جهان‌صنعت مشکلات شروع فعالیت مدارس از ۶صبح را بررسی کرد:

از ناترازی انرژی تا ناترازی عقل

مهدیه بهارمست
کدخبر: 535281
وزارت آموزش‌وپرورش با تغییر ساعت مدارس به ۶ صبح، در اقدامی که منتقدان آن را مدیریت ناکارآمد و انتقال درد بحران انرژی می‌دانند، دانش‌آموزان و خانواده‌ها را با مشکلات خواب‌آلودگی، بی‌نظمی آموزشی و فشار مضاعف مواجه کرده است.
از ناترازی انرژی تا ناترازی عقل

مهدیه بهارمست– وزارت آموزش‌وپرورش برای اینکه دیگر کسی او را به سخره نگیرد و والدین شاغل همراه با فرزندان در محل کار حاضر نشوند، در حرکتی بهت‌‌‌آور، ساعت مدارس را بر نشانه‌ سپیده‌دمِ ۶صبح کوک کرد. انگار قرار است دانش‌آموزان، قربانیان بی‌صدای این ناترازی انرژی و ناتوانی مدیریتی شوند تا شاید تب بحران انرژی با فرافکنی به خوابی سنگین فرو رود! این یا نشانه مدیریت ناکارآمد و بی‌فکر در پهنه آموزش است یا اعترافی خاموش به فروپاشی زیرساخت‌های انرژی یعنی همان بحران. این چیز عجیبی نیست، در همان اولین تدبیر به ذهن آدمی می‌آید که آموزش‌وپرورش تعطیل یا صرفا با یک ساعت آموزش، بسیار بهتر، قوی‌تر و موثرتر از آموزش و پرورشی است که دانش‌آموزانش باید از ۶ صبح تا ساعت ۱۳ گیج بزنند و خواب‌آلود زجر بکشند. در چنین شرایطی علی فرهادی، سخنگوی وزارت آموزش‌وپرورش با عذری بدتر از گناه در واکنش به انتقادها گفته:«پس از مصوبه هیات دولت در تاریخ ۱۷ اردیبهشت مبنی‌بر آغاز به کار ادارات از ساعت ۶ صبح، تقاضاهای زیادی از سوی والدین شاغل که فرزند دانش‌آموز دارند به آموزش‌وپرورش ارائه شد، این تغییرات باعث بروز مشکلاتی برای برخی خانواده‌ها شده است چراکه ساعت رفتن دانش‌آموزان به مدرسه با زمان شروع کار والدین هم‌زمان نیست» اما سوال این است که چرا در برابر تغییر ساعت رسمی کشور انقدر مقاومت می‌شود؟! در نهایت وقتی از حل مسائل و مشکلات بر نمی‌آییم کار را می‌رسانیم به جایی که مشکلات را به عرصه‌های دیگر تسری دهیم. این هم هنر مدیریت مسوولان مربوطه شده است تا همه چیز را به عدالت نزدیک کنیم. عدالت در تاریکی و خاموشی و عدالت در کاستی‌ها. اگرچه دیگر چیزی تا پایان سال تحصیلی و شروع امتحانات دانش‌آموزان باقی نمانده اما همین چند روز هم کافی است تا موجب بی‌نظمی در برنامه آموزشی مدارس و سرگردانی دانش‌آموزان و خانواده آنها شود زیرا با توجه به تعدد روزهای تعطیلی مدارس

به ویژه در دوره ابتدایی، به‌دلیل آلودگی هوا، سرما و کمبود انرژی، در طول سال تحصیلی که چند روزی به پایان آن باقی‌مانده است، بسیاری از معلمان روزهای پایانی فعالیت کلاس‌های درسی را به عنوان روزهای جبرانی در نظر گرفته بودند که البته با تغییر ساعت شروع به کار مدارس، تحقق چنین چیزی با مشکلاتی همراه بوده است. شک نکنید در شرایطی که این خبر انتشار یافته بسیاری از دانش‌آموزان یا در خواب بودند یا صبح همین روز اول با نابسامانی جدیدی در شروع کار مدارس روبه‌رو شدند. این تصمیم‌های شتاب‌زده، تنها ثابت می‌کند مدرسه‌ای که شما را مدیرِ شایسته‌ای بار نیاورد، اکنون دارد آینده‌ کودکان را نیز به تاریکی می‌کشاند!

فشار مضاعف بر مادران و خواب‌آلودگی و افت یادگیری در دانش‌آموزان

یکی از نخستین تبعات این تصمیم، بر هم خوردن نظم خواب و بیداری دانش‌آموزان است. بیدار شدن کودکان در ساعت ۴:۳۰ یا ۵صبح برای رساندن به مدرسه در ساعت ۶، نیازمند خواب بسیار زودهنگام شبانه است که با سبک زندگی رایج در بسیاری از خانواده‌ها همخوانی ندارد. از سوی دیگر ساعت بیولوژیکی بدن کودکان برای بیداری در آن ساعت تنظیم نشده و این می‌تواند منجر به کاهش تمرکز، خواب‌آلودگی، افت کیفیت یادگیری و حتی اختلالات خلقی شود. از منظر مادران خانه‌دار، این تصمیم فشار فیزیکی و روانی قابل توجهی به همراه دارد. آنها ناچارند بسیار زودتر از گذشته روز خود را آغاز کنند تا فرزندان‌شان را برای مدرسه آماده سازند. این موضوع بر نظم بقیه امور روزانه و حتی روابط خانوادگی اثر منفی خواهد گذاشت. ساعت بیولوژیکی بدن کودکان برای بیداری در این ساعت تنظیم نشده و این می‌تواند منجر به کاهش تمرکز، خواب‌آلودگی، افت کیفیت یادگیری و حتی اختلالات خلقی شود.

برای مادران شاغل اما چالش‌ها دوچندان است. این امر سبب می‌شود آنها نیاز به برنامه‌ریزی مضاعف برای رساندن فرزند به مدرسه پیش از آغاز کار خود داشته باشند تا خود به محل کار برسند و همچنین بعد از تعطیلی مدرسه، باید برای مراقبت از فرزندان تا پایان ساعت کاری خود چاره‌ای بیندیشند زیرا تغییر ساعات کاری ادارات هم در خصوص همه بخش‌های اداری و تجاری اتفاق نمی‌افتد و بخش خصوصی نیز از این امر مستثناست. این می‌تواند منجر به افزایش استرس، استفاده از مرخصی، هزینه بیشتر برای مراقب کودک یا حتی در مواردی ترک کار شود.

در روز اول اجرای این تصمیم شتاب‌زده بسیاری از مادران هنوز از این تصمیم بی‌خبر بودند. برخی مادران هم اظهار می‌کنند که از بردن فرزندان‌شان به مدرسه زودتر از موعد همیشگی امتناع خواهند کرد. در این صورت نظم آموزشی نیز به هم خواهد خورد. مدرسه در این شرایط که عده‌ای از دانش‌آموزان آن غایب باشند و عده‌ای در خواب، دچار اختلال در فرآیند آموزش خواهد شد بنابراین اجرای این طرح نیازمند نگاه جامع، برنامه‌ریزی دقیق و مشارکت فعال خانواده‌ها، مدارس و نهادهای تصمیم‌گیر است.

بزرگ‌ترین ناترازی کشور ناترازی عقل است!

واکنش‌ها به تغییر ساعت مدارس نه‌تنها والدین بلکه صدای کارشناسان را نیز درآورده است، آذر منصوری، رییس جبهه اصلاحات در واکنش به این قضیه در شبکه ایکس نوشت:

« از یک طرف در مقابل تغییر ساعت رسمی کشور مقاومت می‌شود و از طرف دیگر ناگزیر ساعت کار به دلیل ناترازی‌ها جابه‌جا می‌شود! درست می‌گویند، بزرگ‌ترین ناترازی کشور، ناترازی عقل است.»

ظاهرا هم خودشان مدرسه نرفته‌اند و هم بچه مدرسه‌ای نداشته‌اند!

البته واکنش‌ها تمام شدنی نبود و احمد زیدآبادی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز در کانال تلگرامی خود نوشت: «کسانی که شروع کلاس‌های مدارس را ساعت ۶‌صبح اعلام کرده‌اند، ظاهرا هم خودشان مدرسه نرفته‌اند و هم بچه مدرسه‌ای نداشته‌اند! برای ساعت ۸‌صبح نمی‌توان بدون زحمت و چالش بچه‌ها را به موقع از خواب بیدار کرد، بعد اینها ساعت ۶ را برایش تعیین کرده‌اند!»

وی در ادامه بیان کرد: «در این کشور گویا قرار است همه امور قفل شود و داد مردم در آید! وگرنه جلوکشیدن ساعت رسمی مگر چه زحمت یا مشکل یا هزینه‌ای دارد که مجلس اینطور قاطعانه راه آن را سد کرده است؟ بعدها تاریخ‌نگاران خواهند نوشت؛ در سال‌۲۰۲۵ میلادی در حالی که ملت‌های دیگر مساله‌شان تسخیر سیارات منظومه شمسی بود، مردم ایران دچار تصمیم‌گیرانی بودند که بزرگ‌ترین دلمشغولی آنان جلوگیری از پیش و پس کشیدن ساعت رسمی بود! خداوندا! مرا از وسوسه ناسزاگویی دور کن! به حلقومم رسیده است!»

دانش‌آموزان حتی از نوشتن نام خود عاجزند!

ابراهیم سحرخیز، معاون پیشین وزارت آموزش‌وپرورش درخصوص تغییر ساعت مدرسه به ۶صبح و پیامدهای منفی آن به «جهان‌صنعت» گفت: همین چند روز پیش بود که قالیباف، با پرهیز از تعارفات رایج همیشگی و ابراز خجالت از کیفیت آموزش در کشور، این‌بار آشکارا از واقعیتی گفت که وزیر یا مدیران دیروز و امروز آموزش‌وپرورش همواره از گفتن آن طفره می‌رفتند، در ایام خاص و مناسبت‌ها تنها به دستاوردهایی پرداخته یا می‌پردازند که اغلب آنها قابل راستی‌آزمایی نبوده یا از جنس همان گزارش‌های مهملی است که جز استهزا و تمسخر مابه‌ازایی در افکار عمومی جامعه یا نخبگان ندارد. رییس مجلس این‌بار با پرداختن به وضعیت اسفبار نمرات و معدل دانش‌آموزان در امتحانات نهایی، جایگاه رده آخری در آزمون‌های بین‌المللی پرلز و تیمز، برخلاف برخی معاونان و راهبران ستادی وزارتخانه از آموزش‌وپرورشی گفت که دانش‌آموزان حتی از نوشتن نام خود عاجزند! آموزش‌وپرورشی که قرار است بیش از ۲میلیون دانش‌آموز و هزاران معلم را با دستاوردها و چالش‌های روز دنیا، یعنی استفاده از هوش مصنوعی آشنا کند اما امروز در آموختن همان الفبای فارسی نیز مانده است.

وی افزود: در چنین شرایطی آموزش‌وپرورش با تصمیم شتابزده و ناگهانی در ساعات شروع به کار مدارس نشان داد نه‌تنها از شأن رعایت بهره‌ای نبرده بلکه با الفبای روانشناسی کودک و نوجوان یا بدیهیات و اولیات روانشناسی یادگیری، اقتضائات زیستی، ضروریات برنامه درسی نیز آشنا نیست تا چه رسد به جبران مافات یا بازنگری در فرآیند ارزشیابی توصیفی، کم و کیف فقر یادگیری، طبقاتی شدن آموزش و قس علی‌هذا!

مدیریت چوپانی

سحرخیز با اشاره به بی‌کفایتی مدیران بیان کرد: کدام عقل سلیمی گفته باید برای جبران ناکارآمدی مدیران بی‌کفایت در ناترازی‌های برق، آب و گاز، به سبک و سیاق مدیریت چوپانی‌، همه خلق الله را به یک چوب رانده، صبح علی‌الطلوع، هنوز خروسخوان نشده، بچه‌های مردم را از خواب ناز بیدار کرده، خواب‌زده و پریشان‌احوال، راهی جایی کنیم که سنخیت یا مشابهتی با مدرسه به عنوان محلی با نشاط ندارد. چرا باید دانش‌آموزان، بخش بزرگی از جبران‌ناپذیرترین‌ دوران زندگی خود یعنی کودکی و نوجوانی‌شان را برای جبران ناترازی‌هایی هزینه کنند که تنها و تنها محصول بی‌کفایتی مدیرانی است که فردا را قربانی عافیت‌طلبی امروز خود کرده‌اند.

او ادامه داد: به کدامین گناه باید کودکان معصوم خواب‌زده را در شهر بزرگی مثل تهران‌، آواره کوچه و خیابان کرد تا ساعت ۶ صبح، در مدرسه‌ای حاضر باشند که کیلومترها با خانه و کاشانه آنها فاصله دارد و آنها مجبورند ساعت‌ها قبل در کنار خیابان در انتظار رسیدن سرویس مدرسه باشند. بی‌گمان این تصمیم شتابزده و خلق‌الساعه، قبل از هرچیز مولود و معلول ناترازی‌های عقلی در مدیرانی است که از دو حال بیرون نیستند یا از جنس همان نازپرورده تنعم‌هایی هستند که حتی یک روز، در قامت معلم در کلاس و مدرسه ظاهر نشده و از ناحیه توصیه و سفارش این و آن، یک شبه ره صد ساله رفتند، ناگهان در وقت اضافه بازی وزیر یا معاون وزیر از آب درآمده‌اند.

سردرگمی والدین

سحرخیز با اشاره به مهدکودک‌ها نیز اظهارکرد: البته با پایان مدارس این سردرگمی و آشفتگی والدین که به‌ویژه فرزند کوچکی که به مهدکودک می‌رود، ادامه خواهد داشت چراکه باید قبل از ساعت ۶صبح فرزند خود را به مهدکودک فرستاده و خودشان راس ساعت ۶‌صبح در اداره محل کارشان حضور پیدا کنند. اینکه مهدکودک‌ها قبل از ساعت ۶ صبح باز و آماده پذیرش بچه‌ها هستند یا خیر، چالشی بزرگ است که باید مورد توجه مسوولان تصمیم‌گیر قرار بگیرد که گوش شنوایی برای آن نیست.

آموزش و پرورش؛ قربانی ناترازی

معاون پیشین وزارت آموزش‌وپرورش در پایان گفت: وزارت آموزش‌وپرورش بدون در نظر گرفتن مصلحت دانش‌آموزان، کورکورانه و چشم بسته با گفتن «قبلت» به پزشکیان، فرموده‌اند آموزش‌وپرورش فدای سر مبارک! مهم نیست شما مشکل برق دارید ما حاضریم تمام آموزش‌وپرورش را قربانی این ناترازی‌ها کنیم!

تصمیمات عجیب مسوولان آدم را شگفت‌زده می‌کند

محمدرضا نیک‌نژاد، کارشناس آموزش نیز درباره تبعات شروع به کار مدارس از ساعت ۶صبح به «جهان‌صنعت» گفت: در بسیاری از کشورهای دنیا که به دنبال پیشرفت و توسعه آموزش‌وپرورش خود و استفاده از روش‌های نوین دارند، سعی بر این است که آموزش مدارس از ساعت ۹صبح به بعد شروع شود زیرا برخلاف باور قدیمی ضرورت شروع آموزش از ساعات اولیه صبح، نتایج تحقیقات مختلف نشان می‌دهد که خواب و استراحت کافی به ویژه در زمان صبح، برای کودکان و نوجوانان ضروری است. در چنین شراطی وقتی سخنگوی آموزش‌وپرورش از تغییر ساعت شروع مدارس به ۶‌صبح را اعلام کرد، خیلی تعجب کردم. یکی از مسوولان مثلا وزیر نیرو است که حالا می‌گوییم ۵۰‌سال پیش محصل بوده و الان اطلاعی از جزئیات آموزش دانش‌آموزان ندارد بنابراین توقعی نداریم که بتواند این مساله را بهتر مدیریت کند اما وزیر آموزش‌وپرورش باید شرایط معلم، مدرسه، دانش‌آموزان و خانواده آنها را درک کند.

وی افزود: ما در مدارس عادی و دولتی کشورمان که بیشتر دانش‌آموزان در آنها مشغول به تحصیل هستند، چنین شرایطی را نداریم و آدم می‌ماند با تغییر ساعت اینچنینی و فشار و استرسی که به کودکان و نوجوانان وارد می‌کند، چه بگوید. اگر تصمیم‌گیران درباره آموزش در مدارس چیزی می‌دانستند، می‌فهمیدند که کودک نمی‌تواند ساعت ۶صبح در کلاس درس بنشیند چراکه در فضای دنیای امروز، افراد در گروه‌های مختلف سنی عموما درگیر تلویزیون، فضای مجازی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی هستند و این مساله به ویژه در خصوص نوجوانان دوره متوسطه صدق می‌کند. دانش‌آموزان دوره‌های متوسطه اول از ۱۳‌سالگی دچار به هم ریختگی هورمون‌ها شده و تغییرات بلوغ و هورمونی تا حدود ۱۹‌سالگی ادامه دارد بنابراین گفته می‌شود به حدود ۱۰‌ساعت خواب نیاز دارند و با وجود شبکه‌های اجتماعی شب دیر وقت به خواب می‌روند و در نتیجه صبح نیز نمی‌توانند به راحتی بیدار شوند. بچه‌های دانش‌آموز ابتدایی هم که با توجه به سن کمی که دارند، به خواب بیشتری احتیاج دارند؛ مسائل مهم اینچنینی باعث شده است کلاس‌های درسی مدارس برخی کشورهای دنیا که پیشتر به آن اشاره کردیم، عموما در دوره ابتدایی و متوسطه اول بعد از ساعت ۱۰‌صبح آغاز شود و به عبارتی آموزش در اولویت است.

وب گردی