فرصتهای صادراتی صنعت حلال ایران

سمانه عابدی– در سالهای اخیر، مفهوم «حلال» فراتر از یک الزام دینی برای مسلمانان رفته و به یک استاندارد جهانی برای سلامت، شفافیت و اخلاق در مصرف تبدیل شده است. رصد بازارهای بینالمللی نشان میدهد که امروز، گواهی حلال دیگر فقط برای مسلمانان جذاب نیست؛ بلکه بخش وسیعی از مصرفکنندگان غیرمسلمان، به ویژه نسلهای جوان، نیز به دلیل ارزشهای اخلاقی، بهداشتی و زیستمحیطی آن، به سمت این محصولات گرایش پیدا کردهاند.
تحولات اخیر بازار جهانی حلال
در کشورهای غربی مانند آمریکا و انگلستان، شاهد رشد مصرف محصولات حلال توسط غیرمسلمانها هستیم زیرا این محصولات با ارزشهای مرتبط با سلامت و تولید مسوولانه هماهنگ هستند. در آسیا و اقیانوسیه، با سهمی نزدیک به ۵۰درصد، کشورهای پرجمعیتی مثل اندونزی، مالزی و پاکستان پیشتاز تولید و مصرف محصولات متنوع حلال هستند. ایالاتمتحده نیز با جمعیتی روبه رشد از مسلمانان، در حال تبدیل شدن به یکی از بازارهای مهم برای عرضه گسترده محصولات دارای گواهی حلال است. لذا بازار حلال، به ویژه در بخش غذا، دیگر یک بازار صرفا مذهبی نیست؛ بلکه به یک جریان اقتصادی جهانی با پیوندهای اخلاقی و زیستمحیطی تبدل شده است. با رشد حدود ۹ درصدی در دهه آینده، این صنعت فرصتهای بسیار بزرگی برای صادرات، نوآوری و ایجاد برندهای پایدار در اختیار کشورهایی مانند ایران قرار داده است؛ به شرط آنکه بتوانیم بهموقع و با استانداردهای جهانی وارد این عرصه شویم.
با توجه به ضرورت تنوعبخشی به بازارهای صادراتی ایران و لزوم بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی و دینی مشترک با کشورهای مسلمان، به ویژه در حوزه محصولات حلال، بررسی فرصتهای صادراتی ایران در این حوزه ضروری به نظر میرسد. بنابراین در ادامه مروری تحلیلی بر ظرفیتها، مزیتهای نسبی، چالشها و مسیرهای پیشنهادی برای توسعه صادرات محصولات حلال ایران به بازار کشورهای اسلامی و به ویژه منطقه آسیای جنوبشرقی ارائه دادهام.
ظرفیت بازار کشورهای اسلامی و آسیای جنوبشرقی
کشورهای اسلامی با جمعیتی بالغ بر ۸/۱میلیارد نفر، یکی از بزرگترین بازارهای بالقوه برای محصولات حلال بهشمار میروند. در این میان، کشورهای جنوبشرقی آسیا نظیر اندونزی، مالزی، سنگاپور و حتی تایلند و فیلیپین، به دلیل دارا بودن جمعیت قابلتوجه مسلمان و رشد روزافزون طبقه متوسط، بازارهایی جذاب و در حال گسترش برای این نوع محصولات هستند. تجربه این کشورها در زمینه نظارت دقیق بر فرآیند تولید و صدور گواهیهای معتبر حلال نیز باعث شده که مصرفکنندگان آنها نسبت به منشا و کیفیت محصولات حساسیت بالایی داشته باشند.
مزیتها و چالشهای پیشروی جمهوری اسلامی ایران در بازار حلال
ایران از جنبههای مختلفی در صنعت حلال دارای ظرفیت و مزیت است. تنوع اقلیمی، منابع کشاورزی غنی، تولید گسترده محصولات غذایی، لبنی، دارویی و آرایشی و همچنین سابقه تاریخی در صادرات به کشورهای منطقه، فرصتهای قابلتوجهی فراهم کرده است. بسیاری از این محصولات قابلیت انطباق با استانداردهای حلال را دارند و در صورت برنامهریزی مناسب، میتوانند سهم قابلتوجهی از بازار هدف را به خود اختصاص دهند. همچنین موقعیت ژئوپلیتیکی ایران به عنوان پل ارتباطی شرق و غرب، امکان صادرات سریعتر و کمهزینهتر به بازارهای منطقه را فراهم میسازد اما با وجود مزیتهای متعدد، باید اذعان داشت که صادرات محصولات حلال با چالشهایی نیز همراه است. نخست، استانداردهای حلال در کشورهای مختلف، بهویژه در جنوبشرقی آسیا، از تنوع و سختگیریهای خاصی برخوردارند که مستلزم ارتقاء فرآیند تولید و دریافت گواهیهای معتبر بینالمللی مانند JAKIM (مالزی) و MUI (اندونزی) است. دوم، رقابت با کشورهای پیشرو در صنعت حلال نظیر مالزی، ترکیه و امارات متحده عربی، ضرورت ارتقای کیفیت و برندسازی را دوچندان میکند. همچنین برخی محدودیتهای زیرساختی در حوزه حملونقل، بستهبندی و بازاریابی بینالمللی نیز به عنوان موانع اجرایی مطرح هستند.
نقش برند ملی در توسعه بازار حلال در ایران
در مسیر توسعه بازار حلال در کشور، یکی از مهمترین چالشها و در عین حال فرصتهای پیشرو، مساله «برند ملی» است. درک من از وضعیت فعلی بازار حلال ایران نشان میدهد که اگرچه ظرفیتهای تولید، منابع طبیعی و سرمایه انسانی برای رقابت در این بازار وجود دارد اما نبود یک برند ملی معتبر، یکپارچه و شناخته شده در سطح بینالمللی، مانع اصلی در مسیر حضور پررنگ ایران در زنجیره جهانی محصولات حلال بوده است.
برند ملی، صرفا یک نام یا نشان تجاری نیست، بلکه بازتابی از اعتبار، کیفیت، اصالت و اعتماد است که در ذهن مصرفکننده خارجی شکل میگیرد. در حوزه محصولات حلال که مبنای آن بر سلامت، اخلاق و مشروعیت شرعی است، نقش اعتماد بسیار پررنگتر از سایر بازارهاست. مصرفکننده مسلمان در مالزی، اندونزی یا کشورهای عربی، بیش از هر چیز به گواهیها، کیفیت تضمین شده و اعتبار نهاد صادرکننده اعتماد میکند.
از نظر من، برند ملی میتواند نقش اساسی در انتقال این اعتماد ایفا کند، بهویژه زمانی که چندین تولیدکننده داخلی تحت یک پرچم و استاندارد مشترک در بازار بینالمللی حضور یابند. نمونه موفق این رویکرد را میتوان در کشور مالزی دید که با راهاندازی نهادهایی نظیر JAKIM و برند ملی حلال «Malaysia Halal» توانسته سهم مهمی از بازار جهانی حلال را به خود اختصاص دهد.
وضعیت فعلی ایران در حوزه برند ملی حلال
با وجود جایگاه ایران به عنوان یکی از کشورهای پیشروی اسلامی و دارا بودن منابع تولید حلال در بخشهای غذایی، کشاورزی، دارویی و آرایشی، تاکنون موفق به خلق و تثبیت یک برند ملی حلال قابل اعتماد و بینالمللی نشدهایم. برندهای متعددی به صورت پراکنده فعالیت میکنند و فرآیند صدور گواهی حلال نیز در نبود مرجعیت واحد و مورد تایید بینالمللی، انسجام لازم را ندارد. در اغلب موارد، صادرکنندگان ایرانی مجبورند از گواهیهای حلال کشورهای دیگر (از جمله مالزی یا ترکیه) استفاده کنند تا بتوانند محصولات خود را در بازارهای آسیایی یا عربی عرضه کنند. این وضعیت، هم هزینهبر است و هم جایگاه ایران را به عنوان تولیدکننده اصلی محصولات حلال تضعیف میکند.
فرصتها و ضرورتهای ایجاد برند ملی حلال
به اعتقاد من، ایران میتواند با تکیه بر ظرفیتهای زیر، نسبت به ایجاد یک برند ملی در حوزه حلال اقدام کند:
– پشتوانه فرهنگی- دینی: ایران به عنوان یکی از منابع فکری و علمی جهان اسلام، میتواند مشروعیت دینی و فقهی لازم برای گواهیهای حلال را فراهم آورد.
– توان فنی و زیرساختی: کارخانههای تولیدی در بسیاری از حوزهها، توان تطابق با استانداردهای حلال را دارند.
– شبکه دیپلماسی اسلامی: حضور ایران در سازمان همکاری اسلامی و مجامع منطقهای میتواند ابزاری برای پذیرش برند ملی حلال ایران در سطح بینالمللی باشد.
آسیبشناسی بازار حلال ایران در قالب تحلیل SWOT
با توجه به مطالعات، تجربیات و رصد تحولات داخلی و بینالمللی در حوزه اقتصاد حلال، معتقدم بازار حلال ایران با وجود ظرفیتهای راهبردی، هنوز نتوانسته جایگاه شایستهای در اقتصاد جهانی حلال بهدست آورد. برای دستیابی به تصویر روشنتر از وضعیت این بازار، در این گزارش تلاش کردهام با رویکرد آسیبشناسانه، نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای بازار حلال ایران را به صورت تحلیلی و از دیدگاه شخصیام ارائه کنم.
- نقاط قوت بازار حلال ایران
در نگاه من، ایران از چندین جهت دارای مزیتهای ذاتی برای توسعه بازار حلال است که میتوان آنها را به شرح زیر دستهبندی کرد:
– پشتوانه فقهی و دینی قوی: ایران به عنوان یکی از مراکز علمی و فقهی جهان اسلام، از مشروعیت دینی و ظرفیت علمی لازم برای تولید استانداردهای حلال برخوردار است.
– توانمندی تولید در حوزههای متنوع: وجود زیرساختهای قابلقبول در تولید صنایع غذایی و لبنی گرفته تا تولید داروهای گیاهی، فرآوردههای آرایشی طبیعی، و پوشاک اسلامی.
– نیروی انسانی متخصص: حضور دانشآموختگان و متخصصان در رشتههای صنایع غذایی، داروسازی، کنترل کیفیت و تجارت بینالملل.
– موقعیت جغرافیایی راهبردی: دسترسی به بازارهای منطقهای شامل آسیای میانه، کشورهای خلیجفارس، شبهقاره هند و آسیای جنوبشرقی.
– ظرفیت شرکتهای دانشبنیان: رشد شرکتهای نوآور در حوزه فرآوری محصولات طبیعی و سلامتمحور که قابلیت ورود به زنجیره ارزش حلال را دارند.
– پشتوانه فرهنگی و تمدنی مصرف حلال در جامعه: سبک زندگی ایرانی-اسلامی تقویتکننده تولید و مصرف محصولات حلال در داخل کشور است.
- نقاط ضعف بازار حلال ایران
در عین حال، بازار حلال ایران با ضعفها و نارساییهای ساختاری مواجه است که روند توسعه آن را کند و ناپایدار کرده است:
– نبود برند ملی حلال: عدم وجود یک نشان تجاری معتبر، یکپارچه و پذیرفته شده در سطح بینالمللی که محصولات حلال ایرانی را معرفی و حمایت کند.
– فقدان نظام استانداردسازی بینالمللی: نبود هماهنگی میان نهادهای صدور گواهی حلال و ضعف در انطباق با استانداردهای جهانی مانند JAKIM، MUI، یا GCC.
– پراکندگی و جزیرهای بودن نهادهای مسوول: ناهماهنگی بین دستگاههای اجرایی (وزارت صمت، جهاد کشاورزی، استاندارد، سازمان غذا و دارو و …) در تعریف و اجرای سیاستهای بازار حلال.
– ضعف در بازاریابی و دیپلماسی تجاری: نبود راهبرد مشخص برای معرفی محصولات ایرانی در بازارهای هدف و عدم حضور مؤثر در نمایشگاهها و رویدادهای حلال.
– مشکلات لجستیکی و حملونقل صادراتی: ضعف در بستهبندی حرفهای، زنجیره سرد، سامانه رهگیری و دسترسی پایدار به بازارهای هدف.
الف) ضعف ساختار نهادی:
– نبود مرجع واحد و معتبر ملی برای حلال که بتواند کلیه ابعاد (غذا، دارو، پوشاک، خدمات و…) را یکپارچه استانداردسازی کند.
– پراکندگی نهادهای اجرایی و گواهیدهنده: جزیرهای عمل کردن سازمانها، فقدان وحدت رویه، و تضاد منافع بخش دولتی و خصوصی که موجب سردرگمی فعالان اقتصادی شده است.
ب) ضعف تولید و فناوری:
– در مواد غذایی: کمبود بستهبندی رقابتی، زنجیره سرد ناکافی و ضعف کنترل کیفیت صادراتی.
– در دارو و آرایشی: نبود فناوریهای پیشرفته برای اثبات حلیت یا جداسازی ناخالصیها (مثلا ژلاتین غیرحلال).
– در پوشاک اسلامی: ضعف طراحی، بازاریابی و برندینگ؛ نبود بازارهای صادراتی منسجم.
– در گردشگری حلال: نبود زنجیره خدمات کامل (هتل، غذا و سرگرمی حلال)، کمبود نیروی آموزشدیده.
– در خدمات مالی اسلامی: ساختار محدود، غلبه رویکرد صوری، عدم توسعه بیمههای اسلامی (تکافل) یا صکوک صادراتی
ج) ضعف در دیپلماسی تجاری و فرهنگی:
– عدم حضور موثر در سازمانهای جهانی حلال (مانند SMIIC، IHAF، HDC)
– نبود دیپلماسی فرهنگی برای معرفی روایت ایرانی از مفهوم «حلال»، به ویژه در جهان اهل سنت.
– تحریمها و مسائل بانکی که عملا مانع توسعه خدمات مالی اسلامی (مثل بانکداری حلال یا بیمه تکافل) شدهاند.
- فرصتهای پیشروی بازار حلال ایران
با توجه به تحولات جهانی، معتقدم فرصتهای قابلتوجهی برای جهش بازار حلال ایران وجود دارد:
– رشد جهانی تقاضای محصولات حلال: ارزش بازار جهانی حلال در حوزه غذا، دارو، آرایشی و پوشاک از ۳تریلیون دلار فراتر رفته و همچنان در حال رشد است.
– رشد طبقه متوسط مسلمانان در جنوبشرق آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکای شمالی باعث افزایش تقاضای محصولات حلال شده است.
– افزایش تقاضای جهانی برای محصولات حلال فراتر از غذا: از لوازم بهداشتی، آرایشی و دارویی گرفته تا خدمات دیجیتال و مالی و تمایل مصرفکنندگان جهانی به محصولات طبیعی، اخلاقمحور و سالم که با مفهوم حلال همراستا هستند.
– علاقه کشورهای همسایه به واردات محصولات غذایی و دارویی سالم: به ویژه در دوران پساکرونا که ایران میتواند با ارائه محصولاتی ایمن، سالم و حلال در این بازارها فعال شود.
– امکان استفاده از ظرفیت سازمان همکاری اسلامی (OIC) و توافقنامههای منطقهای: برای تسهیل تجارت و پذیرش متقابل گواهیهای حلال.
– پتانسیل دیپلماسی فرهنگی و مذهبی ایران در جهان اسلام: بهویژه برای ایجاد همافزایی در استانداردسازی و پذیرش گواهیهای ایرانی.
– قابلیت گسترش صادرات خدمات و فناوری حلال: از گردشگری سلامت و زیارت تا فناوری گواهیدهی و خدمات مشاورهای حلال.
– رشد بازار گردشگری حلال در جهان اسلام: که ایران میتواند با ظرفیتهای فرهنگی، زیارتی، طبیعتگردی و سلامتمحور، جایگاهی ویژه کسب کند.
– ظرفیت صادرات داروهای گیاهی و مکملهای حلال به آسیای جنوبشرقی، آسیای میانه و آفریقا.
– امکان توسعه برند حلال ایران با هویت فرهنگی مستقل: ارائه تصویری اصیل از حلال با تکیه بر منابع ایرانی- اسلامی.
- تهدیدهای فراروی بازار حلال ایران
در کنار فرصتها، تهدیدهای مهمی نیز پیشروی بازار حلال ایران قرار دارد که در صورت غفلت، ممکن است منجر به عقبماندگی بیشتر در این عرصه شود:
– رقابت شدید کشورهای پیشرو در صنعت حلال: بهویژه مالزی، اندونزی، ترکیه، امارات و حتی کشورهای غیرمسلمان مانند تایلند و استرالیا.
– عدم اعتماد بازار جهانی به گواهیهای حلال ایران: به دلیل عدم پذیرش بینالمللی یا فقدان شفافیت فرآیندهای صدور گواهی.
– تحریمهای اقتصادی و مشکلات بانکی بینالمللی: که فرآیند تجارت، نقلوانتقال مالی و همکاری با نهادهای بینالمللی را دشوار کرده است.
– تغییرات ذائقه مصرفکنندگان و پیچیده شدن الزامات کیفی و ایمنی غذایی: که تولیدکنندگان ایرانی باید خود را با آن هماهنگ کنند.
– تهدید محصولات تقلبی یا فاقد گواهی معتبر به نام حلال: که باعث تضعیف اعتماد مصرفکننده به برندهای ایرانی میشود.
– تضعیف زیرساختهای گردشگری حلال به دلیل فقدان سیاستگذاری هماهنگ، نبود نیروی آموزشدیده.
در مجموع، بازار حلال ایران با ظرفیتهای بالا و فرصتهای راهبردی مواجه است اما ضعفهای ساختاری و تهدیدهای خارجی مانع از تحقق کامل این ظرفیتها شدهاند. از نظر من، حرکت بهسوی توسعه پایدار این بازار مستلزم:
- ایجاد و تقویت برند ملی حلال با نگاه چندبُعدی و بینالمللی و با مشارکت نهادهای حاکمیتی و بخشخصوصی
- همراستایی نهادی و راهبردی بین دستگاههای اجرایی و سیاستگذار
- توسعه دیپلماسی اقتصادی فعال در حوزه حلال با تمرکز بر کشورهای اسلامی و آسیای جنوبشرقی؛
- افزایش توان رقابتی تولیدکنندگان ایرانی از طریق آموزش، حمایت مالی، بهروزرسانی فناوری و بازاریابی هدفمند.
سرمایهگذاری هدفمند در حوزههایی چون دارو، آرایشی، پوشاک اسلامی و گردشگری سلامت؛ توسعه زیرساختهای مالی اسلامی و خدمات تکافل برای پشتیبانی از صادرات و سرمایهگذاری؛ آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی، کارآفرینان و شرکتهای دانشبنیان در زنجیره ارزش حلال؛ ایجاد شرکتهای مشترک و دفاتر نمایندگی صادراتی در کشورهای هدف برای تسهیل دسترسی به بازار و شناخت ذائقه و نیاز مصرفکنندگان؛ سرمایهگذاری در ارتقای بستهبندی، فناوری تولید و تنوعبخشی به محصولات صادراتی با تمرکز بر محصولات فرآوری شده، دارویی و آرایشی حلال از دیگر راهبردهاست.
در مجموع، معتقدم که صنعت حلال یکی از بسترهای مهم و راهبردی برای تقویت صادرات غیرنفتی ایران بهشمار میرود. با وجود چالشهای اجرایی و رقابت فشرده در این عرصه، ظرفیتهای داخلی کشور در کنار پیوندهای فرهنگی و دینی با کشورهای اسلامی، میتواند ایران را به یکی از بازیگران مهم در بازار جهانی حلال تبدیل کند؛ به شرط آنکه برنامهریزی منسجم، حمایت نهادی و همکاری بینبخشی بهدرستی محقق شود. معتقدم که بدون برخورداری از یک برند ملی معتبر و منسجم، رقابت ایران در بازار جهانی حلال با دشواریهای جدی مواجه خواهد بود. توسعه این برند نهتنها به افزایش صادرات کمک میکند، بلکه باعث ارتقای تصویر ایران در اقتصاد جهانی اسلام نیز خواهد شد. شکلگیری برند ملی حلال، نقطه آغاز تثبیت جایگاه ایران در زنجیره ارزش جهانی حلال است، مشروط بر آنکه با نگاه بلندمدت، همکاری میانبخشی و حمایت سیاستگذاران همراه شود.
* عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی