جهان‌صنعت از ساختار انحصاری شرکت ارتباطات زیرساخت و اثر آن بر رقابت‌پذیری بازار گزارش می‌دهد:

پهنای باند در قفس!

علی حسینی
کدخبر: 566291
انحصار شرکت ارتباطات زیرساخت در تامین و فروش پهنای باند بین‌الملل، نه تنها به رشد رقابتی بازار اینترنت آسیب زده، بلکه بر کیفیت، قیمت و دسترسی عادلانه به خدمات ارتباطی در ایران تأثیر منفی گذاشته است.
پهنای باند در قفس!

علی حسینی– انحصار شرکت ارتباطات زیرساخت در تامین و فروش پهنای باند بین‌الملل یکی از بنیادی‌ترین چالش‌های ساختار مخابراتی و ارتباطی ایران است؛ چالشی که نه‌تنها مانع رشد رقابتی بازار اینترنت شده بلکه تاثیر مستقیمی بر کیفیت، قیمت و دسترسی عادلانه به خدمات ارتباطی در کشور گذاشته است. در حالی که در بسیاری از کشورهای دنیا بازار تامین پهنای باند بین‌الملل به سمت آزادسازی، تنوع بازیگران و کاهش هزینه‌ها پیش رفته، در ایران همچنان ساختاری متمرکز و انحصاری بر این حوزه حاکم است؛ ساختاری که ریشه در نگاه امنیتی و مالکیت دولتی بر بسترهای زیرساختی دارد و مانع شکل‌گیری بازار آزاد واقعی در عرصه ارتباطات شده است. شرکت ارتباطات زیرساخت به عنوان بازوی اجرایی وزارت ارتباطات تنها نهاد مجاز به خرید پهنای باند از تامین‌کنندگان خارجی و فروش آن به اپراتورها و شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات اینترنت است. این انحصار قانونی باعث شده است که تمام اپراتورها، صرف‌نظر از اندازه و سرمایه، ناگزیر از خرید از یک منبع باشند و هیچ‌گونه رقابتی در قیمت یا کیفیت در سطح تامین بین‌الملل شکل نگیرد. در واقع اپراتورها در چنین ساختاری صرفا نقش «توزیع‌کننده» پهنای باند را برعهده دارند و نه بازیگر موثر در زنجیره ارزش ارتباطات. نتیجه طبیعی چنین انحصاری، شکل‌گیری بازار غیررقابتی، افزایش هزینه تمام‌شده و کندی نوآوری در ارائه خدمات است.

اثر مستقیم انحصار بر قیمت و کیفیت اینترنت

انحصار در تامین پهنای باند نه‌تنها قیمت نهایی اینترنت را بالا نگه می‌دارد بلکه باعث ایجاد یک وابستگی ساختاری میان بخش‌خصوصی و دولت شده است. اپراتورها عملا امکان مذاکره، خرید مستقیم از منابع خارجی یا حتی مدیریت مستقل ترافیک بین‌الملل را ندارند. این وضعیت علاوه بر آثار اقتصادی به لحاظ فنی نیز زیان‌بار است. نبود رقابت منجر به عدم انگیزه در بهبود کیفیت، افزایش ظرفیت و کاهش تاخیر شبکه می‌شود. از سوی دیگر تصمیمات مدیریتی در حوزه زیرساخت اغلب تابع سیاست‌های دستوری است، نه منطق بازار و کارایی اقتصادی. تاثیر این انحصار به شکل ملموس در قیمت اینترنت قابل مشاهده است. ایران در ظاهر از نظر «قیمت اسمی هر گیگابایت» یکی از کشورهایی است که اینترنت ارزان دارد اما وقتی این قیمت را با سطح درآمد ماهانه مردم مقایسه کنیم تصویر کاملا متفاوتی به‌دست می‌آید. طبق داده‌های بین‌المللی متوسط قیمت هر گیگابایت اینترنت موبایل در ایران حدود ۳/۰ تا ۵/۰دلار بوده اما میانگین درآمد ماهانه یک کاربر ایرانی کمتر از ۴۰۰دلار است. به بیان دیگر هزینه دسترسی به اینترنت در ایران به نسبت درآمد حدود چهارتا پنج برابر گران‌تر از کشورهایی است که ساختار آزاد و رقابتی دارند. برای مقایسه در کشوری مانند ترکیه با درآمد متوسط ماهانه حدود ۹۰۰دلار و قیمت هر گیگابایت حدود ۴/۰دلار، سهم اینترنت از درآمد فردی کمتر از نصف ایران است. در کره‌جنوبی و ژاپن این نسبت به‌قدری پایین است که عملا اینترنت به عنوان یک کالای عمومی و تقریبا رایگان در نظر گرفته می‌شود. در مقابل ساختار انحصاری در ایران موجب شده قیمت تمام‌شده پهنای باند برای اپراتورها بالا باقی بماند. بخش بزرگی از هزینه اپراتورها مربوط به خرید پهنای باند از شرکت زیرساخت است، نه تجهیزات یا نیروی انسانی. این هزینه بالا در نهایت به مصرف‌کننده منتقل می‌شود. از سوی دیگر چون اپراتورها مجاز به واردات مستقیم یا خرید پهنای باند از مسیرهای مستقل نیستند امکان بهبود کیفیت یا کاهش قیمت را ندارند. نتیجه بازاری است که در آن نه رقابت قیمتی وجود دارد، نه رقابت کیفی.

پوششی برای ادامه انحصار

توجیه رسمی دولت برای حفظ این انحصار معمولا مسائل امنیتی و مدیریت یکپارچه ترافیک عنوان شده است. استدلال می‌شود که کنترل دروازه‌های ارتباطی کشور برای حفظ امنیت ملی ضروری است و نباید به دست بخش‌خصوصی سپرده شود اما تجربه جهانی نشان می‌دهد این استدلال چندان قابل دفاع نیست. کشورهای بسیاری مانند هند، اندونزی، برزیل و حتی روسیه ضمن حفظ چارچوب‌های نظارتی و امنیتی، بازار تامین پهنای باند را آزاد کرده‌اند. در این کشورها، دولت به جای «تولیدکننده انحصاری» نقش «ناظر و تنظیم‌گر» را ایفا می‌کند. امنیت از طریق نظارت، نه مالکیت مطلق، تامین می‌شود. در مدل‌های آزادسازی‌شده اپراتورها می‌توانند مستقیما پهنای باند بین‌الملل را از شرکت‌های خارجی خریداری یا از مسیرهای منطقه‌ای مختلف وارد کنند. این تنوع منبع باعث کاهش قیمت، افزایش پایداری شبکه و کاهش آسیب‌پذیری در زمان بحران می‌شود. در حالی که در ایران تمرکز ترافیک در دست یک نهاد، خود به عاملی برای آسیب‌پذیری سیستم تبدیل شده است. نمونه‌هایی از قطعی‌های گسترده اینترنت در سال‌های گذشته نشان داده که هرگونه اختلال در مسیرهای بین‌المللی تحت مدیریت شرکت زیرساخت می‌تواند کل شبکه کشور را دچار اختلال کند.

از منظر اقتصادی نیز انحصار زیرساخت عملا با منطق بازار ناسازگار است. در بازاری که عرضه‌کننده و خریدار مجبور به تعامل از طریق تنها یک نهاد دولتی هستند، شفافیت قیمتی از بین می‌رود و امکان کشف قیمت واقعی براساس عرضه و تقاضا وجود ندارد. حتی اگر وزارت ارتباطات نرخ فروش پهنای باند را ثابت نگه دارد، نبود رقابت باعث می‌شود بهره‌وری افزایش نیابد و سرمایه‌گذاری بخش‌خصوصی کاهش پیدا کند. این امر در نهایت رشد کل اکوسیستم دیجیتال کشور را محدود می‌کند چراکه هزینه بالای اینترنت مانع گسترش خدمات ابری، استارتاپ‌ها، آموزش آنلاین و اقتصاد دیجیتال می‌شود.

راهی جز آزادسازی وجود ندارد

در یک نگاه تطبیقی کشورهای دارای بازار رقابتی اینترنت نه‌تنها از قیمت پایین‌تر بهره‌مندند بلکه کیفیت خدمات آنها نیز به‌مراتب بالاتر است. به عنوان مثال در کشورهای اتحادیه اروپا، سیاست «بازار باز پهنای باند» موجب شده اپراتورهای کوچک و متوسط نیز بتوانند به بازار ورود کنند. رقابت بین اپراتورها خود به عاملی برای رشد کیفیت، توسعه شبکه فیبرنوری و افزایش سرعت شده است. در ایران انحصار زیرساخت و محدودیت سرمایه‌گذاری اپراتورها باعث شده ضریب نفوذ اینترنت ثابت پرسرعت پایین بماند و توسعه فیبرنوری خانگی با کندی پیش رود. حفظ انحصار در تامین پهنای باند بین‌الملل نه به نفع دولت است، نه به نفع مردم. دولت در ظاهر با کنترل قیمت و بازار سعی در مدیریت دارد اما در عمل این سیاست مانع شکل‌گیری رقابت، نوآوری و عدالت اقتصادی شده است. در جهانی که اینترنت به یکی از شاخص‌های توسعه انسانی تبدیل شده تداوم چنین ساختاری تنها به عقب‌ماندگی دیجیتال منجر می‌شود. راه‌حل منطقی حرکت تدریجی به سوی آزادسازی مدیریت پهنای باند است. این آزادسازی می‌تواند مرحله‌ای انجام شود؛ ابتدا با اجازه به اپراتورهای بزرگ برای واردات مستقیم پهنای باند و سپس گسترش آن به سایر شرکت‌ها. همزمان باید یک نهاد تنظیم‌گر مستقل ایجاد شود که بدون وابستگی به دولت، نظارت امنیتی و فنی را برعهده گیرد. هدف نهایی باید تبدیل دولت از «تولیدکننده انحصاری» به «تنظیم‌گر شفاف و بی‌طرف» باشد. در مجموع نقد بر انحصار شرکت زیرساخت در تامین پهنای باند، نقدی بر یک سیاست کهنه و ناکارآمد است که با منطق اقتصاد دیجیتال همخوانی ندارد. آزادسازی واقعی نه‌تنها موجب کاهش قیمت اینترنت و افزایش کیفیت می‌شود بلکه راه را برای شکوفایی اقتصاد دیجیتال، رشد استارتاپ‌ها و ارتقای جایگاه ایران در شاخص‌های جهانی توسعه فناوری باز می‌کند. آینده اینترنت ایران در گرو پایان انحصار و آغاز رقابت است. اگر بخواهیم از حاشیه به متن جهان متصل شویم، این مسیر باید دیر یا زود طی شود.

وب گردی