صدای عقلانیت
مهدی پازوکی، اقتصاددان و ازجمله امضاکنندگان بیانیه ۱۸۰استاد
میانه هفته گذشته بود که ۱۸۰تن از اقتصاددانان برجسته و استادان فرهیخته دانشگاههای برتر کشور با امضای بیانیهای خطاب به شهروندان و رییسجمهور، با اشاره به درسها و آموزههای جنگ ۱۲روزه اخیر و اعلام انزجار نسبتبه این تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی به خاک ایران، خواستار تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی کشور شدند. با این همه اما در روزهای بعد، اگرچه شاهد استقبال گسترده نخبگان، فرهیختگان و عموم شهروندان از این مطالبه معقول، دلسوزانه، ملی و ضروری بودیم، اقلیت تندرویی که در تمام بزنگاهها صرفا سعی در ایجاد تشنج و فرار به جلو دارد، این بار نیز با هجمه علیه نویسندگان و امضاکنندگان این بیانیه از طریق تریبون صداوسیما و برخی دیگر از منابع رسانهای پرشماری که از منابع عمومی ارتزاق میکنند، سعی کردند فضا را غبارآلود کنند تا هم صدای دلسوزانه نویسندگان و امضاکنندگان این بیانیه به مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری نرسد و هم بهزعم خود، ضعف و کمدانشی خود را پنهان کنند.
اگرچه در روزهای گذشته شاهد هجمههای نامعقول فراوانی علیه ۱۸۰نخبه دانشگاهی بودیم که در تهیه و تدوین این بیانیه نقش داشتهاند اما واقعیت این است که ما تنها قادریم با روشهای علمی به بحث بپردازیم و حتی در این بحث خاص نیز تنها درخواستی که از تندروهای مخالف این نامه دارم، این است که به این نامه بهطور منطقی، مستدل و علمی پاسخ دهند. فراموش نکنیم که وقتی به فهرست امضاکنندگان این نامه نگاه کنیم، میبینیم که افرادی از مشربهای گوناگون فکری به دلیل اتفاقنظرشان بر اهمیت اصلاحات اساسی و لزوم تغییر پارادایم حاکم بر نظام حکمرانی کنار یکدیگر قرار گرفتهاند تا مگر به صدای یکدیگر پژواک بدهند و زمینه شنیده شدن این توصیههای ملی و اصولی را فراهم کنند. در واقع بسیاری از افرادی که این نامه را امضا کردهاند، در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلاف سلیقه دارند اما از آنجا که همگی اختلاف سلیقه را به رسمیت میشناسند، طرفدار رشنالیتی و عقلانیت هستند و میدانند راه اصلاح و رفع مشکلات از مسیر چندصدایی و عقلانیت میگذرد، همگی یکصدا بر لزوم تحقق این اصلاحات تاکید کردهاند. حال آنکه تندروها دقیقا مخالف عقلانیت و چندصدایی هستند و از قضا به همین دلیل نیز طی این سالها و دهههای گذشته، مشکلاتی را برای جامعه ایجاد کردند. افرادی که اگر در یک شرایط طبیعی قرار داشتیم، برای اداره یک نانوایی به کار گرفته نمیشدند اما امروز برخی از مهمترین و کلیدیترین کرسیهای مدیریتی این مملکت را قبضه کردهاند. اتفاقا رسانه حاکمیتی مملکت باید با افتخار به نشر و بازخوانی این بیانیه میپرداخت و افتخار میکرد که فرهیختگان و نخبگان دانشگاهی این مملکت اینچنین بر مصالح ملی تاکید دارند و تنها خط قرمزشان منافع ملی است.
نمیتوان منکر آن شد این ۱۸۰نخبه دانشگاهی که در تهیه و تدوین این نامه دست داشتهاند، خط قرمزی جز منافع ملی ایران و ایرانیان ندارد؛ ما بهشدت با وادادگی مخالفیم اما همزمان با همان شدت نیز طرفدار آزادیهای مطرح در قانوناساسی هستیم اما واقعیت این است که تندروها این رویکرد ما را برنمیتابند. در واقع امروز به این دلیل اینطور زبان به اهانت و درشتگویی علیه ۱۸۰استاد دانشگاه امضاکننده این نامه گشودهاند و اینگونه به این فرهیختگانی که دارای نظر و اندیشه هستند و تالیفات و آثار علمی مهمی را از خود بهجای گذاشتهاند، میتازند که نمیخواهند به عقلانیت تن بدهند.
واقعیت آن است که این تندروها اساسا با توسعه مشکل دارند. آنها توسعه را یک مفهوم غربی میدانند و به همین دلیل است که بانی وضع موجود و این مشکلاتی هستند که امروز گریبانگیر این مملکت شده است. آنها با توسعه به عنوان یک مفهوم غربی سر ستیز دارند، حال آنکه علم غربی و شرقی ندارد. این تندروها بانی وضعیت کنونی هستند و باید پاسخگو باشند اما بهجای پاسخگویی، رو به فرار به جلو آوردهاند. غافل از اینکه در دنیای امروز بهدلیل گسترش فناوری و شبکههای اجتماعی، شهروندان از درکی بهمراتب عمیقتر از گذشته برخوردارند و به همین دلیل هم شاهد بودیم که در جریان انتخابات ریاستجمهوری و در دور نخست انتخابات، ۶۰درصد از ملت ایران که واجد شرایط شرکت در انتخابات بودند، از حضور پای صندوقهای رای خودداری کردند یا در جریان انتخابات مجلس کنونی که اسفندماه گذشته برگزار شد نیز به عنوان نمونه در پایتخت، کمتر از ۵درصد از واجدان شرایط پای صندوقهای رای حاضر شدند.
دولت باید بداند فرهیختگان و نخبگان دانشگاهی که دلسوز مملکت هستند و دغدغه توسعه ایران را دارند، هرگز دنبال خوشنشینی و کنار گود ماندن نیستند بنابراین شگفتزدهام که چرا بهجای استقبال از توصیههای این بیانیه، اینچنین شمشیر را علیه ما از رو بستهاند. در واقع به نظر میرسد که این تندروها به شدت احساس خطر کردهاند چراکه نه مردم را دارند، نه حرفی برای گفتن دارند و نه برنامهای برای اداره کشور!