نفت هم به ناترازیها پیوست
جهانصنعت- کاهش ۵/۸دلاری قیمت نفت صادراتی و صادرات برق، این روایت هولناک از وضعیت ناتراز بخش انرژی کشور به روایت مرکز آمار بوده که بهتازگی منتشر شده است؛ روایتی که تصویری نگرانکننده از کمبود گاز، کاهش صادرات برق و افت درآمدهای نفتی را در اقتصاد کشور ترسیم میکند و بیانگر اثرات وخیم این ناترازیها بر تن رنجور اقتصاد ایران است.
این گزارش رد واضحی از هشدارهایی است که کارشناسان انرژی در سالهای گذشته بارها اعلام کردند اما مورد توجه قرار نگرفت و حالا اعداد بیپرده همان بحرانهایی را نشان میدهند که بارها به تعویق افتاده بود و امروز بیش از هر زمان دیگری خود را بر اقتصاد و صنایع و زیرمجموعه نفت و نیرو تحمیل میکند.
در بخش گاز، آمار تازه نشان میدهد که تولید گاز سبک در سهماهه نخست سال نسبتبه زمستان گذشته کاهش چشمگیری داشته است. این افت همزمان با کاهش مصرف اتفاق افتاده؛ کاهش مصرفی که نه ناشی از بهینهسازی و اصلاح الگوی مصرف بلکه نتیجه اجبار ناشی از محدودیتهای تولید و شبکه است. بخش تولید در فصل سرد معمولا به بالاترین حد خود میرسد اما حالا فاصله میان زمستان و بهار از نظر حجم تولید آنقدر زیاد است که نشانهای جدی از ناپایداری شبکه و کمبود ظرفیت برداشت تلقی میشود. این مساله بهگفته بسیاری از متخصصان، از سالها پیش قابل پیشبینی بود.
هاشم اورعی، استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف در گفتوگوهای متعدد درباره همین پدیده هشدار داده بود. او معتقد است: کاهش همزمان تولید و مصرف پیام روشنی دارد؛ پیامی که از «فشار ساختاری بر صنعت گاز» حکایت میکند. از نگاه او، وقتی تولید در فصل گرم نسبتبه زمستان چنین فاصلهای پیدا میکند یعنی شبکه انتقال و تامین سوخت نیروگاهها بهاندازه کافی تجهیز نشده و نه افزایش مصرف خانگی در زمستان قابل پوشش است و نه نیاز نیروگاهها و صنایع در دوره گرم سال. به باور اورعی، این وضعیت صرفا نشاندهنده یک مشکل مقطعی نیست بلکه تداوم روندی است که سالها بهدلیل نبود سرمایهگذاری، فرسودگی خطوط انتقال و فاصله گرفتن از توسعه میادین جدید ایجاد شده است.
پس از گاز، نفت هم ناتراز شد!
آثار ناترازی انرژی از برق گرفته تا گاز اقتصاد ایران را در چهارسال گذشته گرفتار کرده است. گاز و برق بیش از همه صنایع را برای تامین انرژی گرفتار کرده اما ناترازیها فقط این دو بخش را گرفتار نکرده است. کاهش تولید گاز هم طی سالهای گذشته تاثیر خود را در عملکرد صنایع زیرمجموعه وزارت نفت و نیرو بر جای گذاشته است. نیروگاهها به دلیل نرسیدن گاز در برخی روزهای سال ناگزیرند به سوخت مایع روی بیاورند؛ سوختی که نهتنها آلایندگی بیشتری دارد بلکه هزینه نگهداری و تعمیرات نیروگاهها را افزایش میدهد.
از سوی دیگر صنایع انرژیبر مانند فولاد، سیمان و پتروشیمی در ماههایی از سال با محدودیتهای سنگین مواجه میشوند. این واحدها که برای حفظ تولید نیاز به جریان پایدار انرژی دارند، در دورههای ناترازی با افت ظرفیت تولید و افزایش قیمت تمامشده روبهرو میشوند. این مساله بهگفته کارشناسان، رقابتپذیری محصولات ایرانی در بازارهای جهانی را تهدید میکند.
در کنار بحران گاز، آمارهای مربوط به نفت هم تصویری از فشار مضاعف بر اقتصاد انرژی نشان میدهد. قیمت نفت سبد اوپک در سهماهه نخست سالجاری کاهش محسوسی داشته است. افت قیمت در شرایطی رخ داده که درآمدهای نفتی ایران بهدلیل محدودیتهای صادراتی در وضعیت شکنندهای قرار دارد. وقتی قیمت جهانی کاهش مییابد، اثر آن مستقیم بر بودجه و توان سرمایهگذاری صنعت نفت ظاهر میشود.
حمیدرضا صالحی، کارشناس انرژی و عضو اتاق بازرگانی، کاهش اخیر قیمت نفت را یک زنگ خطر جدی میداند. او تاکید میکند که درآمدهای نفتی تنها برای مصرف جاری دولت هزینه نمیشود بلکه نقش اصلی را در توسعه میادین، تامین تجهیزات، نگهداری خطوط انتقال و کنترل افت طبیعی مخازن دارد. وقتی درآمدهای نفتی کاهش یابد، نخستین بخشهایی که از بودجه محروم میشوند همین بخشهای توسعهای هستند یعنی همان بخشهایی که آینده تولید نفت کشور را تضمین میکنند.
صالحی براین باور است که افت قیمت نفت، در کنار روند کاهنده صادرات برق و مشکلات موجود در بخش گاز نشان میدهد که اقتصاد انرژی ایران در حال ورود به مرحلهای از ناترازی چندلایه است. این ناترازی نهفقط در مصرف و تولید گاز بلکه در ظرفیت تولید برق، میزان صادرات و حتی توان اقتصادی شرکتهای بزرگ نفتی و نیروگاهی بروز کرده است. او میگوید: وقتی درآمدهای پایدار کاهش یابد، نگهداری از تاسیسات و زیرساختها دشوارتر و این امر به افزایش خاموشی، فرسایش تجهیزات و اختلال در عملکرد شبکه منجر میشود.
برق، معضلی برای همه فصول
هرچند صنایع بزرگ هم از قطعیهای پیاپی برق در تابستان و گاز در زمستان در چهارسال گذشته مصون نماندند اما بیشترین آثار متوجه صنایع کوچک شد. برخی گزارشها نشان میدهد که بخش صنعت بهویژه در تابستان، از ناترازی برق بیش از سایر بخشها آسیب دیده است.
برآوردها نشان میدهد که در تابستان۱۴۰۳، عدمالنفع صنایع مستقر در شهرکها و نواحی صنعتی به حدود ۹هزار و ۲۰۰میلیارد تومان گزارش شده است. در تابستان۱۴۰۳ هم قطعی برق صنایع منجر به کاهش تولید صنعتی شده و برخی گزارشها از خسارت معادل
۴ تا ۵میلیارد دلاری به تولید ناخالص داخلی بهدلیل اختلال در تولید بخش صنعت خبر دادهاند. طبق گفتههای احمد مهدوی ابهری، رییس انجمن کارفرمایی صنایع پتروشیمی، تاثیر قطعی برق بر صنعت پتروشیمی رقمی در حدود ۱۰ تا ۱۵درصد بوده است.
بخش برق شاید شفافترین نشانههای ناترازی را در گزارش مرکز آمار نشان میدهد. صادرات برق کشور در بهار امسال تقریبا به نصف رسیده است. این افت بیسابقه در صادرات در حالی رخ داده که واردات برق نسبتبه فصل گذشته افزایش یافته است.
این یعنی شبکه داخلی برق نتوانسته تراز خود را حفظ کند و برای تامین نیاز حتی در شرایطی که مصرف خانگی هنوز در اوج تابستان قرار ندارد، مجبور به واردات شده است. کاهش صادرات و افزایش واردات پیام مشخصی دارد: شبکه داخلی دچار کمبود تولید است و ظرفیت نیروگاهها یا کافی نیست یا بهدلیل کمبود سوخت نمیتوانند با تمام توان کار کنند.
آرش نجفی، رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، این آمارها را نشانهای از فشار روزافزون بر شبکه برق میداند.
او معتقد است کاهش صادرات برق تنها یک پیام ساده ندارد بلکه درواقع به معنای کاهش درآمد ارزی، از دست دادن بازارهای منطقه و افزایش هزینههای داخلی است. بهگفته او، وقتی کشوری در شرایط عادی نیز ناچار به واردات برق میشود، توان چانهزنی خود را در بازارهای صادراتی از دست میدهد و شریکهای تجاری منطقهای دیگر نمیتوانند روی پایداری شبکه آن حساب کنند.
نجفی پیشتر هشدار داده بود که فاصله میان ظرفیت نصبشده نیروگاهها و ظرفیت عملی تولید در حال افزایش است زیرا بسیاری از نیروگاهها بهدلیل فرسودگی و نرسیدن سوخت کافی نمیتوانند در ساعات اوج تقاضا با بیشترین ظرفیت فعال باشند.
کاهش صادرات برق همچنین به طور مستقیم بر صنایع اثر میگذارد. در سالهایی که شبکه برق با کمبود مواجه میشود، صنایع بزرگ با کاهش برق تخصیصی یا قطعهای مکرر روبهرو میشوند.
این موضوع موجب کاهش تولید، افزایش هزینههای تعمیرات، تاخیر در تحویل سفارشها و در برخی موارد از دست رفتن بازارهای صادراتی میشود. برای صنایعی مثل فولاد یا سیمان، هر ساعت توقف تولید معادل چندین برابر هزینه انرژی روزانه آنهاست. ناپایداری شبکه برق بهخصوص در دورههای گرم سال، به مانعی مداوم برای تولید صنعتی تبدیل شده و چشمانداز آن در صورت ادامه ناترازی روشن نیست.
کارشناسان در گفتوگو با «جهان صنعت» در واکنش به این گزارش تاکید میکنند که آنچه مرکز آمار ارایه کرده، تصویری عریان از اقتصاد انرژی ایران بوده که در آن تراز میان تولید و مصرف بهنفع مصرف در حال تغییر است. این تغییر در شرایطی رخ میدهد که زیرساختهای تولید و انتقال انرژی بهدلیل کمبود سرمایهگذاری سالهاست از توسعه عقب ماندهاند.
صنایع زیرمجموعه وزارت نفت و نیرو که ستون فقرات اقتصاد کشور را تشکیل میدهند، با فشار فزایندهای مواجه شدهاند. کاهش درآمدهای نفتی، کمبود گاز، ناپایداری شبکه برق و فرسودگی تجهیزات، مجموعهای از چالشهایی هستند که مستقیما بر رشد اقتصادی و توان تولید کشور اثر میگذارند.
در کنار اثرات مستقیم بر صنایع بزرگ، این ناترازی پیامدهایی در سطوح کلانتر نیز دارد. افزایش هزینه تولید انرژی، رشد قیمت تمامشده محصولات، کاهش ظرفیت صادرات، از دست رفتن بازارهای منطقه و افزایش وابستگی به واردات انرژی تنها بخشی از تاثیراتی است که کارشناسان درباره آن هشدار میدهند. بهگفته آنها، اگر این روند ادامه یابد اقتصاد کشور با هزینههایی روبهرو میشود که جبران آن بهسادگی ممکن نخواهد بود.
