نقد و نسیه قیمت بنزین
خانم فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت اخیرا در مصاحبهای اعلام کرده است که مردم مطمئن باشند منابع مالی حاصل از افزایش قیمت بنزین ۱۰۰درصد صرف معیشت مردم خواهد شد. مصرف کنونی بنزین در حال حاضر حدودا ۱۳۰میلیون لیتر در روز است و اگر مصارفی مانند بنزین سوپر برای لوکسسواران (که تعیین قیمت برای آن از طریق بورس کالا انجام خواهد شد) و مانند آن را از مجموع مصرف بنزین کم کنیم و این عدد را با اغماض حدود ۱۲۰میلیون لیتر در روز در نظر بگیریم، افزایش قیمت بنزین مشمول بخشی از سوخت مصرفی خواهد شد که خارج از سهمیه اول و دوم باشد. درآمد دولت حاصل از افزایش ۲هزار تومانی در قیمت بنزین معمولی یعنی درآمد مازاد دولت ناشی از مابهالتفاوت قیمت بنزین ۳هزار تومانی و بنزین ۵هزار تومانی خارج از سهمیه معمولی خودروها به گفته ایشان، صرف معیشت مردم خواهد شد. نکته اساسی در اینجا آن است که دولت باید در این زمینه روشنگری لازم را داشته باشد که اگر قرار است این افزایش قیمت صرف معیشت مردم شود، سازوکار این امر به چه صورت خواهد بود. به عبارت دیگر، دولت دارد به صورت نقد، قیمت بنزین را افزایش میدهد ولی به صورت نسیه، قول اختصاص منابع حاصله به معیشت مردم را میدهد. این گفته سخنگوی دولت همچون گذشته حاوی ابهامات و تعارضاتی است که شفافیت تصمیم دولت را زیر سوال میبرد. مردم هنوز تجربه هدفمندی یارانهها در دولتهای پیشین را به یاد دارند بهطوریکه در جامعه هدرمندی یارانهها نامیده شده است؛ طرحی بدون هدف مشخص و بدون سازوکار معین که به صورت نقد، هزینه انواع انرژی را بهشکل گستردهای افزایش داد و قرار بود منابع حاصل از این طرح صرف پرداخت یارانه به اقشاری شود که از طرح هدفمندی یارانهها آسیب میدیدند. آنچه از این طرح به جا ماند تشکیل سازمانی عریض و طویل به نام سازمان هدفمندی یارانهها در سال۱۳۸۹ براساس قانون هدفمندی یارانهها بود که خود هزینههای مالی و مدیریتی سنگینی بر دولت و جامعه تحمیل کرد. این سازمان و دولت هرگز نتوانستند الگویی منطقی و عملیاتی برای «هدفمند بودن» یارانهها ارائه کنند و درواقع افزایش هزینه انرژی به صورت نقد و وعده هدفمندی به صورت نسیه به مردم را همراه داشت. آنچه خانم مهاجرانی در صحبتهای خود گفتهاند نیز از همین جنس است یعنی عمل نقد برای افزایش قیمت بنزین و وعده نسیه برای صرف منابع حاصل از این افزایش قیمت در راستای بهبود معیشت مردم. در اینجا چند سوال پیش میآید که ایشان باید به عنوان سخنگوی دولت پاسخ دهند:
۱- اگر قرار است منابع حاصل از افزایش قیمت بنزین صرف معیشت مردم شود، این هزینهکرد براساس چه الگویی خواهد بود تا باعث هدرمندی این منابع نیز مانند منابع هدفمندی یارانهها نشود و آیا اصولا طرحی در این زمینه تدوین شده است یا خیر زیرا هزینهکرد منابع حاصل از افزایش قیمت بنزین بدون دارا بودن الگوی مشخص و هدفمند مانند حرکت در جاده تاریک بدون نقشه راه است.
۲- گروههای هدف در این طرح کدامیک از دهکهای درآمدی یا هر نوع طبقهبندی دیگر از مردم برای تامین معیشت آنها از محل این منابع است؟
۳- در صورت عدم دارا بودن الگوی مشخص، منابع حاصله به چه ترتیب و در چه حسابی نگهداری میشود تا پس از مشخص شدن الگوی مربوطه برای معیشت مردم هزینه شود زیرا به گفته سخنگوی دولت، حتی یک ریال نیز از این منابع در محل دیگری هزینه نخواهد شد و در نتیجه تا زمان تدوین یک الگوی موثر و مصوب در این زمینه، منابع حاصله باید در حسابی مشخص بدون برداشت واریز شود که باید دید در این زمینه تدابیری اندیشیده شده است یا خیر.
۴- رابطه افزایش قیمت بنزین و هزینهکرد آن در راستای معیشت مردم چیست و به عبارت دیگر چرا باید بخشی از جامعه(که طبیعتا خود نیز ممکن است مشمول گروههای هدف در این طرح باشند) افزایش هزینهای را متحمل تا بخش دیگری از جامعه از منابع حاصله بهرهمند شوند زیرا طبیعتا نمیتوان گفت کسانی که از سهمیه بنزین آزاد استفاده میکنند، لزوما جزو اقشار توانمند یا در دهکهای بالای درآمدی هستند. این همپوشانی گروههای مبدا و مقصد(یعنی گروهی که بار افزایش قیمت بنزین را متحمل میشوند و گروهی که از منابع حاصله بهرهمند میشوند) چگونه حل خواهد شد؟
۵- با توجه به اینکه افزایش قیمت بنزین امری کوتاهمدت نبوده و به صورت مستمر در سالجاری و سالهای آتی نیز ادامه خواهد داشت و ماههای کنونی، زمان تدوین لایحه بودجه سال۱۴۰۵ است، منابع حاصل از افزایش قیمت بنزین در لایحه بودجه سال آتی چگونه لحاظ شده و دولت چه برنامهای برای این منابع در ردیفهای درآمدی و هزینهای بودجه در نظر گرفته است. اگر چنین بیان شود که این امر هنوز در لایحه بودجه۱۴۰۵ دیده نشده باید پیشنهاد مشخصی به لایحه افزوده تا مدیریت این منابع در آن در نظر گرفته شود و اگر هماکنون این امر در لایحه بودجه۱۴۰۵ لحاظ شده است باید دولت به الگویی که فوقا به آن اشاره شد رسیده باشد یعنی تدوین الگوی هدفمندی هزینهکرد منابع حاصله به اتمام رسیده و مدیریت درآمدی و هزینهای این وجوه در لایحه آمده باشد درحالیکه هنوز دولت این الگو را معرفی نکرده و اختصاص منابع حاصل از افزایش قیمت بنزین به معیشت مردم صرفا بیان یک آرزو از زبان سخنگوی دولت خواهد بود در حالی که مردم باید نقدا هزینههای این آرزو را بپردازند تا زمانی که این آرزو به برنامه تبدیل شود که بهنظر میرسد چنین برنامهای هنوز به مراحل لازم و عملیاتی نرسیده است.
۶- اگر چند روز باقیمانده از ماه جاری را نادیده بگیریم، دولت باید الگوی درآمد- هزینه (یا هر الگوی دیگر برای هزینهکرد این منابع) را برای سه ماه آتی تا پایان سال عملیاتی کند یعنی همان بیان سخنگوی دولت مبنیبر اختصاص منابع حاصل از افزایش قیمت بنزین به معیشت مردم و از آنجا که هرگونه تغییر در بودجه سنواتی براساس اصول پنجاهودوم و پنجاهوسوم قانوناساسی جمهوری اسلامی ایران باید ترتیبات قانونی لازمه را طی کند، نحوه اختصاص منابع حاصل از افزایش قیمت بنزین به معیشت مردم باید در قالب اصلاحیه یا متمم بودجه سالجاری به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.
۷- دولت باید مشخص و اعلام کند که پیشبینی میزان مصرف بنزین مازاد بر سهمیه و درنتیجه میزان منابع حاصل از افزایش قیمت بنزین چقدر است و در واقع درآمد حاصل از افزایش قیمت بنزین با توجه به مصرف بنزین سهمیهای اول و دوم و در نهایت توسل به بنزین آزاد توسط مصرفکنندگان چقدر خواهد بود. این پیشبینی میتواند بهصورت ماهانه، هفتگی و حتی روزانه باشد و نقاط اوج مصرف یا افت مصرف نیز در این زمینه تعیینکننده است. جدا از اینکه الگوی اختصاص منابع حاصله برای معیشت مردم چیست و این منابع چگونه توزیع میشود، میزان منابع به صورت مطلق و مجزا نیز از اهمیت لازم برخوردار است.
اینگونه سوالات و ابهامات نمونهای از چالشهای فراروی دولت در زمینه افزایش قیمت بنزین است و اگر سخنگوی دولت قول اختصاص منابع حاصل از این امر به معیشت مردم را نداده بود، شاید دست دولت برای طراحی الگوهای متفاوت مانند اختصاص بخشی از وجوه به زنجیره تولید و زنجیره ارزش تولید سوخت پاک، بهبود عملکرد خودروهای داخلی در زمینه آلایندگی نامناسب خودروها در شرایط فعلی و حتی اختصاص بخشی از وجوه به صورت درآمد- هزینه به بخش درمان برای جبران زیان حاصل از آلایندگی خودروها و اثر آن بر سلامت مردم بازتر میبود ولی وعده سخنگوی دولت در شرایط فعلی بسیار ناپخته و غیرکارشناسی است (مانند سوالات و ابهامات فوق و حتی این ابهام که اصولا تعریف معیشت برای بیان اختصاص وجوه به معیشت مردم چیست) و لازم است دولت در این زمینه شفافسازی لازم را انجام دهد چراکه در غیر این صورت باز هم موضوع افزایش قیمتها به صورت نقد و وعدههای بدون برنامه دولت به شکل نسیه همانند موضوع هدفمندی یارانهها به ذهن کارشناسان و مردم متبادر خواهد شد و عدم هماهنگی عمل نقد (افزایش قیمت بنزین) و وعده نسیه (اختصاص منابع حاصله به معیشت مردم)، ابهامات فراوانی را ایجاد خواهد کرد.
محمدرضا سعدی، مدیر مسوول روزنامه جهان صنعت
