جهان‌صنعت مصائب افراد ترنس در کشور را بررسی کرد:

روایت جسم‌های غریب

پویا اصل‌باغ
کدخبر: 578190
پرهام، مردی با هویت زنانه، از زندگی سخت خود به عنوان یک فرد ترنس در جامعه‌ای سنتی می‌گوید که با تحقیر و ناامیدی روبه‌رو است.
روایت جسم‌های غریب

پویا اصل‌باغ– پرهام نام مستعار یک مرد با هویت زنانه است. او می‌گوید سخت‌ترین بخش زندگی‌اش نگاه‌های تحقیرآمیز مردان و ناامیدی والدین سنتی‌اش است. پرهام می‌گوید که شاید هرگز فرصت تجربه حس «مادر شدن» را نداشته باشد؛ حسی که به گفته خودش حاضر بود برای یک لحظه‌اش زندگی‌ خود را بدهد. او با گلایه از جامعه می‌گوید که در آن تنها جوان‌های آگاه‌تر هویت او  را به رسمیت می‌شناسند و در سمتی دیگر تحقیر، تهدید و تمسخر بسیاری از بزرگسالان او را بارها تا مرز خودکشی رسانده است. رویای تطبیق جنسیت هر روز ذهنش را درگیر کرده اما نبود حمایت کافی خانواده، هزینه‌های سنگین و نگرانی از توان جسمی این مسیر را برایش دشوار کرده است. با این حال می‌گوید یک مهربانی کوچک مثل شنیدن جمله «چه گوشواره‌های قشنگی داری» از یک رهگذر توانسته امیدش را زنده و نسبت به ادامه زندگی دلگرم باشد. آنچه خواندید، روایتی کوتاه بود از زندگی و مشکلات یک ترنس در جامعه که نه‌تنها خانواده‌اش او را حمایت نمی‌کنند بلکه بخشی از مردم نیز او را به رسمیت نمی‌شناسند. این مساله را می‌توان از منظر حقوقی، اجتماعی، فقهی و پزشکی بررسی کرد؛ موضوعی که حتی از نظر شرع رد نشده اما همچنان دیدگاه سنتی باعث شده که این افراد با محدودیت‌ مواجه شوند.

قضاوت اجتماعی و چارچوب ذهنی

در همین راستا مصطفی آب‌روشن، جامعه‌شناس در خصوص طرد شدن افراد ترنس به «جهان‌صنعت» گفت: ریشه طرد و خشونت خانگی علیه افراد ترنس در ترکیب پیچیده‌ای از عوامل فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی نهفته است. در بسیاری از جوامع، جنسیت به‌عنوان مفهومی دوگانه و ثابت در ذهن مردم نهادینه شده است. یعنی یا زن هستی یا مرد و هرگونه تجربه یا هویت میان این دو حد را به‌عنوان انحراف می‌پندارند. این چارچوب ذهنی که نتیجه قرن‌ها هنجارسازی دینی، سنتی و آموزشی است باعث می‌شود افراد ترنس که هویت جنسیتی متفاوتی از بدن بیولوژیکی خود دارند، تهدیدی برای نظم اجتماعی سنتی تلقی شوند. از سوی دیگر ناآگاهی عمومی و نبود آموزش درست درباره مفاهیم جنسیت و ترنس‌بودن موجب می‌شود خانواده‌ها واکنش‌هایی پر از ترس، شرم یا خشم نشان دهند چراکه تصور می‌کنند ترنس‌بودن نوعی انتخاب یا انحراف اخلاقی است.

وی افزود: در سطح روانشناختی و خانوادگی، بسیاری از واکنش‌های منفی از احساس از‌ دست‌رفتن کنترل، ترس از قضاوت اجتماعی و نگرانی درباره آبرو ناشی می‌شود. والدینی که در نظام ارزشی بسته رشد کرده‌اند ممکن است از پذیرش تفاوت فرزندشان ناتوان باشند زیرا پذیرش آن مستلزم مقابله با باورهای دیرینه خودشان است. در نتیجه خشونت یا طرد به‌عنوان مکانیسم دفاعی برای بازگرداندن نظم در خانواده بروز می‌کند. در جوامعی که گفت‌وگو و آموزش درباره هویت جنسیتی تسهیل می‌شود، میزان پذیرش و سلامت روانی هم در خانواده‌ها و هم در افراد ترنس افزایش می‌یابد بنابراین ریشه اصلی این خشونت‌ها نه در طبیعت انسان بلکه در ساختارهای فرهنگی، ترس و ناآگاهی نهفته است.

پذیرفتن در جامعه

آب‌روشن درباره پذیرش افراد ترنس در جامعه تشریح کرد: پذیرش افراد دارای هویت یا جنسیت متفاوت در محیط‌های شغلی و نظام‌وظیفه هنوز در بسیاری از جوامع سنتی به‌ویژه در ایران با چالش‌های عمیق روبه‌رو است. در حوزه‌ اشتغال، افراد ترنس اغلب با تبعیض آشکار یا پنهان مواجه می‌شوند. کارفرمایان ممکن است آنها را به‌دلیل ملاحظات ظاهری، پیشداوری‌های فرهنگی یا نگرانی از واکنش مشتریان استخدام نکنند. از سوی دیگر نبود چارچوب‌های قانونی مشخص برای حمایت از حقوق شغلی افراد ترنس امکان شکایت یا دفاع موثر از خود را برای آنان دشوار می‌کند. در بخش نظام‌وظیفه نیز فرآیند معافیت یا شناسایی هویت جنسیتی معمولا با تحقیر، طولانی‌بودن روند اداری و نبود درک از مسائل روانی و پزشکی همراه است. این شرایط نه‌تنها فشار روانی شدیدی بر فرد وارد کرده بلکه احساس طرد از ساختار رسمی جامعه را نیز تقویت می‌کند. با این‌ حال در سال‌های اخیر در کشور ما تلاش‌هایی برای تغییر نگرش عمومی و نهادینه‌سازی احترام به تنوع جنسیتی آغاز شده اما مسیر دستیابی به پذیرش واقعی هنوز طولانی است. تنها از طریق آموزش عمومی، اصلاح سیاست‌های استخدامی و نظامی و بازتعریف مفاهیم مردانگی و زنانگی می‌توان جامعه‌ای ساخت که در آن هویت جنسیتی مانعی برای کار، خدمت یا زندگی آبرومند نباشد.

تاثیر طردشدگی بر افراد

این جامعه‌شناس در بخشی از گفته‌های خود به تاثیر طردشدگی نیز پرداخت و افزود: طردشدگی از سوی خانواده و جامعه تاثیری عمیق و چندوجهی بر روان و زندگی افراد ترنس دارد و اغلب به شکل انزوا، اضطراب، افسردگی و احساس بی‌ارزشی بروز می‌کند. وقتی فردی هویت جنسیتی خود را آشکار می‌کند و بلافاصله با واکنش منفی نزدیک‌ترین افراد زندگی‌اش روبه‌رو می‌شود، پایه‌های امنیت عاطفی او فرو می‌ریزد و حس تعلق و اعتماد به دیگران آسیب می‌بیند. این وضعیت می‌تواند منجر به بروز اختلالات روانی، رفتارهای خود آزاری یا حتی اقدام به خودکشی شود زیرا فرد احساس می‌کند هیچ جایگاهی در جهان ندارد. علاوه بر مسائل روانی، طرد اجتماعی اغلب به محرومیت اقتصادی و آموزشی نیز منجر می‌شود. بسیاری از افراد ترنس از خانه رانده می‌شوند، امکان اشتغال و تحصیل را از دست می‌دهند و ناگزیر به زندگی‌های پرریسک یا حاشیه‌ای کشیده می‌شوند. این چرخه‌ تبعیض و تنهایی ادامه پیدا می‌کند مگر آنکه حمایت‌های اجتماعی، روانی و قانونی موثر برقرار شود. در واقع پذیرش خانواده و جامعه نقش حفاظتی و درمانی دارد. وقتی فرد ترنس در محیطی پذیرا زندگی کند توان بالقوه‌اش برای رشد، کار و احیای سلامت روان بازمی‌گردد و از موجودی آسیب‌دیده به عضوی فعال و سازنده در اجتماع بدل می‌شود.

حساسیت‌برانگیز بودن تغییر جنسیت در کشور

آب‌روشن بیان کرد: حساسیت‌برانگیز بودن موضوع تغییر جنسیت در جامعه، حتی با وجود فتواهای فقهی مبنی بر جواز آن در موارد خاص پزشکی ، ریشه در تقاطع پیچیده‌ای از باورهای سنتی، فرهنگی و سیاسی دارد. در فرهنگی که هویت جنسیتی شدیدا با نقش‌های جنسیتی از پیش تعیین‌شده، مردانگی و زنانگی سنتی گره خورده است هرگونه خروج از این دوگانگی به مثابه تهدیدی علیه نظم اخلاقی و ساختار خانواده تلقی می‌شود. فقه شیعه که اغلب بر اهمیت حفظ نسل تاکید دارد در حالت تطبیق با هویت درونی فرد مجوزی صادر کرده است اما جامعه عامه یا بخش‌هایی از نهادهای تصمیم‌گیر، این عمل را صرفا جراحی زیبایی یا تغییر دلخواه می‌دانند نه یک ضرورت پزشکی برای درمان یک اختلال. این شکاف میان درک پزشکی و فقهی و فهم عمومی که توسط آموزش ناکافی و پوشش رسانه‌ای محدود تشدید شده، موجب می‌شود که این واقعیت همچنان در دایره تابوها و حساسیت‌های اجتماعی باقی بماند. وی تشریح کرد: قضاوت اجتماعی و انگ ‌زنی مزمن، سنگین‌ترین بار روانی را بر دوش افراد ترنس تحمیل  و مستقیما سلامت روان و توانایی آنها در برقراری روابط معنادار را فلج می‌کند. این قضاوت‌ها که اغلب در قالب طرد خانوادگی، آزار کلامی در محیط کار یا مدرسه و عدم پذیرش در فضای عمومی رخ می‌دهند، منجر به افزایش شدید استرس‌ می‌شوند. پیامد مستقیم این مساله استرس، افزایش نرخ افسردگی، اختلالات اضطرابی و حتی اختلال استرس پس از سانحه است زیرا فرد دائما در حالت آماده‌باش برای مواجهه با تبعیض به سر می‌برد. در حوزه روابط، قضاوت اجتماعی باعث شکل‌گیری انزوای هدفمند می‌شود. افراد از ترس مورد قضاوت قرار گرفتن، شبکه‌های حمایتی خود را محدود کرده و از صمیمیت اجتناب می‌کنند که این امر احساس تنهایی مزمن را تشدید کرده و مانع از دستیابی به حمایت عاطفی حیاتی می‌شود.

او در پایان به تغییر نگرش جامعه نسبت به افراد ترنس نیز اشاره کرد و گفت: برای تغییر نگرش جامعه نسبت‌به افراد ترنس لازم است یک رویکرد چندلایه شامل آموزش، مواجهه و تغییر ساختاری اتخاذ شود. در مرحله اول، آموزش عمومی و فراگیر در مورد تنوع جنسیتی و تفاوت میان هویت جنسیتی و گرایش جنسی باید از دوران مدرسه آغاز شود تا سوءتفاهم‌ها و خرافات ریشه‌دار از بین بروند. این آموزش باید توسط متخصصان و افراد ترنس ارائه شود تا روایت‌های دقیق به جای کلیشه‌ها جایگزین شوند. دومین گام، افزایش مواجهه مثبت و شخصی‌سازی ‌شده است. حمایت رسانه‌ای از داستان‌های موفق و انسانی افراد ترنس می‌تواند همدلی عمومی را افزایش دهد و انسانیت مشترک را برجسته کند. همزمان اصلاحات قانونی و ساختاری ضروری است. تصویب قوانین ضدتبعیض در حوزه اشتغال، مسکن و خدمات عمومی و همچنین تسهیل دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی و تغییر مدارک هویتی، یک پیام قوی از سوی دولت به جامعه ارسال می‌کند. وقتی جامعه ببیند که پذیرش افراد ترنس نه‌تنها آسیبی به نظم عمومی نمی‌زند بلکه باعث مشارکت بیشتر و افزایش سلامت اجتماعی می‌شود، مقاومت‌ها به تدریج کاهش یافته و نگرش‌ها به سمت احترام و پذیرش سوق پیدا خواهد کرد.

درک افراد و دوری از تمسخر

در پایان باید گفت که درک افراد ترنس یکی از بزرگ‌ترین حمایت‌هایی است که می‌توان انجام داد. از سمتی دیگر دوری از قضاوت و انگ اجتماعی و همچنین نگاه تمسخرآمیز به این افراد نه‌تنها مساله خنده‌داری نیست بلکه ممکن است حتی یک فرد را تا مرز فروپاشی کامل سوق دهد. بسیاری از آنها برای طی شدن روند پزشکی دچار مشکل هستند و هیچ اقدام حمایتی متوجه آنان نیست. پیشتر گفته شد که این مساله از نگاه شرعی نیز رد نشده اما برخی تفکرات سنتی این موضوع را تابو دانسته و بسیاری از خانواده‌ها با اتکا به این امر، فرزندان خود را طرد کردند. امید می‌رود با توجه به نکاتی که مطرح شد دیدگاه جامعه نسبت به افراد ترنس بهبود و دولت نیز در فراهم آوردن اقدامات حمایتی تلاش کند.

وب گردی