اولین سازه حفاری به سوی میدان مشترک با عربستان می‌رود:

پایان تعلل برای «فرزاد»

گروه انرژی
کدخبر: 579742
ایران پس از ۱۵ سال تاخیر، به‌زودی عملیات حفاری در میدان گازی فرزاد B را آغاز خواهد کرد که این اقدام به‌عنوان یک تحول مهم در مدیریت میادین مشترک با عربستان تلقی می‌شود.
پایان تعلل برای «فرزاد»

جهان صنعت– ۱۵‌سال بعد از توقف اولین گام‌ها برای حفاری در میدان گازی فرزاد Bدر آب‌های خلیج‌فارس، اکنون نشانه‌های جدی و رسمی حکایت از آن دارد که ایران بالاخره تصمیم گرفته است کار حفاری در این میدان را وارد فاز اجرایی آغاز کند. این تحول که مدت‌ها از آن به‌عنوان «حلقه مفقوده مدیریت میادین مشترک» یاد می‌شد، هم‌زمان با شتاب‌گیری توسعه، تکمیل نخستین سازه‌های دریایی و آماده شدن صنعت نفت برای انجام عملیات حفاری در یکی از پیچیده‌ترین مخازن مشترک ایران و عربستان سعودی شده است.

ایران میدان فرزاد را با عربستان شریک است؛ میدانی که دو بخش دارد؛ فرزاد Aو فرزاد B . فرزاد A میدانی نفتی است که  به همراه چند میدان نفتی دیگر در بلوک فارسی در خلیج‌فارس قرار دارد. برای این بخش میدان از سال‌۱۳۸۰ که کشف شده، تاکنون اقدامی برای بهره‌برداری صورت نگرفته است.

در فرزاد Bکه برآوردها نشان می‌دهد ۲۲‌تریلیون مترمکعب گاز دارد، طی چندین نوبت اقداماتی برای بهره‌برداری از آن صورت گرفت اما کار در حد پروژه‌های مطالعاتی برای حفاری باقی ماند. حتی در یک مورد که دکل برای حفاری به این بخش منتقل شد، در نهایت به دلیل آنچه پیچیدگی زمین‌شناسی میدان عنوان شد، کار متوقف شد. درسال۱۴۰۰، توسعه میدان فرزاد B در قالب قرارداد Bay Back به شرکت پتروپارس واگذار شد تا با آگاهی و آمادگی نسبت به وضعیت، مدل و مخاطرات این میدان پیچیده برای توسعه آن اقدام کند اما در چهارسال گذشته اقدامی عملی از سوی این شرکت برای حفاری در این میدان صورت نگرفت. این در حالی است که عربستان در حال حاضر نزدیک به ۱۵سال است که از این میدان گاز برداشت می‌کند.

به تازگی مجری طرح توسعه میدان گازی فرزاد به برنامه‌ریزی شرکت نفت و گاز پارس برای شتاب‌بخشی به توسعه این میدان مشترک خبرداده و گفته است که جکت سکوی WHP1 به‌زودی بارگیری و در یکی از پرچالش‌ترین میدان‌های مشترک گازی کشور نصب می‌شود؛ اتفاقی که کارشناسان نفتی آن را به فال نیک می‌گیرند و امیدوارند تا بهره‌برداری کار تداوم پیدا کند.

یک عقب‌ماندگی پرهزینه

توسعه میدان مشترک فرزاد چه بخش نفتی و چه گازی آن از روز نخست با چالش‌های پی‌درپی مواجه بوده است؛ از اختلاف‌های قراردادی با شرکت‌های خارجی تا تحریم‌ها، کمبود سرمایه، تغییر اولویت‌های مدیریتی و نبود وحدت فرماندهی در تصمیم‌گیری‌های راهبردی.

در همین دوره سعودی‌ها بدون وقفه توسعه بخش متناظر میدان را آغاز، سکوهای خود را نصب، شبکه خطوط لوله به پالایشگاه عظیم «الواسط» را تکمیل کردند و از حدود سال‌۲۰۱۵ برداشت تجاری را کلید زدند. نتیجه آن شد که تا پایان آبان ۱۴۰۴، تخمین‌ها نشان می‌دهد عربستان بین ۱۳۰ تا ۲۶۰‌میلیارد مترمکعب گاز از بخش‌های مربوط به این میدان برداشت کرده‌اند؛ عددی که چند برابر کل تولید احتمالی ایران در صورت آغاز به‌موقع توسعه محاسبه شده است.

هدایت‌الله خادمی نماینده پیشین مجلس و رییس هیات‌مدیره انجمن شرکت‌های حفاری و خدمات فنی ایران در این باره به «جهان‌‌صنعت» می‌گوید: میدان گازی فرزاد Bاز جمله میادین  مشترکی است که پیچیدگی‌های زمین‌شناسی دارد با این حال حدود ۱۵‌سال است که طرف سعودی از این میدان برداشت می‌کند یعنی میزان سولفور یا همان گوگرد آن حدود ۳۶‌هزار PPM  است؛ تقریبا هشت ‌برابر پارس جنوبی. فشار مخزن هم تقریبا دو برابر پارس جنوبی است. ما سال‌ها این موضوع را در مجلس گوشزد می‌کردیم و هشدار دادیم که عربستان این ذخایر مشترک را دارد برداشت می‌کند. اطلاعات دقیقی در اختیار داشتیم‌. من آن زمان مدیرعامل حفاری شمال بودم. یکی از دکل‌های حفاری شمال  را برای بار اول به آن منطقه اعزام و کاز حفاری را آغاز کردیم اما بعد به دلایلی دکل جمع‌آوری و بازگردانده شد. بعد از آن وظیفه ادامه کار بر عهده شرکت‌های نفت و گاز پارس و پتروپارس گذاشته شد یعنی دو مجموعه‌ای که باید قراردادها و تفاهمنامه‌های مطالعه و توسعه را انجام می‌دادند. در واقع شرکت ملی نفت به این دو شرکت ماموریت داد که کار مطالعه را شروع کنند.او اضافه می‌کند: سال‌ها پیش – اوایل دهه‌۹۰ وقتی برای حفاری وارد آن منطقه شدیم، عربستان هنوز برداشت جدی از آن میدان نداشت؛ فقط با یک دستگاه آمده بودند. ما هم تنها یک دکل در اختیار داشتیم اما عربستان به‌مرور تعداد دکل‌های خود را افزایش داد و امروز چندین دستگاه در آن میدان مستقر کرده و به ‌طور مستمر برداشت می‌کند. در واقع آنها برنامه خود را جلو بردند و حالا نتیجه‌اش را می‌بینیم. خادمی با بیان اینکه برخی‌ها  برخی تصور می‌کردند که  این میدان به دلیل پیچیدگی‌های زمین شناختی چندان اهمیت اقتصادی ندارد واقعیت اما این است که کم‌کاری ما باعث شده که عربستان کار را جلو ببرد‌. همانطورکه قطری‌ها  در پارس جنوبی سال‌ها پیش از ما کار را شروع کردند و امروز گاز را به LNG  تبدیل کرده و سهم قابل‌توجهی از بازار دنیا را گرفته‌اند. این کارشناس انرژی تاکید کرد: حدود ۷۰‌درصد این میدان متعلق به ماست. این نکته بسیار تعیین‌کننده است چون در میادین مشترک اگر شما برداشت نکنید و کشور همسایه برداشت بیشتری انجام دهد، مخزن سمت شما افت فشار پیدا می‌کند و در نتیجه گاز از بخش ایران به سمت بخش کشور مقابل مهاجرت می‌کند. به همین دلیل است که تاخیر در توسعه این میدان عملا به ضرر ما و به نفع طرف مقابل تمام می‌شود. واقعیت این است که توسعه این میدان می‌تواند تاثیر بسیار مثبتی بر اقتصاد کشور داشته باشد و بخش قابل‌توجهی از نیازهای ما را جبران کند. نکته مهم اما این است که حتی اگر شرایط کاملا ایده‌آل هم نباشد، ما باید وارد عمل شویم. این یک منبع حیاتی است و نمی‌توانیم فقط نظاره‌گر باشیم. باید کاری کنیم، تولید کنیم، برداشت کنیم، از آن استفاده کنیم و حتی صادر کنیم.

۱۵سال دیرتر، کار آغاز می‌شود…

این وضعیت حالا اما وارد مرحله تازه‌ای شده است. اواخر هفته گذشته بود که کیوان طریقتی مجری طرح توسعه میدان گازی فرزاد خبرداد که جکت سکویWHP1 پس از اتمام عملیات ساخت، بارگیری و انتقال به مرز مشترک آبی ایران و عربستان سعودی، نصب و میزبان حفاری چهار حلقه چاه تولیدی می‌شود.

او ساخت این سازه را نمادی از توان مهندسی ایرانی و نتیجه تلاش متخصصان صنعت نفت کشور اعلام کرده و گفته است که این سازه عظیم که به همراه متعلقاتش معادل ۲‌هزار و ۶۵۰‌تن وزن دارد، با بهره‌گیری حداکثری از توان داخلی و رعایت استانداردهای روز جهان طراحی و ساخته شده است. این عملیات با مدیریت تیم مهندسی شرکت پتروپارس و ازسوی شرکت مهندسی و ساخت تاسیسات دریایی ایران به اجرا درآمده است.به گفته مجری طرح توسعه میدان گازی فرزاد، توسعه این میدان اقدامی راهبردی در جلوگیری از هدررفت منابع مشترک است. این میدان به‌‌عنوان یکی از طرح‌های اولویت‌دار و کلیدی شرکت ملی نفت ایران شناخته می‌شود که بهره‌برداری از آن، روزانه یک میلیارد فوت مکعب گاز به ظرفیت تولید گاز کشور اضافه می‌کند.حمیدرضا ثقفی، مدیرعامل پتروپارس هم انجام عملیات حفاری در میدان مشترک فرزاد B را پیچیده توصیف کرد که به گفته او سازه حفاری این میدان برای نخستین بار در ایران انجام می‌شود.هدایت‌الله خادمی در واکنش به انتشار این خبر می‌گوید: بخش عمده مطالعات میدان مشترک گازی فرزاد Bتوسط نفت و گاز پارس و پتروپارس انجام شده است و امروز خبر می‌رسد که آنها جکت و سازه‌های دریایی مورد نیاز را هم ساختند تا عملیات توسعه آغاز شود. این خبر، خبر امیدوارکننده‌ای است و امید داریم مانند برخی پروژه‌های گذشته متوقف نشود چون عربستان سال‌هاست با چندین دکل مشغول برداشت از این میدان است. همچنین امیدواریم نظارت دقیقی بر روند کار وجود داشته باشد و این پروژه را به مجموعه‌ای بسپارند که بتواند سریع‌تر و با کیفیت بهتر آن را پیش ببرد تا ان‌شاءالله هرچه زودتر به نتیجه برسد.خادمی تاکید می‌کند که اگر نظارت دقیق و مستمر وجود داشته باشد اتفاقات تلخ گذشته برای این میدان تکرار نمی‌شود که این پروژه رها شود.

آغاز یک انتظار فرسایشی

با نصب قریب‌الوقوع جکت سکویWHP1، آغاز حفاری چهار چاه تولیدی و نهایی شدن طرح تولید زودهنگام، اکنون می‌توان گفت ایران پس از ۱۵‌سال وارد فاز عملیاتی استخراج از میدان مشترک فرزاد شده است.

این مرحله، نه پایان کار بلکه آغاز بازگشت ایران به یکی از مهم‌ترین میادین مشترک خود در خلیج‌فارس است؛ میدانی که سال‌ها به دلیل بی‌عملی و تعلل، به‌طور یک‌طرفه در اختیار عربستان قرار داشت.

اگر روند فعلی ادامه پیدا کند، سال آینده می‌تواند نخستین سالی باشد که گاز فرزاد- ولو به میزان محدود- سرانجام وارد شبکه تولید کشور می‌شود؛ اتفاقی که شاید آغاز پایان یک فصل طولانی از عقب‌ماندگی و آغاز فصل جدیدی در مدیریت میادین مشترک ایران باشد.

پیشرفت واقعی یا نمایش سیاسی؟

محمود خاقانی، کارشناس بین‌الملل انرژی نیز به «جهان‌صنعت» گفت: انتشار خبر تکمیل پایه‌گذاری سکوی میدان گازی فرزادB توسط پتروپارس در حالی صورت گرفته که زمان‌بندی آن با سفر ولیعهد عربستان به آمریکا هم‌زمان شده و این شبهه را ایجاد می‌کند که اعلام این پیشرفت، بیش از آنکه فنی باشد، ممکن است رنگ‌وبوی سیاسی داشته باشد. از سوی دیگر، طبق قرارداد سال‌۱۴۰۰ قرار بود ایران تا سال‌۱۴۰۵ روزانه ۲۸‌میلیون مترمکعب گاز از این میدان تولید کند اما شواهد نشان نمی‌دهد که پروژه در مسیر دستیابی به این هدف باشد؛ خصوصا وقتی می‌بینیم عربستان سال‌هاست از بخش خود برداشت می‌کند و ایران همچنان درگیر مراحل اولیه توسعه است.

این وضعیت نمونه‌ای از عقب‌ماندگی گسترده ایران در میادین مشترک با کشورهای منطقه است؛ عقب‌ماندگی‌ای که بخشی از آن ناشی از تحریم‌ها و بخشی ناشی از فساد، ناکارآمدی و نبود نظارت موثر بر صنعت نفت است. در چنین شرایطی پرسش‌های جدی درباره نحوه اجرای قراردادها، منابع مالی شرکت‌هایی چون پتروپارس و میزان شفافیت هزینه‌ها مطرح می‌شود؛ پرسش‌هایی که هیچ نهادی- نه مجلس، نه دولت و نه قوه قضاییه-پاسخ روشنی به آنها نمی‌دهد و همین خلأ پاسخگویی موجب سردرگمی افکار عمومی و بی‌اعتمادی نسبت‌به مدیریت پروژه‌های راهبردی کشور شده است.

وب گردی