«جهان‌صنعت» به بررسی روز گذشته بازار سرمایه می‌پردازد؛

سنگ‌پرانی حقوقی‌ها به سوی تالار شیشه‌ای!

نوید خیرخواه
کدخبر: 534805
بازار سرمایه روز گذشته با سقوطی ۲۴ هزار واحدی شاخص کل و افت قابل توجه شاخص هم‌وزن، تحت فشار شدید فروش حقوقی‌ها به ویژه در نمادهای بزرگ بانکی، پالایشی و فلزی قرار گرفت که باعث تشدید فضای روانی منفی و ناامیدی گسترده در بازار شد.
سنگ‌پرانی حقوقی‌ها به سوی تالار شیشه‌ای!

جهان صنعت – بازار سرمایه دومین روز کاری هفته را نیز با سقوطی معنادار و پرتنش پشت‌سر گذاشت. افتی که به‌وضوح فراتر از اصلاح‌های معمول در یک روند صعودی بود و نشان داد بازار در حال حاضر بیش از آنکه به تحلیل‌های تکنیکال یا حتی داده‌های بنیادی توجه داشته باشد، اسیر فضای روانی ناشی از ابهامات کلان در حوزه سیاستگذاری و روابط بین‌الملل است. شاخص کل بورس با سقوطی ۲۴‌هزار واحدی در محدوده ۳‌میلیون و ۹۱‌هزار واحدی متوقف شد؛ عددی که تا چندی پیش برای معامله‌گران نشانه‌ای از صعود پایدار تلقی می‌شد اما حالا تبدیل به مرز روانی ناامیدی شده است. در بازار روز گذشته، نشانه‌های فشار شدید فروش نه‌تنها در نمادهای شاخص‌ساز  بلکه در کلیت بازار قابل ردیابی بود. شاخص هم‌وزن به عنوان نمایانگر وضعیت کلی و یکنواخت بازار، با افتی نزدیک به ۹‌هزار واحد، به سطح ۹۴۵‌هزار واحد بازگشت. به این معنا که نه‌تنها بزرگان بازار با عرضه‌های سنگین حقوقی‌ها عقب نشستند بلکه بدنه بازار نیز از این فشار عمومی در امان نماند. نمادهایی همچون وبملت، فولاد، فارس، شپنا و وغدیر از جمله مهم‌ترین بازیگران نزولی روز گذشته بودند که با عرضه‌های مستمر، فضای بازار را به‌طور کامل در کنترل خود گرفتند.

شاخص کل فرابورس نیز از فضای منفی کلی بازار تاثیر پذیرفت و با افت ۱۵۵واحدی به سطح ۲۷۱۴۲واحد رسید. شاخص هم‌وزن این بازار نیز کاهش قابل‌توجهی داشت و با ریزش ۱۵۵۱واحدی تا سطح ۱۵۷۳۶۶واحد عقب‌نشینی کرد. کاهش همزمان در هر دو شاخص اصلی فرابورس، این پیام را به بازار مخابره کرد که فشار فروش محدود به چند صنعت یا چند نماد خاص نیست بلکه در سطحی گسترده و عمیق رخ داده است.

در میان نمادهای فرابورسی، ومپنا، سامان، شگویا، انتخاب و آریا بیشترین تاثیر منفی را بر شاخص این بازار داشتند. این در حالی است که برخی از این نمادها در هفته‌های گذشته از جمله گزینه‌های جذاب برای سرمایه‌گذاران بودند و حتی در برخی روزها تا محدوده صف خرید نیز پیش رفتند اما اکنون تحت تاثیر جو منفی عمومی، این نمادها نیز با فشار فروش مواجه شده و حتی در برخی موارد به صف فروش نیز نزدیک شدند.

حال آنکه طی هفته‌های اخیر، بسیاری از تحلیلگران بر این باور بودند که شاخص کل بازار با ورود به محدوده ۳‌میلیون واحد، در حال تثبیت روند صعودی خود است. با این حال آنچه طی دو روز اخیر رخ داده، این پیش‌فرض را به چالش کشیده و بازار را وارد فاز جدیدی از تردید کرده است. در ادامه به بررسی روز گذشته بازار سرمایه می‌پردازیم.

نقش پررنگ بازیگران حقوقی در تخریب روند

یکی از نکات قابل‌توجه در بازار روز گذشته نقش فعال حقوقی‌ها در سمت عرضه بود. در بسیاری از نمادهای بزرگ بازار، به‌ویژه در گروه بانکی، پالایشی و فلزات اساسی، عرضه‌های عمده‌ای از سوی نهادهای حقوقی انجام شد که عملا دست خریداران خرد را در ادامه روند صعودی بست. این مساله از دو منظر قابل تحلیل است؛ نخست آنکه به نظر می‌رسد برخی نهادهای حقوقی با توجه به فضای مبهم سیاسی و دیپلماتیک کشور، استراتژی خروج یا کاهش ریسک را در دستور کار قرار داده‌اند و دوم آنکه با توجه به رفتار انفعالی نهاد ناظر در برخورد با تخلفات یا دستکاری‌ها، این گروه‌ها میدان عمل بسیار گسترده‌ای برای مدیریت جریان بازار در اختیار دارند.

از سوی دیگر رفتار حقوقی‌ها نه‌تنها منجر به تشدید عرضه شد بلکه پیام روانی منفی‌ای نیز به بازار مخابره و عملا به تقویت گمانه‌های بدبینانه کمک کرد. تجربه بازار نشان داده در روزهایی که حقوقی‌ها در سمت فروش فعال می‌شوند، بازار با ضعف در سمت تقاضا مواجه می‌شود حتی اگر از نظر تکنیکی یا بنیادی، سیگنال خرید وجود داشته باشد.

امید یا دام؟

در حالی که خبرهای رسمی از مذاکرات جاری در مسقط بسیار محدود و مبهم است، واکنش بازار سرمایه به این اتفاقات به شکل یک واکنش پیش‌دستانه منفی بروز کرده است. برخلاف دورهای پیشین که بازار با خوش‌بینی به استقبال گفت‌وگوهای سیاسی می‌رفت، این‌بار سطح بی‌اعتمادی بالاست و بازار از هم‌اکنون در حال پیش‌خور کردن شکست احتمالی مذاکرات است. این تغییر رویکرد در نگاه بازار را می‌توان نشانه‌ای از خستگی روانی و ناامیدی فعالان نسبت به روندهای کلان سیاسی دانست.

در واقع بازار سرمایه اکنون به نقطه‌ای رسیده است که صرفا با شنیدن کلیدواژه‌هایی چون مذاکره، گفت‌وگو، یا احتمال توافق، دست به خرید نمی‌زند. فعالان بازار منتظر دریافت سیگنال‌های عملیاتی و قابل اتکا هستند؛ چه در قالب انتشار بیانیه رسمی، چه در قالب لغو تحریم یا گشایش اقتصادی محسوس. در غیراین صورت، هرگونه نوسان مثبتی می‌تواند یک دام خروج برای فروشندگان باشد، نه آغازی برای روند صعودی جدید.

با توجه به شرایط فعلی، یکی از مهم‌ترین پرسش‌ها برای فعالان بازار این است که روند فعلی تا کجا ادامه خواهد یافت؟ آیا این صرفا یک اصلاح موقت است و بازار بار دیگر به مسیر رشد بازمی‌گردد یا با یک ریزش عمیق و فرسایشی مواجه خواهیم شد؟ برای پاسخ به این پرسش باید به چند متغیر کلیدی توجه کرد؛ عواملی که نه‌تنها در کوتاه‌مدت جهت بازار را تعیین می‌کنند بلکه در میان‌مدت نیز بر رفتار سرمایه‌گذاران اثرگذار خواهند بود.

نخستین متغیر اثرگذار، وضعیت دیپلماسی خارجی کشور است. اگرچه اخبار مذاکرات در عمان هنوز به صورت رسمی تایید یا تکذیب نشده اما اخبار رایزنی‌های مثبت و منفی از هر سویی منتشر می‌شود. بازار در حال حاضر نسبت به این اخبار نه‌تنها واکنش مثبت ندارد بلکه با احتیاط کامل و حتی با پیش‌فرض شکست به استقبال آن می‌رود. دلیل این واکنش، تجربه‌های تلخ گذشته است؛ جایی که اخبار مذاکرات با هیجان وارد بازار شد اما در نهایت یا به نتیجه نرسید یا با عدم تحقق انتظارات به عقب‌نشینی بازار انجامید.

سناریوی خوش‌بینانه این است که مذاکرات منجر به گشایش‌های ارزی، بانکی یا تجاری هرچند محدود شود. در چنین شرایطی نمادهای مختلف اعم از دلاری و ریالی و همچنین نمادهای صادرات‌محور نظیر خودرویی‌ها، پتروشیمی‌ها، معدنی‌ها و حتی برخی بانک‌ها می‌توانند مجددا مورد توجه بازار قرار بگیرند. در سناریوی بدبینانه، در صورت تعمیق تنش‌ها یا بی‌نتیجه ماندن گفت‌وگوها، احتمال ادامه فشار فروش به‌ویژه از سوی حقوقی‌های محتاط و سرمایه‌گذاران کلان وجود دارد.

رفتار تاریخی بازار در شرایط مشابه چه می‌گوید؟

مروری بر رفتار تاریخی بازار سرمایه در سال‌های گذشته نشان می‌دهد که دوره‌های مشابهی از نااطمینانی و ریزش شاخص‌ها تجربه شده‌ایم. یکی از نمونه‌های مهم، تابستان۱۳۹۹ بود که پس از رشد شدید شاخص تا سقف ۲میلیون واحد، بازار وارد یک فاز اصلاحی فرسایشی شد که تا نیمه دوم ۱۴۰۰ ادامه داشت. در آن مقطع، مشابه این روزها، بخش عمده‌ای از سرمایه‌گذاران انتظار حمایت نهادهای رگولاتور را داشتن، اما نبود رویکرد هماهنگ و روشن از سوی نهادهای دولتی باعث فرسایش اعتماد شد. تشابه دیگر به سال ۱۳۹۲ بازمی‌گردد؛ زمانی که بورس تحت‌تاثیر فضای مذاکرات هسته‌ای و روی کار آمدن دولت جدید، رشد پرشتابی را تجربه کرد اما بعد از مدتی و در پی نبود خروجی مشخص از مذاکرات، بازار با افت قابل‌توجهی روبه‌رو شد.

در هر دو دوره آنچه در نهایت به برگشت بازار کمک کرد، نه صرفا حمایت‌های لفظی یا موقت بلکه تغییر در واقعیت‌های اقتصادی و سیاسی کشور بود؛ از جمله کاهش نرخ بهره بانکی، ثبات ارزی، رشد قیمت‌های جهانی یا حتی تصویب بودجه‌های انبساطی.

فرصت‌هایی در دل بحران

با وجود فضای منفی حاکم بر بازار نمی‌توان از برخی فرصت‌های بنیادی نیز غافل شد. در حال حاضر قیمت بسیاری از نمادهای دلاری، ریالی و حتی پروژه‌محور به سطوح جذابی رسیده است. نسبت‌های E/‏P در برخی گروه‌ها به زیر ۵ واحد رسیده و در برخی موارد، کمتر از میانگین تاریخی ۱۰سال گذشته است. در شرکت‌هایی که دارای سود نقدی بالا یا برنامه افزایش سرمایه از محل انباشته هستند، می‌توان افق جذابی برای ورود سرمایه‌گذاران میان‌مدت تصور کرد. نمادهایی در گروه نیروگاهی، سیمانی، بانک‌های صادرات‌محور، دارویی‌ها و برخی هلدینگ‌های چندرشته‌ای، با وجود فشار فروش، همچنان از منظر تحلیلی ارزش خرید دارند البته در شرایط فعلی، هرگونه ورود به این نمادها نیازمند دید تحلیلی قوی، صبر و درک دقیق از فضای کلان اقتصاد سیاسی کشور است. بازار فعلا برای نوسان‌گیرها و معامله‌گران کوتاه‌مدت، فضای امنی فراهم نمی‌کند و استراتژی‌های بلندمدت با نقدشوندگی مناسب برنده اصلی خواهند بود.

سایت خوان