«جهان‌صنعت» تاب‌آوری اقتصاد ایران در پساجنگ را بررسی می‌كند؛

نسخه مقاوم‌سازی اقتصاد

گروه اقتصادی
کدخبر: 543898
تاب‌آوری اقتصاد ایران نیازمند اصلاح ساختار حکمرانی، تقویت تحقیق و توسعه و مقاوم‌سازی نهادهای اقتصادی در برابر بحران‌های داخلی و خارجی است.
نسخه مقاوم‌سازی اقتصاد

جهان صنعت ‌- اقتصاد ایران هنوز درگیر یک جنگ ترکیبی تمام‌عیار است؛ جنگی که نه با پایان گلوله‌ها، بلکه با بازسازی ساختار اقتصادی و نهادهای تصمیم‌ساز به سرانجام می‌رسد. آنچه امروز کشور با آن مواجه است، نه‌فقط پیامدهای یک نبرد نظامی، بلکه تداوم دهه‌ها بی‌توجهی به توسعه، ناتوانی در سیاستگذاری پایدار و ضعف در ساختارهای نهادی و بودجه‌ای است.

بسیاری از مشکلات کنونی اقتصاد ایران، حاصل مسیری ضد‌توسعه‌ای است که طی چهار دهه گذشته در آن گام برداشته‌ایم.

لزوم اصلاح ساختار حکمرانی

در همین حال حسین صادقی، اقتصاددان و عضو هیات‌علمی دانشگاه تربیت مدرس با نگاهی متفاوت به مفهوم «پایان جنگ» و «تاب‌آوری اقتصادی» معتقد است که تاب‌آوری اقتصادی نه یک شعار، بلکه نتیجه فرآیندی بلندمدت است که از نهادسازی علمی، اصلاح ساختار حکمرانی و بازگشت به عقلانیت عبور می‌کند.

این اقتصاددان در گفت‌و‌گو با «جهان‌صنعت» پنج محور اصلی را عامل فرسایش تاب‌آوری اقتصادی می‌داند و می‌گوید: تحقیق و توسعه ضعیف، بیماری هلندی، ناپایداری زیست‌محیطی، گسترش بخش غیررسمی و حکمرانی ناکارآمد. به گفته او، تا زمانی که سیاستگذاری‌ها به جای عقلانیت و برنامه‌ریزی بلندمدت، بر واکنش‌های مقطعی استوار باشند، اقتصاد ایران در برابر هر شوک بیرونی دچار بحران خواهد شد. در این گفت‌وگو، صادقی از کم‌توجهی دولت‌ها به زیرساخت‌های مالی، غیبت سیاست‌های تثبیتی و اتکای صرف به منابع ناپایدار برای تامین بودجه سخن می‌گوید و معتقد است تاب‌آوری زمانی معنا پیدا می‌کند که اقتصاد کشور حتی در صورت از دست دادن ظرفیت‌ها، توان بازسازی و بازگشت داشته باشد. از نگاه او، تنها با بازگشت به خرد اقتصادی، عبور از تله بی‌اعتمادی و ایجاد شفافیت در نظام تصمیم‌گیری می‌توان به بازسازی واقعی امید داشت.

جنگ ترکیبی همچنان ادامه دارد

عضو هیات‌علمی دانشگاه تربیت مدرس اظهار داشت: اقتصاد ایران اکنون نزدیک به چهار دهه است که درگیر پیامدهای یک جنگ ترکیبی تمام‌عیار بوده است. نباید تصور کرد که این جنگ تنها در بُعد اقتصادی جریان داشته؛ بلکه ابعاد فرهنگی، سیاسی و امنیتی نیز در این نبرد هدف قرار گرفته‌اند و همچنان نیز ادامه دارند.

وی ادامه داد: اینکه با قطع موقت درگیری نظامی، بگوییم وارد دوران پسا‌جنگ شده‌ایم، جای تردید دارد. درست است که جنگ سخت پایان یافته و موفقیت‌هایی نیز در آن حاصل شده اما همین نبرد نظامی نقاط ضعف ساختار اقتصادی و مدیریتی کشور را بیش از پیش نمایان کرد. این اقتصاددان در ادامه افزود: مفهومی که در ادبیات توسعه به عنوان تاب‌آوری اقتصادی شناخته می‌شود، برای ایران باید با همان معنای «مقاوم‌سازی اقتصاد» یا به‌عبارتی جامع‌تر، «اقتصاد مقاومتی» تفسیر شود. به ‌ویژه در کشوری که سال‌ها با تحریم‌ها، بحران‌ها و فشارهای بین‌المللی روبه‌رو بوده، توان ایستادگی در برابر شوک‌ها نیازمند نهادسازی داخلی و ارتقای ظرفیت‌های بومی است. وی توضیح داد: تاب‌آوری اقتصادی به معنای توانایی یک نظام اقتصادی برای پیش‌بینی، مقاومت و بازیابی پس از بروز بحران‌هایی نظیر رکود بازارها، بلایای طبیعی، تحریم‌های اقتصادی یا سایر اختلال‌های ساختاری است. در واقع، این تاب‌آوری نشان‌دهنده ظرفیت یک اقتصاد برای حفظ عملکرد و ساختار خود در شرایط ناپایدار و بازگشت به وضعیت عادی است.

صادقی در ادامه خاطرنشان کرد: سال‌هاست در فضای علمی و کارشناسی کشور، مفهوم اقتصاد مقاومتی مورد بحث قرار گرفته اما آنچه در عمل اجرا شده، کمتر همخوان با اصول علمی آن بوده است. اگر تاب‌آوری را صرفا در قالب رهاسازی یا دور زدن تحریم‌ها بفهمیم، به خطا رفته‌ایم چراکه اصل این مفهوم به بازسازی درونی، ارتقای بهره‌وری و کاهش وابستگی ساختاری بازمی‌گردد.

نقطه ضعف بنیادین اقتصاد ایران

صادقی اظهار داشت: توسعه‌نیافتگی، اصلی‌ترین ضعف ساختاری اقتصاد ایران است که ریشه بسیاری از ناترازی‌ها و شکنندگی‌ها در مواجهه با بحران‌ها محسوب می‌شود. توسعه‌یافتگی به‌روشنی میزان ظرفیت و آمادگی یک اقتصاد برای مواجهه با شرایط غیرمنتظره را آشکار می‌سازد و عملکرد ما در این زمینه، نشان‌دهنده عقب‌ماندگی مزمن است.

وی تصریح کرد: در سال‌های گذشته، ایران نه‌تنها مسیر توسعه را طی نکرده بلکه در بسیاری از حوزه‌ها دچار نوعی ضدتوسعه شده‌ایم. شکست متوالی برنامه‌های بلندمدت، از برنامه‌های پنج‌ساله گرفته تا راهبردهای کلان، نتیجه همین روند است. ما به‌جای آن ‌که در ردیف کشورهای پیشرو قرار بگیریم، اکنون در مقایسه‌های بین‌المللی بیشتر به‌ عنوان نمونه‌ای از عقب‌ماندگی مطرح می‌شویم. این اقتصاددان در ادامه گفت: پدیده ضدتوسعه در ایران، در پنج محور اصلی قابل شناسایی است: ضعف در تحقیق و توسعه، ابتلا به بیماری هلندی، ناپایداری زیست‌محیطی، گسترش اقتصاد غیررسمی و حکمرانی ناکارآمد. این پنج عامل، مجموعه‌ای از گره‌های ساختاری هستند که توان اقتصادی کشور را تضعیف کرده و مانع از تاب‌آوری در برابر بحران‌ها شده‌اند.

وی افزود: تاب‌آوری اقتصادی بیش از هر چیز متکی به ظرفیت‌های داخلی است و نقش مهمی در مقابله با فشارهای خارجی ایفا می‌کند. متاسفانه هنوز این واقعیت در سیاستگذاری‌ها جدی گرفته نشده و حتی در مواجهه با جنگ‌های ترکیبی، بعد تحقیق و توسعه که یکی از سطوح اصلی جنگ است، مغفول مانده است.

صادقی در ادامه تاکید کرد: تحقیق و توسعه باید به یکی از محورهای اصلی سیاستگذاری اقتصادی کشور تبدیل شود. این حوزه تنها با جذب سرمایه‌گذاری، تقویت نهادهای علمی و اتصال به نظام تصمیم‌گیری اقتصادی می‌تواند به بازیگر موثر در تقویت تاب‌آوری اقتصادی تبدیل شود؛ موضوعی که تاکنون کمتر مورد اهتمام قرار گرفته است.

بی‌برنامگی ریشه سردرگمی

صادقی در ادامه گفت‌وگوی خود با «جهان‌صنعت» اظهار داشت: مساله برنامه‌ریزی در اقتصاد ایران سال‌هاست که با نوعی سردرگمی مواجه است. تمرکز بیش از حد بر راهکارهای کوتاه‌مدت و بی‌توجهی به آینده‌نگری، موجب شده نتوانیم در برابر فشارهای بیرونی تاب‌آوری موثری ایجاد کنیم. وی افزود: اینکه کشورهای دیگر چگونه و با چه ترتیباتی علیه ایران اقدام می‌کنند، موضوعی است که شاید خارج از کنترل ما باشد. آنچه اهمیت دارد، داشتن برنامه‌ای بلندمدت و مقاوم برای اقتصاد داخلی است. برنامه‌های کوتاه‌مدت تنها می‌توانند به‌طور موقت در برابر فشارها مقاومت کنند، در حالی‌ که سیاستگذاری بلندمدت قدرت مقابله با بحران‌های سخت‌تر را نیز فراهم می‌آورد. این اقتصاددان در ادامه گفت: تحریم‌های رسمی و غیررسمی از سوی آمریکا و سایر کشورها سال‌هاست علیه ایران اعمال می‌شود. آنچه امروزه با آن مواجه هستیم، صرفا یک سیاست مقطعی نیست، بلکه پروژه‌ای سازمان‌یافته است که در چارچوبی تحت‌عنوان «هنر تحریم‌ها» تعریف شده و آثار آن بر اقتصاد ایران گسترده و عمیق بوده است.

وی تاکید کرد: یکی از پیامدهای اصلی این فشارها، گسترش بخش غیررسمی در اقتصاد است. قاچاق سوخت، سفته‌بازی در بازار ارز و شکل‌گیری بازارهای غیررسمی برای بسیاری از کالاها نشان می‌دهد که ظرفیت‌ها در حال هدررفت است و منابع به جای آن ‌که در خدمت توسعه باشند، صرف فعالیت‌هایی می‌شوند که برخلاف مسیر رشد اقتصادی هستند و به پایداری و تاب‌آوری اقتصاد ضربه می‌زنند.

این اقتصاددان در ادامه گفت‌وگوی خود افزود: فشارهای بیرونی نه‌تنها منابع را منحرف کرده‌اند، بلکه موجب شکل‌گیری نوعی بحران بی‌اعتمادی نیز شده‌اند. سیاستگذاری اقتصادی در ایران عمدتا معطوف به بخش رسمی است، در حالی‌ که بخش غیررسمی طی سال‌های اخیر رشد بیشتری داشته و عملا از سیاست‌ها تاثیر چندانی نمی‌پذیرد.

وی همچنین خاطر‌نشان کرد: این شکاف، توان سیاستگذار را در پیش‌بینی رویدادها و طراحی سیاست‌های کارآمد برای مدیریت شوک‌های بیرونی تضعیف کرده است. تا زمانی که این ناهماهنگی برطرف نشود، امکان ایجاد تاب‌آوری واقعی در برابر بحران‌ها وجود نخواهد داشت.

تحریم می‌نویسند، ما تماشا می‌کنیم

حسین صادقی، اقتصاددان‌ در پایان گفت‌وگوی خود اظهار داشت: برای افزایش تاب‌آوری اقتصادی کشور، بیش از هر چیز باید به مسیر خرد و عقلانیت بازگردیم. تجربه جنگ اخیر بار دیگر نشان داد که بدون اصلاحات ساختاری، اقتصاد ایران تاب تحمل بحران‌های پیش‌رو را نخواهد داشت. وی تاکید کرد: ما نباید از مسیر اصلاحات بازگردیم. تلاش بسیاری از اقتصاددانان کشور نیز طی سال‌های اخیر معطوف به همین ضرورت بوده است. با این حال، واقعیت آن است که اصلاحات نباید فقط محدود به یک بخش یا ابزار باشد؛ بلکه باید در همه سطوح نهادی، اجرایی و تصمیم‌گیری صورت گیرد تا مانع از تکرار اشتباهات گذشته شود.

این اقتصاددان افزود: اگرچه تحریم‌ها آسیب‌های جدی به اقتصاد ایران وارد کرده‌اند اما سیاستی که برای مقابله با آنها اتخاذ شده، صرفا بر «دور زدن تحریم‌ها» متمرکز بوده و این رویکرد نتیجه‌ای جز رشد بخش غیررسمی اقتصاد نداشته است. بخش‌هایی که خارج از کنترل و نظارت رسمی عمل می‌کنند و خود موجب افزایش شکنندگی اقتصاد شده‌اند.

وی در ادامه گفت: در وزارت خزانه‌داری آمریکا، میز ایران شامل بیش از ۵۰۰‌کارشناس متخصص در زمینه طراحی تحریم‌ها علیه ایران فعالیت می‌کند اما با وجود آگاهی از این ساختار پیچیده و هدفمند، ما هنوز در وزارت امور اقتصادی و دارایی-که از نظر ساختار و حجم اداری کمابیش هم‌تراز است-حتی یک بخش مستقل برای طراحی سیاست‌های مقابله با تحریم نداریم.

صادقی در پایان خاطرنشان کرد: تداوم این وضعیت به معنای تشدید آسیب‌پذیری اقتصاد در برابر فشارهای خارجی است. اگر اصلاحات بنیادین، مبتنی بر عقلانیت اقتصادی، نهادسازی کارآمد و مقابله هدفمند با تحریم‌ها در دستور کار قرار نگیرد، تاب‌آوری اقتصاد ایران نه‌تنها افزایش نخواهد یافت، بلکه روز‌به‌روز کاهش خواهد یافت.

اقتصاد پوشالی زود فرو می‌ریزد

حسین صادقی، اقتصاددان و عضو هیات‌علمی دانشگاه تربیت مدرس در تشریح یکی دیگر از دلایل ضعف تاب‌آوری اقتصادی اظهار داشت: اقتصاد قمارخانه‌ای به وضعیتی گفته می‌شود که در آن نوسانات شدید قیمت و نااطمینانی گسترده، زمینه کسب سود را از مسیرهای غیرتولیدی فراهم می‌کند. در چنین فضایی، افراد به‌جای خلق ارزش، صرفا از نوسانات بازار سود می‌برند؛ در حالی‌که پایه‌های تولید تضعیف می‌شود.

وی افزود: تاب‌آوری اقتصادی در چنین شرایطی ارتباط مستقیمی با میزان ریسک در فضای کلان اقتصاد دارد. بحران‌هایی مانند جنگ و سایر ناآرامی‌های سیاسی و اقتصادی، با افزایش ناگهانی ریسک، منجر به بروز رفتارهای هیجانی در بازارها می‌شوند. این وضعیت می‌تواند بحران‌های زنجیره‌ای و مکرر ایجاد کند، به‌ ویژه اگر مدیریت مشخصی برای کنترل انتظارات و مقابله با این موج‌های هیجانی وجود نداشته باشد.

این اقتصاددان با اشاره به تاثیر فشارهای خارجی بر ظرفیت تاب‌آوری کشور ادامه داد: تاب‌آوری مفهومی است که به توان اقتصاد برای مقاومت در برابر فشارهای بیرونی اشاره دارد. در شرایط فعلی، عمده فشارها بر اقتصاد ایران از سوی روابط بین‌المللی و محدودیت‌های تجارت خارجی وارد می‌شود. چرخه معیوبی که از این فشارها نشأت گرفته، به تخریب تدریجی بازارهای داخلی منجر شده است.

وی توضیح داد: در سال‌های اخیر، کاهش چشمگیر سرمایه‌گذاری خارجی و توقف واردات کالاهای تکنولوژیک، یکی از دلایل اصلی توقف رشد اقتصادی بوده است. در چنین وضعیتی، استهلاک از ظرفیت‌های تولید پیشی گرفته و مسیر توسعه به رکود مزمن بدل شده است.

صادقی در پایان گفت: جنگ ۱۲روزه اخیر باید برای ما هشداری باشد. باید بدانیم که ارزش زیرساخت‌ها و منابع تولیدی چقدر بالاست و در صورت از دست رفتن آنها، بازیابی و جایگزینی‌شان تا چه اندازه زمان‌بر و پرهزینه خواهد بود. اگر امروز در مسیر تقویت تاب‌آوری گام برنداریم، فردا ممکن است دیگر فرصتی برای جبران وجود نداشته باشد.

وب گردی