افق مذاکرات هنوز روشن است!

علی بیگدلی – ابتدای هفته جاری البته انتظار این را نداشتیم که در روزهای پایانی هفته، بهجای صحبت درباره دور بعدی مذاکرات که پیشتر زمزمههایی درخصوص برگزاری آن در روزهای آغازین هفته آتی مطرح شده بود، درباره احتمال شکست کامل مذاکرات صحبت کنیم.
وضعیت اما به سرعت ظرف یکی، دو روز پیرو اظهارات مقامهای آمریکایی درباره غنیسازی صفر ایران تغییر کرد و نتیجه آنی و فوری این تحولات را حتی بهنحوی منفی در بازار ارز و بورس نیز مشاهده کردیم.
با این همه واقعیت آن است که آنچه ظرف این یکی، دو روز در جریان بود، به هیچ عنوان همه ماجرا نیست و صحبت درباره شکست مذاکرات را در شرایط کنونی، لزوما رویکرد و موضعی معقول و منطقی نیست.
به بیان دیگر، در حال حاضر فاصله بسیاری با بنبست کامل در مذاکرات داریم و کماکان درها و گذرگاههایی پیشروی مذاکرات و دیپلماتها قرار دارد که میتوانند با بهرهگیری منطقی از این فرصتها، بار دیگر شرایط را به سمت مسیر دیپلماسی و تفاهم تغییر دهند.
از طرفی باید دقت کنیم که باوجود سخنان صریح رهبری در بخش مهمی از سخنرانی اخیر، ایشان در چند جمله از همین سخنرانی تاکید کردند که کماکان باید صبور باشیم و ببینیم که چه اتفاقی در راه است و چه خواهد شد.
به این اعتبار، نمیتوان این واقعیت را انکار کرد که رهبری نیز باوجود مواضع صریحی که درباره حق غنیسازی ایران اتخاذ کردند، راه را برای بازگشت به مسیر دیپلماسی باز گذاشتند.
موضعی که همچنین از سوی سیدعباس عراقچی نیز مورد تاکید قرار گرفت و چنان که شاهد بودیم، وزیر امور خارجه نیز تاکید کرد که اگرچه ایران به هیچ عنوان حاضر به چشمپوشی از خطوط قرمز خود در مذاکرات نیست اما لزوما به این نتیجه نرسیده که به هیچ عنوان امکان ادامه گفتوگوها میسر نیست.
نکته بسیار مهمی که البته بارها نیز مطرح شده، این است که هر دو طرف مذاکرات، یعنی هم جمهوری اسلامی و هم ایالات متحده در شرایطی قرار دارند که راهی جز حلوفصل مشکلاتشان ندارند و مهمتر از آن، اینکه هر دو نیز بهخوبی به این مهم واقفند که راهحل این مشکلات، لزوما از مسیر دیپلماسی و گفتوگو میگذرد، نه جنگ و آتشافروزی و درگیری و تنش در منطقه! البته هر یک از طرفین این مذاکرات به دلیلی بر ادامه گفتوگوها اصرار دارند اما درنهایت، آنچه هر دو بر آن اتفاقنظر دارند، نفس گفتوگو حلوفصل مشکلات از طریق دیپلماسی و مذاکره است.
هماکنون چنان که میدانیم ترامپ در جریان همین سفر اخیر خود به منطقه و البته بنابر برنامههای بلندمدتی که پیش از این نیز به دفعات از آنها سخن گفته، در حال سرمایهگذاری چند هزار میلاردی در منطقه و مشخصا در کشورهایی همچون عربستان سعودی و امارات متحده عربی است.
ایدهای که ازقضا اروپاییها هم به آن توجه دارند و آنان نیز میخواهند بهنحوی عمل کنند که از قافله عقب نمانند و تا حد امکان در این بازار غنی در منطقه خاورمیانه فعال باشند. این در حالی است که بیتردید در صورت شکست مذاکرات ایران و آمریکا، اگر دونالد ترامپ احیانا بخواهد مشکل را از طریق گزینه نظامی و درگیری حل کند، عملا کل منطقه به آتش کشیده خواهد شد و باید رویای سرمایهگذاریهای کلان اقتصادی را برای همیشه به فراموشی بسپارد.
همزمان ایران نیز به دلایلی البته متفاوت اما در نهایت با ریشه اقتصادی، به هیچ عنوان دنبال تنش و درگیری نظامی نیست. به بیان دیگر، باتوجه به وضعیت دشوار معیشتی میلیونها شهروند ایرانی که بخش عمده آن ناشی از همین بنبست دیپلماتیک و انزوای سیاسی است که از چند دهه پیش به آن دچار شدهایم، راهی جز ادامه مذاکره نداریم.
نکته مهمی که در تحلیل سخنرانی اخیر رهبری باید به آن توجه داشته باشیم، این است که به هر حال ابتدا ترامپ و برخی از دیگر مقامهای ارشد کاخسفید مواضعی را درباره حق غنیسازی ایران مطرح کردند که طبیعتا باید به آن پاسخ داده میشد و رهبری و دیگر مقامهای ایران هم به آنچه طرف مقابل ادعا کرده، پاسخ دادند.
جالب آنکه درپی طرح آن مواضع صریح رهبری، ترامپ مطلقا اشارهای به این موضع نکرده و آگاهانه سعی کرده با سکوت در مقطع کنونی، مانع از وخامت بیشتر شرایط شود.
همزمان باید به یک نکته بسیار مهم دیگر نیز اشاره کنم و آن این است که درست در همین لحظاتی که کمترین امیدواری نسبت به بازگشت طرفین به مذاکرات وجود دارد، نوعی دیپلماسی محرمانه میان ایران و آمریکا در جریان است و باوجود شرایط مایوسکننده کنونی، هم تهران و هم واشنگتن خواهان بازگشت به میز مذاکرات هستند.
در مجموع باوجود تعارض بعضا شدید و آشکار در هیات دولت آمریکا و حتی کنگره، کماکان باید به آینده مذاکرات و مسیر دیپلماسی امیدوار بود. ما هنوز قادر به حلوفصل این مشکلات ازطریق گفتوگو و مذاکره هستیم و کماکان میتوانیم شرایطی را ایجاد کنیم که بتوانیم در سایه آن، به توافق دست پیدا کنیم.
بنابراین باید چند روز دیگر نیز منتظر بمانیم و پس از آن، به تحلیل اوضاع بپردازیم؛ بهویژه آن که حتی اگر احیانا در روزهای آغازین هفته آتی _یعنی همان روزهایی که پیش از اوجگیری تنش کنونی، بهعنوان مقطع احتمالی برگزاری دور آتی مذاکرات مطرح بود_ شاهد گشایشهایی باشیم که منجر به بازگشت طرفین به میز مذاکرات در همین چند روز پیشرو شود، نباید تعجب کرد و شگفتزده شد؛ باید امیدوار بود!
استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل