دکتر شریفی‌یزدی در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» پیامدهای اخراج نابهنگام شهروندان افغانستانی از ایران را تشريح کرد:

همه را با یک چوب نرانیم

مهدیه بهارمست
کدخبر: 543431
دکتر شریفی‌یزدی در گفت‌وگو با «جهان‌صنعت» پیامدهای اخراج نابهنگام مهاجران افغانستانی از ایران را تشریح کرده است.
همه را با یک چوب نرانیم

مهدیه بهارمست– جنگ ۱۲روزه تمام شد اما پیامدهای آن دامان نه‌تنها ایرانی‌ها بلکه مهاجران به خصوص افغانستانی‌ها را هم گرفته است. پس از آتش‌بس بیم خرابکاری چنان موجی در ایران ایجاد کرده که به یک‌باره دولت تصمیم به اخراج فوری مهاجران غیرقانونی به کشورشان را گرفته است. حالا این روزها مهمانان افغانستانی ما که سال‌ها در کنار ایرانی‌ها کار و زندگی کردند، به جرم جاسوسی برای دولت متخاصم گاه بدون بازرسی دقیق راهی کشورشان می‌شوند. براساس آخرین آمارهای غیررسمی، نزدیک به ۷‌میلیون مهاجر در ایران حضور دارند که با لغو برگه‌های سرشماری مهاجران افغان، بیش از ۴میلیون نفر از آنها غیرقانونی هستند اما پیش آمده که هنگام بازداشت آنها مدرک شناسایی قانونی خود را به همراه نداشتند و به عنوان مهاجر غیرقانونی از مرز اخراج شدند. با این حال وزارت کشور نیز ۱۵تیر۱۴۰۴ را آخرین مهلت خروج اتباع غیرمجاز از ایران اعلام کرده است. در استان تهران، این افراد پس از دستگیری یا معرفی داوطلبانه، به کمپ خاوران منتقل می‌شوند سپس از طریق مرزها از کشور اخراج خواهند شد. این روزها اگر سری به مرزها بزنید اندوه و غم گلویتان را می‌فشارد چراکه در این بحبوحه دولت طالبان هم اعلام کرده که توانایی پذیرش این حجم از افغان‌ها را ندارد!

در اینجا چند نکته قابل ذکر است: اول از اینکه باید به صراحت اعلام کرد، بی‌برنامگی دولت در پذیرش مهاجران منجر به چنین اتفاقی شده است زیرا هیچ قانون و قواعد مدونی در این زمینه وجود نداشته و ندارد. زمانی که برخی دولتمردان با لبخند ژکوند، از مسوولان طالبانی در تهران استقبال می‌کردند، فکر این را نکردند که ممکن است چنین خطراتی پیش آید؟ مگر طالبان به کشور و مردم خودش رحم کرده است که به ما کند؟! از کجا معلوم، شاید جاسوسانی که دستگیر شده‌اند، همان لشکر پیاده نظام طالبان در ایران باشند که سال‌ها پیش کارشناسان در خصوص آن به مسوولان هشدار دادند. در هر صورت این روزها نگاه ایرانیان نسبت به جامعه افغان‌ها بیش از گذشته دچار خشم و نفرت شده است. مردمان ما در جهان به مهمان دوستی شهرت دارند اما این بی‌قاعده بودن در زمینه‌های مختلف باعث شده که چنین شرایطی بر جامعه حکمفرما شود. مردم ایران با سابقه‌ای که از خود نشان دادند، نه نژادپرست هستند و نه قصی‌القلب. به خوبی هم می‌توانند دوست را از دشمن تشخیص دهند اما اشتباهات دولت باعث شد تا همان لشکر پیاده نظام طالبانی وارد کشور شوند و در این روزهای تلخ شاید با رژیم صهیونیستی همکاری کنند. در این میان دیگر مردم افغانستانی که سال‌هاست در ایران زندگی می‌کنند و حتی دارای فرزند شدند حالا باید کار و زندگی خود رها  کنند و به کشورشان بازگردند.

ما دچار استقرای تعمیمی شده‌ایم!

در علم منطق اصطلاحی وجود دارد به نام استقرای تعمیمی، یعنی با مشاهده از چند مورد جزئی یک حکم کلی صادر کنیم و این در حالی است که طبق اصول تمام افغانستانی‌ها، جاسوس رژیم صهیونیستی نیستند و نباید با یک تصمیم کلی آنها را دشمن بالقوه ایرانیان معرفی کرد. این اخراج‌های گسترده، بیش از آنکه اقدامی پیشگیرانه باشد، شبیه نوشدارویی پس از مرگ سهراب است. گویی باید یک فاجعه رخ می‌داد تا برخی سیاستگذاران به فکر ساماندهی یا بازبینی وضعیت مهاجران شوند. از سوی دیگر بعضی از افراد با تمسخر افغانی‌ها و نگاه نژادپرستانه‌ای که به آنها دارند، شرایط را بدتر کردند. در این شرایط اقدامات بدون فکر باعث می‌شود، ‌تر و خشک با یکدیگر بسوزند. به عنوان نمونه نوید محمدزاده بازیگر سینما،که با یکی از اتباع افغانستانی ازدواج کرده با عصبانیت در فضای مجازی عنوان کرده، پدر همسرش فرشته حسینی، چند سال پیش به صورت قانونی وارد کشور شده و سال‌هاست که در ایران زندگی می‌کند و حتی فرزندانش در این کشور به دنیا آمده‌اند. او از مسوولان خواست از خانواده همسرش عذرخواهی کرده و نسبت به بازگشت او اقدام کنند. البته که دیروز در ساعات پایانی شب با ارائه مدارک اقامتی خود به ماموران پلیس آزاد شده است. نسخه‌ای که هم اینک سیاستمداران کشور در حال پیچیدن آن هستند، دو ملت ایرانی و افغانستانی را به جان هم انداخته و بذر کینه را در دل آنها می‌کارد. اقدامات نسنجیده‌ای که حتی باعث ملتهب کردن بازار کار هم می‌شود.

آوارگان بی‌وطن

جاوید یکی از افغانستانی‌هایی است که این روزها از ترس اخراج لب به سخن گشوده و درخصوص مشکلات خود به «جهان‌صنعت» گفت: چهار سال پیش به دلیل حضور طالبان و فشارهای اقتصادی به ایران مهاجرت کردم. در اینجا برای امرار معاش خود و خانواده‌ام، در یک شرکت سرایدار هستم. برخلاف تصورات بقیه ایران برای من و دیگر هموطنانم که اینجا زندگی می‌کنند، یک وطن واقعی است.

وی افزود: بعد از اینکه کابل به دست طالبان افتاد، یک روز خوش نداشتیم. پدر و مادرم چند سال پیش بر اثر یک حمله تروریستی کشته شدند. من ماندم، خواهرم فرشته و برادر کوچکم، عبدالله. خواهرم تازه به دبیرستان رفته است. عبدالله هم شش سال بیشتر ندارد. کم کم به فکر مدرسه رفتن او بودم که حالا باید ترک خانه کنیم. آنقدر شرایط در افغانستان ترسناک است که نه‌تنها زنان بلکه من هم شجاعت خروج از خانه را نداشتم. وقتی افغانستان بودیم ماه‌ها از خانه بیرون نمی‌رفتیم. فرشته خیلی علاقه به شغل پزشکی دارد، درسش خیلی خوب است. به او افتخار می‌کنم اما متاسفانه در کشورمان طالبان نمی‌گذارند زنان درس بخوانند. به حجابش گیر می‌دهند و یک‌بار هم سر همین موضوع توسط دو تا از نیروهای طالبانی کتک خورده است. آنقدر بدجور او را زدند که دست راستش شکسته بود. زورمان به اینها نمی‌رسد. مجبوریم برای یک زندگی بهتر مزاحم ایرانی‌ها شویم.

در طول گفت‌وگو چند باری از ایرانی‌ها معذرت خواهی و در ادامه بیان کرد: ببخشید که به کشور شما آمدیم. این لطف و محبت ایرانیان را فراموش نمی‌کنیم. من خیلی دوست داشتم درس بخوانم اما نتوانستم. خیلی علاقه به دانشگاه داشتم اما روزگار نگذاشت. مجبورم برای اینکه خرج فرشته و عبدالله را دربیاورم در ساختمان‌ها سرایداری کنم. بعضی از مواقع اگر کسی نیاز به کارگر داشته باشد، سریع به آنجا می‌روم. شرایط مالی خوبی ندارم اما بازهم خدا را شکر می‌کنم.

چنین اقداماتی ممکن است باعث ایجاد تنش منطقه‌ای شود!

دکتر علیرضا شریفی‌یزدی، جامعه‌شناس درباره شرایط ایجاد شده برای مهاجران افغانستانی به «جهان‌صنعت» گفت: اساسا بحث مهاجرپذیری در تمام دنیا طبق یک‌سری اصول و قواعد صورت می‌گیرد که در راستای رشد و توسعه کشور مهاجرپذیر است. مثلا فرض کنید که آمریکا یا کشورهای اروپایی، مهاجر‌پذیر هستند چراکه این کشورها طبق یک قاعده و قانون خاص عمل می‌کنند. مهاجران در این کشورها یا سرمایه‌گذاری می‌کنند یا تخصص‌هایی دارند که به رشد اقتصادی آن کشور کمک می‌کند یا برای تحصیل وارد می‌شوند و ارزآوری می‌کنند اما متاسفانه در ایران، مساله مهاجرپذیری بی‌برنامه است. طی سال‌ها، شاهد ورود مهاجران غیرقانونی بوده‌ایم که حتی نام و آدرس آنها در جایی ثبت نشده است. در این مدت میلیون‌ها مهاجر غیرقانونی وارد ایران شدند، بدون آنکه دولت آنها را رصد کند. همین موضوع مشکلاتی زیادی مانند تهدیدات امنیتی و اجتماعی در ایران ایجاد کرده است.

وی افزود: به نظرم یکی از این خطرات، امنیت عمومی بوده است که منجر به بروز مشکلاتی مانند تجاوز، سرقت، قاچاق و حتی قاچاق انسان شده است. برخی از این افراد به دلیل فقر نیز در خدمت دولت‌های متخاصم قرار گرفتند و اطلاعات حساس را به آنها منتقل کرده‌اند. این مسائل به شدت بر امنیت ملی تاثیر گذاشته است. مردم ایران در سال‌های اخیر به‌خوبی این وضعیت را حس کرده‌اند. آنها به‌طور مداوم اعتراض می‌کردند که چرا این مهاجران غیرقانونی به راحتی در سطح کشور تردد می‌کنند و هیچ نظارتی بر آنها وجود ندارد. حالا که دولت تصمیم به اخراج این افراد گرفته، این تصمیم به‌صورت ناگهانی و در یک زمان کوتاه به اجرا درآمده است که قطعا تبعات منفی زیادی خواهد داشت.

شریفی‌یزدی درباره تبعات این اقدام ناگهانی بیان کرد: این تصمیم به‌طور ناگهانی می‌تواند تبعات منفی به دنبال داشته باشد. اولا ممکن است پیامدهای بین‌المللی برای ایران ایجاد کند چراکه اخراج میلیون‌ها نفر از کشوری که سال‌ها در آن زندگی کرده‌اند، بر روابط بین‌المللی تاثیر خواهد گذاشت. دوم اینکه ممکن است این افراد به‌ طور موقت به کشورهای همسایه بازگردند، مانند افغانستان که ظرفیت پذیرش این حجم از مهاجر را ندارد، همچنین اگر این اخراج به ‌صورت برنامه‌ریزی شده و آرام پیش نرود، امکان دارد که تبعات اجتماعی و امنیتی زیادی به دنبال داشته باشد.

این جامعه‌شناس با دسته‌بندی مهاجران افغانی اضافه کرد: در ایران مهاجران افغان به چند دسته تقسیم می‌شوند. گروهی از آنها که به ‌طور قانونی در ایران زندگی کرده‌اند، هیچ خطری برای کشور نداشته‌اند و حتی به اقتصاد و جامعه ایران کمک کرده‌اند. این افراد باید از اخراج معاف شوند اما گروهی دیگر که به‌ صورت غیرقانونی وارد ایران شده‌اند، باید طبق قوانین از کشور خارج شوند و در آینده در صورت نیاز می‌توانند درخواست ویزا کنند و وارد کشور شوند.

شریفی‌یزدی درباره تجربه شخصی پیش آمده درباره یکی از مهاجران افغانی که مورد حمله قرار گرفت، گفت: این رفتارها قطعا پیامدهای اجتماعی و فرهنگی منفی خواهد داشت. این‌گونه رفتارهای نژادپرستانه و خشونت‌آمیز نه‌تنها باعث ایجاد بی‌اعتمادی داخلی می‌شود بلکه ممکن است در آینده تنش‌های منطقه‌ای بیشتری به وجود آورد. این‌گونه برخوردها باعث می‌شود روحیه هم‌زیستی در جامعه تضعیف شود. باید این مسائل را به‌صورت بنیادین و درازمدت حل کرد.

وی افزود: اگر اخراج‌ها به‌صورت بی‌برنامه و ناگهانی پیش برود، قطعا مشکلات اقتصادی، اجتماعی و حتی امنیتی در پی خواهد داشت. باید این افراد طبق یک برنامه‌ریزی دقیق و قانونی وارد کشور شوند. اگر مرزهای کشور به‌طور موثر کنترل نشود، این وضعیت همچنان ادامه خواهد یافت.

به دنبال یافتن سرزمین

گفتنی است طبیعتا اگر شرایط در کشور افغانستان بهتر بود، شاید شاهد این موج عظیم مهاجران در ایران نبودیم. افرادی که برای یافتن سرزمینی بهتر، سرزمین مادری‌شان را ترک می‌کنند به جای مشت و لگد، باید آنها را درک کرد. کسانی که برای لقمه‌ای نان سخت‌ترین کارهای خدماتی را در ایران انجام می‌دهند. امید است جامعه و سیاستمداران، همه مهاجران را به یک چوب نزنند. آنهایی که به صورت قانونی وارد کشور شدند و ما را مثل خانواده خود دوست دارند، بحث‌شان از مهاجران غیرقانونی جداست اما به دلیل فقدان برنامه مدون و ساماندهی قشر عظیمی این روزها آواره شدند.

وب گردی