اروپا در تله ترامپ

محمدرضا ستاری- روز دوشنبه یکی از مهمترین نشستهای دیپلماتیک در کاخ سفید برگزار شد؛ جایی که علاوه بر رییسجمهوری اوکراین اغلب رهبران قدرتهای بزرگ اروپایی به علاوه مسوولان ارشد اتحادیه اروپا به دیدار ترامپ رفته بودند تا بلکه بتوانند راهکاری به منظور خروج از بحران کنونی پیدا کنند؛ بحرانی که به گفته ناظران مهمترین موضوع ژئوپلیتیکی اروپا بعد از جنگ جهانی دوم است و حالا پس از سهسالونیم جنگ فرسایشی، رییسجمهوری آمریکا در جایی ایستاده که شاید بتوان از آن به عنوان بازی دو سر برد یاد کرد.
یعنی ترامپ همزمان برای پایان دادن جنگ به اروپا و اوکراین فشار وارد میکند تا خواستههای واشنگتن را به آنها تحمیل کند و از سوی دیگر به صورت دوجانبه با پوتین وارد گفتوگو شده تا ضمن ردوبدل کردن امتیازات، بیشترین نفع را از پایان دادن جنگ نصیب آمریکا کند. در واقع اکنون موضوع مهم این است که ترامپ به اروپا و اوکراین میگوید یا به توصیهها و خواست او عمل کنند یا اینکه به تنهایی با ماشین جنگی پوتین مقابله کنند. از سوی دیگر در حالی که روسها در مخمصه جنگ گرفتار شدهاند، همزمان با اخذ امتیاز از کرملین، راه گریز از بنبست کنونی را نیز به پوتین نشان میدهد.
در همین رابطه در دیداری که روز دوشنبه زلنسکی به همراه رهبران اروپایی با ترامپ آن هم بلافاصله پس از نشست آلاسکا انجام دادند گفته میشود که قرار است مقدماتی فراهم شود تا زلنسکی و پوتین طی دو هفته آینده با یکدیگر دیدار کنند. بعد از اتمام جلسه ترامپ با رهبران اروپا، وی به صورت تلفنی با پوتین گفتوگو کرده و رییسجمهوری روسیه نیز گویا این موضوع را تایید کرده است.
در تحولی مهم و در شرایطی که ترامپ قبل از دیدار با پوتین به صراحت گفته بود که اوکراین باید از بازپسگیری کریمه و عضویت در ناتو صرفنظر کند، بعد از پایان نشستش با رهبران اروپایی، اعلام کرده که تضمینهای امنیتی برای اوکراین پس از پایان جنگ را ارائه خواهد کرد. این تضمینها به گفته برخی کارشناسان میتواند چیزی مانند بند ۵ پیمان ناتو باشد؛ به این معنی که حمله به یکی از کشورهای عضو ناتو، حمله به تمامی اعضای آن محسوب میشود.
مساله تعیین کننده
در همین رابطه سوال مهمی که مطرح میشود این است که با توجه به سیاست واشنگتن مبنی بر تحمیل خواستههای خود به اروپاییها، آیا اوکراین و حامیان اروپایی این کشور میتوانند به صورت مستقل در مقابل روسیه ایستادگی کنند یا اینکه ناچار هستند در شرایط فعلی که اروپا در بدترین وضیعت اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود به سر میبرد، از خواستههای ترامپ تمکین کنند؟
بخشی از پاسخ به این پرسش مهم را میتوان در گزارش اخیر مجله فارن پالسی یافت؛ جایی که این مجله در مقالهای با عنوان آیا اروپا میتواند بدون ترامپ به پوتین فشار وارد کند؟ آورده است: دونالد ترامپ که جمعه گذشته با پوتین در آلاسکا دیدار کرده، به نظر میرسد از فشار بر مسکو برای پایان دادن به جنگی که آغاز کرده، عقبنشینی کرده است؛ آن هم در حالی که وی تهدید کرده بود اگر پوتین با آتشبس موافقت نکند، عواقب شدیدی در انتظار خواهد بود. او حتی یک روز قبل از دیدارش با زلنسکی و رهبران اروپایی در کاخ سفید، رییسجمهوری اوکراین را مقصر حمله روسیه عنوان کرده و در شبکه اجتماعی تروثسوشیال نوشت: زلنسکی میتواند بلافاصله جنگ با روسیه را پایان دهد؛ اگر بخواهد یا اینکه میتواند به جنگ ادامه دهد. در چنین شرایطی و در حالی که اکنون دست اروپا و اوکراین زیر سنگ ترامپ قرار دارد، برخی ناظران معتقدند که اروپا هنوز ابزارهایی برای تاثیرگذاری در این مناقشه در اختیار دارد حتی اگر دولت ترامپ راه مصالحه با پوتین را در پیش گرفته باشد زیرا تیمی که دوشنبه به همراه زلنسکی به کاخ سفید رفت، شامل دبیرکل ناتو، رییس کمیسیون اروپا و رییسجمهوری فنلاند که ارتباط خوبی با ترامپ دارد و چهار نفر از برجستهترین رهبران اروپایی بود. بنابراین این حضور میتواند فرصتی ایجاد کند تا اوکراین و بزرگترین حامیانش به رویکرد ایالاتمتحده در این جنگ جان تازهای بدهند؛ البته اگر خودشان نیز قاطعیت بیشتری نشان دهند.
در همین رابطه تام کایتینگ، مدیر بخش مالی و امنیت در موسسه سلطنتی خدمات متحد در بریتانیا به فارن پالیسی میگوید: فکر میکنم ایالات متحده و اروپا تمام برگهای برنده را در اختیار دارند. تنها مشکل این است که تمایلی به استفاده از آنها ندارند و این بیش از هر چیز در عرصه جنگ اقتصادی آشکار است. در واقع از همان ابتدا، متحدان گروه هفت لحن سختی اتخاذ کردند اما هرگز بهطور کامل پای تحریمها نرفتند. بنابراین ما در هر مرحله کمتر از آنچه لازم بود عمل کردیم تا فشار اقتصادی کافی بر روسیه وارد کرده و پوتین را وادار به تغییر محاسباتش کنیم.
بنابراین اکنون که دولت ترامپ ظاهرا از اعمال تحریمهای بیشتر برای وادار کردن روسیه به آتشبس یا توافق صلح کنار کشیده، اروپا ممکن است ناچار شود به تنهایی عمل کند؛ همانطور که در زمینه کمکهای امنیتی به اوکراین نیز در غیاب ارسال سلاح و کمکهای نظامی تازه از سوی واشنگتن به این فکر افتاده بود.
در این میان یکی از اقدامات ابتدایی میتواند محدود کردن بیشتر توان روسیه برای فروش نفتخام به بازارهای جهانی با استفاده از ناوگان سایه باشد. کافی است به یاد داشته باشیم که اقدامات هماهنگ اروپا، بریتانیا و دولت بایدن تا حدود زیادی ناوگان سایه را از کار انداخته و مسکو را وادار کرده بود نیمی از صادرات نفتش را به طور قانونی انجام دهد.
اقدام دیگر اروپا میتواند محدود کردن توان روسیه برای استفاده از دریای بالتیک و تنگههای حیاتی دانمارک برای انتقال نفت به بازارهای جهانی باشد. علاوه بر این گزینه مهم دیگر برای اروپا، مصادره حدود ۳۰۰میلیارد دلار ذخایر بانک مرکزی روسیه است که از سه سال پیش توسط اروپا و ایالاتمتحده مسدود شده است.
از شعار تا عمل
این صحبتها یا راهکارها در حالی مطرح میشود که غرب یعنی اروپا و آمریکا در مواجهه با روسیه تمایل چندانی به هزینه دادن اقتصادی ندارند؛ در این میان هم دولت بایدن و هم دولت ترامپ تلاش کردند قیمت نفت و بنزین را پایین نگه دارند که این امر توان آنها برای هدف قرار دادن منبع اصلی درآمد روسیه را محدود کرد. حتی آخرین تهدید ترامپ مبنی بر اعمال تعرفههای ثانویه بر هند به دلیل خرید حجم عظیمی از نفت روسیه ممکن است عملی نشود زیرا بیم آن میرود که باعث افزایش قیمت جهانی نفت شود.
بنابراین اکنون تنها اقدام اروپا و اوکراین شاید این باشد که ترامپ را متقاعد کنند که پیامدهای به رسمیت شناختن اقدامات پوتین تا چه میزان میتواند برای امنیت غرب طی سالهای آینده خطرناک باشد.
در همین راستا یانا کوبزووا، مدیر مشترک برنامه امنیت اروپایی در شورای روابط خارجی اروپا به فارن پالیسی میگوید: دلیل اینکه اروپاییها باهم به واشنگتن میآیند این است که پیام دهند این موضوع فقط مربوط به اوکراین نیست، بلکه مرتبط با امنیت اروپاست. بنابراین هیات اروپایی همراه زلنسکی بهگونهای طراحی شده که هم از اوکراین حمایت کند و هم جبههای واحد نشان دهند و به ترامپ شواهد عینی بدهد که اروپا همان کاری را میکند که مدتهاست او از آنها خواسته؛ یعنی افزایش هزینههای دفاعی برای بهعهده گرفتن بخش بیشتری از بار امنیتی در اروپا. در نتیجه اروپاییها اگر بخواهند همچنان حمایت ایالات متحده را داشته باشند، باید نشان دهند که چه برگهایی را در اختیار دارند و همچنان بازیگری مهم محسوب میشوند.
با این حال به گفته بسیاری از تحلیلگران وضعیت کنونی و شرایط میدانی گویای این واقعیت است که فعلا اروپاییها به طور مستقل قادر به ایستادگی در مقابل روسیه نیست و بهگونهای در تله ترامپ گرفتار شدهاند که مجبور هستند آنچه را که وی دیکته میکند، قبول کنند؛ در غیر این صورت ترامپ اهرمی در اختیار دارد که میتواند باعث وحشت روزافزون آنها شود؛ اینکه اگر با خواستههای واشنگتن هماهنگ نباشید میتوانید بار و هزینههای جنگ با روسیه را به تنهایی به دوش بکشید.