سقوط رشد اقتصادی

جهان صنعت – اگرچه رشد اقتصادی ایران در پایان سال۱۴۰۳ به ۳درصد رسید اما آنچه پشت این رشد نهفته است، رکود عمیقی است که جامعه با آن دست و پنجه نرم میکند و شاخص مصرف نهایی بخشخصوصی آن را بهوضوح نشان میدهد.
به گزارش تسنیم، بررسی آمار رشد اقتصادی سال۱۴۰۳ که بهتازگی توسط مرکز آمار ایران منتشر شده، نشان میدهد که مصرف نهایی بخشخصوصی، بهعنوان مهمترین مولفه سمت تقاضا، همچنان در رکود باقی مانده و نقش موثری در رشد تولید ناخالص داخلی نداشته است؛ رکودی که میتواند پیامدهای گستردهای برای پایداری رشد اقتصادی کشور در سالجاری داشته باشد.
تازهترین دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد که رشد اقتصادی کشور در سال۱۴۰۳ به ۳درصد رسیده است. در میان اجزای تشکیلدهنده تولید ناخالص داخلی، یکی از مولفههایی که بیش از همه جلبتوجه میکند، مصرف نهایی بخشخصوصی است؛ شاخصی که در انتهای سال۱۴۰۳، به زیر صفر رسیده است و در ۱/ ۰- قرار گرفته است.
قدرت خرید در فشار؛ محرک تقاضا در رکود
مصرف نهایی خانوارها نشاندهنده سطح تقاضای مصرفی در اقتصاد است و بهطور مستقیم با قدرت خرید مردم، ثبات درآمدها و انتظارات تورمی پیوند دارد. رکود مداوم در این شاخص، گویای آن است که خانوارهای ایرانی هنوز نتوانستهاند از فشارهای معیشتی رهایی یابند و حتی در شرایط رشد نسبی اقتصادی سال۱۴۰۲، سهمی از آن رشد به سفره مردم نرسیده است.
لازم به ذکر است مصرف بخشخصوصی اگر موتور محرک رشد نباشد، نمیتوان از پایداری رشد سخن گفت. رشد حاصل از سرمایهگذاری یا پروژههای دولتی، بدون همراهی تقاضای واقعی مردم، ماندگاری نخواهد داشت.»
رشد بدون مردم؛ رشد هزینه مصرف دولت در قبال تعمیق رکود بخشخصوصی
درحالیکه مصرف خانوار راکد مانده، برخی دیگر از اجزای اقتصاد در سال۱۴۰۳ رشد بالایی داشتهاند؛ هزینه مصرف نهایی دولت با رشدی ۸/۳درصدی مواجه بوده است. این ناهماهنگی در ساختار رشد، از نوعی عدم تعادل میان عرضه و تقاضا حکایت دارد؛ وضعیتی که میتواند به مازاد تولید، افزایش موجودی انبار و حتی رکود تولید منجر شود.
از سوی دیگر، واردات کالا و خدمات نیز در سال۱۴۰۳ کنترل شده و رشد و کاهش قابلتوجهی نسبتبه سال گذشته داشته است؛ عددی که بهنظر میرسد در راستای تعمیق رکود داخلی و کاهش قدرت خرید خانوار منطقی است.
پیامدهای اجتماعی و اقتصادی رکود مصرف
رکود در مصرف خانوار تنها یک شاخص اقتصادی نیست بلکه نشاندهنده وضعیت معیشتی مردم و کیفیت زندگی آنهاست. تداوم این وضعیت میتواند بر شاخصهای اجتماعی مانند فقر، نابرابری و رضایت عمومی نیز اثرگذار باشد.
کارشناسان هشدار میدهند که رشد بدون مشارکت مردم در مصرف، نهتنها شکننده است بلکه میتواند ناپایدار و نابرابر باشد. در چنین شرایطی، سیاستگذاران باید بهجای تمرکز صرف بر سرمایهگذاری یا رشد اسمی، به افزایش قدرت خرید، مهار تورم و بازتوزیع درآمد توجه ویژه داشته باشند.
آنچه از دادههای رسمی برمیآید این است که اگرچه در سال۱۴۰۳ بخشهایی از اقتصاد رشد داشتهاند اما مردم هنوز در حال عقبنشینی هستند. رکود مصرف خانوار زنگ خطری است که نشان میدهد سیاستهای اقتصادی اگر در خدمت بهبود معیشت مردم نباشد، نمیتواند رشد را پایدار کند. در واقع، اقتصادی که مردم در آن سهمی از مصرف ندارند، دیر یا زود دچار ایست میشود.