بازخوانی۳ دهه تجارت پایدار ایران و افغانستان

گروه بازرگانی و کشاورزی
کدخبر: 585562
تجارت میان ایران و افغانستان در سه دهه گذشته پایدار بوده، اما نیازمند بازنگری در سیاست‌های تجاری و رفع موانع مرزی است.
بازخوانی۳ دهه تجارت پایدار ایران و افغانستان

جهان صنعت– تجارت میان ایران و افغانستان طی سه دهه گذشته همواره یکی از پایدارترین روابط اقتصادی منطقه بوده است. با وجود نوسانات سیاسی و امنیتی، ایران از اصلی‌ترین شرکای تجاری افغانستان باقی مانده و بخش مهمی از نیازهای وارداتی این کشور را تامین می‌کند. با این حال کارشناسان معتقدند روابط اقتصادی دو کشور هنوز با ظرفیت‌های واقعی فاصله زیادی دارد و نیازمند بازنگری اساسی در سیاست‌های تجاری، توسعه زیرساخت‌ها و رفع موانع مرزی است.

افغانستان از ذخایر معدنی متنوع و محصولات کشاورزی و باغی ممتاز برخوردار است. بسیاری از صنایع ایران می‌توانند از این مزیت برای تامین ارزان‌تر مواد اولیه استفاده کنند اما سختگیری‌های تعرفه‌ای، محدودیت‌های استانداردی و فرآیندهای پیچیده صدور مجوز تجاری باعث شده این ظرفیت‌ها بالفعل نشوند.

غیبت توازن تجاری

عبدالحکیم ریگی، رییس اتاق مشترک ایران و افغانستان در گفت‌وگو با اتاق ایران تاکید می‌کند که تجارت میان دو کشور به ‌طور سنتی یک‌طرفه بوده و از تعادل لازم برخوردار نیست. او می‌گوید: حداقل ۳۰سال است که ارتباطات تجاری ایران و افغانستان شکل گرفته و روزافزون جلو رفته است اما این روابط بیشتر روی صادرات از ایران به افغانستان متمرکز بوده در حالی که باید اصلاح شود. به گفته او، هر چند افغانستان بازار مهمی برای محصولات ایرانی محسوب می‌شود اما سطح واردات ایران از افغانستان بسیار پایین است و این عدم توازن، آینده روابط تجاری را آسیب‌پذیر می‌کند. او یادآور می‌شود که تجارت یک مسیر دوطرفه است و اگر این اصل رعایت نشود، پایداری مبادلات در بلندمدت دچار اختلال خواهد شد.

ریگی با اشاره به کالاهایی که ظرفیت ورود به ایران را دارند، توضیح می‌دهد: محصولاتی که امکان ورود از افغانستان دارند به مواد معدنی، محصولات کشاورزی، دامی و خشکبار محدود است. باید موانع تعرفه‌ای و مجوزهای زائد حذف شود تا واردات از افغانستان نیز رشد کند.

مرز میلک؛ شاهراه تجارت اما نیمه‌فعال

یکی از اصلی‌ترین محورهای توسعه تجارت ایران و افغانستان مرز میلک است؛ مسیری که می‌تواند افغانستان را به بندر اقیانوسی چابهار متصل کند و تحولی بزرگ در ترانزیت منطقه‌ای رقم بزند. با این حال به گفته ریگی، این مرز هنوز تا تبدیل شدن به یک گذرگاه استاندارد فاصله دارد، مرز میلک فعال است اما از نظر زیرساختی مطلوب نیست. زیرساخت‌های پایانه‌ای و مرزی در میلک باید توسعه پیدا کند احداث پل دوم در برنامه قرار گرفته و باید روند آن تسریع شود. او همچنین بر ضرورت تجهیز مرز به دستگاه‌های ایکس‌ری، حل موانع مرزبانی و فعالیت ۲۴ساعته مرز میلک تاکید می‌کند.

اهمیت ژئوپلیتیکی مسیر میلک- چابهار

افغانستان کشوری محصور در خشکی است و به دلیل چالش با پاکستان، بهترین مسیر برای دسترسی به آب‌های آزاد، مسیر میلک – چابهار است بنابراین توسعه این مسیر نه‌تنها منافع اقتصادی ایران را افزایش می‌دهد بلکه جایگاه ژئوپلیتیکی کشور را نیز تقویت می‌کند.

بندر چابهار؛ ظرفیت عظیم اما استفاده ‌نشده

ریگی در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت بندر چابهار اشاره کرده و آن را فرصت طلایی ایران برای نقش‌آفرینی در ترانزیت منطقه می‌داند و می‌گوید: بندر چابهار بهترین فرصت است تا از ظرفیت ترانزیتی مسیرهای کشور بهره ببریم. فعالان اقتصادی افغانستان علاقه زیادی دارند سطح مناسبات خود را با ایران افزایش دهند چون جاده‌ها و بنادر ایران نسبت‌به سایر همسایه‌ها بهتر است.

این بندر نیز مانند بسیاری از پروژه‌های ترانزیتی ایران کمتر از ظرفیت واقعی خود استفاده کرده و نیازمند سرمایه‌گذاری، تکمیل خطوط ریلی و ایجاد مراکز بزرگ لجستیک است.

پیشنهاد تشکیل بارانداز بزرگ در منطقه آزاد سیستان

یکی از مهم‌ترین نکاتی که رییس اتاق ایران و افغانستان مطرح می‌کند، ایجاد یک ‌هاب بزرگ لجستیکی در منطقه آزاد سیستان است. در منطقه آزاد سیستان بارانداز بزرگی به پشتیبانی بندر چابهار شکل بگیرد تا امکان انبارداری محموله‌های صادراتی از افغانستان و حتی دیگر کشورها فراهم شود. اینگونه زابل هم به ‌هاب ترانزیتی تبدیل می‌شود. او همچنین تاکید می‌کند که اگر شاخه‌ای از خط ریلی چابهار- مشهد به میلک نیز کشیده شود، سرعت و حجم مبادلات ایران با افغانستان و آسیای مرکزی جهش خواهد کرد.

وب گردی