هوشمصنوعی؛ موتور رشد، نوآوری و قدرت ملی
محسن یادبروقی
در دهههای اخیر، هوشمصنوعی به یکی از کلیدیترین فناوریهای تحولآفرین جهان تبدیل شده است. این فناوری نهتنها شکل اقتصاد و امنیت ملی کشورها را بازتعریف کرده بلکه در حکمرانی، فرهنگ و تعاملات بینالمللی نیز نقش تعیینکنندهای ایفا میکند. افزایش سرعت نوآوریها و نفوذ هوشمصنوعی در صنایع مختلف، کشورها را واداشته تا سیاستها و برنامههای راهبردی برای تثبیت جایگاه خود در این عرصه را تدوین کنند. در این میان، ایالاتمتحده با انتشار سند «برنامه راهبردی هوشمصنوعی آمریکا ۲۰۲۵» یک نقشه راه جامع ارائه داده که فراتر از یک دستورالعمل فناورانه است و تلاش آمریکا را برای حفظ رهبری و برتری خود در نظم جهانی، مبتنیبر فناوریهای نوظهور بهروشنی آشکار میکند. این سند هوشمصنوعی را نهتنها بهعنوان موتور رشد اقتصادی و نوآوری بلکه به عنوان ابزاری حیاتی در رقابتهای جغرافیای سیاسی و دیپلماسی فناورانه معرفی کرده و توجه به امنیت دادهها، اخلاق هوشمصنوعی، استانداردسازی بینالمللی و توسعه زیرساختهای محاسباتی، نشاندهنده رویکرد چندبُعدی این برنامه است. تحلیل سند آمریکا ۲۰۲۵، نهتنها تصویری روشن از اهداف و سیاستهای دولت این کشور را ارائه میدهد بلکه فرصتها و چالشهای پیشروی سایر کشورها، از جمله ایران را نیز نمایان میسازد. در رویکرد اول، آمریکا بر حفظ پیشتازی فناورانه تمرکز داشته و توسعه الگوریتمهای پیشرفته، زیرساختهای پردازشی قوی و کاربردهای دفاعی و غیرنظامی، چارچوب اصلی این برنامه را تشکیل میدهند. از منظر اقتصادی، رشد بازار محصولاتAI ساخت آمریکا، جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی و حمایت از استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان، بخش دیگری از سند راهبردی هوشمصنوعی آمریکا محسوب میشود. این در حالی است که جنبههای اجتماعی نیز از نگاه سند دور نمانده است؛ کاهش شکاف دیجیتال، افزایش اعتماد عمومی و مدیریت پیامدهای اتوماسیون، بهویژه تغییر مهارتها و نگرانیهای مرتبط با بیکاری، از جمله موضوعاتی هستند که توجه ویژهای به آن شده است. برخلاف برخی برنامهها که تنها به جنبههای اقتصادی و فناورانه میپردازند، سند آمریکا۲۰۲۵ ابعاد دانشی و انسانی را نیز در مرکز توجه خود قرار داده است. سرمایهگذاری در آموزش نیروی انسانی، همکاری دانشگاهها با صنایع و دولت، ایجاد مراکز ملی هوشمصنوعی و حمایت از پژوهشهای بنیادی، بهگونهای طراحی شده که چرخه نوآوری را از تحقیق تا تجاریسازی بهطور کامل در بر گیرد. ایجاد پایگاههای داده باز و جذب نخبگان بینالمللی نیز به تقویت این چرخه کمک کرده و تضمین میکند آمریکا همچنان در صدر نوآوری جهانی باقی خواهد ماند. از سوی دیگر، مقایسه برنامه آمریکا با چین و اتحادیه اروپا نشان میدهد که هر کشور با نگاه متفاوتی به هوشمصنوعی مینگرد. چین با هدایت متمرکز دولت، سرعت توسعه و خودکفایی فناورانه را اولویت قرار داده و کمتر بر حقوق بشر تاکید دارد. اتحادیه اروپا بر تنظیم استفاده مسوولانه از AI، حفاظت از دادهها و چارچوبهای قانونی سختگیرانه تمرکز دارد. در این میان آمریکا با تکیه بر نوآوری، سرمایهگذاری و نقش فعال بخشخصوصی، ترکیبی از قدرت فناورانه و اقتصادی را دنبال میکند؛ اگرچه کمتوجهی نسبی به ابعاد زیستمحیطی و برخی پیامدهای اجتماعی، از نقاط ضعف سند محسوب میشود.تحلیل این سند برای ایران میتواند یک نقشهراه عملیاتی باشد تا با تشکیل یک ستاد ملی هوشمصنوعی برای هماهنگی برنامهها، ایجاد مراکز پردازشی GPU (Graphics Processing Unit) برای دانشگاهها و استارتاپها، تصویب قوانین حفاظت داده و راهاندازی بانک ملی داده، از جمله اقدامات کلیدی خواهند بود.
در کنار آن، آموزش سریع و مهارتآموزی نیروی متخصص از طریق دورههای کوتاه و عملی، آغاز پروژههای پایلوت در حوزههایی مانند کشاورزی هوشمند، انرژی، لجستیک و تجهیزات شبکه و بهرهگیری از همکاریهای بینالمللی هوشمند و فناوریهای متنباز، میتواند مسیر توسعه AI در ایران را سرعت بخشد.
حمایت دولت بهعنوان مشتری اول و ایجاد مشوقهای مالی، نقش محوری در شکلگیری بازار داخلی ایفا میکند. همزمان شفافیت و اعتماد عمومی، با برچسبگذاری محتوای تولیدشده توسط AI و ایجاد سامانههای اعتراضی، از اهمیت ویژهای برخوردار خواهند بود. همچنین رعایت پایداری و بهینهسازی مصرف انرژی در مراکز داده هم موجب کاهش هزینهها و هم اثرات زیستمحیطی را محدود خواهد کرد.
در جمعبندی، سند برنامه راهبردی هوشمصنوعی آمریکا۲۰۲۵ بیانگر آن است که هوشمصنوعی بیش از یک فناوری، ابزاری راهبردی برای پیشتازی ملی در عرصه رقابتهای بینالمللی است. این فناوری میتواند رشد اقتصادی، قدرت علمی و نقش ایران در رقابتهای منطقهای و جهانی را تقویت کرده و تمرکز بر زیرساخت، داده و سرمایه انسانی، همراه با اجرای پروژههای اولویتدار و حمایت مستقیم دولت، پایههای اصلی موفقیت در توسعهAI قرار گیرند. مطالعه سند راهبردی هوشمصنوعی آمریکا۲۰۲۵ علاوهبر آگاهی از سیاستهای راهبردی، میتواند الهامبخش برای طراحی نقشهراه عملیاتی بهمنظور توسعه هوشمصنوعی در ایران بوده و مرجعی علمی و عملی برای مدیران، سیاستگذاران و پژوهشگران باشد.