نفت روی مین

جهان صنعت– با شدت گرفتن تنشهای نظامی میان ایران و رژیم صهیونیستی، چشمانداز بازار جهانی نفت دچار تلاطم شده است. حملات اسرائیل به تاسیسات راهبردی ایران و پاسخ متقابل تهران ازجمله با حملات پهپادی، بازار انرژی را وارد فاز جدیدی از بیثباتی کرده است. در پی این تحولات، قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش چشمگیری یافت. نفت برنت به حدود ۷۵دلار در هر بشکه رسید و برخی تحلیلها سناریوی رسیدن قیمت نفت به ۱۰۰دلار و حتی ۱۵۰دلار را نیز محتمل میدانند.
هر دو شاخص در معاملات جمعه بازار آسیایی با ۷درصد افزایش بسته شده و در طول معاملات، بیش از ۱۳درصد صعود کرده و به بالاترین حد خود از ژانویه رسیده بودند.
دونالد ترامپ، رییسجمهور آمریکا بامداد دوشنبه گفت امیدوار است بین ایران و رژیم صهیونیستی توافق شود. ترامپ که پیش از عزیمت به کانادا برای شرکت در نشست سران کشورهای عضو گروه هفت با خبرنگاران صحبت میکرد، اظهار کرد: امیدوارم توافق شود. فکر میکنم زمان توافق است اما باید ببینیم چه اتفاقی میافتد. بعضی وقتها آنها باید برای آن بجنگند اما باید ببینیم چه میشود. فکر میکنم شانس خوبی برای توافق وجود دارد.
فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان هم گفته که امیدوار است نشست سران گروه هفت، به توافقی برای کمک به حل مناقشه و جلوگیری از تشدید آن دست یابد.
از آن سو تحلیلگران میگویند که حملات اسرائیل به ایران، احتمال رسیدن قیمت جهانی نفت به ۱۰۰دلار در هر بشکه را افزایش داده است.
در این میان، موضوع تنگه هرمز بار دیگر در مرکز تحلیلها قرار گرفته است. تنگهای که بیش از یکسوم نفت جهان از آن عبور میکند و هرگونه اختلال در آن میتواند تبعات گستردهای برای اقتصاد جهانی داشته باشد. احتمال مسدود شدن تنگه هرمز توسط ایران به عنوان پاسخی استراتژیک به تشدید حملات اسرائیل و احتمال ورود قدرتهای منطقهای به درگیری، موجی از نگرانی را در بازار انرژی ایجاد کرده است.
فرزین سوادکوهی، کارشناس انرژی تاکید دارد که بستن تنگه هرمز، به دلیل نقش حیاتی آن در حملونقل نفت میتواند شوکی مشابه بحران نفتی دهه۱۹۷۰ ایجاد کند. او سناریوهایی را مطرح میکند که در آن کاهش عرضه جهانی بین ۵۰۰هزار تا ۸میلیون بشکه در روز نوسان دارد و میتواند قیمت نفت را تا ۱۴۰ یا حتی ۱۶۰دلار در هر بشکه افزایش دهد. به گفته وی، این افزایش قیمت نهتنها روی اقتصاد جهانی اثر میگذارد، بلکه موجب رشد هزینههای تولید، تورم و کاهش رشد اقتصادی در کشورهای واردکننده انرژی خواهد شد.
در مقابل، مرتضی بهروزیفر دیدگاهی محتاطانهتر ارائه میدهد. وی معتقد است که بستن تنگه هرمز بیشتر جنبه بازدارندگی و نمادین دارد و در عمل ممکن است بیشتر به ضرر خود ایران تمام شود چراکه کشورهای اصلی هدف ایران، یعنی آمریکا و اسرائیل، وابستگی مستقیمی به این گذرگاه ندارند، در حالی که کشورهایی چون چین و دیگر واردکنندگان آسیایی بیشترین آسیب را خواهند دید. از آنجا که ایران بخش عمدهای از صادرات نفت خود را به چین انجام میدهد، ایجاد اختلال در صادرات از طریق هرمز میتواند به انزوای بیشتر ایران منجر شود و بازار جهانی بهراحتی توسط تولیدکنندگانی چون عربستان، امارات و کویت جایگزینی پیدا کند.
از برنت ۷۵ دلاری تا سناریوی ۱۵۰ دلاری
فرزین سوادکوهی، کارشناس انرژی در این زمینه به «جهانصنعت» گفت: این تنشها میتوانند عرضه و تقاضای جهانی نفت را نیز با اختلال مواجه کنند، به ویژه برای ایران که همواره با چالشهایی در بخش زیرساختهای نفتی روبهرو بوده است.
او با اشاره به تاثیر تنشهای شبهجنگی اخیر میان ایران و اسرائیل اظهار داشت: بازار جهانی نفت همواره یکی از حساسترین بازارها نسبت به تحولات ژئوپلیتیکی بوده است. در ماههای اخیر، تشدید این تنشها، به ویژه پس از حملاتی که گفته میشود به برخی تاسیسات استراتژیک ایران صورت گرفته، بازار انرژی را با نوسانات چشمگیری مواجه کرده است.
وی افزود: قیمت نفت برنت که شاخص اصلی بازار جهانی نفت محسوب میشود، در واکنش به این تحولات به حدود ۷۵دلار در هر بشکه رسیده است. نگرانیهایی نیز وجود دارد مبنی بر اینکه در سناریوهای بدبینانه این قیمت میتواند تا دو برابر افزایش یابد و به ۱۵۰دلار یا حتی بیشتر برسد.
سوادکوهی با تاکید بر اینکه این تنشها میتواند عرضه و تقاضای جهانی نفت را نیز با اختلال مواجه کند، افزود: به ویژه برای ایران که همواره با چالشهایی در بخش زیرساختهای نفتی روبهرو بوده است. گزارشهایی نیز منتشر شده که حکایت از حملات هدفمند به تاسیسات موشکی و حتی هستهای ایران دارد که این امر نگرانیها را در خصوص امنیت عرضه نفت تشدید کرده است.
او اضافه کرد: در نتیجه بازار نفت با واکنشهای هیجانی و افزایش بیثباتی روبهرو شده است. برخی تحلیلگران بر این باورند که در صورت حمله مستقیم به تاسیسات نفتی ایران، قیمت نفت برنت ممکن است به محدوده ۸۸ تا ۹۰دلار در هر بشکه برسد.
سوادکوهی با اشاره به بحث بستن تنگه هرمز تاکید کرد: افزون بر این، موضوع تنگه هرمز نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. میدانیم که درصد قابل توجهی از نفت خام جهان از این مسیر عبور میکند و در صورت بسته شدن این تنگه، شوکی مشابه بحران نفتی دهه۱۹۷۰ ممکن است، تکرار شود، زمانی که کشورهای عربی صادرات نفت خود را به حامیان اسرائیل متوقف کردند و قیمتها تا چهار برابر افزایش یافت.
او همچنین گفت: سناریوهای مختلفی در این زمینه مطرح است؛ در حالت میانه، کاهش عرضه ممکن است بین ۵۰۰هزار تا ۲میلیون بشکه در روز باشد که میتواند قیمت نفت را تا حدود ۹۳ تا ۱۰۴دلار در هر بشکه افزایش دهد اما در سناریوهای بدبینانه، در صورت بروز اختلال شدید ناشی از درگیری مستقیم ایران و اسرائیل، کمبود عرضه ممکن است به ۶ تا ۸میلیون بشکه در روز برسد و قیمتها را به ۱۴۰ تا ۱۶۰دلار نیز برساند.
به گفته وی، این تحولات میتواند نهتنها بازار جهانی انرژی، بلکه اقتصاد داخلی ایران را نیز به شدت تحت تاثیر قرار دهد. با توجه به وابستگی شدید اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی، چنین شرایطی میتواند منجر به کمبود شدید بودجه و مشکلات ساختاری در اقتصاد شود. صنایع نفتی ایران که زیرساختهای آسیبپذیری دارند، ممکن است در صورت هدف قرار گرفتن، برای مدت قابل توجهی از چرخه عرضه خارج شوند. سوادکوهی متذکر شد: مشتری اصلی نفت ایران یعنی چین نیز ممکن است در تامین منابع انرژی خود دچار مشکل شود که این امر اثرات ثانویهای بر بازار جهانی و حتی زنجیره تامین صنایع پتروشیمی خواهد داشت. افزایش قیمت مواد اولیه در این بخش میتواند قیمت تمامشده تولیدات را بالا ببرد و در نهایت، فشار تورمی را بر اقتصاد داخلی ایران نیز افزایش دهد. درنتیجه میتوان گفت که یک رویکرد میانهرو و صلحجویانه در سیاست خارجی میتواند از تشدید بحرانها جلوگیری کند، در غیر این صورت هزینههای اقتصادی و انسانی این تنشها بسیار سنگین خواهد بود.
تنگهای نمادین؟
مرتضی بهروزیفر، کارشناس انرژی در همین خصوص به «جهانصنعت» گفت: هرمز در نهایت، بیشتر جنبه نمادین دارد، یعنی بیشتر به عنوان یک ابزار بازدارنده مطرح میشود. اگر درد و تنشی هم در روابط میان ایران و اسرائیل وجود دارد، ما بر این باوریم که حامی اصلی اسرائیل، ایالاتمتحده آمریکاست.
وی افزود: واقعیت این است که نه آمریکا و نه اسرائیل هیچکدام وابستگی مستقیمی به تنگه هرمز ندارند. اگر هم اتفاقی بیفتد، بیشترین تاثیر آن روی کشورهای دیگر، به ویژه چین و کشورهای جنوب شرق آسیاست. در واقع اگر ایران تنگه را ببندد، اینطور نیست که دنیا فقط بنشیند و تماشا کند. این تصور بسیار سادهانگارانه است.
بهروزیفر تصریح کرد: حتی ممکن است چنین اقدامی به نفع آمریکا و اسرائیل هم تمام شود چراکه ایران در این صورت دو حامی مهم خود را نیز از دست میدهد، بنابراین بستن تنگه، نهتنها ضربهای به دشمنان اصلی نمیزند، بلکه ممکن است به انزوای بیشتر ایران منجر شود.
او اضافه کرد: باید توجه داشت که ایران بخش عمدهای از صادراتش را به چین انجام میدهد اما حتی در صورت حذف این صادرات هم، بازار جهانی دچار تلاطم چندانی نخواهد شد چون ظرفیت تولید نفت کشورهای دیگری مانند عربستان، کویت و امارات چند برابر کل صادرات ایران است. این کارشناس انرژی تاکید کرد که آنچه واقعا نگرانکننده است، این بوده که ایجاد چنین تنشی میتواند دامن دیگر کشورها را نیز بگیرد. به عبارت دیگر، اگر خطری متوجه بازار جهانی انرژی باشد، این خطر بیشتر از ناحیه واکنشهای متقابل و تنشهای منطقهای خواهد بود، نه صرفا از اقدام ایران.