تابآوری شکننده توریسم
نادر نینوایی– سال ۲۰۲۵ برای صنعت گردشگری جهان سالی سرنوشتساز و در عین حال نامتوازن بوده است. مجموعهای از تحولات اقتصادی، ژئوپلیتیک و رفتاری باعث شده نقشه گردشگری بینالمللی با سرعتی کمسابقه در حال تغییر باشد، در حالی که بسیاری از اقتصادهای بزرگ دنیا هنوز زیر فشار رکود، تورم یا کاهش اعتماد مصرفکننده قرار دارند. صنعت گردشگری برخلاف انتظار به یکی از مقاومترین و پویاترین بخشهای اقتصاد جهانی تبدیل شده است؛ بخشی که نهتنها توانسته از ضربههای دوران کرونا عبور کند بلکه اکنون در بسیاری از مناطق، سطحی فراتر از سال ۲۰۱۹ (دوران پیش از همهگیری) را تجربه میکند. با این حال این بازگشت جهانی یکدست نیست و فرازوفرودهای قابلتوجهی در میان مناطق مختلف دیده میشود؛ از اروپا که باوجود بازیابی سریع با مشکل اشباعشدگی روبهرو است، تا شرق و جنوبشرقی آسیا که اکنون به موتور اصلی تقاضای سفر در جهان تبدیل شدهاند. در مقابل آمریکایشمالی ضعیفترین عملکرد را در میان تمام مناطق دارد و بخشی از جریان گردشگران در حال حرکت به سوی مقصدهای جایگزین است.
برای ایران تحلیل این روندهای جهانی فقط یک گزارش خبری نیست؛ نقشه راه است. جهان در حال تغییر مسیرهای سفر است و ایران میتواند یکی از برندگان این جابهجایی باشد به شرط آنکه سیاستگذاری، تصویر بینالمللی و زیرساختهای گردشگری خود را با واقعیتهای جدید هماهنگ کند.
اروپا؛ بازیابی سریع اما اشباعشدگی بازارهای قدیمی
اروپا همچنان پیشتاز صنعت گردشگری جهان است. در سال ۲۰۲۵، هزینه گردشگران بینالمللی در اروپا حدود ۴۰درصد و هزینه سفرهای داخلی ۳۰درصد بالاتر از ۲۰۱۹ برآورد میشود. اتصال مناسب هوایی، امنیت بالا و سهم بالای سفرهای درونقارهای باعث شده اروپا زودتر از سایر مناطق به مسیر رشد بازگردد.
با این حال کارشناسان انتظار دارند رشد اروپا در ادامه دهه میلادی جاری کندتر شود زیرا بازار این قاره به مرحله «بلوغ» رسیده و افزایشهای درصدی بزرگ دشوار است. همین مساله باعث رشد چشمگیر مقصدهای جدید در شرق اروپا مثل آلبانی، صربستان و رومانی شده است؛ کشورهایی که با تمرکز بر قیمت مناسب توانستهاند موج جدیدی از گردشگران جستوجوگر را جذب کنند.
پیام این روند برای ایران روشن است؛ اینکه ایران نیز مانند مقصدهای نوظهور شرق اروپا میتواند بر «مزیت تجربههای متفاوت و مقرونبهصرفه» تمرکز کند اما این امر تنها در صورتی محقق میشود که زیرساختها، امنیت ادراکی گردشگر، تسهیلگری و مسیرهای پروازی بهبود یابد. تجربه شرق اروپا نشان میدهد که گشایش در ویزا، خطوط هوایی و روایتسازی مقصد بیش از هر چیز تعیینکننده است.
آسیا؛ موتور آینده گردشگری جهان
آسیا اکنون بزرگترین منطقه برای سفرهای داخلی است و بازیگر اصلی موج جدید رشد گردشگری جهانی شمرده میشود. هرچند بازگشت گردشگران چینی کندتر از انتظار بوده اما پیشبینیها میگوید هزینهکرد چینیها در سفرهای خارجی تا سال ۲۰۳۰ به ۲۳۵میلیارد دلار خواهد رسید. این یعنی چین ظرف چند سال آینده بزرگترین بازار گردشگری خروجی جهان خواهد شد. همزمان، بازارهای هند و آسیای جنوبشرقی نیز رشد چشمگیری دارند و مقصدهایی مانند ژاپن، اندونزی، ویتنام، سنگاپور و مالدیو با سرعت بالا در حال تقویت جایگاه خود هستند.
واکاوی وضعیت ایران در عرصه گردشگری
ایران در مقایسه با سایر کشورهای آسیایی سهم بسیار ناچیزی از بازار چین و هند دارد و این در حالی است که کشور از مزایایی همچون تنوع اقلیمی، قیمت رقابتی و نزدیکی جغرافیایی به هند و چین برخوردار است. بزرگترین مانع، هشدارهای سفر برخی کشورها، چالشهای دیپلماتیک، ایرانهراسی، کمبود مسیرهای پروازی، استانداردهای خدماتی ناپایدار و نبود روایت موثر برای معرفی ایران به عنوان یک برند و مقصد بینالمللی است. در صورتی که ایران بتواند مانند امارات، ترکیه یا حتی ازبکستان مسیرهای پروازی و تسهیلگری ویزا را فراهم کند، ورود گردشگران آسیایی میتواند بخش بزرگی از شکاف ارزی کشور را جبران کند. البته نباید از اهمیت سرمایهگذاریهای بیشتر در حوزه حملونقل و اقامت و رفع چالشهای دیپلماتیک و تحریمهای مانعزا برای سفر غافل ماند.
آمریکای شمالی؛ کندترین بازیابی جهان
در اقتصاد روبهرشد گردشگری جهانی آمریکایشمالی نیز از عرصه رقابتی بازمانده است و به این ترتیب ایران در این زمینه تنها نیست. آمریکایشمالی در سال ۲۰۲۵ با ضعیفترین روند بازیابی میان تمام مناطق روبهرو است. درپی تنشهای تجاری، ضعف اقتصادی و کاهش اعتماد مصرفکننده، پیشبینی میشود ورود گردشگران بینالمللی به آمریکا در سال ۲۰۲۵ حدود ۱۵درصد کمتر از ۲۰۱۹ باقی بماند. کانادا نیز با کاهش ۲۰درصدی سفر گردشگران خود به آمریکا مواجه است. این منطقه اکنون در نقطهای قرار دارد که رشد آن بهشدت به سفرهای داخلی وابسته شده است.
این کاهش جذابیت مقصدهای قاره آمریکا در سطح جهانی الگوهای سفر را تغییر داده و بخشی از جریان گردشگران را به مناطق جایگزین مانند اروپا، شرق آسیا و حتی خاورمیانه هدایت کرده است.
در تحلیل این وضعیت باید اذعان داشت هرچند ایران در جذب گردشگران غربی همچنان با موانع سیاسی روبهرو است اما کاهش جذابیت آمریکا و افزایش هزینه سفر در اروپا، فرصتی برای جذب گردشگران علاقهمند به تجربههای متفاوت، ارزانتر و فرهنگیتر فراهم میکند؛ گردشگرانی که معمولا از بازارهای اروپایی و آسیایی روانه مقاصد جدید میشوند. شرط تحقق این ظرفیت، بهبود تصویر ایران در رسانههای جهانی و افزایش استاندارد خدمات گردشگری است.
ضرورت تمرکز ایران بر توزیع جغرافیایی سفر
یکی از بزرگترین روندهای جهانی در سالهای اخیر، تمایل گردشگران به مقاصد خلوتتر، تجربههای اصیلتر و سفرهای خارج از فصلهای شلوغ بوده است. مقصدهایی که از استراتژی «فصلگستری» و «توزیع سفر» استفاده کردهاند، هم ازدحام را مدیریت کردهاند و هم درآمد خود را افزایش دادهاند.
این دقیقا الگویی است که استانهایی مثل سیستانوبلوچستان، کردستان، خوزستان، کرمان و بوشهر در ایران میتوانند با آن به مقصدهای جدید و محبوب گردشگری منطقه تبدیل شوند؛ البته در صورتی که زیرساخت، امنیت ادراکی متقاضیان سفر و بازاریابی دیجیتال به شکل هدفمند تقویت شود.
تحولات گردشگری جهان در سال ۲۰۲۵ نشان میدهد که آینده این صنعت، نه برپایه «ثروت کشورها» بلکه برپایه چابکی، تسهیلگری و توان روایتسازی مقصد شکل میگیرد. کشورهایی که بهموقع موانع ورود گردشگر را کاهش داده، زیرساختهای حملونقل هوایی خود را تقویت کرده و تصویر مقصدشان را بازطراحی کردهاند، از موج بازگشت گردشگری بیشترین بهره را بردهاند؛ حتی اگر پیشتر در حاشیه بازار قرار داشتند. نمونههای روشن آن، رشد انفجاری مقصدهای شرق اروپا و جهش بازارهای آسیایی است.
برای ایران، این تحولات چند پیام استراتژیک دارد؛ نخست، آنکه زمان رقابت بر سر «مقصدهای مقرونبهصرفه» آغاز شده است. گردشگر جهانی در ۲۰۲۵ بهدنبال تجربههای اصیل، متفاوت و کم هزینه است. ایران از نظر تنوع طبیعی، میراث فرهنگی و قیمت رقابتی در جایگاهی ممتاز قرار دارد اما بدون استانداردسازی خدمات و آموزش حرفهای نیروی انسانی، این مزیت بالفعل نمیشود.
دوم، بازار چین و هند بزرگترین فرصت دهه آینده است. اگر ایران مسیرهای پروازی، ویزای الکترونیک، پرداختهای بینالمللی و محتوای تبلیغی متناسب با این دو بازار را اصلاح نکند، از یک منبع ارزی عظیم محروم خواهد ماند. سوم، تصویر ایران در رسانههای جهانی باید بازسازی شود. کشورهایی که در سال ۲۰۲۵ رشد کردهاند، دقیقا همانهایی هستند که بر «برند مقصد» سرمایهگذاری کرده و روایت منفی را مدیریت کردهاند. چهارم، توزیع جغرافیایی سفر، کلید افزایش درآمد پایدار است. ایران باید مانند مقصدهای موفق جهان از تمرکز سفر در چند شهر عبور کرده و «مقاصد جدید» را وارد چرخه اقتصادی کند.
در یک جمله باید گفت که جهان در حال بازتعریف مسیرهای سفر است؛ اگر ایران حرکت نکند، از قطار گردشگری آینده جا خواهد ماند.
