وضعیت ایران در نقشه جهانی هوش‌مصنوعی بررسی شد:

جای‌خالی استراتژی در عصر الگوریتم!

گروه فناوری
کدخبر: 546268
در دنیای پیچیده و رقابتی فناوری، هوش‌مصنوعی به یک معیار حیاتی برای سنجش قدرت نرم کشورها و توان حکمرانی دیجیتال تبدیل شده است.
جای‌خالی استراتژی در عصر الگوریتم!

جهان صنعت– در دنیایی که میدان رقابت فناوری روز‌به‌روز پیچیده‌تر و فراگیرتر می‌شود، هوش‌مصنوعی نه‌تنها به یک ابزار تکنولوژیک بلکه به معیاری حیاتی برای سنجش قدرت نرم، توان حکمرانی دیجیتال و آمادگی کشورها برای آینده‌ای مبتنی‌بر داده و الگوریتم تبدیل شده است. در چنین فضایی، هر جایگاه و رتبه‌ای که در ارزیابی‌های جهانی هوش‌مصنوعی برای کشوری ثبت می‌شود، چیزی فراتر از یک عدد ساده است؛ این رتبه‌ها نمایانگر زیرساخت‌ها، سیاستگذاری‌ها، ظرفیت نوآوری و آینده‌نگری کشورها در مسیر تحولات دیجیتال هستند. گزارش اخیر پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات نشان می‌دهد که ایران، اگرچه در برخی شاخص‌ها شاهد بهبود نسبی بوده اما همچنان فاصله معناداری با میانگین منطقه‌ای و کشورهای پیشرو دارد؛ فاصله‌ای که بیش از هرچیز ناشی از ضعف در سیاستگذاری، زیرساخت و حکمرانی هوشمند است. در تحلیل جایگاه ایران در شاخص‌های جهانی هوش‌مصنوعی، دو شاخص کلیدی به چشم می‌خورد: شاخص آمادگی هوش‌مصنوعی دولت (GARI)و شاخص جهانی هوش‌مصنوعی (GAI)که هر یک از زاویه‌ای متفاوت به ارزیابی کشورها می‌پردازند. شاخص GARI بر این فرض استوار است که بهره‌برداری موثر از هوش‌مصنوعی در گرو آمادگی سیاستی، زیرساختی و منابع انسانی دولت‌هاست. این شاخص در واقع بازتاب‌دهنده توانمندی کشورها در پذیرش و پیاده‌سازی فناوری هوش‌مصنوعی در خدمت‌رسانی عمومی، نوآوری و حکمرانی هوشمند است. ایران در این شاخص در سال۲۰۲۴ با امتیاز ۸۸/‏۴۳ در میان ۱۸۸‌کشور در رتبه۹۱ قرار دارد؛ جایگاهی که نسبت‌به رتبه۹۴‌در سال قبل، سه پله ارتقا یافته اما همچنان پایین‌تر از میانگین منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)است. این در حالی است که برخی کشورهای منطقه همچون امارات متحده عربی و عربستان سعودی با رویکردهای تهاجمی و سرمایه‌گذاری‌های کلان توانسته‌اند نه‌تنها به جایگاه‌های بالایی در این شاخص دست یابند بلکه ظرفیت نوآوری و توسعه هوش‌مصنوعی را در سطح بین‌المللی ارتقا دهند.

پیامد نبود ثبات در سیاستگذاری دیجیتال

روند تغییرات رتبه ایران از سال۲۰۱۹ تا ۲۰۲۴، الگوی نوسانی را نشان می‌دهد که نشانه‌ای از نبود یک سیاست پایدار و برنامه‌ریزی بلندمدت است. در این بازه، رتبه کشور بین جایگاه‌های۷۲ تا ۹۴ در نوسان بوده و این عدم ثبات، به‌روشنی حکایت از ضعف در راهبری حوزه هوش‌مصنوعی دارد. بررسی دقیق‌تر مولفه‌های شاخص نیز نشان می‌دهد که بیشترین افت در زیرشاخص‌های «ظرفیت دیجیتال» و «زیرساخت» بوده یعنی دقیقا همان ارکان کلیدی که زیرساخت رشد هوش‌مصنوعی و توسعه پایدار فناوری‌های پیشرفته را شکل می‌دهند. در مقابل، تنها حوزه‌ای که بهبود قابل‌ملاحظه‌ای داشته، «دسترس‌پذیری داده» است؛ بهبود محدودی که بدون همراهی سایر مولفه‌ها نمی‌تواند تاثیر بنیادینی بر جایگاه کشور داشته باشد. نکته نگران‌کننده‌تر، عملکرد ضعیف ایران در رکن «دولت» است؛ رکنی که هم در سال۲۰۲۳ و هم در۲۰۲۴ پایین‌ترین امتیاز را در میان مولفه‌ها داشته است. نبود یک سند مصوب و الزام‌آور در حوزه هوش‌مصنوعی از دلایل اصلی این ضعف قلمداد می‌شود. خلأ سیاستگذاری شفاف و مشخص، نبود چارچوب تنظیم‌گری و فقدان هماهنگی بین نهادهای اجرایی، همگی موجب شده‌اند که حاکمیت دیجیتال در ایران نتواند به موتور محرک توسعه هوش‌مصنوعی بدل شود. درواقع، کشور با نوعی «شکاف راهبری» در حوزه هوش‌مصنوعی مواجه است؛ شکافی که بدون برنامه‌ریزی استراتژیک و هم‌افزایی بین نهادهای ذی‌ربط، هر سال عمیق‌تر می‌شود.

سنجش عمق واقعی توان کشورها در هوش‌مصنوعی

این وضعیت در مقایسه با کشورهای منطقه بیشتر به چشم می‌آید. عربستان سعودی با راه‌اندازی طرح Transcendence و اختصاص بودجه ۱۰۰‌میلیارد دلاری برای ایجاد یک اکوسیستم جهانی رقابتی در حوزه هوش‌مصنوعی، عملا الگویی از سرمایه‌گذاری هدفمند و یکپارچه در این حوزه ارائه کرده است. جذب نخبگان، توسعه زیرساخت‌های پردازشی و ساخت مراکز داده عظیم، تنها بخشی از این راهبرد بلندپروازانه است. حتی کشورهای کوچک‌تری مانند عمان نیز با به‌روزرسانی برنامه اجرایی خود در هوش‌مصنوعی، نشان داده‌اند که توسعه دیجیتال برای‌شان یک اولویت راهبردی است نه صرفا یک گزینه انتخابی. از سوی دیگر، شاخص جهانی هوش‌مصنوعی(GAI) که از سوی موسسه تورتویز منتشر می‌شود، دید وسیع‌تری نسبت‌به توانمندی کشورها در سه بعد «سرمایه‌گذاری»، «نوآوری» و «پیاده‌سازی» ارائه می‌دهد. در این ارزیابی، ایران در سال‌۲۰۲۴ در رتبه‌۶۰ از میان ۸۳‌کشور قرار گرفته است. اگرچه این جایگاه از نظر عددی در نیمه پایینی جدول قرار دارد اما بررسی دقیق‌تر زیرشاخص‌ها نکات قابل‌تاملی را روشن می‌کند. ایران در حوزه‌های «استراتژی دولت»، «تحقیق» و «توسعه» عملکرد نسبتا بهتری داشته و رتبه‌هایی بین ۴۰ تا ۴۴ کسب کرده است اما در دو حوزه حیاتی «سرمایه‌گذاری تجاری» و «محیط عملیاتی» به‌ترتیب در رتبه‌های۴۳ و ۸۲ قرار دارد که نشان‌دهنده ضعف شدید در جذب سرمایه خصوصی و نبود فضای کسب‌وکار مناسب برای شرکت‌های فعال در حوزه هوش‌مصنوعی است.

این شکاف‌ها در واقع بازتابی از چالش‌های عمیق‌تری هستند که کشور در مسیر توسعه هوش‌مصنوعی با آنها روبه‌رو است. از فقدان یک برنامه عملیاتی ملی گرفته تا عدم تصویب قوانین تنظیم‌گر هوش‌مصنوعی، ضعف زیرساخت‌های ارتباطی و پردازشی، نبود سیاست‌های حمایتی موثر برای استارتاپ‌ها و شرکت‌های نوپا، تا تحریم‌های بین‌المللی و دشواری دسترسی به تجهیزات به‌روز، همگی در کنار یکدیگر مانعی جدی برای بهره‌برداری از ظرفیت‌های بالقوه کشور در این حوزه ایجاد کرده‌اند.

نقشه راه پیشنهادی برای ارتقای جایگاه ایران

برای عبور از این وضعیت و قرار گرفتن در مسیر رشد پایدار و رقابتی، مجموعه‌ای از اقدامات ضروری است که باید به‌صورت هماهنگ و هم‌افزا در دستور کار قرار گیرد. نخست، تدوین و تصویب یک سند جامع ملی هوش‌مصنوعی ضروری است؛ سندی که نه‌فقط رویکردها و اهداف بلندمدت کشور را مشخص کند بلکه دارای برنامه عملیاتی دقیق با تقسیم وظایف، بودجه‌بندی مشخص و شاخص‌های سنجش‌پذیر باشد. دوم، تقویت زیرساخت‌های دیجیتال و پردازشی به‌ویژه در زمینه مراکز داده، شبکه‌های پرسرعت و بسترهای ابری، یکی از الزامات پایه‌ای برای توسعه فناوری‌های مبتنی بر هوش‌مصنوعی است. سوم، ایجاد نظام تنظیم‌گری هوش‌مصنوعی با الهام از رویکردهای بین‌المللی و بومی‌سازی مقررات، به‌نحوی‌که ضمن صیانت از حقوق شهروندی و امنیت داده‌ها، امکان نوآوری و رشد شرکت‌ها نیز فراهم شود. از سوی دیگر، حمایت هدفمند از زیست‌بوم نوآوری و کارآفرینی در حوزه هوش‌مصنوعی باید در اولویت قرار گیرد. این حمایت‌ها می‌تواند در قالب مشوق‌های مالیاتی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر، تسهیل دسترسی به داده‌های عمومی و ایجاد شتاب‌دهنده‌های تخصصی هوش‌مصنوعی صورت گیرد. همچنین تربیت و جذب نیروی انسانی متخصص از طریق اصلاح برنامه‌های دانشگاهی، ایجاد دوره‌های بین‌المللی مشترک و استفاده از ظرفیت نخبگان ایرانی خارج از کشور نیز از دیگر الزامات توسعه پایدار در این حوزه است.

هوش‌مصنوعی باید یک اولویت ملی باشد

در نهایت باید پذیرفت که مسیر پیشرفت در هوش‌مصنوعی یک رقابت صرفا فناورانه نیست بلکه یک رقابت راهبردی میان کشورها برای حکمرانی بر آینده دیجیتال جهان است. ایران با برخورداری از منابع انسانی توانمند، زیرساخت علمی مناسب و سابقه قابل‌قبول در پژوهش‌های فنی، می‌تواند جایگاهی بسیار بالاتر از وضعیت فعلی داشته باشد. اما این ارتقا بدون تغییر در نگرش سیاستگذاران، تحول در نظام حکمرانی دیجیتال و مشارکت واقعی بخش‌خصوصی، میسر نخواهد بود. هوش‌مصنوعی نه به‌‌عنوان یک پروژه فناورانه بلکه باید به‌عنوان یک اولویت ملی راهبردی در صدر برنامه‌های توسعه کشور قرار گیرد. آینده، منتظر نمی‌ماند.

وب گردی