روزی ۹میلیون بشکه نفت هدر میرود

جهانصنعت– سالانه معادل ۸۰میلیارد دلار انواع حاملهای انرژی در کشور هدر میرود. این آمار شگفتآور را مدیر انرژی و کربن شرکت ملی گاز اعلام کرده است. عددهایی که در مقابل رنجی که مردم از ناترازیها در تابستان و زمستان میبرند، بغایت تکاندهنده است.
این هدررفت انرژی فقط شامل گازهای مشعل نیست؛ از هدررفت انرژی در خودروهای فرسوده گرفته تا مصرف بیش از اندازه انرژی در تابستان و زمستان و مهمتر از همه هدررفت منابع آبی در تابستان همگی بیانگر این واقعیت تلخ است که شدت مصرف انرژی در ایران همچنان بالاست و باوجود قوانین محدودکننده، در اجرا آنچه اتفاق میافتد، هدررفت معادل ۹میلیون بشکه نفتخام است.
آنطورکه علی اصغر رجبی، مدیر انرژی و کربن شرکت ملی گاز ایران توضیح داده است، روزانه معادل ۹میلیون بشکه نفت خام در قالب نفت گاز برق گازوئیل بنزین و سایر حاملهای انرژی در کشور تولید میشود، از این ۹میلیون معادل بشکه نفت خام، ۵میلیون بشکه در قالب مصرف برق گاز، گازوئیل و بنزین استفاده میشود و دومیلیون بشکه معادل نفت خام به عنوان صادرات و دومیلیون بشکه معادل نفت خام انرژی هدر میرود.
رجبی توضیح میدهد که اگر این ۲میلیون بشکه معادل نفتخام را ضربدر ۳۶۵روز و ضربدر میانگین قیمت نفت کنیم سالانه ۸۰میلیارد دلار انرژی در کشور هدر میرود. این در حالی است که طبق قانون برنامه هفتم پیشرفت در ماده۴۶ جدول۱۰دولت موظف است تا پایان برنامه هفتم توسعه معادل یکمیلیون و ۲۸۵ هزار بشکه نفتخام را به چرخه بازگرداند. اگر میزان هدررفت را به گاز طبیعی تبدیل کنیم روزانه ۲۰۰میلیون مترمکعب گاز یعنی معادل تولید ۸فاز گاز عسلویه است که باید تا پایان برنامه هفتم به چرخه تولید بازگردانیم.
هرچند این مدیر شرکت ملی گاز از مرغداریها که او تعدادشان را ۲۱هزار مشترک اعلام کرده بهعنوان پرمصرفترین بخش برای مصرف گاز یاد و مصرف مرغداریها را سالانه ۴/۲میلیارد مترمکعب گاز اعلام کرده، با این حال بیشتر مصرف انرژی فقط به مرغداریها ختم نمیشود.
در گزارشی که چندی پیش مرکز پژوهشهای مجلس منتشر کرد، تصریح شده که سالانه ۹میلیون مترمکعب گاز هم بهصورت فلر سوخته میشود حال آنکه با توجه به افزایش ناترازی گاز در کشور، این سوختن بیجهت به معنای زیان به اقتصاد ملی است.
عقب ماندن از برنامه؟
اگر فلرسوزی را بهعنوان نماد یکی از بخشهای هدررفت انرژی در کشور بهشمار آوریم به سابقه بیش از یک قرن میرسیم. این نماد هدررفت انرژی با وجود تاکید دولتها بهخصوص از ابتدای۱۴۰۰ تاکنون، همچنان از برنامهها عقب است.
گزارشهای جهانی در کشورهایی مشابه ایران نشان میدهد در بسیاری از کشورها از همان دهههای گذشته قوانین و الزامات برای جمعآوری این گازها تدوین شد اما در ایران تا همین سالهای اخیر، بخش زیادی از گازهای همراه نفت همچنان به مشعلها هدایت میشوند. بهطور مشخص آمارهای موجود نشان میدهد که طی دستکم ۴۰ تا ۵۰سال اخیر (از دهه۵۰شمسی/۱۹۷۰میلادی) حجم قابلتوجهی از گازهای همراه نفت در کشور سوزانده شده و این روند تاکنون ادامه داشته است.
کشورهای مختلف(روسیه، برزیل، آلمان، چین و آمریکا با قوانین سختگیرانه، مالیات، جریمه و مشوقهای اقتصادی، میزان فلرینگ را کاهش دادهاند. در برخی کشورها شدت فلرینگ طی دهههای اخیر تا ۷۰درصد کاهش یافته است. در ایران اما از ابتدای دهه۹۰ تاکنون برخلاف روند جهانی، شدت فلرینگ در ایران افزایش یافته و بیش از سه برابر متوسط جهانی است. سهم اصلی فلرینگ مربوط به شرکت ملی نفت است.
طبق قانون برنامه ششم توسعه، دولت موظف بود تا سال پایان برنامه، ۹۰درصد گازهای مشعل را جمعآوری کند اما براساس گزارش، تنها حدود ۵درصد هدف تحقق یافته است. پایانی برای فلرسوزی در برنامه هفتم هم تکرار شد.
براساس برنامه هفتم توسعه وزارت نفت موظف شده که براساس حکم قانونی جامع و الزامآور شرکتهای تولیدکننده نفت را موظف کند تا نسبتبه جمعآوری گازهای مشعل یا به چرخه مصرف صنعت وارد کردن آنها اقدام کنند. مهمتر آنکه این اختیار به وزارت نفت داده شده که در صورت تخلف شرکتها، مشمول ضوابط تنبیهی و جریمه شوند.
با گذشت یکسال از برنامه هفتم توسعه، هرچند گزارشهای دقیقی از این الزام قانونی وجود ندارد، اقداماتی در این رابطه از جمله افتتاح فاز اول طرح جمعآوری گازهای همراه در جنوب استان ایلام که با حضور مسعود پزشکیان، رییسجمهوری افتتاح شد را هم میتوان به جمع این اقدامات اضافه کرد یا گزارشی که منتسببه شرکت تولید مناطق نفتخیز جنوب است و اعلام شده که پروژههای جمعآوری گازهای مشعل(در مناطق نفتخیز جنوب) در سال۱۴۰۱ پیشرفت قابلتوجهی داشته است. طبق اعلام این شرکت، پروژهها رشد پیشرفت فیزیکی داشتهاند. البته گزارشهای جسته و گریختهای هم از پروژههایی مثل بیدبلند، مارون و واحدهای NGL خارگ(پروژههای آوری/فراورش گازهای همراه) با درصد پیشرفت فیزیکی قابل توجه(مثلا بین حدود ۷۰ تا ۹۰درصد برای برخی پروژهها) هم منتشر شده اما این گزارشها بیانگر کاهش حجم مشعلسوزیها نیست.
کارشناسان انرژی چالشهای اصلی پیشروی سرعت در کاهش فلرسوزی را نبود زیرساخت، جذاب نبودن پروژهها برای بخشخصوصی، عدم مشارکت شرکتهای تابعه وزارت نفت، فقدان رویکرد تنبیهی و تشویقی عنوان میکنند.
حسن مرادی، کارشناس انرژی درباره جمعآوری و استفاده از گازهای فلر به «جهانصنعت» میگوید: در صورت عدم تصفیه یا بازیافت، این گازها هم به تجهیزات و هم به محیطزیست آسیب میزنند. بهگفته او، در کشورهای پیشرفته با سرمایهگذاری کلان، بازیافت این گازها به سرانجام رسیده اما در ایران سوءمدیریت، اختلافات سیاسی و حتی لغو قراردادهای ملی، خسارتهای میلیاردی به کشور وارد کرده است.
مرادی تاکید کرد که کمبود فناوری مشکل اصلی نیست بلکه نبود سرمایهگذاری کافی و برنامهریزی دقیق دلیل عقبماندگی ایران در این حوزه است.
او یادآور شد گاز فلر در سبد انرژی کشور اهمیت بالایی دارد و باید در چارچوب یک نگاه چندبعدی به مدیریت انرژی دیده شود.
فرآوردههایی که هدر میروند
فقط گاز نیست که در مشعلها میسوزد و برای کشور زیان میسازد، فرآوردههای انرژی هم در رده بخش هدررفت انرژی قرار دارند که روزانه برای کشور زیان به بار میآورند. گزارشهای رسمی نشان میدهد که میانگین روزانه سوخت که بهدلیل تفاوت قیمت در ایران با کشورهای همسایه قاچاق میشود، بین ۲۰ تا ۳۰میلیون لیتر در روز بوده که ۱۰میلیون لیتر مربوط به بنزین و حدود ۲۰میلیون لیتر هم گازوئیل است.
مجموعه این هدررفتها سالانه بین ۵ تا ۸میلیارد دلار خسارت اقتصادی برای کشور است.
به این آمار اگر چرخه قاچاق در بخش کشاورزی و معادن هم که عددی در حدود ۶/۱میلیارد لیتر سوخت در بخش کشاورزی و ۴/۱میلیارد لیتر در معادن است به آن به اضافه کنیم، مجموع اینها حدود ۳میلیارد لیتر سوخت در سال در این دو بخش قاچاق برآورد میشود.
یک آمار شگفتانگیز دیگر هم مربوط به هدررفت سالانه بنزین در موتورسیکلتها و خودروهای فرسوده است که حدود ۲۷۰هزار میلیارد تومان برآورد شده است. همچنین گفته شده که در بخش حملونقل روزانه حدود ۲۲۰میلیون لیتر فرآورده مایع سوختی (بنزین و گازوئیل) مصرف میشود.
همه این آمارها به یک نتیجه ختم میشود و آن شدت مصرف انرژی در ایران است که حدود دو تا چهار برابر میانگین جهانی است. از بخش خانگی و ساختمانها که با مصرف زیاد برق و گاز جهت گرمایش، سرمایش، روشنایی، تهویه انرژی هدر میدهند گرفته تا صنایع و بخش تولیدی که با بهرهوری پایین، استفاده از ماشینآلات و تکنولوژیهای قدیمی، ناهمسان بودن قیمت انرژی واقعی با قیمت بازار، یارانههای انرژی را هدر میدهند.
در کنار این بخشهای هدردهنده انرژی مصرف سوخت خودروها، موتورها، وسایل نقلیه عمومی و خصوصی و البته در تولید برق و انتقال آن، نیروگاهها و شبکه توزیع را نیز باید به هدردهندگان انرژی اضافه کرد درحالیکه حتی با وجود قوانین بسیار و بازدارنده، هیچکدام از بخشها حاضر نیستند مسوولیت هدررفت انرژی در حوزه خود را برعهده بگیرند یا در هماهنگی با سایر بخشها برای جلوگیری از اتلاف انرژی اقدامی روشن انجام دهند.
عبدالله باباخانی، کارشناس انرژی بر این باور است که سالانه حدود ۵۰میلیارد دلار انرژی در ایران هدر میرود. این میزان هدررفت بهدلیل نشتی در تاسیسات گاز، سوختگیری ناکارآمد در پمپبنزینها، گازهای همراه نفت(فلرها) و راندمان پایین نیروگاههاست. وی معتقد است که شدت مصرف انرژی بالاست، نه مصرف مردم و این ناشی از ضعف در مدیریت و هدررفت منابع است.
باباخانی پیشنهاد میکند که بهجای افزایش قیمت انرژی، دولت باید به اصلاح ساختار مدیریت انرژی بپردازد. وی تاکید دارد که با یکپارچهسازی مدیریت انرژی و تشکیل معاونت انرژی در ریاستجمهوری، میتوان سالانه ۲۰ تا ۲۵میلیارد دلار از هدررفت انرژی را کاهش داد.