تجهیزات پیر پتروشیمی ایران
جهان صنعت- اگر خط لوله مهمی در صنایع بزرگ پتروشیمی ایران که بیش از ۳۰سال از عمرش گذشته ناگهان ترک بخورد یکباره هجوم بخار هیدروکربنی شعلههای هراسآوری پدید خواهد آورد که هیچ چیز جلودار گسترشش نخواهد بود. این نه یک سناریوی هالیوودی بلکه واقعیت تلخ صنایع پتروشیمی ایران است؛ جایی که فرسودگی تجهیزات و نقص سیستمهای ایمنی هر روز زنگ خطری را به صدا درمیآورد. کارشناسان و متخصصان حوزه بازرسی کیفیت و استاندارد هشدار میدهند: در سالهای اخیر افزایش چشمگیر این حوادث زنگ خطری جدی را برای صنایع پتروشیمی ایران به صدا درآورده و باید دانست که چگونه فرسودگی همراه با ضعف آلارمها و ایمنی ایران را در آستانه فاجعههای بزرگ قرار داده است.
صنایع پتروشیمی ایران با بیش از ۵۰مجتمع فعال ستونفقرات اقتصاد غیرنفتی کشور به شمار میروند اما بسیاری از این واحدها که در دهههای۶۰و۷۰شمسی احداث شده اکنون به مرز پیری رسیدهاند. آگاهان در تحلیل حوادث اخیر تاکید میکنند که غالبا این اتفاقات به عوامل زیادی برمیگردد و یکی از آنها فرسودگی تجهیزات و خطوط لوله است. بسیاری از مجتمعهای پتروشیمی در ایران عمری بالغ بر ۳۰سال دارند و بهروزرسانی زیرساختی بهطور مناسب در آنها شکل نگرفته است.
فرسودگی نهتنها به معنای زنگزدگی یا خوردگی بوده بلکه شامل ترکهای تنشی، خستگی فلز، پوسیدگی داخلی و ناپایداری جوشها میشود. این عیوب درمواجهه با فشار بالا، دماهای شدید و مواد شیمیایی سمی میتوانند به نشت ناگهانی منجر شوند. نشت گاز یا بخار هیدروکربنی اغلب جرقهای کوچک را به انفجاری مهیب تبدیل میکند. طبق آمارهای رسمی حدود ۵۰درصد حوادث اخیر در صنایع نفت و پتروشیمی به فرسودگی تجهیزات و عدم تعمیرات پیشگیرانه (PM) نسبت داده میشود. این مساله خسارات انسانی، زیستمحیطی و اقتصادی سنگینی به بار میآورد؛ از آلودگی آبهای خلیجفارس تا توقف تولید به ارزش میلیاردهادلار.
حوادث تلخ؛ درسهایی از گذشته و حال
تاریخچه حوادث پتروشیمی ایران آینهای از این بحران است. در مهر ۱۴۰۳ آتشسوزی در پالایشگاه پارس پترو شوشتر هفتکارگر را مصدوم کرد. مشکل از فرسودگی خطوط لوله و عدم شناسایی بهموقع نشتی بود. تنها چندماه بعد در خرداد ۱۴۰۴ واحد گوگردی پتروشیمی خارگ طعمه حریق شد. این آتشسوزی که در شیفتی با حضور حداقل ۱۵کارگر رخ داد با تلاش فوری تیمهای HSE مهار شد اما زنگ خطری برای ایمنی کل جزیره بود.
حوادث زنجیرهای اخیر تصویر واضحتری ترسیم میکنند. در ماههای گذشته انفجارها و آتشسوزیها در پتروشیمیهای آبادان، تبریز و فنآوران توجه کارشناسان را جلب کرد. واقعیت این است که در کشور ما طی سالهای گذشته حوادث زیادی با نشت گاز، بخارات هیدروکربنی یا مواد شیمیایی خطرناک اتفاق افتاده که به انفجار یا آتشسوزی منتهی شده است.
مثلا نشت گاز در پتروشیمی عسلویه در بهار۱۴۰۴ چندین کارگر را به دلیل مسمومیت راهی بیمارستان کرده و بعدتر معلوم شد بیتوجهی به ایمنی بارگیری عامل اصلی این اتفاق بود. حتی در پالایشگاه آبادان آتشسوزی واحد ۷۰ در اوایل ۱۴۰۴ جان یککارگر را گرفت و خسارتی عظیم به زیرساختها وارد کرد.
این حوادث تنها نوک کوه یخ هستند. براساس لیستی از ۵۱حادثه مهم صنعت نفت در سالهای اخیر آتشسوزی در خط لوله خوراک پتروشیمی مارون(۱۳۹۵) با یک فوتی و مصدوم و یا نشت در میدان نفتی سروش نشاندهنده الگویی تکراری است: فرسودگی به علاوه تاخیر در بازرسی فاجعه به بار آورد. در مهر ۱۴۰۴ آتشسوزیهای زنجیرهای در گچساران که منطقهای حساس با مخازن ذخیره نفتی است بار دیگر فرسودگی را بهعنوان مقصر اصلی معرفی کرد. این رویدادها نهتنها جانها را گرفته بلکه اکوسیستم خلیجفارس را آلوده و زنجیره تامین جهانی را مختل میکنند.
در حالی که فرسودگی بذر حادثه را میکارد نقص سیستمهای ایمنی و آلارمها آن را به بار مینشاند. این معضل شاید دومین عامل اتفاقات باشد. در این ماجرا سامانههای هشداردهنده یا وجود نداشته و یا پس از مدتی از کار افتادهاند. در بسیاری از مجتمعها سنسورهای تشخیص نشت یا آلارمهای انفجاری بهدلیل عدم نگهداری کور میشوند. این ضعف فرصتی طلایی برای گسترش آتش میدهد؛ مثلا در حادثه خارگ تاخیر در هشدار اولیه مهار آتش را پیچیده کرد.
علاوه بر این خطایانسانی ناشی از آموزش ناکافی شدت موضوع را بالا میبرد. حسین کهتری، مدیر بازرسیسایت و عملیات شرکت بازرسی کیفیتواستاندارد ایران (ISQI) میگوید: «برخی حوادث را حتی میتوان ناشی از اجرای نادرست عملیات یا عدم آشنایی کارکنان با روشهای مقابله با شرایط اضطراری شناسایی کرد.» ضعف در رعایت مقرراتHSE به واسطه نبود نظارت منظم بر مخازن، شیرآلات و تجهیزات
حت فشار این حلقه را کامل میکند. در نتیجه یک نشت کوچک به زنجیرهای از انفجارها تبدیل شده با هزینهای که گاهی به میلیاردهاتومان میرسد.
در میان این تاریکی بازرسی فنی، نور امید است. کهتری هم بر این قضیه تاکید مضاعف داشته و میگوید: «این فرآیند نهتنها وظیفه شناسایی و پایش وضعیت تجهیزات را داشته بلکه بهعنوان خط مقدم پیشگیری از حوادث فنی و انفجارها نیز شناخته میشود.» با روشهای غیرمخرب (NDT) مانند اولتراسونیک و رادیوگرافی عیوب پنهان از خوردگی داخلی تا خستگی فلز بدون توقف تولید کشف میشوند. استانداردهایی چون API 510 و API 570 بازرسیهای دورهای را الزامی کرده و امکان ارزیابی ریسک تجهیزات تحت فشار را فراهم میآورند.
پس از حادثه نیز بازرسی نقش حیاتی دارد. کهتری توضیح میدهد: «یکی از مراحل این فرآیند بررسی علل فنی حادثه بوده و این اقدام برای جلوگیری از تکرار حادثه در آینده حیاتی است.» ارزیابی خسارت با تکنیکهای NDT، برنامهریزی تعمیرات اضطراری و بازرسی نهایی پیش از راهاندازی زمان توقف را کاهشداده و ایمنی را تضمین میکنند. او اضافه کرد: «با انجام این بازرسیها میتوان نقصهای پنهان در تجهیزات را پیش از وقوع حادثه شناسایی کرده و عمر مفید تجهیزات را افزایش داد.»
به هر رو فرسودگی تجهیزات و نقص آلارمها بیش از یک مشکل فنی یک تهدید وجودی برای صنایع پتروشیمی ایران است. حوادث اخیر از خارگ گرفته تا شوشتر نشان میدهند که بدون نوسازی زیرساختی، آموزش مداوم و بازرسیهای منظم فاجعههای بزرگتر در کمین است.
متخصصان هشدار میدهند: ضعف در بازرسیهای فنی دورهای از موضوعات بسیار مهم و انکارنشدنی است که باید مورد توجه قرار گیرد. دولت، مدیران و کارشناسان باید دستبهکار شوند.
سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، تقویت نظارت HSE و اولویتبندی تعمیرات موضوعاتی هستند که باید بهطور جدی در دستورکار قرار گیرد. تنها از این طریق میتوان زنگ خطر را ساکت کرد و پتروشیمی ایران را از لبه پرتگاه نجات داد.
منبع: نفت خبر
