نگاهی به کتاب «دلار ما، مشکل شما» اثر کنت روگوف استاد اقتصاد دانشگاه ‌هاروارد:

هزینه‌های پنهان هژمونی دلار

گروه تحلیل
کدخبر: 551330
کتاب «دلار ما، مشکل ما» نوشته کنث روگوف استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد، بررسی می کند که سلطه دلار آمریکا هرگز تضمین شده نبوده و با چالش هایی مانند رمزارزها و یوان چین، آینده نامطمئنی پیش روی آن است.
هزینه‌های پنهان هژمونی دلار

جهان‌صنعت– کتاب «دلار ما، مشکل ما» اثر کنث روگوف، استاد اقتصاد دانشگاه‌ هاروارد توسط Yale University Press منتشر شده است. این کتاب در تاریخ ۶ می ۲۰۲۵ منتشر شده و بخشی از مجموعه The Henry L. Stimson Lectures است. استدلال اصلی کتاب «دلار ما‌،مشکل شما» این است‌ که برتری دلار آمریکا هرگز تضمین‌شده نبوده و ممکن است به‌راحتی از بین برود نمی‌توانست در زمانی مناسب‌تر مطرح شود. کنث روگوف در این کتاب به بررسی صعود جهانی دلار آمریکا می‌پردازد و نشان می‌دهد که چرا ثبات آینده آن اصلا قطعی نیست.

کتاب «دلارما‌، مشکل شما» استدلال می‌کند که ارز آمریکا بدون مقداری خوش‌شانسی، احتمالا به جایگاه بلندپایه امروز نمی‌رسید. کنث روگوف با تکیه بر بخشی از تجربیات شخصی خود‌- از جمله تعامل با سیاستگذاران و رهبران جهان – روایتگر مسیر شگفت‌انگیز دلار پس از جنگ جهانی دوم است: چگونه این ارز بر ین ژاپن، روبل شوروی و یورو غلبه کرد و اکنون با چه چالش‌هایی از سوی رمزارزها و یوآن چین، پایان دوران تورم و نرخ بهره به‌ طور پایدار پایین، بی‌ثباتی سیاسی و فروپاشی بلوک دلاری روبه‌رو است. منکیو همکار روگوف در دانشگاه ‌هاروارد این کتاب  را برای علاقه‌مندان جدی اقتصاد‌ به‌ویژه کسانی که گرایش بیشتری به اقتصاد کلان دارند تا خرد بسیار جذاب می‌داند و می‌گوید که نویسنده به‌طرز فوق‌العاده‌ای خاطرات شخصی را با مشاهدات هوشمندانه درباره تحول نظام مالی جهانی در هم آمیخته است. روگوف هشدار می‌دهد آمریکایی‌ها نمی‌توانند به‌ طور مسلم فرض کنند که «دوران صلح دلاری» برای همیشه ادامه خواهد داشت‌، نه فقط به این دلیل که بسیاری از کشورها از این نظام عمیقا ناراضی‌ هستند بلکه چون اعتماد به‌نفس بیش از حد و غرور می‌تواند به خطاهای فاحش منجر شود. او نشان می‌دهد که چگونه قدرت بی‌اندازه و امتیاز انحصاری آمریکا می‌تواند نه‌تنها در خارج بلکه در داخل این کشور نیز بی‌ثباتی مالی ایجاد کند.تقسیم‌بندی کتاب به‌گونه‌ای است که ابتدا  تاریخچه‌ای تحلیلی و داستانی از سلطه دلار آمریکا در اقتصاد جهانی ارائه می‌دهد و چالش‌ها و تهدیدهای پیش‌روی آن را بررسی می‌کند. این اثر هم به جنبه‌های تاریخی و هم به جنبه‌های نظری و سیاستگذاری در حوزه مالی بین‌المللی می‌پردازد. کتاب به بخش‌های مختلفی تقسیم شده که هر بخش موضوعات مشخصی را پوشش می‌دهد. بخش اول به کشورها و ارزهایی می‌پردازد که در گذشته می‌توانستند جایگاه دلار را به چالش بکشند، از جمله اتحاد جماهیر شوروی، ژاپن و یورو در اروپا. بخش دوم تمرکز بر چین و نقش آن در سیستم مالی جهانی دارد؛ از پیش‌بینی‌های اقتصادی ژو رونگجی تا بانک مرکزی چین و امکان جدا شدن اقتصاد این کشور از دلار. بخش سوم به تجربیات کشورها با نرخ‌های ثابت ارز، ابرتورم و نمونه‌های خاصی مانند لبنان و آرژانتین می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه سلطه دلار بر دیگر کشورها تاثیر می‌گذارد. بخش چهارم به ارزهای جهانی بالقوه، رمزارزها و ارزهای دیجیتال بانک مرکزی می‌پردازد و آینده پول و جایگاه دلار را تحلیل می‌کند. بخش پنجم مزایا و معایب داشتن یک ارز مسلط، از جمله امتیازات آن و هزینه‌هایش برای آمریکا و دیگر کشورها را بررسی می‌کند. بخش ششم استقلال بانک مرکزی، بدهی‌های آمریکا، سیاست‌های نرخ بهره و آینده احتمالی سلطه دلار را تحلیل می‌کند. کتاب با یادداشت‌ها، منابع، تقدیر و تشکر و نمایه پایان می‌یابد و تلفیقی از تحلیل اقتصادی، تاریخچه مالی و داستان‌های شخصی نویسنده را ارائه می‌دهد.

نکات کلیدی این کتاب عبارتند از:

۱- سلطه بی‌سابقه جهانی دلار

دلار زبان مشترک بی‌چون‌وچرای تجارت و بازارهای مالی جهانی به‌شدت یکپارچه امروز است.

برتری بی‌رقیب: دلار آمریکا جایگاهی در نظام مالی جهانی دارد که هیچ ارزی پیش از آن، حتی « هشت تکه» اسپانیایی یا پوند استرلینگ بریتانیا، به آن نرسیده است. این سلطه که اکنون بیش از یک قرن عمر دارد، به‌اصطلاح «میانسالی دیررس» خود را می‌گذراند اما همچنان قدرتمند است. برخی شاخص‌های این برتری عبارتند از:

-۹۰درصد معاملات ارزی جهان با دلار انجام می‌شود.

-نزدیک به ۶۰درصد ذخایر ارزی جهان به دلار نگهداری می‌شود.

-۸۰درصد تجارت جهانی نفت و بیش از ۴۰درصد تجارت جهانی کالا با دلار قیمت‌گذاری می‌شود.

اثرات شبکه‌ای: استفاده گسترده از دلار، اثرات شبکه‌ای قدرتمندی ایجاد کرده که آن را برای تجارت و امور مالی بین‌المللی بسیار راحت و کم‌هزینه کرده است. نقش دلار به‌ عنوان «ارز واسط» موجب می‌شود که تبدیل یک ارز خارجی به ارز دیگر از طریق دلار اغلب ارزان‌تر از تبدیل مستقیم باشد. این مزیت جایگاه آن را به‌ عنوان زبان مشترک تجارت جهانی تثبیت کرده است.

پایه‌های قدرت: سلطه دلار بر چند نقطه قوت پایدار اقتصاد آمریکا تکیه دارد:

-اقتصاد آمریکا همچنان بزرگ‌ترین اقتصاد جهان (بر مبنای نرخ ارز بازار) است.

-بازارهای مالی آن عمیق‌ترین، نقدشونده‌ترین و بازترین بازارها هستند.

-حاکمیت قانون قوی، حفاظت بالایی برای سرمایه‌گذاران خارجی ایجاد می‌کند.

-نظام دانشگاهی و سیاست‌های مهاجرتی آمریکا استعداد و سرمایه جهانی را جذب می‌کند.

۲- رقبای گذشته که ناکام ماندند

اتحاد جماهیر شوروی: این کشور شاید از نظر نظامی رقیبی جدی برای آمریکا بود اما هرگز از نظر اقتصادی چنین جایگاهی نداشت.

برنامه‌ریزی متمرکز شوروی در ابتدا رشد و پیشرفت‌های فناوری (مثل سفر فضایی) را به همراه داشت اما در نهایت به دلیل انعطاف‌ناپذیری و فساد، توان رقابت با اقتصادهای بازارمحور را نداشت. روبل غیرقابل تبدیل شوروی فراتر از بلوک خود نفوذی پیدا نکرد و با فروپاشی شوروی سقوط کرد.

ژاپن: از اواخر دهه۱۹۷۰ تا اوایل۱۹۹۰، ژاپن به‌ عنوان رقیب اقتصادی ترسناکی شناخته می‌شد؛ با تولید پیشرفته و نظام مالی پیچیده. فشار آمریکا در «توافق پلازا» ۱۹۸۵ اما ارزش ین را به شدت بالا برد، حباب دارایی‌ها شکل گرفت و در اوایل دهه‌۱۹۹۰ ترکید. عواملی همچون بازدهی نزولی سرمایه‌گذاری، کاهش جمعیت، و رقابت سایر اقتصادهای آسیایی باعث شدند ژاپن از پویایی بیفتد و ین هرگز به یک رقیب جهانی تبدیل نشود.

یورو: خلق یورو یک موفقیت سیاسی برای صلح و یکپارچگی اقتصادی اروپا بود. با این حال تمرکز آن عمدتا منطقه‌ای باقی ماند به دلایلی چون بازارهای بدهی دولتی پراکنده، نبود اقتدار مالی مرکزی، فقدان اتحادیه بانکی یکپارچه و رشد اقتصادی کندتر از آمریکا. بحران بدهی اروپا (۲۰۱۲–۲۰۱۰) نیز آسیب‌پذیری‌های آن را آشکار کرد.

۳- چین: محدودیت‌های رقیب امروز

چین با رشد اقتصادی خیره‌کننده به دومین اقتصاد بزرگ جهان رسیده اما مدل رشد متکی به سرمایه‌گذاری در املاک و زیرساخت به بازدهی نزولی شدید رسیده است:

– سهم املاک و زیرساخت از تولید ناخالص داخلی ۲۵ تا ۳۱ درصد است (بالاتر از اسپانیا یا ایرلند پیش از بحران)

– ساخت‌وساز بیش از حد در شهرهای درجه سه، افت قیمت‌ها و خانه‌های خالی

-بدهی‌های سنگین پنهان در «شرکت‌های تامین مالی دولت‌های محلی

-چالش‌های دیگر: کاهش بهره‌وری، تمرکزگرایی بیشتر تحت رهبری شی جین‌پینگ، کاهش جمعیت، روندهای «جهان‌زدایی» و بازگشت تولید به کشورهای غربی. چین در تلاش برای جدا کردن یوآن از دلار است: قیمت‌گذاری بخشی از تجارت به یوآن، ایجاد خطوط مبادله (swap lines)، توسعه ارز دیجیتال بانک مرکزی (e-CNY) و سیستم‌های پرداخت موازی برای دور زدن تحریم‌های احتمالی آمریکا.

۴- وسوسه خطرناک نرخ ارز ثابت

تثبیت نرخ ارز در برابر دلار، استقلال سیاست پولی را از بین می‌برد و کشور را مجبور می‌کند نرخ بهره خود را با فدرال‌رزرو هماهنگ کند. تجربه نشان داده است که با بازار سرمایه نسبتا باز، نرخ ثابت معمولا بیش از پنج سال دوام نمی‌آورد و فروپاشی آنها (مثل بحران‌های مکزیک۱۹۹۴، آسیا ۹۸-۱۹۹۷، روسیه۱۹۹۸، برزیل۱۹۹۹، آرژانتین۲۰۰۲) اغلب فاجعه‌بار بوده است.

۵- انطباق بازارهای نوظهور با سلطه دلار

پس از بحران‌های دهه۱۹۹۰، بسیاری از اقتصادهای نوظهور به‌ویژه در آسیا، استراتژی «اجماع توکیو» را در پیش گرفتند:

-انباشت عظیم ذخایر ارزی (برای بیمه در برابر فرار سرمایه)، بهبود مقررات بانکی، استقلال بیشتر بانک مرکزی و نرخ‌های شناور مدیریت‌شده.  این رویکرد باعث شد در بحران مالی جهانی ۲۰۰۹–۲۰۰۸ و همه‌گیری۲۰۲۰، این کشورها نسبتا مقاوم عمل کنند.

۶- توهم ارز جهانی

طرح «بانکور» جان مینارد کینز برای ایجاد یک ارز جهانی پس از جنگ جهانی دوم عملی نشد و هنوز هم غیرواقع‌بینانه است. حتی نزدیک‌ترین گزینه یعنی «حق برداشت ویژه» (SDR) صندوق بین‌المللی پول، یک واحد حسابداری است نه پول واقعی. ارزهای دیجیتال خصوصی هم با موانع قانونی و مالیاتی جدی مواجه‌ هستند و نمی‌توانند جای دلار را بگیرند.

۷- «امتیاز گزاف» دلار

سلطه دلار به آمریکا اجازه داده سال‌ها کسری‌های عظیم حساب جاری را تامین مالی کند، با هزینه استقراض پایین، نفوذ ژئوپلیتیک (تحریم‌ها، اطلاعات تراکنش‌ها، تعیین قواعد مالی جهانی) و نقش «بانکدار جهان».

۸- هزینه‌های پنهان هژمونی دلار

حفظ موقعیت ابرقدرت جهانی هزینه نظامی عظیمی دارد (۷/‏۳درصد تولید ناخالص داخلی در۲۰۲۴) و فشار بر بودجه داخلی وارد می‌کند. نقش دلار به‌ عنوان «پناهگاه امن» باعث می‌شود آمریکا هنگام بحران‌های جهانی زیان بیشتری متحمل شود و سیاست‌های آن اثرات سرریز منفی زیادی بر جهان داشته باشد.

۹- تهدیدهای داخلی: بدهی و استقلال بانک مرکزی

بدهی دولت آمریکا به ۱۲۱درصد تولید ناخالص داخلی رسیده و پیش‌بینی می‌شود تا ۲۰۵۴ به ۱۶۶درصد برسد. باور به ماندگاری نرخ‌های بهره پایین، اشتباه خطرناکی است. فشارهای سیاسی از هر دو جناح، استقلال فدرال‌رزرو را تهدید می‌کند و خطر «انحراف ماموریت» را به همراه دارد.

۱۰- پایان عصر «صلح دلاری»؟

ترکیب بدهی فزاینده، نرخ بهره واقعی بالاتر، بی‌ثباتی ژئوپلیتیک و فشارهای سیاسی بر فدرال‌رزرو می‌تواند عصر سلطه بی‌چون‌وچرای دلار را به پایان نزدیک کند. رقابت از سوی یوآن، ارزهای دیجیتال و شکاف‌های جهانی در حال افزایش است و بی‌توجهی آمریکا به مشکلات داخلی پیامدهای جهانی خواهد داشت.

وب گردی