مرد شماره۲

محمدرضا ستاری– در حالی که بسیاری گمان میکنند سیاست چین از نوامبر ۲۰۱۲، یعنی زمان بهقدرت رسیدن شی جینپینگ بهعنوان دبیرکل حزب کمونیست، تنها در دستان او بوده اما واقعیت پیچیدهتر از این است. به طوری که نشانههای اخیر حاکی از تغییرات ظریفی در توازن قدرت است و با اینکه شی بهوضوح قدرت را در مقام رهبر عالی چین در اختیار دارد بهنظر میرسد اکنون برخی جنبههای کلیدی حکمرانی بهویژه سیاستگذاری اقتصادی را به نخستوزیر خود، یعنی لی چیانگ واگذار کرده است؛ امری که به گفته برخی تحلیلگران غیرمنتظره است؛ زیرا شی در ابتدا با کنار گذاشتن لی کِچیانگ، نخستوزیر پیشین و رقیب سابق برای کسب رهبری حزب کمونیست، قدرت خود را تحکیم کرد.
طبق گزارشی که مجله فارین پالیسی در این خصوص منتشر کرده، لی کچیانگ که از ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۳ نخستوزیر بود، بهتدریج اختیاراتش را از دست داد چرا که شی تصمیمگیریهای اقتصادی را به نهادهای حزبی منتقل و نقش شورای دولتی را تضعیف کرد. در همین رابطه شی که وارد دهه هفتم زندگی خود شده و سومین دوره ۵ساله رهبری چین را سپری میکند، نوعی تغییرات معنادار در سبک حکمرانی خود اعمال کرده است. یعنی حفظ تصمیمگیری نهایی در سطح کلان در عین واگذاری امور اجرایی روزمره به وفادارانی مانند لی چیانگ که اکنون در میان نخبگان ۲۴نفره پولیتبوروی حزب نفوذ دارند. لی چیانگ که زمانی رییس دفتر شی در استان ژجیانگ (۲۰۰۷- ۲۰۰۴) بود، از جمله برندگان اصلی این تغییر بهشمار میرود.
مسیر قدرتگیری لی
برخی دادهها نشان میدهند که جایگاه سیاسی لی در حال تقویت است. از زمان انتصاب او به مقام نخستوزیری در مارس ۲۰۲۳، تحلیلها از رسانههای دولتی حاکی از آن هستند که او جلسات بیشتری را ریاست کرده، اختیارات بیشتری کسب و حضور عمومی پررنگتری نسبت به نخستوزیران پیشین داشته است. در واقع صعود آرام لی با رویکرد اقتصادی رشدمحور همراه شده و ممکن است او را به بازیگری کلیدی در مذاکرات آینده چین و آمریکا و در تیم رهبری بعدی کشور تبدیل کند.
یکی از نهادهای مهم در دوران شی «کمیسیون مرکزی برای تعمیق اصلاحات بوده که در سال ۲۰۱۳ بهعنوان گروهی غیررسمی بین رهبران حزب و دستگاههای دولتی آغاز به کار کرد و در سال ۲۰۱۸ به نهادی دائمی تبدیل شد. شی ریاست این کمیسیون را برعهده دارد و آن را به ابزاری کلیدی برای پیشبرد دستور کار داخلی خود در حوزههایی مانند بازار، نوآوری، انرژی و رفاه اجتماعی بدل کرده است. او از این کمیسیون برای به حاشیه راندن شورای دولتی و متمرکز کردن سیاستگذاری اقتصادی در داخل حزب استفاده کرد اما این کمیسیون از اوت ۲۰۲۴ تاکنون تشکیل جلسه نداده است. طبق اسناد حزبی، شی از زمان آغاز دوره سومش در اکتبر ۲۰۲۲، تنها شش بار این کمیسیون را تشکیل داده است؛ در حالی که در دوره اول ۳۸بار و در دوره دوم ۲۷بار تشکیل جلسه داده بود.
کمیسیون مرکزی امور مالی و اقتصادی که بدنه اصلی هماهنگی سیاستهای اقتصاد کلان و مالی شی بوده در این دوره تنها چهار بار جلسه داشته است؛ در حالی که در دوره پیشین ۱۱ جلسه برگزار شده بود و آخرین جلسه این نهاد نیز به فوریه ۲۰۲۴ بازمیگردد. در چنین شرایطی لی چیانگ به عنوان نخستوزیر، تاکنون هشت جلسه عمومی شورای دولتی را در کمتر از دو سال برگزار کرده است؛ عددی معادل با کل جلسات مشابه در هر دوره پنجساله نخستوزیران پیشین. لازم به ذکر است، این جلسات که پیش از این بیشتر جنبه تشریفاتی داشتند، اکنون به تعیین دستور کار ملی و صدور رهنمودهای کلیدی بدل شدهاند.
لی چیانگ همچنین از طریق اصلاحات نهادی که کمتر به آنها توجه شده و اختیارات بیشتری یافته است. در ماه مارس ۲۰۲۳، شورای دولتی مجموعه مقررات جدیدی را تصویب کرد که نشست کار دفتر نخستوزیر را احیا کرد. مفاد این نشستها تقریبا محرمانه است اما نکته مهم این است که پکن این نشستها را در سال ۲۰۰۳ لغو کرده بود؛ احتمالا به این دلیل که ژو رونگجی نخستوزیر وقت از آنها برای تصویب پروژههای بزرگ، آغاز ابتکارات جدید و ایجاد گروههای راهبری بدون مشورت گسترده با شورای دولتی استفاده میکرد. در آن زمان، مشاوران سیاسی این جلسات را بهخاطر تصمیمگیریهای خودسرانه خارج از چارچوب قوانین، مورد انتقاد قرار دادند.
در نتیجه احیای این جلسات ممکن است بازتابی از نگرانی شی درباره ضعف عملکرد برخی مقامات و نیاز به توانمندسازی یک جانشین اجرایی قابل اعتماد برای اجرای دیدگاههای سیاسیاش باشد. در واقع اگر این جلسات مانند دوره ژو رونگجی عمل کنند، لی میتواند هر مقام دولتی را در هر موضوعی و در هر زمانی، احضار کند و ابزار قدرتمندی برای پیشبرد امور در دستان خود داشته باشد.
قوانین جدید همچنین دفعات برگزاری نشستهای اجرایی شورای دولتی، متشکل از حدود ۱۰مقام عالیرتبه دولت را از هفتگی تقریبا دو هفته یکبار کاهش دادهاند که جایگاه محوری لی را نسبت به همتایانش تقویت کرده است. این مقررات همچنین به او اجازه میدهند که جلسات مطالعاتی ویژه را بهصورت دوماهه برگزار کند؛ مشابه جلسات مطالعه جمعی ماهانه پولیتبورو که شی برگزار میکند. بنابراین به گفته برخی تحلیلگران، این جلسات به لی اجازه میدهند تا اولویتهای سیاستی خود را برجسته کرده و اختیاراتش را در شورای دولتی تحکیم بخشد.
این نشانههای نهادی با گزارشهای غیررسمی درباره رشد جایگاه لی همراستا هستند. دو نفر که اخیرا در فروم توسعه چین در ماه مارس با او دیدار داشتهاند، از رهبری با اعتمادبهنفس بیشتر و راحتتر سخن گفتهاند. یکی از آنها اظهار داشت که لی دیگر فقط از متن سخنرانی نمیکند، بلکه با زبان ساده صحبت کرده، سیاستها را بهتر توضیح میدهد و به گفتوگوی واقعی میپردازد. چند مشاور حوزه چین نیز دیدگاه مشابهی را از سوی مشتریانشان که با لی دیدار داشتهاند، نقل کردهاند.
یک ناظر سیاسی در پکن نیز به فارین پالیسی گفته که لی چیانگ بیشتر از لی کچیانگ در فرآیند سیاستگذاری اقتصادی روزمره دخیل است. نکته مهم آن است که لی این کار را به گونهای انجام میدهد که اقتدار شی را تضعیف نمیکند، بلکه آن را تقویت میکند. به عنوان مثال لی کچیانگ گهگاه استقلال سیاستی از خود نشان میداد؛ از جمله زمانی که ادعای شی درباره ریشهکن شدن فقر را زیر سوال برد و گفت که حدود ۶۰۰میلیون چینی با کمتر از ۱۰۰۰یوآن در ماه زندگی میکنند اما لی چیانگ تاکنون از جلب توجه به خود پرهیز کرده و تلاش کرده هماهنگ با رهبر عالی حرکت کند.
علاوه بر این، لی بهطور فزایندهای به واسطهای ارزشمند برای رهبران، مدیران و دیپلماتهای خارجی بدل شده است. او مرتبا با فعالان اقتصادی و کارشناسان مشورت میکند و بهنظر میرسد کانالی برای انتقال بازخوردها درباره محیط کسبوکار در چین باشد. او در دو سال نخست نخستوزیری خود به تعداد بیشتری از کشورهای گروه۲۰ سفر کرده و احتمالا در تعیین راهبرد مذاکرات آتی چین و آمریکا، بهویژه در حوزههای تجاری و اقتصادی که تحت نظارت شورای دولتیاند، نقشی کلیدی ایفا خواهد کرد.
زیر سایه شی
در همین رابطه سوال مهم این است که معنای چنین تحرکات سیاسی برای سیاستگذاری چیست؟ شی همچنان مسیر کلی کشور از جمله در حوزه اقتصادی را تعیین میکند اما دستورالعملهای او اغلب کلی یا ایدئولوژیک هستند و این به لی فضای زیادی برای تفسیر و اجرا میدهد. لی در زمان رهبری استانی در ژجیانگ، جیانگسو و شانگهای بهعنوان چهرهای عملگرا شناخته میشد که از بخش خصوصی حمایت میکرد و سرمایهگذاری خارجی را میپذیرفت. بنابراین ادامه حمایت شی از لی، احتمال اصلاحات سنجیده ولی معنادار در واکنش به فشارهای داخلی و خارجی را افزایش میدهد.
البته ابهام در سیاست چین تعیین اینکه چه کسی تصمیمات مشخص را میگیرد دشوار میسازد اما ظهور لی با چرخش محسوس به سمت رشد اقتصادی همزمان شده است. شی برای این چرخش اعتبار خواسته و به دستورالعملهای قاطعانه صادر شده در نشست پولیتبورو در ۲۶سپتامبر استناد کرده است. با این حال، این جلسه عمدتا تغییری را تایید کرد که دو روز پیشتر در یک نشست خبری شورای دولتی مطرح شده بود؛ رویدادی که باعث رشد شدید بازارهای سهام شد. لی همچنین چندین سیاست عمده برای حمایت از شرکتهای خصوصی و احیای مصرف را اعلام کرده است.
موضوعات جلسات مطالعاتی لی نیز نشان میدهند که او از برنامه اقتصادی عملگرایانهتری حمایت میکند. در حالی که شی اغلب پولیتبورو را به مطالعه ایدئولوژی و امنیت ملی وا میدارد، لی بر مسائل اقتصادی مانند مصرف، سیاست رقابتی، اصلاح بازار سرمایه، مالکیت فکری و محیط کسبوکار تاکید دارد. اگرچه تمرکز شورای دولتی بیشتر اقتصادی است تا سیاسی اما این شورا بر وزارتخانههای قدرتمندی چون امنیت عمومی و امنیت دولتی نیز نظارت دارد که نشان میدهد تمرکز لی بر توسعه اقتصادی ممکن است تلاشی آگاهانه برای تغییر توازن سیاستها به سمت اقتصاد و دوری از اولویت دادن به امنیت باشد.
نباید قدرت لی را بیش از حد ارزیابی کرد. او در نهایت زیرنظر شی فعالیت میکند. در اوایل ۲۰۲۲، در حالی که دبیر حزب شانگهای بود، لی چند هفته برای قرنطینه شهر در مقابل شیوع اُمیکرون منتظر ماند؛ احتمالا بهدلیل ملاحظات اقتصادی اما با افزایش موارد ابتلا، شی معاون نخستوزیر، سون چونلان را برای اجرای سیاست کووید صفر اعزام کرد و لی چیانگ بهسرعت یک قرنطینه سخت دوماهه را اعمال کرد که خسارات شدید اقتصادی و اجتماعی بهدنبال داشت. این ماجرا باعث شد برخی او را بلهقربانگو بدانند. از جهتی این توصیف درست است زیرا هیچ رهبری نمیتواند سیاستی مخالف خواست شی اجرا کند اما اکنون که شی با مجموعهای از وفاداران محاصره شده، بهنظر میرسد تمایل بیشتری به پذیرش نظرات آنان دارد. گزارشها حاکی از آن است که لی نقشی کلیدی در متقاعد کردن شی برای کنار گذاشتن سیاست کووید صفر در اواخر همان سال ایفا کرده است.
دلایل راهبردیای نیز برای تقویت جایگاه لی وجود دارد. واگذاری مسوولیتهای حکمرانی، فشار کار روزمره را از دوش شی برمیدارد و در صورت وقوع بحران، مسوولیت آن را بر دوش لی میگذارد. شی ممکن است بخواهد شبکههای وفاداران خود را متعادل کند تا هیچ متحدی بیش از حد قدرتمند نشود. برای نمونه، کای چی، دستیار ارشد و همراه قدیمی شی در دوران فوجیان به مهره کلیدی در بوروکراسی حزبی و سیاست امنیت ملی تبدیل شده است. در مقابل، لی از حلقه همراهان شی در ژجیانگ است و تشویق رقابت آرام میان آنها ممکن است به حفظ کنترل شی کمک کند.
به گفته برخی ناظران، اوجگیری لی میتواند پیامدهای بلندمدتی برای سیاست چین داشته باشد. در اواخر ۲۰۲۷، انتظار میرود شی بیستویکمین کنگره حزب را برای تعیین کمیته مرکزی جدید تشکیل دهد که در ادامه رهبری ملی آینده را تعیین خواهد کرد. براساس عرف پیشین بازنشستگی که اعضای پولیتبورو در سن ۶۸سالگی یا بیشتر باید کنارهگیری کنند، لی که متولد جولای ۱۹۵۹ است، باید بازنشسته شود. با این حال، در کنگره قبلی در اکتبر ۲۰۲۲، بسیاری از رهبران طبق برنامه بازنشسته شدند اما شی برای خود و چند نفر دیگر از جمله دیپلمات ارشد وانگ یی و ژنرال ژانگ یوشیا استثنا قائل شد. در نتیجه اگر لی همچنان مورد اعتماد شی باقی بماند، ممکن است تا ۲۰۳۲ در مقام نخستوزیر باقی بماند یا به مقام ارشدی دیگری منتقل شود. به خصوص اینکه موقعیت او در آوریل امسال تقویت شد، زمانی که شی، معاون پیشین لی در جیانگسو، شی تایفِنگ را به ریاست دپارتمان سازمان حزب منصوب کرد؛ نهادی که وظیفه ارزیابی و پیشنهاد ترفیع مقامات را برعهده دارد.
البته شی همچنان چهره مسلط در سیاست چین است. یک اشتباه از سوی لی میتواند مسیر حرفهایاش را به پایان برساند زیرا نفوذ او با نخستوزیران قدرتمندی چون ژو انلای یا ژو رونگجی که در دورههایی سیاست ملی را هدایت میکردند، قابل مقایسه نیست اما لی برخلاف انتظار، به نخستوزیری مهمتر از لی کچیانگ بدل شده است. حتی اقداماتی که زمانی نشانه ضعف تلقی میشدند، مانند لغو نشست خبری سالانه یا استفاده از هواپیماهای چارتر بهجای هواپیماهای اختصاصی شی، شاید راهبردهایی حساب شده برای ابراز تواضع و جلب اعتماد رهبر چین باشند.
در همین رابطه و در نهایت میتوان گفت شی میتواند بهتنهایی فرمان براند اما نمیتواند بهتنهایی حکومت کند. او به مشاوران، راهحلها و مجریان نیاز دارد و لی چیانگ، این نیاز را برآورده میکند. همین الگو را میتوان در مورد معاون نخستوزیر، هه لیفِنگ، نیز دید؛ دوستی قدیمی از دوران فعالیت شی در شیامن که اکنون مذاکرات تجاری با آمریکا را هدایت میکند. بنابراین شی همچنان کنترل کامل بر سیاست نخبگان و استراتژی دارد اما روزبهروز با واگذاری سیاستگذاری به زیردستان مورد اعتمادش فعلا راحتتر شده است.