مردم و گرانی‌های دولت ساخته

غلامرضا کیامهر
کدخبر: 551929

غلامرضا کیامهر

غلامرضا کیامهر

دلار را خود دولت به قیمت گران به بانک مرکزی می‌فروشد تا کسر بودجه‌های سنگین‌‌اش را با پول ملی که هر روز بی‌ارزش‌تر می‌شود، جبران کند.  دولت با همین دلاری که سرنوشتش را در دست دارد بنزین وارد می‌کند و قیمت بنزین وارداتی را به نرخ آزاد دلار پای ما مردم می‌نویسد. براساس دلار ۹۰‌هزار تومانی اگر بنزین را به نرخ لیتری یک دلار هم خریده باشد قیمت آن همان ۹۰هزار تومانی که نرخ بازار آزاد دلار است برای ما مردمی که هیچ نقشی در افزایش نرخ دلار نداریم محاسبه می‌شود و البته اگر دولت بنزین را به نرخ لیتری بیشتر از یک دلار وارد کند نرخ ریالی آن برای ما مردم همان ۱۵۰‌هزار دلاری می‌شود که اخیرا بر زبان رییس‌جمهور صداقت‌پیشه اما کم‌اطلاع ما جاری شده است که حتی شنیدن آن خواب از چشم ایرانی‌هایی که هیچ سهمی از رانت و رانت‌خواری‌ها و ویژه‌خواری‌ها ندارند و صورت خود را با سیلی سرخ می‌کنند و این جفای دیگری از جفاهای رایج در حق مردم خواهد بود و آقای رییس‌جمهور که جز صداقت در گفتار شاخصه دیگری ندارد با شنیدن قیمت بنزین وارداتی از زبان وزیران و کارگزاران دولتش که تعهد و مسوولیت چندانی در برابر مردم احساس نمی‌کنند و برای خود هنری بالاتر از ایجاد تنش‌های قیمتی و سخت‌تر کردن زندگی برای مردم نمی‌شناسند جلوی دوربین‌های خبرنگاران مطبوعات و رسانه‌ها می‌نشیند و با صدای بلند می‌گوید (من) نمی‌توانم بنزین را لیتری ۱۵۰‌هزار تومان وارد کنم و آن را لیتری ۳‌هزار تومان به مردم بفروشم.

آقای رییس‌جمهور آنقدر آدم صاف و صادقی است که گویی اصلا اطلاع ندارد که همه بنزین مصرفی کشور وارداتی نیست و پالایشگاه‌های داخل کشور بخش اعظم فرآورده‌های نفتی مورد نیاز کشور را تامین می‌کنند چون کارگزاران دولتش با سوءاستفاده از صداقت و کم‌خبری آقای رییس‌جمهور به او نمی‌گویند اگر در کشورهای اروپایی، آمریکا، کانادا و ژاپن قیمت بنزین لیتری ۵ /۱ تا ۲دلار است، دستمزد نیروی کار در آن کشورها ساعتی ۱۶‌دلار و درآمد سرانه مردم آن هم افزون بر۴۰‌هزار دلار است اما در کشور ما دستمزد نیروی کار در بهترین شرایط از ساعتی ۸۰‌سنت تجاوز نمی‌کند و درآمد سرانه مردم ایران هم در محدوده ۴‌هزار دلار یعنی ۱۵،۱۰برابر پایین‌تر از درآمد سرانه کشورهای دیگر است ضمن آنکه اغلب آن کشورها مثل کشور ما روی اقیانوس منابع نفت و گاز قرار ندارند و اکثرا کل بنزین و دیگر فرآورده‌های سوختی مورد نیاز خود را از کشورهای نفتخیزی مانند ما وارد می‌کنند.

البته حقایق دیگری هم در ارتباط با موضوع بنزین و گاز و دیگر فرآورده‌های سوختی وجود دارد که کارگزاران دولت آقای پزشکیان با سوءاستفاده از صداقت و کم‌اطلاعی او اجازه نمی‌دهند رییس دولت از آنها با خبر شود تا دولتمردان سابق و لاحق را به چالش بکشد و مثلا از آنها بپرسد چرا در چند دهه گذشته برای بی‌نیاز کردن کشور از بنزین وارداتی با احداث پالایشگاه‌های جدید اقدام به تقویت و توسعه زیرساخت‌های تولید مشتقات نفتی در کشور نکردید که حالا با چنین کمبودهای بزرگی روبه‌رو و مجبور شویم برای تامین نیازهای داخلی اقدام به واردات بنزین کنیم.

آقای رییس‌جمهور صداقت‌پیشه و کم‌اطلاع می‌تواند مشابه همین چالش‌ها را درخصوص کمبود آب و انرژی برق با کارگزاران دولت حاضر و دولت‌های لاحق در میان گذارد و از آنها بپرسد چرا درچند دهه گذشته با وجود آن همه درآمد سرشار نفتی کشور و آفتاب تابانی چون ایران اقدام به ساخت و توسعه نیروگاه‌های آفتابی و بادی و زمین گرمایشی و امثال دیگر نیروگاه‌های تولید انرژی پاک برای پاسخگویی به نیازهای دائما رو به تزاید کشور نکردید یا چرا در حوزه کشاورزی اقدامی در جهت مدرنیزه کردن کشاورزی سنتی ما که با روش غرقابی هزاران سال پیش اجداد ما در جریان است و مصرف ۹۰‌درصد منابع آبی را به خود اختصاص می‌دهد به عمل نیاوردید و تنها هنرتان گسترش هرچه بیشتر تشکیلات سازمانی و افزایش بار هزینه‌های تشکیلات اداری سازمان و وزارتخانه‌های متبوع خودتان و تشدید کسر بودجه‌های دولت بود.

چرا در تمام این سال‌های طولانی از نعمت بزرگ آب‌های خلیج‌فارس و دریای مکران خودمان که بسیاری از کشورهای محبوس در خشکی همسایه ایران چون افغانستان و کشورهای آسیای میانه حسرت به دل آن هستند همچون کشورهای نوبنیاد عرب جنوب خلیج‌فارس برای نصب پرتعداد تصفیه‌خانه‌های آب شیرین کن که می‌توانست بخش عمده‌ای از آب کشاورزی مناطق جنوبی مرکزی و شرقی کشور ما را تامین کند و مانع هدر رفت منابع آب شیرین محدود فلات مرکزی ایران شود، کمترین اقدامی به عمل نیاوردید تا امروز شاهد بروز این همه کمبودها و ناترازی‌ها در زمینه تامین آب شرب و انرژی برق و گازو دیگر منابع انرژی مورد نیاز ۸۰میلیون جمعیت کشور نباشیم و برای تامین این نیازهای اولیه و حیاتی کاسه چه کنم چه کنم به دست نگیریم و آقای رییس‌جمهور صداقت پیشه و کم‌اطلاع ما که دست برقضا چند دوره هم مهمان کاخ بهارستان بوده مجبور نشود برای توجیه این همه کمبود و ناترازی هر روز با ادبیاتی متفاوت با گلایه از پایین بودن قیمت بنزین و دیگر اقلام اساسی، زندگی چشم‌انداز دلهره‌آور افزایش قیمت‌ها را در برابر ما ترسیم کند چون با وجود قیمت‌های کمرشکن موجود دیگر توانی برای تحمل افزایش قیمت بنزین که ام‌الفساد افزایش نجومی هزینه حمل‌‌ونقل و قیمت تمامی نیازمندی‌های مردم و صنعت و تولید رو به زوال ما خواهد بود باقی نمانده است. در خانه اگر کس است یک حرف بس است.

وب گردی