جهان‌صنعت رابطه میان جامعه و مجلس را بررسی کرد:

اعتماد از دست رفته

پویا اصل‌باغ
کدخبر: 563414
رابطه میان مردم و مجلس در ایران به دلیل بی‌توجهی به خواسته‌های واقعی جامعه و مشکلات اقتصادی دچار بی‌اعتمادی و شکاف عمیق شده است.
اعتماد از دست رفته

پویا اصل‌باغ– بررسی رابطه میان مردم و مجلس یکی از اساسی‌ترین موضوعاتی است که جامعه‌شناسان به آن پرداخته‌اند. برای واکاوی این موضوع باید به انقلاب مشروطه رجوع کنیم. از امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین‌شاه گرفته تا به توپ بستن مجلس توسط فرزندش محمدعلی‌شاه این رابطه دچار تحولات اساسی شد. این سیر تاریخی نشان‌دهنده اهمیت مجلس به عنوان یک رابط میان مردم و دولت است. حال که حدودا ۱۱۹سال از تاسیس مجلس در ایران می‌گذرد، چنین پرسشی مطرح می‌شود که رابطه میان جامعه و مجلس در عصر فعلی چگونه است؟ در طول سال‌های گذشته، موارد متعددی باعث شد رفته‌رفته میان مردم و مجلس شکاف‌های عمیقی ایجاد شود که در نتیجه آن بی‌اعتمادی عمومی پدیدار شد.

به‌باور برخی جامعه‌شناسان، سیاسیون و حتی خود مردم، مجالسی که طی سال‌های گذشته بر سر کار آمده‌اند نسبت به خواسته واقعی جامعه توجهی نکرده و بیشتر به موضوعات حاشیه‌ای پرداخته‌اند. برای مثال مجلس فعلی به‌جای تمرکز بر معیشت و اقتصاد مردم در این شرایط، توجه خود را بر لوایحی مانند لایحه عفاف و حجاب گذاشته و بیش از پیش رابطه خود را با مردم در تنگنا قرار داده است. در ادامه رابطه میان مردم و مجلس را واکاوی خواهیم کرد.

میزان اعتماد به مجلس

ارقام رسمی در خصوص انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی بیانگر کاهش اعتماد و مشارکت مردم نسبت به این نهاد است. با استناد به آمار دولتی، مجموع آرای اخذ شده در انتخابات سال۱۴۰۳-۱۴۰۲، معادل ۲۴‌میلیون و ۸۶۱‌هزار رای بود که نشان‌دهنده مشارکت ۴۰‌درصدی مردم در این دوره از انتخابات مجلس است. با این حال این آمار تنها داده در دسترس نیست. طبق برخی گزارش‌ها و نظرسنجی‌ها پیش‌بینی شد که میزان مشارکت مردم در انتخابات اسفندماه سال۱۴۰۲ در کل کشور ۳۰‌درصد خواهد بود، همچنین در استان تهران میزان مشارکت حدود ۲۲‌درصد تخمین زده شد.

کارشناسان درباره کاهش میزان مشارکت مردم عوامل متعددی را بیان کرده‌اند. آنها معتقدند که در وهله اول مشکلات اقتصادی و شرایط پیش‌آمده بعد از سال۱۳۹۶ منجر به بی‌اعتمادی مردم نسبت به مجلس و مسوولان شد. از سوی دیگر برخی مقامات دولتی اظهار کرده‌اند که بخش قابل‌توجهی از مردم حتی از زمان برگزاری انتخابات نیز آگاهی ندارند. برای مثال مصطفی کواکبیان، سیاستمدار اصلاح‌طلب و نماینده تهران در دوره هشتم و دهم مجلس در این‌باره بیان کرده است:«دانشجویان حتی نمی‌دانند قرار است انتخابات در چه زمانی برگزار شود.» سید یوسف طباطبایی نژاد، امام جمعه اصفهان نیز درباره عدم مشارکت مردم در این دوره از انتخابات گفته است: «اگر آمار تعداد آرا در انتخابات کم باشد، برخی اینگونه تصور می‌کنند که مردم از دولت رویگردان شده‌اند.» این اظهارات نشان می‌دهد تمایل جامعه برای مشارکت سیاسی و شرکت در انتخابات با بحران جدی مواجه شده است.

از نگاه جامعه‌شناسان دلیل اصلی بی‌اعتمادی مردم نسبت به مجلس و نمایندگان آن، شکاف فکری میان مردم و آنهاست. در واقع آنچه مردم می‌خواهند با اولویت نمایندگان فاصله زیادی دارد. حال پرسش اصلی این است: چه عواملی باعث شده که این بی‌اعتمادی و شکاف میان مردم و مجلس شکل گیرد؟

عوامل اصلی بی‌اعتمادی میان مردم و مجلس

پیشتر اشاره‌ای کوتاه به این موضوع شد که چه عواملی باعث کاهش میزان مشارکت مردم در انتخابات شده است. در این بخش قرار است عوامل اصلی بی‌اعتمادی میان مردم و مجلس بررسی شود. به باور تحلیلگران این موضوع نیز مثل مباحث قبلی چند علل مشترک دارد مانند:

-عدم توجه به خواسته واقعی مردم: در طول سال‌هایی که از عمر مجلس می‌گذرد، نمایندگان بسیاری بر سر کار آمدند که برخی از آنها دغدغه مردم را اولویت اصلی خود قرار می‌دانند اما بعضی دیگر با تمرکز بر موضوعات فرعی و حاشیه‌ای باعث ایجاد خلأ میان خود و مردم شدند. برای مثال در شرایطی که کشور با مشکلات و چالش‌های اقتصادی فراوانی روبه‌رو است، نمایندگان به‌جای توجه به معیشت و حل این مساله تمرکز خود را بر موضوعاتی مانند تصویب لایحه عفاف و حجاب قرار داده‌اند. همین امر موجب آن خواهد شد که مردم اعتماد خود را نسبت به مجلس از دست دهند.

-پافشاری بر اجرای طرح‌های مشکل‌ساز: از اقدامات قابل تامل مجلس فعلی، پافشاری بر تصویب لایحه و طرح‌های مشکل‌ساز مانند عفاف و حجاب و مقابله با نشر اکاذیب در فضای مجازی است. پیشنهادات مطرح شده با موجی از واکنش‌های منفی مردم روبه‌رو شد اما بیشتر نمایندگان بر تصویب و اجرای آن پافشاری می‌کنند. از سوی دیگر بیشتر کارشناسان سیاسی و اجتماعی باور دارند که مجلس می‌تواند به‌جای طرح چنین موضوعاتی، لایحه‌های فایده‌سازی مانند حمایت از حقوق زنان را به تصویب برساند. در واقع توجه به خواسته واقعی مردم می‌تواند این شکاف عمیق را تاحدودی کاهش دهد.

-ناکارآمدی اقتصادی: شرایط فعلی کشور از نظر اقتصادی وضعیت نامناسبی است. امروزه بخش عظیمی از مردم توان مالی و معیشتی مناسبی ندارند. با این حال مجلس تاکنون نتوانسته طرح‌های مثبتی در این زمینه ارائه کند. بدین معنا که مجلس فعلی بدون ایجاد یک برنامه منسجم و کارآمد در زمینه بهبود اقتصاد کشور، روی کار آمده و نتوانسته مشکلی را حل کند.

-ورود تندرویان به مجلس: برخی کارشناسان معتقدند که بی‌اعتمادی مردم نسبت به مجلس نشات گرفته از حضور تندرویان در خانه ملت است. این افراد با اظهارات و اقدامات قابل تامل خود باعث شده‌اند که خلأ فعلی میان جامعه و مجلس بیش از گذشته پررنگ‌تر شود. در شرایطی که کشور از هر سو مورد فشار قرار گرفته، بیشتر تندرویان با مواضعی تند و عدم توجه به خواسته مردم باعث ایجاد مشکلات و هزینه‌های زیادی برای مردم و کشور شده‌اند.

گفتنی است مجموع این عوامل و علل دیگر مانند اختلاف فکری و نسلی میان مردم و نمایندگان، تصمیمات پرحاشیه، عدم شفافیت و… باعث شکل‌گیری چنین پدیده‌ای در جامعه شده است. بسیاری از جامعه‌شناسان اعتقاد دارند که این امر پیامدهای سیاسی و اجتماعی گسترده‌ای را دارد. برای مثال عدم مشارکت سیاسی، بی‌اعتمادی عمومی، کاهش سرمایه اجتماعی، شکاف عمیق مردم و مسوولان، ضعف در ارتباط با جامعه و… در کشور ایجاد می‌شود.

ضربه خوردن سرمایه اجتماعی

در همین راستا علیرضا شریفی‌یزدی، جامعه‌شناس با ارزیابی رابطه میان خانه ملت و شهروندان به «جهان‌صنعت» گفت: به طور کلی مجالس در سراسر دنیا باید عصاره یک ملت باشند یعنی مجلس باید صدای مردم باشد. برای بررسی عملکرد یک مجلس شاخص روشن این است که تا چه اندازه دغدغه‌های مردم در مجلس مطرح می‌شود و قوانین تصویب‌شده در راستای منافع عمومی و خواست مردم باشد. طبیعتا مجلسی که پشتوانه جمعیتی بیشتری دارد می‌تواند هم حرف دل مردم را بهتر منعکس کند و هم در تصویب قوانین منافع اکثریت جامعه و کل کشور را مدنظر قرار دهد و راحت‌تر به اهداف خود برسد. در مورد مجلس حاضر بزرگ‌ترین نقطه ضعف آن این است که پشتوانه مردمی لازم را براساس آمار وزارت کشور ندارد. برای مثال در شهر تهران میزان آرای نمایندگان پایین است. نکته دوم این است که دغدغه‌هایی که برخی نمایندگان مطرح می‌کنند فاصله زیادی با مسائل واقعی جامعه دارد و ارتباط مستقیمی با مردم برقرار نمی‌کنند.

وی افزود: برای مثال دغدغه مردم مساله معیشت است و برای رسیدن به آن نیاز به اصلاحات اقتصادی وجود دارد، مانند مصوبه اخیر مربوط به مصلحت نظام در موضوع پالرمو. مجلس در مقابل طرح سه‌فوریتی برای توقف اجرای این مصوبه ارائه داده که کاملا برخلاف مصالح عمومی، خواست مردم و منافع بلندمدت کشور است. هرچند ممکن است برای گروه‌های خاصی منفعت داشته باشد. به نظرم مجلس فعلی گره‌خوردگی کمتری با نیازهای توده مردم دارد و صدای مردمی بودنش نسبت به دوره‌های قبل کاهش یافته است. این مساله باعث شده که دو دنیای متفاوت شکل بگیرد؛ دنیای نمایندگان و برنامه‌ها، سخنرانی‌ها و طرح‌های آنها، دنیای حدود ۹۰‌میلیون مردم با دغدغه‌های واقعی و شناخته‌شده.

شریفی‌یزدی ادامه داد: به هر حال تا زمانی که فیلترهای شدیدی برای ورود کاندیداها وجود دارد برخی نمایندگان با تمرکز بر منافع کوتاه‌مدت منطقه‌ای یا گروهی منافع بلندمدت عمومی کشور را در نظر نمی‌گیرند. البته بخش اعظم نمایندگان از روی صداقت عمل می‌کنند و قصد سوء ندارند اما به نظر می‌رسد به اندازه کافی نسبت به شرایط کشور آگاهی ندارند. در مورد طرح‌هایی مانند عفاف و حجاب برخی از آنها به صورت طرح مطرح می‌شوند و نه لایحه اما همچنان در گفت‌وگوها و رسانه‌ها، موضوعات مربوط به آن طرح‌ها باعث هیاهو و توجه عمومی می‌شوند در حالی که مسائل اساسی و حیاتی مانند کرسنت و مصادره اموال ملی کمتر مورد رسیدگی و بررسی قرار می‌گیرند. این جامعه‌شناس همچنین بیان کرد: مردم نسبت به این مسائل واکنش نشان می‌دهند و این باعث می‌شود که برخی موضوعات کمتر مورد توجه قرار بگیرند. باید گفت که اکثریت نمایندگان اگر کاری انجام می‌دهند، از روی صداقت و نیت خیر است. دلیل برخی مشکلات ممکن است نبود مشاوران کامل، فقدان برنامه مدون یا ضعف در فرآیند گزینش‌ها باشد که متاسفانه این موارد باعث بروز بعضی ناهماهنگی‌ها شده است. این شکاف که سال‌ها با آن دست به گریبان بوده‌ایم و در سال‌های اخیر شدیدتر شده است باعث کاهش اعتماد عمومی و به تبع آن کاهش مشارکت مردم می‌شود. هنگامی که این دو پدیده به هم گره می‌خورند، سرمایه اجتماعی در نهادهای دولتی کاهش می‌یابد به این معنا که حتی اگر یک نماینده یا مسوول حرف درستی بزند مردم کمتر آن را می‌پذیرند. متاسفانه این شکاف موجب کاهش شدید سرمایه اجتماعی در کشور شده است که پیامدهای خطرناکی دارد.

مسیر اعتماد از صداقت عمل گذر می‌کند

در پایان گفتنی است با توجه به نکاتی که مطرح شد، مساله رابطه میان مردم و مجلس از موضوعات مهمی است که نیاز به تمرکز جدی دارد. در واقع اگر مسوولان و نمایندگان مجلس می‌خواهند که این شکاف به‌وجود آمده را ترمیم کنند باید چند رکن اساسی را سرلوحه کار خود قرار دهند؛ صداقت در عمل، صداقت در گفتار و از همه مهم‌تر توجه به خواسته مردم. رعایت این اصول کلید حل این مشکل است.

وب گردی