اقتصاد جهانی در لبه بحران
جهانصنعت– دور دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ انتظارات جهانی را از نو تنظیم و «عدمقطعیت» را بهویژگی غالب چشمانداز ژئوپلیتیکی و اقتصادی امروز تبدیل کرده است.
هرچند مسیر پیشِرو همچنان مبهم است اما سال آینده میلادی یعنی سال۲۰۲۶ احتمالا با آشفتگیهای ژئوپلیتیکی و مالی بیشتر همراه خواهد بود.سال ۲۰۲۵، در حالی که جهان برای بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید آماده میشد، بسیاری هشدار دادند که ۲۰۲۵ سالی سرنوشتساز برای چندجانبهگرایی و اقدام اقلیمی خواهد بود. با نگاه به سال ۲۰۲۶، مشارکتکنندگان سالی را پیشبینی میکنند که با تشدید ریسکهای ژئوپلیتیکی و تعمیق تکهتکه شدن اقتصاد جهانی مشخص میشود؛ جایی که ایالات متحده و چین برای سلطه فناورانه و نظامی رقابت میکنند و اروپا میکوشد همپای آنها بماندو همزمان روسیه را مهار کند. این پیشبینیها در پروجکت سندیکت درج شده است.
مارک بلایت
در سال ۲۰۲۶، اتحادیه اروپا ممکن است سرانجام با حقیقتی تلخ روبهرو شود: آمریکا قرار نیست از آن در برابر روسیه محافظت کند. دولت ترامپ تلاشهای صلح در اوکراین را کنار خواهد گذاشت و دست روسیه را برای تشدید جنگ باز میگذارد. اروپا، مطابق عادت برای حل مسالهای نظامی به دنبال راهحلهای مالی خواهد رفت؛ مسالهای که با پول حل نمیشود. در این میان اوکراین به جنگی ادامه خواهد داد که اتحادیه اروپا هنوز حاضر نیست آن را جنگِ خود بداند.
کریستینا کافارا
اروپا که با محدودیتهای «قدرت نرم»، گفتمانهای ارزشمحور و سمینارهای بیشمار اندیشکدهای درباره «حفاظت از دموکراسی» در جهانی که با «قدرت سخت» اداره میشود روبهرو است، تاکنون نتوانسته به فریاد ناامیدانه ماریو دراگی پاسخ دهد: «کاری بکنید!» اما سیاست بیپرده و قاطع دولت ترامپ که در راهبرد جدید امنیت ملی (NSS) تبلور یافته ممکن است سرانجام محاسبات را تغییر دهد. این بازاندیشی با این واقعیت تقویت میشود که اروپا دیرهنگام پذیرفته است عملا وارد یک جنگ تجاری با چین شود؛ جنگی که بهتدریج پایه صنعتی آن فرسوده است. مجموع این فشارها میتواند اروپا را وادارد حاکمیت خود را در زیرساختهای دیجیتال، فناوریهای مرزی، دفاع و تولید بازسازی کند. در میان نارضایتی فزاینده از نهادهای نولیبرال اتحادیه اروپا، بوروکراسی کند و عقبنشینی مقررات ضدانحصار. بسیاری در جامعه کسبوکار اروپا معتقدند صنعت باید از طریق ابتکارهایی مانند EuroStack خود دستبهکار شود، نه اینکه منتظر فرآیندهای کند و فرسوده بماند. در نتیجه تمرکز ممکن است از بروکسل به سوی دولتهای عضو بهویژه آلمان جابهجا شود. اگر آلمان اقدام کند، اروپا اقدام خواهد کرد؛ اگر نه، اروپا درجا خواهد زد.
کوری کرایدر
قطعهای گسترده خدمات ابری، همراه با فشار دوباره دولت ترامپ بر اتحادیه اروپا و کشورهای عضو، بنگاههای بزرگ و نهادهای دولتی را به فاصله گرفتن از انحصارهای ابریِ مستقر در آمریکا سوق میدهد. AWS، مایکروسافت آژور و گوگل کلاد اکنون بیش از ۷۰درصد بازار ابر اروپا را در اختیار دارند و حاشیه سودی ۳۰ تا ۴۰درصدی از شرکتهای محلی و نهادهای عمومی استخراج میکنند. کنترل ابر به این شرکتها امکان میدهد چشماندازی محدود از هوشمصنوعی متمرکز بر مدلهای زبانی بزرگ بهجای شکلهای هدفمندتر و پایدارتر یادگیری ماشین را پیش ببرند و سهم نامتناسبی از توجه سیاسی و سرمایهگذاری را به خود اختصاص دهند. این فاصلهگیری از ارائهدهندگان آمریکایی که امسال به آرامی با ایالت شلسویگ- هولشتاین آلمان و دیوان کیفری بینالمللی آغاز شد، میتواند در ۲۰۲۶ با تغییر قواعد تدارکات و رژیمهای صدور مجوز خدمات ابری شتاب بگیرد. برخی کارشناسان استدلال میکنند توان محاسباتی به کالایی عمومی تبدیل شده و باید مانند کالا تنظیمگری شود. اگر سیاستگذاران اتحادیه اروپا قاطعانه عمل کنند، ممکن است ۲۰۲۶ با سهمی بهمراتب کمتر برای انحصارهای ابری آمریکا در بازار اروپا به پایان برسد.
دالیا غانم
رژیمهای شمال آفریقا در سال ۲۰۲۶ همچنان نمونهای آموزنده از تداوم حکمرانی نیمهاقتدارگرا ارائه خواهند داد. با این حال فشارهای ساختاری عمیقتر هرچه دشوارتر مهار میشوند. الجزایر که از صادرات گاز به اروپا منتفع است، جسورتر به نظر میرسد؛ در حالی که تونس و مصر بهسوی پرتگاه مالی پیش میروند اما تهدید واقعی برای وضع موجود، فرسایش قرارداد اجتماعی است. در سال گذشته خیابان عربی نشان داده که نباید عاملیت آن را دستکم گرفت: از تونس تا مراکش جایی که «اعتراضهای نسل« Z» بر امتناع جوانان از سکوت تاکید کرد نارضایتی عمومی بیشتر آشکارتر شده است. لیبی نیز همچنان باتلاقی منطقهای باقی خواهد ماند؛ دولتی ازهمگسیخته که صلح در آن بعید است پا بگیرد. همزمان، خشونت جهادی در سراسر ساحل آفریقا در حال گسترش است و اگر مهار نشود به کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه سرایت خواهد کرد.
مارتین گوسمان
اقتصاد جهانی وارد مرحلهای شده که در آن «تکهتکه شدن ژئواکونومیک» دیگر ریسکی نوظهور نیست بلکه به اصل ساماندهنده بدل شده است. با بازپیکربندی جهانی شدن حول اولویتهای امنیت ملی، تجارت، سرمایهگذاری و زنجیرههای تامین زیر نفوذ رقابت میان بلوکهای ژئوپلیتیکی شکل میگیرند و تحریمها و کنترلهای صادراتی هرچه بیشتر به ابزار قدرت تبدیل میشوند. در این چارچوب، آسیبپذیریهای بدهی اقتصادهای در حال توسعه نقش فزایندهای در تعیین جایگاه آنها میان آمریکا و چین خواهد داشت. دولت ترامپ بهویژه ترتیبات مالی و توافقهای تجاری را ابزار سیاستگذاری دولتی میداند. توافق اخیر سوآپ ارزی میان خزانهداری آمریکا و آرژانتین که بهسرعت با اعلام یک توافق تجاری دوجانبه دنبال شد، نمونهای گویاست.
سایمون جانسون
بانکهای بزرگ به لابی برای کاهش الزامات سرمایهای ادامه خواهند داد و در نتیجه ظرفیت کمتری برای جذب زیانها باقی میماند. همزمان، هوش مصنوعی در بخش مالی بیش از پیش گسترش مییابد، رونقها و رکودها را شتاب میبخشد و به پول اجازه میدهد با سرعتهایی فراتر از توان انسان جابهجا شود. این امر احتمال معاملات شلوغ و بازگشتهای تند را هنگام تغییر شرایط بازار افزایش میدهد. در حالی که قدرت سیاسی بانکهای بزرگ آنها را از نظارت سختگیرانهتر مصون میسازد، همین امر آنها را در برابر شوکها آسیبپذیرتر میکند. ساختارهای پرداختی که بازده حقوق صاحبان سهام را بدون لحاظ ریسک پاداش میدهند، چنین پیامدهایی را اجتنابناپذیر میسازند.
شبنم کالملی- اوزجان
در سال پیشرو و پس از آن، جهانی شدن هرچه بیشتر تکهتکه، پیچیده و نابرابر خواهد شد. زنجیرههای تامین طولانیتر و پرریسکتر میشوند و مسابقه تسلیحاتی فناورانه میان آمریکا و چین میتواند نظام اقتصاد جهانی را بیثبات کند. به طور متناقض، سلطه دلار ممکن است همزمان با تضعیف خودِ دلار ادامه یابد. این دگرگونی در محیطی ژئوپلیتیکی فزاینده بازی جمع صفر رخ میدهد که از رقابتهای جهانی و منطقهای شکل گرفته است. رفاه اجتماعی در سراسر جهان روبه کاهش خواهد گذاشت حتی در حالی که جهش بهرهوریِ ناشی از هوش مصنوعی تنها به مجموعهای محدود از بنگاهها، بخشها و کشورها سود میرساند. نهادهای چندجانبه بیش از هر زمان دیگری ضروری خواهند بود، اما سیاست و سیاستگذاری همچنان از چارچوبهای همکاری اقتصادی فاصله خواهند گرفت.
دزموند لاچمن
همه نشانهها از سالی دشوار برای اقتصاد جهانی و بازارهای مالی حکایت دارد. وضعیت شکننده مالیه عمومی آمریکا، همراه با فشار مداوم بر استقلال فدرال رزرو، میتواند به بازگشت «نگهبانان بازار اوراق قرضه» و حتی بحرانی در بازار اوراق خزانهداری آمریکا بینجامد. چنین شوکی میتواند حباب هوشمصنوعی را بترکاند، قیمت سهام و سرمایهگذاری در آمریکا را پایین بکشد و اقتصاد این کشور را به رکود سوق دهد. در جای دیگر، تداوم اتکای چین به صادرات و سرمایهگذاری به عنوان موتورهای رشد، خطر واکنشهای حمایتگرایانه در اروپا را درپی دارد و ضربهای دیگر به نظام تجاری بینالمللی از پیش وارد میکند. در ژاپن، سیاست بودجهای بیملاحظه نخستوزیر، تاکائچی سانائه میتواند به «لحظه لیز تراس» بینجامد؛ با جهش بازده اوراق دولتی و تضعیف ارز. نبود رهبری اقتصادی موثر آمریکا در دوران ترامپ، لایه دیگری از عدمقطعیت میافزاید. در صورت بروز بحرانی فراگیرتر، هماهنگی برای پاسخ بینالمللی بسیار دشوارتر خواهد بود.
زاکی لایدی
سال پیشِ رو تحت سیطره جنگ اوکراین خواهد بود، هرچند دستیابی به توافقی نهایی دور از دسترس است. اینکه آیا درگیریها اصلا فروکش میکند یا نه، به چهار عامل بستگی دارد: توازن نیروها در میدان، میزان درگیری آمریکا، حمایت اروپا و پویاییهای سیاسی داخلی اوکراین. با گرفتار شدن هر دو طرف در جنگ فرسایشی، بعید است توازن قوا در میدان نبرد به طور معناداری تغییر کند. اروپا که زیر فشار آمریکا، چین و روسیه است، شاید وارد دشوارترین سال خود از ۱۹۴۵ به این سو شود. نظام سیاسی شکننده و غیرقابلپیشبینی اوکراین نیز جستوجوی راهحلی پایدار را پیچیدهتر میکند. از آنجا که اروپا بهتنهایی نمیتواند راهحلی تحمیل کند، هر تغییری در مسیر جنگ همچنان به آمریکا وابسته است و باتوجه به خصومت ادامهدار دولت ترامپ با حمایت آمریکا از تلاش جنگی اوکراین، این خبر خوبی برای کییف نیست. تنها پرسش این است که ترامپ برای توقف درگیری چه پیشنهادی به ولادیمیر پوتین خواهد داد. در این چارچوب روشن است که جنگ در ۲۰۲۶ پایان نخواهد یافت. در بهترین حالت شاید وقفهای موقت رخ دهد؛ نه از سر توافق بلکه از سر فرسودگی.
نانسی کیان
در جهانبینی دونالد ترامپ تنها سه کشور واقعا اهمیت دارند: آمریکا، چین و روسیه. سال آینده این رویکرد سیاست خارجی را در سه زمینه مهم میآزماید. نخست، سرمایهگذاران و دولتها در سراسر جهان به دنبال رابطهای اقتصادی باثباتتر میان آمریکا و چین خواهند بود؛ بدون آن، برنامهریزی بلندمدت چیزی بیش از حدسهای آگاهانه نخواهد بود. دوم، هر توافقی که به جنگ روسیه–اوکراین پایان دهد، بهمثابه داوری درباره قابلاعتماد بودن آمریکا خوانده خواهد شد، نهفقط در اروپا بلکه در تایوان، ژاپن و کره جنوبی. در نهایت، اروپا باید تصمیم بگیرد آیا آماده پرداخت هزینه قدرت هست یا نه. فرانسه و آلمان بهدنبال نقشی فعالتر در عرصه بینالمللی هستند اما تنها هزینهکرد جدی و پایدار در دفاع میتواند جایگاهی بر سر میز تصمیمگیری برایشان فراهم کند.
شروتی راجاگوپالان
در سراسر هند، آیندههای اقتصادی بیش از آنکه در دهلی نو رقم بخورند، در پایتختهای ایالتی مذاکره میشوند. دولتهای ایالتی که زیر فشار توسعه نامتوازن، محدودیتهای مالی، تغییرات جمعیتی و رایدهندگان کمحوصله قرار دارند، بیش از پیش محرک اصلاحات مقرراتی شدهاند، نه صرفا ارائه خدمات و رفاه. این تحول آرام اما مهمی در فدرالیسم هند است: گذار از تمرکززدایی اداری به عاملیت اقتصادی واقعی. قانون اساسی هند زمین، کشاورزی و سلامت عمومی را در صلاحیت ایالتها قرار داده و رهبران بلندپرواز دریافتهاند که اصلاحات اکنون مزیت نسبی آنهاست. مقایسه با گذشته گویاست. اصلاحات ساختاری ۱۹۹۱ ناگزیر متمرکز و معطوف به برچیدن نظام ملی کنترلها بود. محدودیتهای امروز متفاوت و راهحلها نیز متفاوت هستند؛ راهحلهایی که به دانش محلی، آزمون نهادی و پاسخگویی سیاسی در سطوح ایالتی و محلی نیاز دارند؛ جایی که رهبران مستقیما در برابر شهروندان مسوول هستند. اگر ۱۹۹۱ نشانه چرخش هند بهسوی بازارها بود، لحظه کنونی شاید بلوغ فدرالیسم هند را رقم بزند.
سامی محروم
جامجهانی فوتبال ۲۰۲۶ نشان خواهد داد که آیا سه کشور میزبان آمریکا، کانادا و مکزیک پس از سالی بهغایت پرتلاطم در ۲۰۲۵ هنوز میتوانند همکاری کنند یا نه. نحوه مدیریت لجستیک چنین رویداد جهانی از مرزها و ویزاها تا امنیت و گفتمان عمومی به اندازه خود مسابقات اهمیت خواهد داشت. این تورنمنت همچنین میآزماید که آیا نهادهای بینالمللی، از جمله ورزش، هنوز میتوانند مردم را بههم نزدیک کنند یا بر شکافها بیفزایند.
کینگزلی موگالو
پسرفت دموکراتیک همراه با اوجگیری قیامهای جوانمحور در سراسر آفریقا، شکاف میان رژیمهای دموکراتیک و اقتدارگرا را عمیقتر خواهد کرد. نیجریه که هماکنون با تروریسم دستبهگریبان است، اگر روندهای کنونی ادامه یابد و امنیت بیش از پیش وخیم شود، ممکن است با یک تسویهحساب سیاسی روبهرو گردد. حمایتگرایی تجاری جهانی احتمالا در ۲۰۲۶ فروکش میکند اما ناپدید نخواهد شد زیرا تعرفههای دولت ترامپ در داخل با چالشهای فزاینده قضایی و سیاسی مواجه میشوند. همزمان، رونق هوش مصنوعی بحثها درباره پیامدهای اخلاقی و بازار کارِ فناوریهای نوظهور را تشدید خواهد کرد.
یان- ورنر مولر
الگویی پرتکرار در انتخابات اروپا پدید آمده است: پوپولیستهای راست افراطی در رایگیریها، اول میشوند اما همه احزاب دیگر از تشکیل ائتلاف با آنها خودداری میکنند و «دیوار آتش» میان راستافراطی و دیگران حفظ میشود. این الگو احتمالا در ۲۰۲۶، به ویژه در انتخابات ایالتی آلمان، تکرار خواهد شد. امتناع احزاب میانه- چپ از همحکومتی با راست افراطی با انتقاد تند متحدان جهانی پوپولیستهای اروپایی روبهرو شده است. بهویژه، معاون رییسجمهور آمریکا، جی.دی. ونس، این رویکرد را غیردموکراتیک خوانده، اتهامی که در راهبرد جدید امنیت ملی دولت ترامپ نیز تکرار میشود و نخبگان اروپایی را به نادیده گرفتن «حاکمیت» مردمی متهم میکند اما آیا واقعا رایدهندگان از حق خود محروم شدهاند؟ در نظام پارلمانی، حزبی که اکثریت مطلق بهدست نیاورد حق خودکار برای حکومت ندارد. درس انتخابات اخیر این نیست که «مردم» خواهان حاکمیت راست افراطی هستند بلکه این است که بیشتر رایدهندگان آن را رد میکنند. پوپولیستهای راستافراطی در جا زدن خود به عنوان قربانی «نخبگان» پنهان و قانع کردن دیگران که تنها نماینده «مردم واقعی» هستند، ماهر شدهاند. اغلب، ادعاهای آنان درباره کنار گذاشته شدن از قدرت مشروع تلقی میشود؛ حال آنکه از منظر نظریه دموکراتیک این شکایتها در بهترین حالت بیپایه هستند.
کارلا نورلوف
رقابت آمریکا و چین در ۲۰۲۶ از آستانهای حیاتی عبور خواهد کرد؛ بهگونهای که جداسازیِ سیاستمحور به شکلگیری نظامهای فناورانه جداگانه در حوزههایی همچون هوش مصنوعی، نیمهرساناهای پیشرفته و داده تثبیت میشود. تجارت جهانی ادامه خواهد یافت اما بخشهای راهبردی به طور فزایندهای به زنجیرههای تامین موازی و رژیمهای استاندارد رقیب تقسیم میشوند. در نتیجه رقابت ساختاری میشود نه مقطعی و کمتر از مسیر دیپلماسی یا زور و بیشتر از طریق کنترلهای صادراتی، تحریمها، یارانهها و مقررات پیش میرود. هرچند اقتصاد جهانی همچنان بههمپیوسته میماند، به دو نظم فناورانه ناسازگار تقسیم خواهد شد و کشورها را به بلوکهای ژئوپلیتیکی رقیب سوق میدهد و توازن نفوذ جهانی را بازآرایی میکند.
هانا وانجی رایدر
سال پیشرو برای آفریقا سالی آمیخته از فرصت و چالش خواهد بود. ریاست آفریقایجنوبی بر گروه۲۰ در ۲۰۲۵ به ایجاد زمینههایی برای هماهنگی بیشتر بر سر اصلاحات کلیدی جهانی کمک کرد و تعهد قاره به پاسخهای سیاستی بومی را دوباره تایید نمود. انتظار میرود جریانهای سرمایهگذاری و تجارت به آفریقا افزایش یابد؛ با محرک شرکتهای خصوصی و بانکهای داخلی و نیز اقتصادهای نوظهوری چون کشورهای خلیجفارس، چین و هند که توسعه آفریقا را هرچه بیشتر بهمثابه منفعت ملی بلندمدت مینگرند. در عین حال ناامنی اقتصادی ریشهدار در دههها توسعه نیافتگی و محسوستر برای جمعیت روبهرشدی از جوانان تحصیلکرده، متصل به جهان اما بیکار همچنان بیثباتی را بهویژه در غرب و شرق آفریقا، دامن خواهد زد. روابط کهنه با گروههای G7 و G20 که غالبا با مداخله و تعهدات سرمایهگذاریِ محقق نشده همراه بودهاند، کمکی نخواهند کرد و حتی ممکن است اوضاع را بدتر کنند. از اینرو، رهبران آفریقا بهتر است با احتیاط پیش بروند، در برابر تاکتیکهای «تفرقه بینداز و حکومت کن» مقاومت کنند و در مذاکره با شرکای خارجی، ازجمله نهادهای برتونوودز محکم بایستند.
دنیس جی. اسنوئر
حتی با تعمیق دوقطبی سیاسی، سال آینده ممکن است خطوط کلی یک سازگاری اجتماعی– سیاسی گستردهتر را آشکار کند. دولتها کمکم درمییابند که شکافافکنی و سیاستهای هویتی راهحلهای اندکی دارند و به طور محتاطانه به سوی توانمندسازی و سنجههای فراگیرترِ رفاه حرکت میکنند. جوامع، سرخورده از سیاست ملی به حل مساله در سطح محلی از طریق حکمرانی مشارکتی بازمیگردند و کسبوکارها با فشار فزاینده برای همسوسازی سود با هدف مواجهند. همزمان، نهادهایی که معناهای اخلاقی را شکل میدهند یعنی جوامع دینی، دانشگاهها و رسانههای مستقل در واکنش به بیاعتمادیِ برآمده از الگوریتمها، دوباره قدعلم میکنند. با پذیرش اینکه پلتفرمهای دیجیتال به میدان اصلی گفتوگوی عمومی بدل شدهاند، برخی دولتها اصلاحاتی را میآزمایند که به شهروندان کنترل بیشتری بر دادههایشان میدهد و تضمین میکند هوش مصنوعی در خدمت خیر عمومی باشد. اگر این روندها تداوم یابد، انقلاب فناورانه امروز میتواند به بازتوازن سیاسی و اجتماعی کمک کند. چنین تغییری نه تعارض و رقابت را حذف میکند و نه پایان میدهد اما میتواند همکاری جهانی بر سر چالشهای مشترکی چون تابآوری اقلیمی، ثبات مالی و سرپرستی سیارهای را تقویت کند. در میان آشوبهای ژئوپلیتیکی و داخلی این دگرگونی آرام شاید اثرگذارترین تحول باشد.
سوزان استوکس
سال پیشرو برای سیاست آمریکا پرنوسان خواهد بود. رییسجمهور سالخورده و خودشیفته که نه قادر است و نه مایل به مهار خود برای حفاظت از متحدان یا حزبش در برابر مخاطرات حقوقی و انتخاباتی با رایدهندگانی هرچه خشمگینتر روبهرو خواهد شد که زیر فشار افزایش هزینههای درمان، مسکن و موادغذایی قرار دارند. اگر انتخابات میاندورهای نوامبر اکثریت جمهوریخواهان در مجلس نمایندگان را از آنها بگیرد، پیامدها بعید است منظم باشد. انتظار اتهامهای تقلب، فراخوان به مداخله نظامیوار و فشارِ هدایت شده توسط ترامپ بر رهبریِ در حال خروجِ مجلس برای به چالش کشیدن یا به تاخیر انداختن تایید نتایج انتخابات را داشته باشید.
مایکل آر. استرین
کاهش محبوبیت ترامپ در حال سست کردن چنگ او بر حزب جمهوریخواه و جنبش محافظهکار گستردهتر است. پیروزیهای قاطع دموکراتها در انتخابات خارج از نوبت نوامبر این تغییر را شتاب بخشیده و سیاستمداران جمهوریخواه را به مقاومت در برابر برخی مواضع ترامپ از جمله امتناع او از انتشار پروندههای اپستین و فراخوانش برای لغو فیلیباستر سنا واداشته است. این روند در ۲۰۲۶ ادامه خواهد یافت زیرا پیامدهای سیاستهای ترامپ شدیدتر و برای رایدهندگان ملموستر میشود.
تعرفههای ترامپ قیمتهای مصرفکننده را بالا برده و دستورکار ضدواکسن دولت به شیوع سرخک انجامیده است؛ امری که حتی رایدهندگان جمهوریخواه را نیز دلزده کرده است. با تضعیف جایگاه سیاسی او، رقابت در جناح راست بر سر آینده پساترامپ ترامپ تشدید خواهد شد.
