لبوبو چگونه به زبان‌ مشترک جهانی تبدیل شد؟

ماجرای یک نشتی فرهنگی

گروه فرهنگ و هنر
کدخبر: 564420
عروسک «لبوبو» به عنوان یک پدیده فرهنگی و تجاری در ایران، نه تنها بازار اسباب‌بازی را دگرگون کرده، بلکه نشان‌دهنده تغییر ذائقه نسل جدید و نفوذ برندهای خارجی در فرهنگ ایرانی است.
ماجرای یک نشتی فرهنگی

جهان صنعت– «لبوبو» دیگر فقط یک عروسک نبوده بلکه پدیده‌ای است که هم بازار اسباب‌بازی ایران را دگرگون کرده و هم نشانه‌ای از تغییر ذائقه فرهنگی نسل جدید است. فراگیری این عروسکِ نه‌چندان زیبا از ویترین مغازه‌ها تا شبکه‌های اجتماعی بازتابی از پیوند پیچیده میان بازاریابی جهانی، خلأ تولید بومی و میل نسل Z به همراهی با الگوی جهانی است که پرسشی جدی را مطرح می‌کند: وقتی تخیل و ذائقه نسل‌تازه به تسخیر برندهای‌خارجی درمی‌آید جای روایتی که نشانی از فرهنگ‌ایرانی داشته باشد کجاست؟ استقبال از عروسک «لبوبو» واکنشی جهانی است که در ایران نیز متاثر از موج جهانی این پدیده با این موضوع مواجه شدیم. این هیولای کوچک از دل داستان‌های یک‌هنرمند هنگ‌کنگی و با راهبرد هوشمندانه شرکت «پاپ‌مارت» به بازارهای جهانی راه یافته و بی‌راه نیست اگر بگوییم در ایران نیز به یک پدیده تمام عیار تبدیل شد. محبوبیتی لبوبو سبب شده تا این عروسک نه‌تنها ویترین فروشگاه‌های آنلاین را تسخیر کرده بلکه بهانه‌ای برای شکل‌گیری یک بازار پرمخاطب، بحث‌های رسانه‌ای داغ و پرسش‌هایی جدی در حوزه اقتصاد فرهنگ و نظارت بر این عرصه باشد.

آمارها درباره لبوبو چه می‌گویند؟

با این حال بررسی دقیق‌تر مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد آنچه در ایران به‌ صورت گسترده رواج یافته نه محصول اصلی و کلکسیونی «لبوبو» بلکه نسخه تقلبی و قابل دسترس آن است که حتی با نام متفاوت «لفوفو» شناخته می‌شود. بحث‌ها بر سر این عروسک اما زمانی به اوج خود رسید که دو گزارش از رسانه‌های داخلی با ارائه آماری متفاوت تصویری پیچیده از مقیاس واقعی این بازار در کشور ترسیم کردند. روزنامه‌ای مدعی فروش بیش از یک‌میلیون‌عدد لبوبو در ایران شد؛ آماری که در صورت صحت نشان‌دهنده یک نفوذ فرهنگی و اقتصادی عظیم بوده اما در مقابل مرکز نمافر(گروه سیاست پژوهی و تحلیل داده) در تحلیلی اقتصادی با برآورد ارزش بازار حدود ۱۰۰‌میلیارد تومانی و در نظر گرفتن میانگین قیمت‌ها آمار دیگری ارائه و به عددی کمتر یعنی حدود ۲۰۰‌هزار عدد اشاره کرد. این اختلاف اما بیش از هر چیز واقعیت پیچیده بازار ایران و نبود داده‌های دقیق و قدرت بازارهای غیررسمی را نشان می‌داد. ادعای فروش بیش از یک‌میلیون عدد لبوبو با توجه به اینکه کل فروش شرکت «پاپ‌مارت» به عنوان تولیدکننده اصلی برای تمام منطقه اروپا، خاورمیانه و آفریقا در مدت مشابه حدود ۱/‏۱‌میلیون عدد بوده این آمار از فروش در ایران را غیرمحتمل می‌کند. از سوی دیگر یک تخمین داده‌محور که توسط نمافر ارائه شده تصویری دیگر را ترسیم می‌کند. این تحلیل با برآورد ارزش کل بازار و در نظر گرفتن میانگین قیمت نسخه‌های مختلف از کپیِ ارزان‌قیمت تا کپی شبیه به اصل و با اتکا به اسناد مالی شرکت «پاپ‌مارت» که فروش کل غرب آسیا را کمتر از یک‌میلیون عروسک عنوان کرده است به این نتیجه تخمینی می‌رسد که تقریبا ۲۰۰‌هزارعدد لفوفو(نمونه غیراصل) در بازار ایران وجود دارد. با بررسی داده‌های بازار داخلی و ارقام فروش با توجه به اینکه میانگین قیمت از حدود ۸۰۰‌هزارتومان به حدود ۵۰۰‌هزارتومان در نسخه‌های تقلبی کاهش یافته ارزش کل این بازار حدود صد‌میلیارد تومان برآورد می‌شود؛ بازاری که عمدتا از محصولات تقلبی تشکیل شده است و نه عروسک‌های اصلی لبوبو.

یک نشتیِ فرهنگی

این بازار ۱۰۰‌میلیارد تومانی اما بیش از هرچیز نشان‌دهنده «نشت» قابل‌توجه سرمایه فرهنگی و اقتصادی از اقتصاد خلاق داخلی ایران است. این حجم فروش معیار کمّی دقیقی از تقاضای برآورده نشده در میان کودکان، نوجوانان و جوانان ایرانی برای نوع خاصی از محصول فرهنگی بوده که ویژگی‌هایی چون طراحی مدرن، قابلیت کلکسیونی(مجموعه‌داری) و ارتباط با روندهای جهانی را داراست. این سرمایه می‌توانست به‌طور بالقوه از هنرمندان، طراحان و تولیدکنندگان داخلی حمایت کند. بنابراین موفقیت لبوبو یا «لفوفو» در واقع یک کیفرخواست علیه ناکامی صنعت خلاق داخلی در تسخیر این بازار بوده و یک شکاف حیاتی در طراحی محصول، بازاریابی و درک روانشناسی مصرف‌کننده نسل جدید را برجسته می‌کند. برای سیاستگذاران و مصرف‌کنندگان درک تفاوت‌های محصول اصلی و نسخه‌های تقلبی رایج در بازار ایران ضروری است. این تفاوت‌ها تنها به قیمت محدود نشده و ابعاد کیفی، ایمنی و حقوقی را نیز دربر می‌گیرند.

درباره خالق لبوبو

نکته مهم اینکه پدیده لبوبو یک تب زودگذر نیست. موفقیت جهانی «لبوبو» ریشه در داستان زندگی و سبک هنری خالق آن یعنی «کاسینگ لانگ» دارد. او هنرمندی متولد هنگ‌کنگ است که در هلند بزرگ شده و این پیشینه دوگانه عمیقا بر آثار او تاثیر گذاشته است. سبک هنری او ترکیبی از تاثیرات شرقی و غربی است که از افسانه‌ها و اساطیر اروپایی به‌ویژه فرهنگ عامه اسکاندیناوی الهام گرفته است. شخصیت «لبوبو» در سال۲۰۱۵ میلادی به‌عنوان بخشی از مجموعه داستان مصور «هیولاها» معرفی شد. این شخصیت یک موجود افسانه‌ای مهربان اما بازیگوش توصیف می‌شود که قصد کمک به دیگران را دارد اما اغلب به‌طور تصادفی باعث دردسر می‌شود. طراحی «لبوبو» نیز عامدانه دوگانه و جذاب است؛ با دندان‌های نیش‌مانند و لبخند شیطانی‌اش کمی ترسناک به‌نظر می‌رسد اما چشمان درشت و معصومش حس دوست داشتنی بودن را منتقل می‌کند. این زیبایی‌شناسی که اغلب به‌عنوان «زشت- بامزه» توصیف می‌شود از استانداردهای متعارف دوری کرده و با نسلی که به دنبال اصالت و پذیرش نقص است ارتباط عمیق‌تری برقرار می‌کند. یک عامل مهم در موفقیت جهانی «لبوبو» ابهام فرهنگی ذاتی آن است. این شخصیت برخلاف نمادهایی مانند «میکی ماوس» آمریکایی یا «هلو کیتی» ژاپنی بار فرهنگی ملی قدرتمندی را به دوش نمی‌کشد. الهام از اساطیر اسکاندیناوی به این شخصیت هویتی تقریبا خنثی بخشیده است. این ویژگی لبوبو را به یک بوم سفید برای مصرف‌کنندگان جهانی تبدیل کرده که می‌تواند بدون اصطکاک فرهنگی در هر زمینه‌ای در سطح جهان ادغام شده و این امر پذیرش سریع آن را تسهیل کرده است. به‌عبارت دیگر لبوبو محصول یک فرهنگ واحد و مسلط نبوده بلکه محصول جهانی شدن است. نقطه‌عطف کلیدی در تاریخ لبوبو اما همکاری خالق آن با کمپانی معروف «پاپ‌مارت» در سال۲۰۱۷ میلادی بود. پاپ‌مارت که در سال ۲۰۱۰ در چین تاسیس شده از یک فروشگاه خرده‌فروشی محصولات خلاق به یک غول فرهنگی- تجاری تبدیل شد که هنر را با سرگرمی درآمیخته است. این شرکت با کشف و تمرکز بر روی «اسباب‌بازی‌های هنری» و به‌طور مدل فروش «جعبه‌های شانسی» موفقیتی عظیم رسید.

بازی دیگر صرفا یک ابزار کودکانه نیست

نیروی محرکه اصلی بازار اسباب‌بازی هنری جمعیت‌شناسی نوظهوری به نام «کودک بزرگسال» است؛ بزرگسالانی عمدتا از نسل Z که برای خودشان اسباب‌بازی و ابزار سرگرمی مانند فیگورها می‌خرند. این روند یک محرک اقتصادی قابل‌توجه است. کودک‌بزرگ‌سالان بخش بزرگی از فروش جهانی اسباب‌بازی را به خود اختصاص داده‌اند. این روند نشان‌دهنده یک تغییر بنیادین در تعریف بزرگسالی است. بازی دیگر صرفا یک سرگرمی کودکانه تلقی نمی‌شود بلکه به عنوان ابزار هویت در بزرگسالی بازتعریف شده است. بر این اساس سیاستگذاران باید بدانند که ابزار اسباب ‌بازی و سرگرمی دیگر محدود به کودکان نیست و اکنون بخش مهمی از بازار برای بزرگسالان است.

پدیده در ایران؛ ظهور بازار خاکستری «لفوفو»

فراگیری لبوبو در ایران از طریق کانال‌های رسمی صورت نگرفته زیرا شرکت تولیدکننده حضور جدی در خاورمیانه ندارد. در واقع با مسدود شدن کانال‌های رسمی توزیع تمام تقاضای ایجاد شده به سمت کانال‌های غیررسمی و بازار خاکستری مبتنی بر شبکه‌های اجتماعی مجازی هدایت شده است. از سوی دیگر مصرف‌کنندگان ایرانی که دسترسی آسان به بازارهای جهانی نداشته به دلیل بالا بودن قیمت نمونه اصلی تمایل بیشتری به خرید نسخه‌های تقلبی دارند. این پدیده ناشی از نفوذ دیجیتال است؛ جوانان ایرانی به‌ویژه نسل Z از طریق پلتفرم‌هایی مانند اینستاگرام و تیک‌تاک با روندهای جهانی آشنا شده و دوست‌دارند تا آنها هم بخشی از این روند باشند.

این پدیده نشان‌دهنده یک سرریز فرهنگی است که به ابزاری برای بازاریابی و فروش یک محصول فرهنگی چینی در بازار ایران تبدیل شده و این واقعیت نشان‌دهنده پیچیدگی و درهم‌تنیدگی زیست‌بوم‌های فرهنگی جهانی است. ایران دارای یکی از جوامع بزرگ و فعال طرفداران کی‌پاپ محسوب می‌شود. زمانی که «لیزا» اکسسوری‌های لبوبو به‌دست گرفت این روند به سرعت در میان طرفداران ایرانی او نیز فراگیر شد. این تقاضای ناگهانی و شدید توسط یک بازار خاکستری متشکل از واردکنندگان غیررسمی و فروشگاه‌های آنلاین که در واردات و فروش محصولات پرمخاطب جهانی تخصص دارند شناسایی و تامین شد. این فروشندگان با وارد کردن عروسک‌ها و جاسوئیچی‌های لبوبو و بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی به گسترش محبوبیت آن کمک کردند. موفقیت لبوبو درسی آموزنده برای جاه‌طلبی‌های صادرات فرهنگی ایران به شمار می‌آید. این پدیده نشان می‌دهد که موثرترین شکل قدرت نرم اغلب طبیعی و تجاری است نه دولتی. چنین الگویی اهمیت مالکیت فکری مبتنی بر شخصیت را در عبور از مرزهای فرهنگی یک کشور برجسته می‌کند. برای ایران که دارای تاریخ غنی از داستان‌سرایی و هنرهای تجسمی بوده این یک فرصت از دست رفته در ارائه این میراث در قالب‌های مدرن و تجاری مانند اسباب‌بازی‌های هنری، سرگرمی یا تولید پویانمایی است که می‌تواند برای مخاطبان جوان جهانی جذاب باشد. بنابراین نکته قابل‌توجه این است که می‌توان از این روند برای تولید و صادرات سایر محصولات فرهنگی ایرانی درس گرفت تا در موارد دیگر با این سرعت قافیه را نبازیم.

وب گردی