نگاهی دیگر به مناسبات چین با ایران
محمدصادق جنان صفت
شهروندان ایران همچنان بردبارانه و مداراجویانه -اما در مرز خسته شدن- چشم امید دارند زندگیشان بدتر از اینکه هست نشود و میخواهند در جایی بایستند که سزاوارش هستند. ایرانیان پس از ۱۳۹۷ تا امروز به چشم میبینند و با همه حواس خود میفهمند زندگیشان نسبت به دهههای پیش بسیار بدتر شده است. حالا دیگر بیشتر خبرگزاریهای حکومتی و دولتی که هرگز نمیخواستند نشانههای روزگار تلخ ایرانیان را گزارش کنند با نوشتههایی عجیب این روزهای سخت را به تصویر میکشند. یک خبرگزاری حکومتی با تیتر افزایش قیمت موادغذایی از ۶۰درصد تا ۱۰۰درصد در یک دوره کوتاه توپ را به زمین دولت چهاردهم میاندازد و گلایه دارد که دشمنان جنگ روانی در اقتصاد راه انداختهاند. بررسی کوتاهی به خبرها و تحلیلها از رخدادها و وضعیت اقتصاد سیاسی ایران نشان میدهد نهتنها زندگی مردم به سختترین روزها رسیده است بلکه نهادهای حاکمیتی در کشور نیز به سختیهایی رسیدهاند که البته ترکش این سختیها به شهروندان برخورد میکند. بدترین و سختترین جایی که جمهوری اسلامی در آن گرفتار شده مناسباتی بوده که با حزب کمونیست چین برقرار کرده است. این گرفتاری البته برای عدهای اندک بسیار مفید است و برای انبوه مردم ایران زیانآور. در ادامه به برخی مسائل مطروحه در همینباره اشاره میشود.
به طور مثال یک اقتصاددان گفته است: «ایران به دور زدن تحریمها عادت کرده است. در حال حاضر ۹۰درصد فروش نفت ایران به صورت تهاتر انجام میشود و کشورها به جای ارز، کالا به ایران میدهند» با توجه به اینکه بیشترین نفت ایران را شرکتهای چینی خریداری میکنند میتوان فهمید که رفتار چینیها با ایران در بخش اقتصادی تا چه اندازه دور از انصاف و دور از مناسبات دو کشور دوست -آن هم دوست استراتژیک- است.
از سوی دیگر احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد دولت سیزدهم نیز گفته است: «شرایط فعلی ایران و چین را میتوان به سوپرمارکت آخر شب تشبیه کرد؛ وقتی سایر سوپرمارکتها بستهاند، ما از معدود جاهایی خرید میکنیم که هنوز باز است اما هدف اصلی نباید فقط خرید باشد بلکه باید به فکر مشارکت و تولید مشترک باشیم.» این اعترافی اندوهبار از سوی یک مقام سابق است که در کابینهای متمایل به گسترش مناسبات با چین کوشش میکرد. اینگونه شده است که یک عضو مجلس میگوید: براساس قانون بودجه امسال، از ردیف واگذاری داراییهای سرمایهای که عمده آن درآمد نفتی است، «باید ۹۳۰هزارمیلیارد تومان محقق میشد اما در شش ماه اول امسال فقط ۱۵۱هزارمیلیارد تومان محقق شده است.» به گفته او، در شش ماه اول امسال باید ۴۷۴هزارمیلیارد تومان از این مبلغ وصول میشد. با این احتساب فقط ۳۲درصد از این رقم محقق شده است و در این ردیف «بیش از ۳۲۲هزارمیلیارد تومان» عدم تحقق دیده میشود.
با کنار هم گذاردن گفتههای بالا و نیز مشاهده انواع موتورسیکلتها، اتومبیلهای چینی و نیز لوازم خانگی که از این کشور به ایران سرازیر شده است آیا نباید در ادامه همکاری با چین ارزیابی دوباره و چند باره شود. نشانههای بالا آیا نمایانگر این است که چین نمیخواهد دوست ایران باشد؟

