چرخه بیثباتی در عرضههای اولیه

جهانصنعت – بررسی دادههای عرضه اولیه سهام شرکتها در بورس و فرابورس طی سالهای اخیر نشان میدهد نهتنها ثبات و پیشبینیپذیری در این ابزار مالی وجود ندارد بلکه سیاستهای مقطعی سازمان بورس در عرضههای ناگهانی به افتوخیزهای شدید شاخص کل دامن زده است. عدم استفاده از ابزار عرضه اولیه در هفت ماه از ۱۷ماه اخیر، مهر تاییدی بر نبود جدیت در تامین مالی شرکتها با استفاده از این ابزار است.
دادههای مربوط به روند عرضه اولیه سهام شرکتها در سالهای اخیر نشان میدهد بازار سرمایه ایران شاهد روندی پرنوسان و غیرقابل پیشبینی در استفاده از این ابزار بوده است. عرضههای اولیه در دو ماه ابتدایی سال۱۴۰۲، به ترتیب با ارزش ۲۳۸ و ۱۶۹میلیارد تومانی آغاز شد اما در خردادماه با جهشی ناگهانی، به بیش از ۱۶۲۵میلیارد تومان رسید و بلافاصله با افتی قابل توجه در تیرماه و عرضهای ۹۴۵میلیارد تومانی همراه شد. این روند بیقاعده بهگونهای ادامه یافت که در ماههایی مانند آذر و اسفند هیچ عرضهای انجام نشد.
این رفتار نامنظم در سال۱۴۰۳ شدت بیشتری پیدا کرد. در ۱۲ماه این سال نیز در پنج ماه هیچ عرضهای صورت نگرفت در حالی که عرضه اولیهها میتوانستند بهطور مستمر هم به تامین مالی شرکتها کمک و هم نقشی تنظیمگر برای شاخص کل ایفا کنند، سازمان بورس تنها به شکل مقطعی و در مقاطع حساس به صورت اشتباه وارد میدان شد.
ناکارآمدی سیاستهای عرضه اولیه در مدیریت بازار
حتی اگر بپذیریم که سازمان بورس و اوراق بهادار در ماههای اخیر به جای تامین مالی اقتصاد به دنبال استفاده از عرضه اولیهها برای مدیریت بازار بوده است، باز هم نمیتوان این سیاستها را موفق ارزیابی کرد؛ نخست آنکه زمانبندی عرضهها هیچ تناسبی با روندهای واقعی بازار ندارد. برای نمونه وقتی شاخص کل بورس از مهر تا دی ۱۴۰۳ رشدی ۴۰درصدی را تجربه کرد، انتظار میرفت که سازمان بورس با عرضههای تدریجی و مدیریتشده در ماههای مهر و آبان سرعت رشد را کنترل و زمینه پایداری آن را فراهم کند اما چنین نشد و در نهایت در دیماه، درست در نقطه اوج، عرضهای سنگین به ارزش ۳۹۲۷میلیارد تومان به بازار تحمیل شد.