ترامپ، «خلیج‌فارس» و تناقض‌های خودساخته ما

علی‌محمد نمازی
کدخبر: 534450

جای بسی تاسف است که رییس‌جمهور کشوری چون ایالات‌متحده آمریکا -کشوری که خود را مهد قانون‌مداری، دموکراسی، آزادی و مدافع نظم جهانی معرفی می‌کند- اینچنین با رفتاری قلدرمآبانه و خلاف موازین حقوق بین‌الملل، به حقوق تاریخی و هویتی ملت‌ها بی‌اعتنایی می‌کند. تصمیم احتمالی دونالد ترامپ مبنی‌بر اعلام جعلی نام «خلیج عربی» به‌جای «خلیج همیشه فارس» در جریان سفر خود به عربستان، نه‌فقط نشانه‌ای از جهل تاریخی بلکه اقدامی نمادین برای تحقیر حافظه جمعی ملت ایران و آزمایش واکنش افکار عمومی در لحظه‌ای حساس است.

ترامپ پیش از این نیز در اظهاراتی غیرمسوولانه از الحاق گرینلند به آمریکا سخن گفت، نام خلیج مکزیک را به «خلیج آمریکا» تغییر داد و حتی پیوستن کانادا را به‌عنوان «ایالت پنجاه‌ویکم» به ایالات‌متحده  امری «ممکن» توصیف کرد. اینها خیال‌پردازی‌های یک فرد نیست بلکه نشانه‌ای است از ساختاری که به‌دنبال بازتعریف مرزهای فرهنگی و سیاسی جهان به‌نفع خود است اما آنچه این ماجرا را خطرناک‌تر می‌کند نه‌فقط رفتار ترامپ بلکه زمینه‌هایی است که ما خود به‌دست داده‌ایم.

آیا واقعا می‌توان از مسوولیت رفتارهای خام، شعارزده و آکنده از نفرت برخی سیاست‌ورزان رسمی ایران شانه خالی کرد؟! آیا دشمنی فرسایشی و بی‌حاصل با آمریکا که جز انزوا و فقر بیشتر برای ملت ما در پی نداشته، زمینه‌ساز جسارت بیشتر قدرت‌های مداخله‌گر نشده است؟! و آیا بی‌ثباتی در روابط منطقه‌ای، ما را در موقعیتی قرار نداده که حتی برخی کشورهای عربی کوچک بتوانند با لابی‌گری، بر نامی تاریخی چون «خلیج‌فارس» چنگ بیندازند؟!

هیچ ایرانی آزاده‌ای از نام «خلیج‌فارس» نمی‌گذرد. این نام، بخشی از شناسنامه تمدن ایرانی است اما نباید فراموش کنیم که تاریخ، فقط با نام‌ها ساخته نمی‌شود بلکه با رفتارهای خردمندانه، دیپلماسی قوی و اعتماد به ملت است که تاریخ ما، به تاریخی آکنده از افتخار تبدیل خواهد شد. ما اگر خواهان حفظ هویت تاریخی خود هستیم، باید با همان قدرت از حقوق انسانی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی مردم خود نیز پاسداری کنیم.

امروز فرصتی ا‌ست برای تامل؛ اگر ترامپ چنین گستاخانه زبان به تحریف تاریخ می‌گشاید، باید بپرسیم که ما چگونه خود را به جایی رسانده‌ایم که حتی او نیز برای غرور ملی ما شاخ و شانه می‌کشد؟! پاسداری از خلیج‌فارس فقط در واکنش‌های احساسی خلاصه نمی‌شود، باید در بازنگری راهبردی سیاست خارجی، در تجدید مناسبات منطقه‌ای و در پایان دادن به انزوایی جبران‌ناپذیر معنا پیدا کند.

بیاییم از این جنجال، به‌جای فرصتی برای فریاد، فرصتی برای اصلاح بسازیم.

علی‌محمد نمازی،  عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی

سایت خوان