انفعال نگرانکننده تیم اقتصادی دولت
وحید شقاقی شهری، کارشناس اقتصادی
پیش از مکانیسمماشه آمریکاییها با تهدید شرکای تجاری ایران، کشورها و شرکتها را وادار میکردند که با طرف ایرانی همکاری نکنند اما حالا با استناد به این مکانیسم میگویند ایران به تعهدات برجامی خود عمل نکرده بنابراین طبق قانون باید دوباره تحریم شود. این موضوع بهانهای مشروع در اختیار آنها گذاشته تا کشورهای دیگر نیز به تبعیت از آمریکا تحریمها را از سر بگیرند.
در روزهای اخیر هم شاهد بودیم که ژاپن و حتی ترکیه شروع به تحریم برخی شرکتهای ایرانی کردهاند. این کشورها با استناد به بازگشت شش قطعنامه پیشین شورای امنیت، اقدام به اجرای دوباره آنها کردهاند. در داخل کشور اما همزمان اتفاق دیگری افتاد که ضعف آشکار تیم اقتصادی دولت را نشان میدهد. وزارت اقتصاد و بانک مرکزی از ماهها قبل باید برای چنین شرایطی آماده میبودند، برنامهریزی و التهاب بازار را بهتدریج کنترل میکردند تا شوک اقتصادی بهصورت ناگهانی بر کشور تحمیل نشود. متاسفانه نهتنها چنین آمادگیای وجود نداشت بلکه این دستگاهها عملا خود را کنار کشیدند و مسوولیت را نپذیرفتند.
در چنین شرایطی طبیعی است برخی گروهها که همواره منتظر ایجاد بهانهای برای جهش قیمتی بودند از این فضا نهایت استفاده را ببرند. آمریکاییها بهدنبال بهانهای برای تشدید تحریمها بودند و حالا با فعال شدن مکانیسمماشه، بدون نیاز به تهدید کشورها، میتوانند با استناد به قوانین بینالمللی تحریمها را گسترش دهند.
در داخل نیز گروهی آماده بودند تا از همین بهانه برای افزایش قیمتها و بهرهبرداری اقتصادی استفاده کنند اما دولت بسیار ضعیف عمل کرد. در حالی که مقامات دولتی و غیردولتی معتقد بودند فعال شدن مکانیسمماشه تاثیر چندانی نخواهد داشت، من از همان ابتدا هشدار داده بودم که این موضوع اگرچه فراتر از تحریمهای ثانویه آمریکا نیست اما بهانهای تازه برای گسترش تحریمها در اختیار واشنگتن قرار میدهد. الان هزینه آمریکا برای گسترش تحریمها بهمراتب کمتر شده است چون دیگر لازم نیست کشورها را تهدید کنند بلکه با استناد به «بازگشت تحریمهای سازمان ملل»، کشورهای دیگر خودشان ملزم به تبعیت میشوند.
در داخل کشور اما متاسفانه هیچ برنامه روشنی برای مدیریت تبعات مکانیسمماشه وجود نداشت. وزارت اقتصاد و بانک مرکزی عملا غافلگیر شدند و ما امروز شاهد شرایطی بسیار نگرانکننده هستیم.
واقعا جای سوال دارد که چطور مدیریت اقتصادی کشور به این نقطه رسیده است؟
چند پیشنهاد مشخص برای دولت دارم:
اولا، تیم اقتصادی دولت باید اقتدار واقعی داشته باشد. وزیر اقتصاد و رییس کل بانک مرکزی باید چهرههایی مقتدر و تصمیمگیر باشند تا مردم بتوانند به آنها اعتماد کنند.
ثانیا، باید جلوی سفتهبازیها و سوداگریهای گسترده گرفته شود. امروز موضوع «حکمرانی ریال» از اهمیت بالایی برخوردار است یعنی رصد و نظارت دقیق بر گردش ریال و داراییهای مالی در کشور.
ما در جلساتی که با گروهی از اقتصاددانان در دوران تحریم داشتیم به این نتیجه رسیدیم که مدیریت نرخ دلار از مسیر مدیریت ریال میگذرد یعنی اگر بخواهیم دلار را تحت کنترل داشته باشیم باید ابتدا ریال را مدیریت کنیم.
منظور از کنترل ریال این است که گردش آن در اقتصاد شفاف و قابل رصد باشد. بهعنوان مثال هر جابهجایی پولی باید مشخص باشد بابت چه چیزی انجام شده است. همین مساله باید درباره داراییهای مالی مانند طلا و ارز هم صدق کند.
تا زمانی که دولت احاطه و کنترل موثر بر گردش ریال و داراییهای مالی نداشته باشد، امکان مدیریت و کنترل شرایط اقتصادی وجود ندارد. اگر بخواهم با یک مثال توضیح دهم: دولت شبیه رانندهای است که در یک سراشیبی تند قرار دارد. راننده نمیتواند بگوید که «بلد نیستم» یا «مشکل دارم»، او باید کنترل ترمز و فرمان را به دست بگیرد تا خودرو در مسیر خود بماند. در اقتصاد هم همینطور است. اکنون اما میبینیم که دولت نهتنها اقدامی نکرده بلکه برخی مسوولان حتی با اظهارنظرهای نسنجیده به نگرانیها دامن میزنند. وزیر اقتصاد میگوید که در موضوع دلار و طلا نقشی ندارد یا برخی مقامات از نبود اختیار گلایه میکنند. این سخنان در شرایط فعلی تنها بر اضطراب بازار میافزاید. در چنین وضعیتی دولت باید هرچه سریعتر احاطه خود را بر گردش پول و داراییهای مالی تقویت کند. اگر این کنترل از دست برود نهتنها عوامل داخلی بلکه بازیگران بیرونی هم بر اقتصاد ایران مسلط میشوند و اوضاع از این هم بدتر خواهد شد.