اقتصاد بیمار ایران ناتوان از جذب سرمایهگذاری خارجی
مجید سلیمی بروجنی، کارشناس اقتصادی
فعال شدن مکانیسمماشه تنها یک رویداد نمادین سیاسی یا صرفا بازگشت چند قطعنامه فراموش شده نیست بلکه میتواند نقطهعطفی تازه در مناقشات اقتصادی و سیاسی ایران رقم بزند. جامعهای که امروز با تورم مزمن، کسری بودجه بیسابقه و ناترازیهای عمیق در حوزه انرژی و مالی دستوپنجه نرم میکند، قطعا توان و تابآوری کمتری نسبت به دو دهه قبل دارد. ۲۰۵ کشور و قلمرو مستقل عضو سازمان ملل هستند. این کشورها براساس منشوری که هنگام عضویت امضا کردهاند، خودشان را متعهد به پشتیبانی از مصوبههای سازمان ملل میدانند بنابراین پرواضح است که بازگشت تحریمهای سازمان ملل علیه ایران، فضای تحریمهای یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا را به فضای تحریمهای بینالمللی علیه کشورمان تبدیل خواهد کرد. این توضیحات نشان میدهد با اجرای مکانیسمماشه، اصولا ریسک تجارت با ایران افزایش مییابد. چنانچه ریسک تجارت با ایران بالا برود، تجارت غیررسمی و قاچاق فعالتر از گذشته در صحنه اقتصاد کشورمان رخ خواهد داد زیرا تجارت رسمی پرهزینهتر از گذشته خواهد شد. در جهان پرتنش امروزی، سرمایهگذاری مستقیم خارجی به فاکتوری فراتر از جریان پول تبدیل شده و نشانهای از اعتماد، پیشبینی و رقابت ژئوپلیتیک است. امروز سرمایهگذاران به دنبال امنیت فناوری و قرابت جغرافیایی هستند. در دنیایی که ریسک ژئوپلیتیک به سرعت تغییر میکند، شرکتها با چشمانی باز به دنبال فرصتهایی هستند که نهتنها بازده اقتصادی بلکه امنیت راهبردی را هم فراهم کند. در نتیجه سرمایهگذاری مستقیم خارجی فقط سرمایه نیست بلکه نوعی سیاست فقر فرامرزی است و هر دلار سرمایهگذاری، بخشی از معادله قدرت اقتصادی آینده را رقم میزند. تحلیل بازترسیم نقشه سیاسی جهان به خوبی نشان میدهد که چرا تنشهای ژئوپلیتیک، رشد شتابان صنایع نوظهور و تحول سیاستهای صنعتی، محیط سرمایهگذاری فرامرزی را بازتعریف و مدیران تجاری را حساس کرده است. شرکتها ناچارند با سرعت پیش بروند که جایگاهشان در صنایع آینده را حفظ کنند. مدیران آنها هم باید جوری تصمیم بگیرند که منابع مالیشان تحت فشار قرار نگیرد و انعطافپذیری لازم در معاملات کلان را داشته باشند. متاسفانه در ایران با وجود سرمایههای انسانی درخشان و ظرفیتهای فراوان، مسیر حرکت، سرمایهگذاری به سوی این صنایع حیاتی، کمفروغ و پرمانع است. این وضع زنگ خطر جدی را برای فعالان کسبوکار، مدیران صنایع و سیاستگذاران به صدا درمیآورد. چرا در این نبرد برای آینده، ایران هنوز درگیر گذشته است؟ در این مسابقه هر روز تاخیر و هر ساعت غفلت موجب میشود که فاصله ایران با کشورهای پیشرو به شکافی عمیق و جبرانناپذیر بینجامد. عدم سرمایهگذاری در ایران نتیجه کلکسیونی از موانع کلان اقتصادی و چالشهای ساختاری اکوسیستم کسبوکار است. بزرگترین دشمن سرمایهگذار در صنایع با ریسک بالا و افق بلندمدت، تغییرات ناگهانی و غیرقابل پیشبینی در سیاستهای دولتی است. نوسانات شدید نرخ ارز، تغییرات لحظهای در تعرفههای واردات یا صادرات مواد اولیه و محصولات و به ویژه تغییر ناگهانی قوانین و بخشنامهها امنیت مالی سرمایهگذاری در فناوریهای مرتبط یا صنایع شکلدهنده آینده را بهطور کامل از بین میبرد و هیچ سرمایهگذاری حتی با سودهای بالقوه بالا حاضر به پذیرش ریسک تغییر ناگهانی قاعده بازی نیست.
تحریمهای بینالمللی نیز مانع اساسی است. ساختار دولتی و خصولتی محور اقتصاد ایران را نیز نباید در این میان نادیده گرفت. نهادهای بزرگ مالی دولتی و شبهدولتی که بازیگران اصلی اقتصاد کشور هستند به شدت ریسکگریز عمل میکنند. بخشخصوصی هم از توان و رغبت چندانی برای فعالیت در این حوزه برخوردار نیست. بخش قابلتوجهی از سرمایه بخشخصوصی به دلیل بیثباتی اقتصادی از حوزههای مولد همانند صنعت و فناوری دور شده و به سمت داراییهای غیرمولد و امن همانند طلا، ارز و املاک گرایش یافته است. یکی دیگر از مهمترین موضوعات در مسیر توسعه صنایع آینده، فرار سرمایه فکری است. هنگامی که نخبگان و متخصصان حوزههای هوشمصنوعی و بیوتکنولوژی نه از زیرساخت لازم برای کار در ایران برخوردارند و نه ثبات و آینده شغلی مناسبی پیشروی خودشان میبینند چارهای جز مهاجرت ندارند. این پدیده به جای اینکه ظرفیت اعظم نیروی انسانی را به مزیت رقابتی تبدیل کند، آنها را به نیروی کار متخصص برای کشورهای رقیب بدل میکند. تردیدی نیست که برطرف کردن ریسکهای ژئوپلیتیک یا تحریمهای غرب حداقل در افق کوتاهمدت امکانپذیر بهنظر نمیرسد. دولت باید با ایجاد مناطق آزاد فناوری با قوانین مالیاتی، گمرکی و مالکیتی متفاوت و جدید بتواند یک گام مهم در شکستن طلسم ناکامیها بردارد. دولتمردان باید بپذیرند که سرمایهگذاری در صنایع بالادستی و هایتک بازی نیست که با تاخیر بتوان وارد آن شد بلکه مسابقهای است حیاتی و استراتژیک که آینده اقتصاد کشور را تعیین خواهد کرد.
هر روز تاخیر در اجرای این کار خسارات جبرانناپذیری به پیکره اقتصاد بیمار ایران وارد خواهد کرد و روزبهروز از همسایگان خود عقب خواهیم افتاد.

