نقش چین در شهرهای هوشمند خاورمیانه

جهان صنعت_ مدلهای گذشته و کنونی شهرهای هوشمند چین – بخش دوم (بخش اول را از اینجا بخوانید)
از سال ۱۹۹۵ چین پنج برنامه سیاستی متمایز برای اطلاعرسانی و دیجیتالیسازی مناطق شهری خود داشته است؛ هر یک از این برنامهها در برنامههای پنجساله توسعه چین نیز مورد حمایت قرار گرفته است (جدول ۵).
جدول ۵ .تاریخچه سیاستهای اطلاعرسانی شهری چین
سال | مرحله توسعه | فناوری کلیدی | عنوان انگلیسی | دوره اجرا |
۱۹۹۵ | طرح هشت طلایی | ایجاد زیرساخت اطلاعاتی سراسری | Eight Gold Plan | برنامه پنجساله نهم |
۱۹۹۸ | شهرهای دیجیتال | فناوریهای 3S (سیستمهای اطلاعات جغرافیایی، GPS و سنجش از دور) | Digital Cities | برنامه پنجساله دهم |
۲۰۰۶ | شهرهای اطلاعاتی | فناوریهای ICT | Information Cities | برنامه پنجساله یازدهم |
۲۰۰۹
|
شهرهای هوشمند (اصطلاحات کمتر
رایج: «شهرهای هوشمند جدید» و «شهرهای قابل ادراک») |
فناوریهای نوین اطلاعاتی مانند اینترنت اشیا، رایانش ابری، شبکههای موبایل فراگیر و سیستمهای کلانداده | Smart Cities |
برنامههای پنجساله دوازدهم و سیزدهم |
۲۰۱۵ | شهرهای هوشمند جدید | عمدتا اینترنت اشیا، رایانش ابری و کلانداده | New Smart Cities | برنامه پنجساله سیزدهم |
۲۰۲۲ | شهرهای دوقلوی دیجیتال | مدلسازی دیجیتال حداکثری از فضاهای فیزیکی، انسانها، اشیا و وسایل نقلیه؛ ردیابی لحظهای همه موجودیتها؛ شبیهسازی سناریو برای برنامهریزی و مغزهای شهری | Digital Twin Cities | برنامه پنجساله چهاردهم |
اولین برنامه در سال ۱۹۹۵ با نام «طرح هشت طلایی» ارائه شد که تمرکز آن بر ایجاد زیرساختهای پایه اطلاعاتی بود. در نسخه ۲۰۰۹ یکی از اجزای مهم اهداف چین برای توسعه شهرهای هوشمند، ایجاد شبکههای تلفن همراه فراگیر بود. تا سال ۲۰۱۵ طرح «شهرهای هوشمند نوین» بر توسعه اینترنت اشیا، رایانش ابری و قابلیتهای کلانداده متمرکز شد. جدیدترین برنامه، یعنی ششمین طرح که در سال ۲۰۲۲ معرفی شد که شامل مفهوم شهر دوقلوی دیجیتال (Digital Twin City – DTC) است. این طرح چشماندازی بسیار آیندهنگرانه از ساخت و مدیریت شهری دارد که در آن هر فرد، شیء، وسیله نقلیه و ساختمان در زمان واقعی ردیابی میشود و هر یک از این موجودیتهای دیجیتال میتوانند در یک برنامه رایانهای شبیهسازی شوند تا کل سناریوهای شهری مدلسازی شود. این چشمانداز هنوز محقق نشده است زیرا با چالشهای مهم فناورانه، تولیدی، نیروی انسانی و امنیتی روبهرو است.
سابقه عملکرد چین در شهرهای هوشمند
پیگیری توسعه شهرهای هوشمند در چین یک مساله چندلایه است، به دو دلیل:
– نخست، اختلاف عظیم بین سطح توسعه در شهرهای رده اول و شهرهای رده پایینتر
– دوم، تغییر مداوم تعریف «شهر هوشمند» در سیاستهای چین
بنابراین ارزیابی پیشرفت باید همزمان تفاوتهای توسعه شهریـ روستایی و تعاریف متغیر شهر هوشمند را در نظر بگیرد. اگر «شهر هوشمند» را معادل DTC در نظر بگیریم تعداد آن در چین و جهان صفر است اما اگر شهرهایی را حساب کنیم که در آنها شبکههای موبایل فراگیر شدهاند (که طبق برنامههای پنجساله دوازدهم و سیزدهم یکی از اجزای اصلی شهر هوشمند محسوب میشود) تعداد شهرهای هوشمند در چین به هزاران عدد میرسد. چین توسعه G 5 را به یک اولویت ملی تبدیل کرده و تا پایان ۲۰۲۳ قرار بود ۹/۲میلیون ایستگاه پایه G 5 داشته باشد که بیش از ۹۰درصد پوشش را محقق میکند. از منظر اقتصاد دیجیتال، چین پیشتاز است: تا پایان ۲۰۲۱ بیش از ۹۰۰ میلیون نفر از پرداخت موبایلی
(Alipay و WeChat Pay) استفاده میکردند. همچنین در حوزه اینترنت اشیا نیز چین رشد چشمگیری داشته است: در دسامبر ۲۰۲۲ وزارت صنعت و فناوری اطلاعات گزارش داد که در چین ۸/۱میلیارد اتصال اینترنت اشیاء سلولی وجود دارد که حدود ۷۰درصد کل جهان را شامل میشود. از نظر آماری و براساس تعریفهای خود چین این کشور در توسعه شهرهای هوشمند پیشتاز جهان است.
اما واقعیت پشت اعداد
با این حال این آمارها تصویر کامل شهرهای هوشمند چین را نشان نمیدهند:
– بخش زیادی از اتصالهای موبایل مربوط به روستاها یا شهرستانهای توسعه نیافته است.
– خانههای هوشمند فقط ۲۰درصد از جمعیت ۹۲۱میلیون شهرنشین چین را پوشش میدهند.
– ساکنان شهرهای ردهچهارم و پنجم اغلب درآمدی بسیار پایینتر از تعریف دولت چین از طبقه متوسط (کمتر از ۷۲۵۰ دلار در سال) دارند.
– حدود ۵۰۰میلیون نفر در آمار پرداخت دیجیتال دیده نمیشوند؛ این افراد شامل فقیرترین شهروندان، روستاییان یا جمعیت شناور ۳۷۵میلیونی کارگران مهاجر موقت هستند.
به عبارت دیگر سیاستگذاران چینی بهدرستی ویژگیهای یک شهر هوشمند (مثل پوشش سراسری G 5 وIoT) را شناسایی کردهاند اما چیزی که ساختهاند بیشتر تجمیع این ویژگیهاست، نه خود شهرهای هوشمند واقعی.
جدول ۶.کاربران اینترنت اشیای چین بر حسب نوع، دسامبر ۲۰۲۲
نوع کاربر | تعداد کاربران (میلیون نفر) |
خدمات عمومی | ۴۹۶ |
وسایل نقلیه | ۳۷۵ |
خردهفروشی هوشمند | ۳۵۰ |
خانه هوشمند | ۱۹۲ |
شواهد پژوهشی
این ارزیابی تا حدی با پژوهشهای جدید نیز تایید میشود. در سال ۲۰۲۱ یک پروژه پژوهشی با حمایت دو گرنت از بنیاد ملی علوم طبیعی چین، ۰۸۰/۲پروژه پایلوت شهر هوشمند در ۱۳۶شهر را بررسی کرد. نتایج نشان داد که در بیشتر موارد پروژهها صرفا برای نمایش یک امکان آیندهای تعریف شدهاند و پیشرفت واقعی بسیار اندک بوده است. علاوه بر این، پژوهشگران دریافتند که:
– با وجود تلاشهای گسترده دولت برای ایجاد دسترسی همگانی به اینترنت در مناطق روستایی، شکاف دیجیتال شهری ـ روستایی بیشتر شده است.
– هیچ مدل غالب و موفقی برای توسعه شهر هوشمند حتی در خود چین وجود ندارد.
– بیشتر پروژههای پایلوت، عملا یک «شعار توخالی» در برنامهها باقی ماندهاند.
شهرهای هوشمند، ادغام فناوری و شهرهای دوقلوی دیجیتال
براساس گزارش تحقیقاتی کمیسیون بررسی اقتصادی و امنیتی ایالات متحده– چین با عنوان «توسعه شهرهای هوشمند چین» تکرار مدلهای شهرهای هوشمند «فناوریهای تاکید شده در مرحله قبلی را دربر میگیرد، نه اینکه جایگزین آنها شود.» این موضوع در مورد مدل شهر دوقلوی دیجیتال (DTC) که جدیدترین نسخه است نیز صدق میکند. این مدل بهشدت بر ادغام فناوریهای بالغ تولید شده در داخل چین و همچنین قابلیتهای پیشبینیشده که هنوز توسعهنیافته یا به بلوغ نرسیدهاند، مانند افزایش قدرت پردازش ابررایانهها و استانداردهای فرهنگی برای امنیت اطلاعات و امنیت سایبری، تکیه دارد. علاوه بر این، اسناد سیاستی حزب کمونیست چین صراحتا خواستار کاوش و توسعه DTCها به عنوان پیشرفتهترین چشمانداز شهرهای هوشمند شدهاند در حالی که همزمان از حمایت بنیادی از دیجیتالیسازی پایه در مناطق کمتر توسعهیافته چین نیز سخن گفتهاند.
ردیابی حمایت سیاستی حزب کمونیست چین از مدل DTC
میتوان حمایت حزب کمونیست چین از مدل DTC را از چند مسیر دنبال کرد:
حمایت مستقیم از توسعه DTC در اسناد سیاستی سطح بالا.
تدوین گزارش تفصیلی درباره کارکردها و ویژگیهای DTC توسط آکادمی چین برای فناوری اطلاعات و ارتباطات (CAICT)،و اندیشکدهای زیرمجموعه وزارت صنعت و فناوری اطلاعات (MIIT) چین.
مقایسه چالشهای گزارش CAICT در سال ۲۰۲۲ با فهرست مشکلات توسعه شهرهای هوشمند که در سال ۲۰۱۶ توسط لی ویسن، سیاستگذار ارشد دولت مرکزی ارائه شده بود.
اسناد سیاستی کلیدی در حمایت از مدل DTC
برنامه پنجساله چهاردهم چین (۲۰۲۵–۲۰۲۱) بند ویژهای به شهرهای هوشمند اختصاص داده است. در این سند آمده است:
«ما از دیجیتالیسازی برای ارتقای توسعه شهری و روستایی و نوآوری در مدلهای حکمرانی استفاده خواهیم کرد و کارایی عملیاتی و قابلیت زندگی را به طور جامع بهبود خواهیم داد. ساخت شهرهای هوشمند جدید را در سطوح و دستهبندیهای مختلف ترویج خواهیم کرد؛ تاسیسات ادراک اینترنت اشیا (IoT) و سیستمهای ارتباطی را در برنامهریزی و ساخت یکپارچه زیرساختهای عمومی وارد خواهیم کرد و کاربردهای اینترنت اشیا و تحولات هوشمندسازی از جمله در تاسیسات عمومی شهری و ساختمانها را توسعه خواهیم داد. ما پلتفرم مدل اطلاعات شهری و پلتفرم خدمات مدیریت عملیاتی را بهبود خواهیم داد، یک سیستم منابع داده شهری خواهیم ساخت و ساخت «مغز داده شهری» را ارتقا خواهیم داد. ما ساخت شهرهای دوقلوی دیجیتال را بررسی خواهیم کرد. همچنین ساخت روستاهای دیجیتال را تسریع خواهیم کرد و یک سیستم خدمات اطلاعات جامع برای کشاورزی و مناطق روستایی ایجاد خواهیم کرد.»
ویژگیهای کلیدی ذکرشده برای تحقیق و توسعه در شهرهای هوشمند شامل:
– تاسیسات ادراک IoT
– کاربردهای IoT و تحولات هوشمندسازی
– پلتفرم مدل اطلاعات شهری
– پلتفرم خدمات مدیریت و عملیات
– سیستم منابع داده شهری
– مغز داده شهری
– شهرهای دوقلوی دیجیتال
گزارش سال ۲۰۲۲ CAICT روشن میکند که مدل DTC تمام این موارد را دربر میگیرد و بر آنها استوار است، نه اینکه هرکدام از این موارد را جداگانه در نظر بگیرد.
برنامه پنجساله چهاردهم برای اطلاعرسانی ملی
این سند سیاستی نیز به طور مشخص درباره شهرهای هوشمند و مفهوم DTC چنین هدایت میکند:
– ارتقای توسعه باکیفیت شهرهای هوشمند جدید
– توسعه یکپارچه خوشههای شهر هوشمند متناسب با شرایط محلی
– تمرکز بر حملونقل عمومی، لجستیک، خدمات درمانی، آموزش، مدیریت شهری، محیطزیست، صدور مجوز، نظارت بازار، امنیت عمومی، مدیریت بحران و حوزههای مشابه
– ارتقای سیستمهای داده شهری و مغز داده
– ایجاد مراکز هوشمند باز و بههم پیوسته
– تکمیل پلتفرمهای مدل اطلاعات شهری و پلتفرمهای مدیریت و خدمات
کاوش در ساخت شهرهای دوقلوی دیجیتال
این دو سند ملی چین که در مارس و دسامبر ۲۰۲۱ منتشر شدند خواستار کاوش در ساخت شهرهای دوقلوی دیجیتال (DTC) و شناسایی فناوری دوقلوسازی دیجیتال به عنوان یک «فناوری راهبردی پیشرفته» شدهاند. واضح است که برای حزب کمونیست چین مدرنسازی محیطهای شهری چین یکی از اولویتهای متعدد است. همچنین روشن است که حزب کمونیست چین به طور ویژه از بررسی مفهوم DTC و اجرای عملی آن حمایت میکند اما سؤال این است که این دقیقا چه معنایی دارد و اجرای آن تا چه حد امکانپذیر است؟
چشمانداز پیشرفتهای از شهرهای هوشمند: «شهرهای دوقلوی دیجیتال» آکادمی اطلاعات و ارتباطات چین
در آوریل ۲۰۲۲ آکادمی اطلاعات و ارتباطات چین (CAICT) گزارشی با عنوان «شهرهای دوقلوی دیجیتال: چارچوب و تجربههای جهانی» منتشر کرد. اگرچه CAICT مستقیما زیرمجموعه وزارت صنعت و فناوری اطلاعات چین (MIIT) است، این نهاد تصمیم گرفت گزارش را از طریق یک نهاد ثالث منتشر کند: مجمع جهانی اقتصاد، سازمان غیردولتی سوییسی که بیشتر به میزبانی نشست سالانه و دعوتی خود در داووس شناخته میشود. این تصمیم برای انتشار گزارش به زبان انگلیسی علاوه بر چینی، یک تغییر از رویکرد انتشار قبلی CAICT در زمینه توسعه شهرهای هوشمند محسوب میشود، از جمله گزارش مشترک دسامبر ۲۰۲۱ درباره DTCها.
گزارش سال ۲۰۲۱ که با همکاری انجمن استانداردهای ارتباطات چین و سازمان غیردولتی انجمن اینترنت چین نوشته شده بود نشان میداد که DTCها مفهومی در حال توسعه هستند، هم به دلیل پیشرفتهای نظری و هم به دلیل پیچیدگی فناوری مرتبط. تا زمان انتشار گزارش آوریل ۲۰۲۲ این وضعیت تا حد زیادی تغییر نکرده بود. محتوای اصلی گزارش شامل شرح دقیق مدل DTC برای شهرهای هوشمند است. در این چشمانداز کل یک شهر چینی به صورت دیجیتال از طریق یک مدل کامپیوتری یکپارچه مدیریت میشود که همه افراد، ساختمانها، وسایل نقلیه و اشیای روزمره شهر را در زمان واقعی نشان میدهد. بنابراین مدل DTC نیازمند این است که همه این عناصر «دوقلو» شوند؛ یعنی همه ساختمانها و جادهها نقشهبرداری شوند، موجودات متحرک (مانند افراد و وسایل نقلیه) به صورت زنده ردیابی شوند و تمام دستگاههای مجهز به اینترنت اشیا دادههای خود را به برنامه دوقلوی دیجیتال ارسال کنند. این حجم عظیم دادهها از میلیونها موجود به یک مرکز مدیریتی شهری باز میگردد که میلیونها دوقلوی دیجیتال را در یک برنامه کامپیوتری تجمیع میکند و DTC را برای مدیران حزب کمونیست چین نمایندگی میکند.
این ابزار مدیریتی و کنترلی شبیه بازیهای کامپیوتری SimCity یا The Sims است اما هر موجود نمایانگر یک فرد، وسیله نقلیه یا شیء واقعی در زمان واقعی است. براساس گزارش CAICT چنین شبیهسازی DTC دارای دقت کافی است تا نهتنها امکان مدیریت زمان واقعی را فراهم کند بلکه مدلسازی پیشبینیکننده و تعاملی سناریوهای فاجعه و رویدادهای فرضی را نیز ممکن سازد؛ یعنی مدیران میتوانند نظارت و کنترل زمان واقعی را متوقف کرده و سناریوهای «چه میشد اگر» را در دنیای دوقلوی دیجیتال با تغییر عواملی مانند ترافیک، ناآرامیهای مدنی یا بلایای طبیعی اجرا کنند. گزارش اهداف متعدد نظارت بر اطلاعات در زمان واقعی تقریبا در همه جنبههای شهر را تشریح میکند. بهبود خدمات و تسهیل توسعه، اهداف مهمی هستند و با سیاستهای چین از زمان اصلاحات و باز شدن اقتصاد در اواخر دهه ۱۹۷۰ همسو هستند اما این فناوری همچنین امکان نظارت دیجیتال مداوم بر وضعیت فیزیکی شهر در زمان واقعی را فراهم میکند و به دولت اجازه میدهد با حفظ نظم بر شهروندان و رابطه شهروند– دولت، کنترل خود را افزایش دهد.
وضعیت توسعه مدل شهر دوقلوی دیجیتال
چند مانع برای اجرای چشمانداز DTC وجود دارد:
– پیچیدگی مفهوم DTC: مدلسازی این همه موجود در زمان واقعی در یک برنامه کامپیوتری نیازمند آن است که هر موجود واقعی به شبکه اینترنت اشیا متصل باشد. این مستلزم آن است که اشیای روزمره با قابلیتهای اینترنت اشیا ساخته شوند که یعنی مفهوم DTC نمیتواند به صورت یک ابزار مدیریتی الحاقی در شهرهای موجود توسعه یابد زیرا نیازمند تلاشهای عظیمی مانند جایگزینی همه تلویزیونها و یخچالها با نمونههای هوشمند و نقشهبرداری دیجیتال از تمام ساختمانهای پیش از عصر دیجیتال است. مدل DTC بیشتر برای شهرهایی که از پایه ساخته میشوند مناسب است.
– قدرت پردازشی لازم: اجرای چنین برنامه پیچیدهای نیازمند خوشههای ابرکامپیوتری عظیم در هر شهر است که ممکن است با فناوری فعلی در دسترس نباشد. حتی اگر چنین قدرت پردازشی به صورت یکباره قابل دستیابی باشد، با جمعیت شهری حدود ۹۰۰ میلیون نفر، تقاضای کل برای یکپارچهسازی DTC بسیار زیاد است.
– سومین چالش، ایجاد چنین شبکه و پایگاه دادهای است که یک مساله عظیم امنیت سایبری را به همراه دارد: سطح حمله این شبکه بسیار وسیع و پیچیده خواهد بود و شهر در معرض خطر بزرگی از خرابکاری قرار میگیرد. اگر دشمنی به پایگاههای داده یا شبکههای آن نفوذ یا خرابکاری کند. به طور ساده، ردیابی و نظارت بر تمامی موجودیتها در یک شهر امکان دستیابی به سطوح بسیار پیشرفتهای از کنترل اداری و حکومتی را فراهم میکند اما همچنین تمام امنیت و حریم خصوصی شهر را در یک سبد قرار میدهد.
چشمانداز چین در مورد شهرهای هوشمند به نظر میرسد در نقطهای حساس قرار دارد. تا همین اواخر، چین بر جبران فاصله با استانداردهای زیرساخت اطلاعاتی که توسط کشورهای توسعهیافته تعیین شده بود تمرکز داشت. از دهه ۲۰۲۰ اندیشکدههای چینی چشماندازی برای نسل بعدی شهرهای هوشمند (DTCها) توسعه دادهاند اما چین فاقد توانمندیهای تکنولوژیکی و سیستمی برای پیادهسازی یا صادرات این مدل است. با این حال چه در داخل کشور و چه در خاورمیانه چین در حال پیشروی در توسعه شهرهای هوشمند با استفاده از فناوری موجود است.
چین و شهرهای هوشمند در خاورمیانه
خاورمیانه مکانی است که چین قصد دارد برنامههای خود برای شهرهای هوشمند را در آن پیش ببرد. این موضوع به ویژه در چارچوب توافق عادیسازی ۲۰۲۳ بین عربستانسعودی و ایران که توسط چین میانجیگری شد، اهمیت دارد. پس از شبکههای ریلی، شهرهای هوشمند به عنوان عنصر کلیدی در توسعه شبکههای یکپارچه منطقهای و «تقویت توسعه صنعتی، ایجاد شغل کافی و کاهش سایر ریسکها» معرفی شدهاند. برای درک دقیقتر مشارکت چین در شهرهای هوشمند خاورمیانه، ما از پایگاه دادهای استفاده کردیم که توسط موسسه سیاستگذاری استراتژیک استرالیا به عنوان بخشی از پروژه «نقشهبرداری از غولهای فناوری چین» ایجاد شده بود. این پایگاه داده قرار است یک سند زنده باشد، اگرچه آخرین بهروزرسانی عمده آن در ژوئن ۲۰۲۱ انجام شد. با این حال با توجه به زمان طولانی اجرای پروژههای شهر هوشمند دادهها به نظر میرسد الگوهای کلی در خاورمیانه را به خوبی نشان دهند. ما مشاهدات خود را از دادههایی استخراج کردیم که موضوع اصلی، ثانویه یا ثالث آنها شهرهای هوشمند بود یا دستهبندی حضور خارجی (ذکر شده به عنوان «نوع زیرساخت» و «نوع زیرساخت ثانویه») به عنوان «شهر هوشمند- پروژه امنیت عمومی» ثبت شده بود. براساس این معیارها بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱، ۳۶پروژه شهر هوشمند با مشارکت چین در خاورمیانه وجود داشته است. اولین پروژه ثبت شده، پروژهای توسط شرکت مخابراتی چینی هوآوی در ینبو، عربستانسعودی بود که نهتنها بر زیرساختهای شهر هوشمند بلکه بر زیرساختهای نظارتی نیز تمرکز داشت. از یک پروژه در ۲۰۱۴، چهار پروژه در ۲۰۱۶ آغاز شد، سال بعد از اعلام «راه ابریشم دیجیتال». سپس هفت پروژه جدید در هر یک از سالهای ۲۰۱۷، ۲۰۱۸، ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ آغاز شد و تنها یک پروژه در ۲۰۲۱ ثبت شده است (شاید به دلیل تعطیلیهای مرتبط با پاندمی کووید-۱۹ یا شاید به دلیل بهروزرسانی نشدن پایگاه داده). از میان این ۳۶ پروژه، ۱۳پروژه به عنوان مرتبط با نظارت ثبت شدهاند، چه به عنوان موضوع و چه به عنوان زیرساخت. هفت پروژه شامل هوش مصنوعی به عنوان موضوع همکاری هستند و شش پروژه دیگر شامل آزمایشگاه تحقیق و توسعه، مشارکت تحقیقاتی یا آموزش میشوند.
شرکتها
از میان تمام غولهای فناوری چینی که در پروژههای شهر هوشمند در خاورمیانه مشارکت دارند، هواوی بدون شک برجستهترین است و در ۲۸پروژه از ۳۶پروژه دخیل بوده است. هواوی شرکت پیشروی چین در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات است که در سراسر جهان فعالیت دارد، نقش برجستهای در استقرار زیرساختهای مخابراتی نسل ۵ ایفا میکند و سابقه قوی در نوآوری دارد. برای مثال تا سال ۲۰۲۲ هواوی شش سال پیاپی بیشترین درخواستهای ثبت اختراع تحت پیمان همکاری ثبت اختراع را داشته است. این پیمان مسیر قانونی برای درخواست ثبت اختراع در چندین کشور فراهم میکند. با این حال هواوی روی دیگری هم دارد. دولتهای غربی به طور گسترده شرکت را متهم میکنند که با سازمانهای اطلاعاتی چین در زمینه نظارت الکترونیکی و استخراج دادهها همکاری میکند. همچنین این شرکت به سرقت مالکیت فکری و رفتارهای غیراخلاقی، از جمله کلاهبرداری و فریب متهم شده است. در سال ۲۰۲۱ مدیر مالی هواوی، منگ وانژو، وارد توافق «تعویق پیگرد قانونی» با وزارت دادگستری ایالات متحده شد، به اتهام «توطئه برای ارتکاب کلاهبرداری بانکی و توطئه برای ارتکاب کلاهبرداری الکترونیکی، کلاهبرداری بانکی و کلاهبرداری الکترونیکی.» طبق مفاد این توافق او با بیانیهای از واقعیتها موافقت کرد که جزئیات اظهارات نادرست او را تشریح میکرد.
این امر باعث شده است که چندین کشور از جمله استرالیا، کانادا، نیوزیلند، بریتانیا و ایالات متحده هواوی را به طور کامل یا جزئی از سیستمهای نسل۵ خود محروم کنند. در ژوئن ۲۰۲۳ کمیسیون اروپا اعلام کرد که ۲۷عضو اتحادیه اروپا در منع هواوی و غول مخابراتی چینی دیگر ZTE، از سیستمهای نسل ۵ خود موجه هستند و آنها را به انجام این کار تشویق کرد. تا آن تاریخ، ۱۰کشور از ۲۷عضو اتحادیه به نحوی هواوی را محدود کرده بودند.
مشارکت هواوی همچنین توانایی برخی پروژهها برای تعامل با ایالات متحده را محدود کرده است. هواوی OpenLabsهایی در خاورمیانه تاسیس کرده است تا بتواند با شرکای صنعتی همکاری کند و «تحول دیجیتال را ممکن سازد، در حالی که توسعه اکوسیستم صنعتی را ترویج میدهد.» سه OpenLab در خاورمیانه در پایگاه داده موجود است: یکی در دوبی، یکی در استانبول و یکی در قاهره. هر سه همچنین در فهرست نهادهای وزارت بازرگانی ایالات متحده با «پیشفرض رد» برای مجوزهای صادرات قرار دارند، به این معنا که آنها به مجموعهای از فناوریهای آمریکایی دسترسی ندارند. فناوریهایی که محدود شدهاند معمولا فناوریهای دو منظوره هستند، یعنی هم کاربرد نظامی و هم کاربرد غیرنظامی دارند اما اقلام تحت کنترل به فناوریهای دو منظوره محدود نمیشوند.
علاوه بر هواوی، چندین شرکت چینی دیگر نیز در پروژههای شهر هوشمند در خاورمیانه مشارکت دارند. سه شرکت که هر کدام در دو پروژه مشارکت داشتهاند شامل شرکت مخابراتی موبایل چین، علیبابا که روی پروژههای مرتبط با هوش مصنوعی کار میکند و سازنده پهپاد DJI هستند. دو شرکت که هر کدام در یک پروژه بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱ مشارکت داشتهاند عبارتند از شرکت دولتیChina Electronics Technology Group Corporation CETC که یکی از زیرمجموعههای آن تولیدکننده دوربینهای نظارتی Hikvision است و شرکت نرمافزاری هوش مصنوعی SenseTime.
کشورها و شهرها
با بازتابی از رتبهبندی شهرهای هوشمند منتشر شده توسطIMD، کشورهای غالب برای پروژههای شهر هوشمند با مشارکت چین در خاورمیانه امارات متحده عربی (با ۱۱پروژه) و عربستانسعودی (با ۷پروژه) هستند. در واقع ۲۳پروژه از ۳۶پروژه در کشورهای ثروتمند شورای همکاری خلیجفارس (که به عنوان شورای همکاری خلیجفارس نیز شناخته میشود) قرار دارند: بحرین (یک پروژه)، کویت (یک پروژه)، عمان (دو پروژه)، قطر (یک پروژه)، عربستانسعودی و امارات متحده عربی خارج از شورای همکاری خلیجفارس ترکیه که کشوری نسبتا ثروتمند برای منطقه است، بیشترین تعداد پروژهها را دارد: پنج پروژه. بقیه پروژهها در سراسر منطقه پراکندهاند: دو پروژه در الجزایر و مصر و هر کدام یک پروژه در عراق، ایران، مراکش و تونس.پروژههای متعددی را میتوان براساس شهر شناسایی کرد. با رعایت الگوهای فوق، دوبی شهری است که با هشت پروژه بیشترین پروژههای شهر هوشمند با مشارکت چین در آن شناسایی شده است،. دو شهر دیگر نیز بیش از یک پروژه دارند- استانبول با سه پروژه و ابوظبی با دو پروژه.
رویکرد ایالات متحده به شهرهای هوشمند در خاورمیانه
مانند سایر مناطق خاورمیانه نیز به توسعه شهرهای هوشمند پرداخته است. اگرچه شهرهای هوشمند عمدتا در کشورهای ثروتمند متمرکز هستند، کاهش احتمالی هزینههای فناوری و افزایش تجربه در توسعه شهرهای هوشمند میتواند موجب گسترش آنها در سراسر منطقه شود. فروشندگان شهرهای هوشمند از سراسر جهان در چهار لایه توسعه شهر هوشمند فعالیت میکنند: حسگرها، انتقال، مدیریت دادهها و کاربردها. در میان این شرکتها، شرکتهای چینی (به ویژه هواوی) در توسعه سیستمهای مخابراتی- لایه انتقال- فعال هستند، همانطور که انتظار میرود، با توجه به سطح فناوری، مزیت رقابتی هزینهای این شرکتها و استراتژی جهانیسازی کلی چین .ارزش مشارکت برای یک کشور این است که فناوری پیشرفته را با قیمتی که آن کشور جذاب میداند دریافت میکند. چالش این است که براساس آنچه میتوان از یافتهها و اقدامات بسیاری از کشورهای غربی مشاهده کرد، کشورهای خاورمیانه با ریسک فعالیتهای اطلاعاتی و خارجسازی دادهها مواجه هستند. این موضوع به ویژه در مورد هواوی صدق میکند زیرا زیرساخت مخابراتی هواوی است که دادههای جمعآوریشده توسط حسگرهای شهر هوشمند از طریق آن منتقل میشوند.با توجه به رابطه نزدیک ایالات متحده و کشورهای خاورمیانه و اهمیت استراتژیک منطقه، این توسعه شهرهای هوشمند پیامدهای سیاستی برای ایالات متحده و متحدانش دارد.
مخاطرات برای شرکای خاورمیانهای ایالات متحده
ایالات متحده همچنان تامینکننده اصلی امنیت برای بسیاری از کشورهای خاورمیانه است. این کشور همچنین تلاشهای قابل توجهی کرده است تا نزدیکترین متحدان خود را از استفاده از زیرساخت هواوی در توسعه شبکه نسل ۵ منصرف کند، با تاکید بر تهدید امنیتی و هشدار اینکه همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی میتواند محدود شود. اگرچه ایالات متحده در کاهش استفاده از هواوی در خاورمیانه موفق نبوده است اما توانسته به این کشورها منتقل کند که استفاده از زیرساخت چینی میتواند همکاریهای امنیتی را محدود کند. در یک جلسه پرسش و پاسخ در جریان ارائهای در «گفتوگوی منامه» ۲۰۲۲ در موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک در بحرین کالین کال، معاون وقت وزیر دفاع آمریکا در امور سیاست دیدگاههای ایالات متحده نسبت به همکاری سایر کشورها با چین را چنین بیان کرد:«آیا کشورها میتوانند با انواع و اقسام دیگر کشورها روابط داشته باشند؟ البته. «او ادامه داد:
«استراتژی دفاع ملی ما چین را به عنوان چالشی تعیینکننده تعریف میکند. ایالات متحده روابط زیادی با چین دارد. اقتصاد ما به شدت با چین درهم تنیده است. سیاست ما این نیست که کشورها مجبور به انتخاب شوند. این جنگ سرد جدیدی نیست که یا راه ماست یا هیچ راهی نیست.» سپس او بر همکاری امنیتی تمرکز کرد: «یک متغیر دیگر وجود دارد و اینجاست که انتخاب در راستای منافع ملی ماست. در یک نقطه مشخص، اگر نزدیکترین متحدان و شرکای ما در زمینه امنیت با چین بیش از حد همکاری کنند، این برای ما ایجاد ریسکهای امنیتی خواهد کرد. برای ما امن نخواهد بود که به همان اندازه یا گستردگی شریک باشیم.» برای سیاستگذاران خاورمیانه، پیامدها واضح است: اگر آنها ارزش رابطه امنیتی خود با ایالات متحده را میدانند باید اطمینان حاصل کنند که هر زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات یا شهر هوشمند که نصب میکنند مطابق استانداردهای ایالات متحده باشد تا خطری برای نیروها یا امنیت ایالات متحده ایجاد نکند. این ممکن است به معنای ایجاد شبکههای جداگانه باشد، اگر ممکن باشد یا در برخی موارد ممکن است به معنای عدم استفاده از زیرساخت چینی باشد یا میتواند به معنای استفاده از زیرساخت چینی و پذیرفتن سطح پایینتر حمایت امنیتی از سوی ایالات متحده باشد.
پیامدهای سیاستی برای ایالات متحده و متحدانش
اگرچه کشورهای خاورمیانه ممکن است با انتخاب بین تامینکنندگان فناوری ترجیحی و امنیت مواجه شوند، ایالات متحده نیز با گزینههایی روبهرو است. دولت ایالات متحده مایل است که تامینکنندگان آمریکایی و غربی به طور کلی در بازار موفق شوند. با این حال ایالات متحده سیستمی ندارد که بتواند به طور مستقیم با یارانهها و حمایتهای دولتی چین رقابت کند. با این حال ایالات متحده ابزارهایی برای رقابت در این بازار دارد. میتواند حمایت مالی محدود یا کاهش ریسک ارائه دهد، مانند حمایت از طریق «شرکت مالی بینالمللی توسعهای ایالات متحده». تامینکنندگان آمریکایی و غربی همچنین میتوانند کیفیت و امنیت ارائه دهند و حتی در برخی از چهار لایه فناوری شهری هوشمند رقابتی باشند، حتی اگر در همه لایهها نتوانند رقابت کنند. حتی جایی که محصولات غربی قادر به رقابت مستقیم نباشند، کشورهای غربی میتوانند پشتیبانی فنی ارائه دهند، از جمله در انتخاب تامینکننده، نظارت بر قراردادها و اطمینان از اینکه تصمیمات فناوری در بهترین منافع کشور میزبان اتخاذ میشوند و بدون فساد یا تاثیر عوامل غیرتجاری هستند. اگر توسعه شهرهای هوشمند موفقیتآمیز باشد، فرصتهای ثانویه و ثالثیهای ایجاد میشود که ممکن است از خود پروژه اولیه سودآورتر باشند. این فرصتها میتواند شامل خدمات بهداشتی، فناوریهای محیطزیستی، خدمات آموزشی برای جمعیت جوان یا حتی افزایش فرصتهای تجاری باشد، اگر پروژه شهر هوشمند تاثیر مثبتی بر فعالیت اقتصادی داشته باشد .در نهایت، فراتر از این مشوقهای مثبت، مشوق منفی نیز وجود دارد: ایالات متحده میتواند خطوط قرمز مشخصی برای همکاری امنیتی تعیین کند و به طور جدی به آن پایبند باشد.