطق امن میتوانند برای کشت گندم، جو، کلزا، سیبزمینی و حبوبات تجهیز شوند.
۵. افزایش بهرهوری از منابع داخلی: استفاده از کود آلی، کمپوست خانگی، بذر بومی و ماشینآلات بازسازی شده بهجای وارداتی و استفاده از زیست فناوری کشاوری در راستای کاهش هزینه تولید و افزایش عملکرد محصولات کشاورزی در این شرایط به نظر میرسد بخش کشاورزی ایران، نیازمند تدوین راهبردهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است که در جدول (۲) به اختصار ارائه شده است.
لذا پیشنهادهای فوری (برای امروز و هفتههای آینده) به تفکیک ذینفعان به شرح ذیل است:
اقدامات اضطراری دولت:
– ممنوعیت موقت صادرات کالاهای اساسی (برنج، آرد، روغن، گوشت و…) برای حفظ ذخایر داخلی
– افزایش ذخایر استراتژیک کالاهای اساسی حداقل تا ۶ ماه آینده
– توزیع یارانهای نهادههای تولید به کشاورزان مناطق امن
– تامین امنیت فیزیکی تاسیسات کشاورزی، سیلوها و سردخانهها
– تقویت دیپلماسی غذایی و برقراری روابط تجاری با کشورهای همسایه و دوست برای تامین نهادهها و محصولات کشاورزی.
– استفاده از ظرفیتهای بینالمللی برای دریافت کمکهای فنی و مالی ( همکاری با سازمانهای بینالمللی مانند FAO).
– تقویت انسجام ملی با جلب مشارکت مردم در تولید غذا از طریق کشاورزی خانگی و شهری.
– شفافیت اطلاعرسانی درباره وضعیت امنیت غذایی برای جلوگیری از نگرانیهای بیمورد
– فرهنگسازی مصرف بهینه با کمپینهای آگاهیبخش (ترویج مصرف بهینه آب و غذا ) و تغییر الگوی غذایی
حمایت از کشاورزان:
– صدور کارت خرید فوری کود و سم با نرخ ترجیحی
– تسهیل پرداخت تسهیلات بانکی فوری بدون بهره
– معافیت مالیاتی موقت برای کشاورزان و دامداران آسیبپذیر
پیشنهادهای راهبردی (میانمدت و بلندمدت)
برای دولت و سیاستگذاران:
– ایجاد «قرارگاه امنیت غذایی ملی» با مشارکت وزارت جهاد کشاورزی، صمت، پدافند غیرعامل و نیروهای مسلح
– توسعه سیستم رزرو منطقهای غذا در استانهای مرکزی و شرقی کشور
– سرمایهگذاری روی تولید بذر و کود داخلی بهویژه در محصولات استراتژیک مثل گندم، جو، کلزا
– تشویق کشت محصولات مقاوم به خشکسالی و بحران
برای جامعه مدنی و مردم:
– ترویج فرهنگ مصرف مسوولانه و پرهیز از احتکار خانگی
– راهاندازی کمکرسانی غذایی مردمی به مناطق محروم و آسیبدیده
– همکاری شبکههای کشاورزی محلی برای تبادل بذر و نهاده در شرایط بحرانی
سخن پایانی:
تامین امنیت غذایی در جنگ با اسرائیل نهفقط یک چالش اقتصادی، بلکه بخشی از پدافند ملی و ثبات داخلی است. بنابراین در شرایط جنگی، حفظ امنیت غذایی نیازمند برنامهریزی دقیق، سرمایهگذاری در فناوری، حمایت از کشاورزان و فرهنگسازی مصرف بهینه است. بر این اساس باید از امروز به صورت جدی و هماهنگ، بخش کشاورزی را تقویت و آسیبپذیریهای آن را کاهش داد.
* هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی