الگوسازی رفتار اقتصادی دولت
جهانصنعت – کتاب الگوسازی رفتار اقتصادی دولت تالیف دکتر بهرام وهابی به بررسی نقش و رفتار دولت در اقتصاد ملی میپردازد و تلاش میکند با رویکردی تحلیلی و الگومحور، چارچوبی برای ارزیابی عملکرد اقتصادی دولت ارائه دهد. این کتاب در حوزه اقتصاد و سیاستگذاری عمومی نگارش یافته و به مباحثی چون نظریههای اقتصادی دولت، طراحی الگوهای ارزیابی و تحلیل سیاستهای اقتصادی میپردازد.
در این کتاب با تمرکز بر اقتصاد ایران و با تکیه بر نظریههای اقتصادی کلاسیک، کینزی و نهادگرایی، نقش دولت در اقتصاد ملی از منظر نظری و تجربی بررسی شده است.
این کتاب در قالب فضای دانشگاهی و پژوهشی نگاشته شده و ساختار آن بر پایه تحلیلهای نظری، مرور مطالعات گذشته و ارائه الگوهای پیشنهادی استوار است.
نویسنده ابتدا به مبانی نظری ورود دولت به اقتصاد و دلایل دخالت آن میپردازد و سپس با بررسی برنامههای توسعه در ایران تلاش میکند الگوهای نظری را با واقعیات قانونی و اجرایی کشور تطبیق دهد. اثر حاضر با ارائه چارچوبهای تحلیلی و الگوهای ریاضی بهدنبال پاسخ به این پرسش است که چگونه میتوان رفتار اقتصادی دولت را بهصورت کمی و قابلارزیابی الگوسازی کرد. کتاب از مقدمهای تحلیلی آغاز میشود و در ادامه فصلهایی درباره چارچوب نظری، طراحی توابع هدف و قیود رفتاری، مرور مطالعات داخلی و بینالمللی و در نهایت ارائه الگوی پیشنهادی برای ارزیابی عملکرد اقتصادی دولت را دربر میگیرد.
این ساختار به خواننده امکان میدهد ضمن آشنایی با مبانی نظری، با روشهای عملی و الگوسازی رفتار دولت نیز آشنا شود. این کتاب با بررسی نقش و جایگاه دولت در اقتصاد، از مباحث نظری آغاز میکند و بهتدریج به سوی ارائه الگوهای عملی برای ارزیابی عملکرد دولت حرکت میکند. نویسنده ابتدا به این موضوع میپردازد که در نظریههای اقتصادی کلاسیک، دولت نقش محدودی دارد و بازارها با مکانیسمهای خودکار به تعادل میرسند با بروز بحرانهایی مانند رکود بزرگ۱۹۲۹ و ظهور مکتب کینزی اما ضرورت دخالت دولت در اقتصاد و چگونگی این دخالت مورد توجه قرار میگیرد.
در ادامه، کتاب به تحلیل نظریههای مختلف درباره نقش دولت میپردازد و با استفاده از الگوهای ریاضی و اقتصادسنجی، تلاش میکند رفتار اقتصادی دولت را بهصورت کمی فرمولبندی کند. یکی از محورهای اصلی کتاب، تفکیک اهداف اقتصادی جامعه(مانند رشد، اشتغال، توزیع درآمد و تثبیت قیمتها) از اهداف دولت است و تاکید میشود که دولت باید با ابزارهای سیاستی خود و شرایط لازم برای تحقق این اهداف را فراهم کند.
در بخشهای بعدی، نویسنده به مرور مطالعات گذشته در زمینه ارزیابی عملکرد دولت میپردازد و روشهای مختلفی مانند تحلیل هزینه فایده، برنامهریزی توابع هدف و الگوهای چندمعیاره را بررسی میکند. سپس با تمرکز بر برنامههای توسعه ایران، الگویی برای ارزیابی عملکرد دستگاههای اجرایی ارائه میدهد که در آن، توابع هدف و قیود رفتاری هر دستگاه مشخص میشود و با استفاده از شاخصهای کمی، میزان تحقق اهداف اقتصادی سنجیده میشود.
در نهایت کتاب با ارائه یک الگوی پیشنهادی نشان میدهد که چگونه میتوان با ترکیب اهداف کلان دولت و ابزارهای سیاستی، عملکرد اقتصادی دولت را بهصورت نظاممند و قابلارزیابی الگوسازی کرد. این الگوها به سیاستگذاران کمک میکنند تا تصمیمات خود را بر پایه تحلیلهای کمی و شفاف اتخاذ و نقاط قوت و ضعف عملکرد دولت را شناسایی کنند.
