نیمکتنشینان زیر خط نمره
پویا اصلباغ– فصل امتحانات آغاز شده و در این روزها نیمکتنشینان عمده توجه و تمرکز خود را بر امتحانات پایانی نوبت اول گذاشتند. در چنین ایامی یکی از مهمترین موضوعات مطرحشده، بحث میانگین نمرات دانشآموزان است؛ موضوعی که بهباور کارشناسان فراتر از یک عدد در کارنامه نشاندهنده کیفیت آموزش در مدارس کشور است. بررسیها نشان میدهد که از سال۱۳۹۸ تاکنون، میانگین نمرات دانشآموزان در رشتههای علوم انسانی، ریاضیفیزیک و علوم تجربی با کاهش محسوسی مواجه بوده و این مساله میتواند در آینده برای دانشآموزان و نظام آموزشی بحران ایجاد کند.
میانگینهای نگرانکننده
براساس آمار منتشرشده، نتایج امتحانات نهایی خرداد۱۴۰۲ حاکی از آن بوده که افت معدل دانشآموزان در برخی رشتهها از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۲ بهوضوح قابل مشاهده است. میانگین معدل دانشآموزان رشته علوم تجربی در سال۱۳۹۸ معادل ۷۷/۱۳بوده که این عدد در سال۱۴۰۲ به ۲۳/۱۱ کاهش یافته است. در رشته ریاضیفیزیک، میانگین معدل از ۲۸/۱۳ در سال۱۳۹۸ به ۷۹/۱۰ در سال۱۴۰۲ رسیده است. همچنین در رشته علوم انسانی، میانگین معدل دانشآموزان از ۷۶/۱۰ در سال۱۳۹۸ به ۷۵/۸ در سال ۱۴۰۲ کاهش یافته است. در رشته علوم و معارف اسلامی نیز میانگین معدل از ۸۸/۱۲ در سال۱۳۹۸ به ۵۶/۱۰ در سال۱۴۰۲ رسیده است.
محسن زارعی، رییس اسبق مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت نظام آموزشوپرورش در سال۱۴۰۲ با اشاره به اینکه در امتحانات نهایی همان سال تنها یک دانشآموز پسر در رشته علوم تجربی در سراسر کشور موفق به کسب معدل ۲۰ شده است، اظهار کرد: «در مجموع شاهد افت نمرات دانشآموزان بودهایم بهطوری که میانگین نمرات در شاخه نظری از ۶۲/۱۱ در سال گذشته به ۰۲/۱۰ در سال جاری کاهش یافته است.» از سوی دیگر نتایج امتحانات نهایی خرداد۱۴۰۳ نشان میدهد که میانگین نمرات پایه دهم در سه رشته ریاضی، تجربی و انسانی ۵۹/۱۱، پایه یازدهم ۶۲/۱۰ و پایه دوازدهم ۹۸/۱۰ بوده است. در رشته علوم تجربی، میانگین نمرات از ۲۳/۱۱ در سال۱۴۰۲ به ۱۲ در خرداد۱۴۰۳ افزایش یافته است. در رشته ریاضیفیزیک نیز میانگین نمرات از ۷۹/۱۰ به ۸۲/۱۱ و در رشته علوم انسانی از ۷۵/۸ به ۱۳/۹ رسیده است. در مجموع، میانگین نمرات دانشآموزان از ۲۶/۱۰ در سال۱۴۰۲ به ۹۸/۱۰در سال۱۴۰۳ افزایش یافته است. مقایسه این دو سال، بیانگر رشد حدود نیمنمرهای معدل دانشآموان است، با این حال این ارقام همچنان حاکی از آن است که نظام آموزشی کشور با خلأهای جدی مواجه بوده است. کارشناسان دلایل متعددی را برای این وضعیت مطرح میکنند، از کیفیت پایین محتوای آموزشی و روشهای تدریس گرفته تا ناامیدی دانشآموزان نسبت به آینده شغلی و تحصیلی خود. در کنار این موارد ایرادات اساسی آموزشوپرورش در تمرکز بیش از حد بر نمرهگرایی و بیتوجهی به استانداردهای جهانی و شیوههای نوین آموزشی از دیگر عواملی است که وضعیت فعلی را رقم زده است. در شرایطی که نمره دانشآموزان به مسالهای نگرانکننده تبدیل شده این پرسش مطرح میشود که علل کاهش نمرات دانشآموزان چیست و سیاستهای نظام آموزشی به چه میزان در تشدید این بحران دخالت دارد؟
از بیانگیزگی تا مشکلات سیستمی
ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزشوپرورش معتقد است که سیستم آموزشی کشور در تشدید این بحران نقش بسزایی دارد. وی ضمن تشریح دلایل این مساله به «جهانصنعت» گفت: در این زمینه لازم است علتهای دقیق کاهش نمرات و سهم هر یک از این علتها شناسایی شود. برای این منظور انجام یک تحقیق یا پژوهش همهجانبه و جامع ضرورت دارد زیرا وضعیت در نقاط مختلف کشور ممکن است تفاوت معناداری داشته باشد. گذشته از فقر خانوار افزایش گرانیها و مشکلات معیشتی، بیانگیزگی دانشآموزان نیز یکی از عوامل موثر است. شمار بالای فارغالتحصیلان بیکار موجب بیمیلی دانشآموزان نسبت به درس و تحصیل شده و حتی حضور در دانشگاه نیز انگیزه کافی ایجاد نمیکند. در سالهای اخیر میزان استقبال پسران از دانشگاه بسیار متفاوت از دختران بوده و علت این امر نبود چشمانداز شغلی مناسب است. این موضوع فراتر از یک شهر، استان یا منطقه خاص بوده و در سراسر کشور مشهود است.
خروج بیرویه معلمان
سحرخیز بیان کرد: بخش دیگری از عوامل کاهش کیفیت تحصیلی، مربوط به درون نظام آموزشوپرورش است. کمبود معلم متخصص یکی از مشکلات جدی است هرچند قریب به یکمیلیون معلم در کشور داریم، بخش قابلتوجهی از آنها رشته تحصیلی یا مدرک دانشگاهیشان با دروسی که تدریس میکنند مطابقت ندارد. این مشکل در مناطق نابرخوردار و روستایی تشدید میشود. برای مثال در دبیرستانهای روستایی یا مناطق حاشیهای، معلمی که تخصصش در یک رشته است مجبور به تدریس دروس دیگر میشود. این مساله بهویژه در سالهای اخیر بهدلیل خروج بیرویه معلمان ناشی از بازنشستگی تشدید شده در حالی که استخدامهای جدید پاسخگوی جایگزینی این معلمان نیست و اغلب استخدامها نیز تحمیلی است. توانمندسازی معلمان نیز مورد غفلت قرار گرفته است. دورههای آموزش ضمن خدمت که پیشتر به شکل حضوری برگزار میشد، اکنون به صورت غیرحضوری و بدون نظارت کافی اجرا میشوند و این باعث شده معلمان از بهروز شدن دانش تخصصی خود باز بمانند. برای مثال برخی معلمان که ۲۰سال پیش مدرک کارشناسی یا کارشناسی ارشد گرفتند بدون آموزشهای حضوری و عملی نمیتوانند ادعای بهروز بودن دانش خود را داشته باشند.
تراکم بالای کلاسها و فقر یادگیری
معاون اسبق آموزشوپرورش همچنین به مساله جمعیت بالای برخی از کلاسها نیز اشاره کرد و گفت: کلاسهای پرجمعیت و غیرمتخصص بودن معلمان همراه با مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانوادهها، تاثیر منفی مضاعفی بر کیفیت آموزش گذاشته است. در مدارس دولتی معمولی، کلاسها غالبا ۴۰ تا ۵۰ نفره هستند و معلمان مجبورند تعداد زیادی دانشآموز را تحت پوشش قرار دهند. در این شرایط انتظار استفاده از روشهای نوین تدریس، تعامل فعال دانشآموزان و یادگیری گروهی عملی نیست. دوره ابتدایی به عنوان خشت نخست آموزش اهمیت ویژهای دارد. مستندات آزمونهای داخلی و بینالمللی نشان میدهد که بین ۳۰ تا ۴۰درصد دانشآموزان با فقر یادگیری در مهارتهای پایه از جمله سواد خواندن و نوشتن مواجه هستند. این فقر یادگیری باعث میشود در دوره متوسطه، دانشآموزان در دروس پیشرفته با مشکلات اساسی مواجه و در امتحانات نهایی دچار افت شدید شوند. معاون اسبق نظام آموزشی با انتقاد از عدم توجه به استانداردهای لازم تشریح کرد: امتحانات داخلی مدارس نیز استاندارد یکسانی ندارند و گاهی اعمالنظر معلمان باعث اختلاف نمرات بین مدارس مختلف میشود در حالی که امتحانات نهایی کشوری شرایط استاندارد برای تمامی دانشآموزان ایجاد میکند و تفاوتها کاهش مییابد همین موضوع نشان میدهد که کمکاری در آموزش پایه نتایج منفی بلندمدت دارد. عوامل دیگری مانند تعطیلات ناخواسته مدارس، مشکلات زیرساختی، کمبود دسترسی به آموزشهای مجازی و فناوریهای نوین آموزشی نیز بر کاهش کیفیت آموزش تاثیرگذار بودهاند. تعطیلات ناشی از کرونا و قطعی برق، اینترنت و آب، علاوه بر کمبود امکانات سختافزاری، روند آموزش را مختل کرده و باعث عقبماندگی دانشآموزان شده است.
مشکلات ساختاری و بازنگری در محتوای درسی
سحرخیز اضافه کرد: برخی مشکلات ساختاری در نظام آموزشوپرورش موجب افت کیفیت آموزشی شده است. کلاسهای پرجمعیت و ترکیب دانشآموزان با سطوح مختلف مهارتی، فشار روانی و آموزشی بر معلمان وارد میکند. این موضوع همراه با مشکلات اقتصادی خانوادهها و کاهش انگیزه دانشآموزان موجب شده بسیاری از دانشآموزان از یادگیری کامل مهارتهای پایه باز بمانند. بازنگری در محتوای کتابهای درسی نیز ضروری است. برخی مفاهیم پیچیده و دشوار، بدون زمینه مناسب به دانشآموزان آموزش داده میشوند و این باعث ایجاد فاصله بین دانشآموز و یادگیری صحیح شده است. آموزشوپرورش باید ضمن بازنگری محتوای کتابها روشهای نوین تدریس و فناوریهای آموزشی را بهعنوان مکمل آموزش حضوری توسعه دهد.
وی معتقد است که سیاستهای فعلی آموزشوپرورش نادرست است و این امر نهاد آموزشی را به کارخانه مدرکسازی تبدیل میکند. سحرخیز دراینباره بیان کرد: نقش معلم متخصص و با انگیزه در بهبود کیفیت آموزش بسیار تعیینکننده است. معلمی که حقوق کافی نداشته و انگیزه لازم را ندارد، نمیتواند آموزش موثر ارائه دهد. بنابراین ضروری است معلمان با تخصص و انگیزه کافی در کلاسها حضور داشته باشند و کلاسها با استاندارد مناسب نسبت دانشآموز به معلم برگزار شوند. در نهایت برای بهبود وضعیت آموزشی نیازمند اقدامات جامع و برنامهریزی دقیق هستیم. این اقدامات شامل تربیت معلمان متخصص و باانگیزه، بازنگری در محتوای کتابهای درسی، بهروزرسانی روشهای تدریس، کاهش تراکم کلاسها، توسعه آموزشهای الکترونیکی و کمک درسی و ارائه آموزشهای لازم به دانشآموزان است. بدون توجه به این موارد، نهاد آموزشوپرورش ممکن است به تولید دانشآموزانی که صرفا مدرک دارند و سواد کافی را ندارند تبدیل شود. بنابراین ضروری است یک مطالعه مستقل و جامع انجام تا با تحلیل دقیق وضعیت، پیشنهادات عملیاتی و قابل اجرا به مدارس، دانشآموزان و والدین ارائه شود و روند کاهش نمرات متوقف شده و کیفیت آموزش در کشور ارتقا یابد.
