دولت پزشکیان در میانه ۲بحران
جهانصنعت– از کوچههای خشک جنوب تهران تا دشتهای ترکخورده فلات مرکزی نشانههای ابربحران آب یکییکی نمایان میشوند: کمآبی، افت فشار و اضطرابی که در زندگی روزمره مردم نفوذ کرده است. عوارض خشکسالی اما تنها دامن پایتخت را نگرفته و از فلات مرکزی که به گفته کارشناسان در حال خالیشدن از جمعیت است، تا شمال کشور که ذخایر سدهای مازندران به ۳۶درصد رسیده تصویر کمآبی بر سراسر نقشه ایران سایه انداخته است. بحران پیش روی ایران فقط آب نبوده بلکه در آستانه زمستان ناترازی گاز هم دوباره سر برآورده است. دولت پزشکیان پس از عبور از ماههای پرچالش سیاسی و اقتصادی اکنون با ابربحران آب و انرژی روبهرو است؛ بحرانی که اگر مهار نشود میتواند چهره زندگی در ایران را دستکم برای مدتها دگرگون کند.
دولت پزشکیان در دومین زمستان خود با دو چالش همزمان مواجه است: بحران آب در شهرها و ناترازی گاز در شبکه انرژی. هر دو بحران حاصل سالها عقبماندگی در سرمایهگذاری، فرسودگی زیرساختها و غفلت از مدیریت مصرفند.
ابربحران انرژی بیشتر از همه متوجه پایتخت است. تهران با بیش از ۹میلیون نفر جمعیت در محدوده و نزدیک به ۱۵میلیون نفر در حومه امروز تشنهتر از همیشه است. براساس دادههای وزارت نیرو نیمی از آب مصرفی پایتخت از چاههای زیرزمینی تامین میشود و ذخایر سدهای پنجگانه به کمترین میزان در سالهای اخیر رسیده است. حالا هشدار رییسجمهور معنای ملموستری پیدا میکند و زمانیکه او میگوید «اگر باران نیاید باید از تهران برویم» پرسش اصلی این است که این جمعیت عظیم قرار است به کجا بروند؟
مدیران شهری و کارشناسان منابع آب میگویند حتی در صورت استفاده از تانکرهای آبرسانی تامین نیاز روزانه میلیونهانفر در پایتخت ممکن نیست. تجربه تابستان نشان داد که در برخی مناطق جنوبی شهر افت فشار آب زندگی را برای مردم سختتر کرده و در ساعات اوج مصرف آب فقط چکهچکه از شیرها میآید. ادامه همین وضعیت در زمستان میتواند پایتخت را با بحرانی اجتماعی روبهرو کند؛ بحرانی که فقط به مدیریت منابع فنی مربوط نشده بلکه به تابآوری شهری و اعتماد عمومی هم گرهخورده است. همزمان نعمت حسنی، رییس دانشکده مهندسی عمران دانشگاه شهیدعباسپور در نشست خبری اعلام کرد که حدود ۷۰درصد از ۴۰۰میلیاردمترمکعب منابع آبی کشور یا مصرف شده یا از بین رفته است؛ آماری که به گفته او «یعنی ما از مرز بحران عبور کردهایم». در همین حال هشدارهایی نیز درباره آینده فلات مرکزی ایران مطرح شده است: «درصورت بیتوجهی به وضعیت کنونی بخشهایی از فلات مرکزی تا یکدهه آینده میتواند غیرقابلزیست شود.»
از تانکرهای آب تا معضل مهاجران افغانستانی
تهران البته تنها چهره این بحران نیست. بسیاری از استانهای مرکزی و شرقی کشور شرایط مشابهی دارند. فلات مرکزی ـ از قم تا یزد و اصفهان ـ با افت بیسابقه سطح آبهای زیرزمینی روبهرو بوده و کارشناسان از «خالیشدن تدریجی جمعیت» در این ناحیه سخن میگویند. در شمال کشور نیز سدهای مازندران تنها ۳۶درصد از ظرفیت خود را پر دارند؛ پدیدهای کمسابقه در استانی که تا چندسال پیش نماد پرآبی بود.
در این میان پیش بینی برای بارش هم چندان امیدوارکننده نیست و حتی اگر بارشی هم اتفاق بیفتد شاید آنقدر نباشد که سدهایی که سالها آب پشت آن جمع شده را پر کند. بنابراین باید نگران بود که اگر شرایط بدتر شود صحبت پزشکیان برای خروج از تهران اجرایی شود. از آنسو نیز وزارت نیرو اعلام میکند که منابع آبی تهران پاسخگوی ماههای پیشرو نبوده و درصورت تداوم روند فعلی پایتخت در زمستان با کاهش فشار آب یا حتی سهمیهبندی روبهرو خواهد شد. به گفته سخنگوی صنعت آب کشور، ناچار هستیم ۱۰درصد بیش از گذشته مدیریت مصرف را اعمال کنیم تا رفاه آبی شهروندان تهرانی با مشکل مواجه نشده و تامین آب پایدار برای استانهای تهران و البرز دچار اختلال نشود.
محمدابراهیم رییسی، کارشناس آب در این رابطه به ایلنا گفته است: امروز به جایی رسیدیم که مجبور به جیرهبندی آب هستیم و باید بدانیم که ۲۴ساعته آب نداریم. او درباره اظهارنظر پزشکیان درباره تخلیه تهران میگوید: تهران با دستور تخلیه نمیشود اما شرایط است که ما را به این مرحله و به سمت تخلیه میکشاند و اگر بهخوبی نگاه کنیم اکنون هم تهران تقریبا تخلیه شده بهطوری که شاهدیم آخر هفته همه بهدنبال این هستند که به خاطر اوضاع هوا، انرژی و اکنون آب از شهر خارج شوند. در هر حال عوامل متعددی برای تخلیه تهران وجود دارد. اگر شرایط آب اگر بدتر شود و مردم برای تامین آب شرب و بهداشت خود با قطعی مواجه شوند خودبهخود این اتفاق میافتد.
به گفته این کارشناس آب، موضوع اصلی در تهران جمعیت زیاد است که باید کنترل شود. اکنون در این شهر تنها ۳میلیون افغانستانی ساکن هستند. باید همان رویه خروج افغانها ادامه پیدا میکرد که کمک بزرگی برای مصرف آب تهران بود. درست است که مهمان هستند اما وقتی ما کمبود آب داریم اولویت با تامین آب شهروندان کشور خودمان است. علی بیتاللهی، کارشناس بحران و مدیر بخش خطرپذیری مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفتوگو با بازار میگوید: با توجه به جمعیت بالای تهران تخلیه آن امکانپذیر نبوده زیرا تخلیه جمعیت ۱۰تا۱۵میلیوننفری حتی بهصورت جزئی امکانپذیر نیست. اولا این جمعیت قابل انتقال نیست و ثانیا مقصدی برای انتقال وجود ندارد زیرا مناطق دیگر کشور نیز با بحران کمآبی مواجهند و از نظر منابع آبی شرایط مناسبی ندارند. بنابراین تخلیه تهران بیشتر جنبه هشدار داشته است.
ناترازی گاز؛ مصیبت هرسال
در حالی که تانکرهای آبرسانی در برخی مناطق تهران و یزد به نشانه اضطرار به خیابانها آمدند در آن سوی ماجرا وزارت نفت نیز از ناترازی شدید گاز در آستانه زمستان خبر میدهد. به گفته مقامات این وزارتخانه کشور در سردترین ماههای سال با کسری روزانه ۲۵۰تا۳۰۰میلیونمترمکعب گاز روبهرو خواهد بود.
زمستان گذشته هم همین وضعیت تکرار شد یعنی ناترازی ۳۵۰میلیون مترمکعبی که اگرچه قطعی گستردهای برای مشترکان خانگی در پی نداشت اما صنایع و نیروگاهها را به تعطیلیهای موقت کشاند. کارشناسان میگویند ادامه این روند میتواند تولید صنعتی را در ماههای پیشرو متوقف کند.
اکنون با آغاز فصل سرد برآوردها از کسری ۲۵۰تا۳۰۰میلیون مترمکعب در روز خبر میدهند. این یعنی حتی اگر سرمای زمستان به شدت سال گذشته نباشد فشار بر شبکه سراسری گاز ادامه خواهد داشت. مقامات وزارت نفت تاکید کردند که اولویت همچنان تامین مصرف خانگی بوده و برای صنایع بزرگ و نیروگاهها برنامههایی ازجمله استفاده از سوخت مایع جایگزین و افزایش ذخایر گاز در مخازن زیرزمینی در نظر گرفته شده است.
واقعیت اما این است که استفاده از سوخت مایع تنها راهی موقت بوده و هزینه زیستمحیطی بالایی دارد. نیروگاهها و صنایع پتروشیمی در ماههای سرد عملا با محدودیت تولید روبهرو میشوند. برخی از کارشناسان انرژی میگویند در چنین شرایطی دولت برای حفظ تعادل «مجبور به اولویتبندی مصرف» است؛ تصمیمی دشوار که میان خانههای مردم و چرخ صنایع باید یکی را ترجیح دهد.
در هفتههای اخیر وزارت نفت از برنامه افزایش تولید از میادین مشترک و توسعه ظرفیت پالایش گاز سخن گفته است. تحقق این طرحها نیز زمانبر بوده و نمیتواند پاسخگوی نیاز زمستان پیشِرو باشد. کارشناسان هشدار میدهند که اگر الگوی مصرف اصلاح نشده و سرمایهگذاری در بخش گاز تسریع نشود ناترازی انرژی میتواند در سالهای آینده به بحرانی ساختاری تبدیل شود؛ بحرانی همسنگ یا حتی فراتر از کمبود آب.
امسال شاید سختتر از همیشه باشد. هنوز بارشی نداشتیم، مخازن سدها نصفهاند و فشار گاز در شبکه سراسری کاهش یافته است.
کامران ندری، اقتصاددان میگوید: امسال تحتتاثیر خشکسالیها نرخ تورم بالاتری را تجربه خواهیم کرد و شدت افت رشد اقتصادی بیشتر خواهد شد. به گفته او، یکی از پیامدهای بارش کم و خشکسالی کاهش تولید محصولات کشاورزی و غذا و کاهش دسترسی فیزیکی به غذا است. این پیامد به دنبال خود کاهش عرضه و در نتیجه افزایش قیمت را در بازار به همراه دارد. در چنین شرایطی برای تامین تقاضای داخلی واردات و به نوعی نیاز ارزی کشور هم افزایش مییابد. افزایش نیاز به ارز در شرایطی است که به دلیل شرایطی تحریمی و عدم پذیرش توصیههای افایتیاف(FATF) و درگیریهای منطقهای واردات گزینه دشواری است.
در چنین شرایطی هر تصمیم نادرست یا تاخیر در اقدام میتواند بحرانهای کوچک را به بحرانی ملی بدل کند. دولت پزشکیان اکنون در نقطهای ایستاده که باید همزمان آب و گاز را حفظ کند؛ دو عنصر حیاتی که نبودشان سرمای زمستان را واقعیتر از همیشه خواهد کرد.
