اعتبارسنجی بابک زنجانی و دولت درباره دلار
محمدصادق جنان صفت
پیش از اینکه به کانون این نوشته برسم یادآور میشوم بابک زنجانی مطابق قوانین جاری در جمهوری اسلامی و نیز تایید قوه قضاییه دیگر مجرم نیست- جدای از اینکه شهروندان چه حسی درباره او دارند- و میتواند همانند هر شهروندی که کارشناس یا بازیگر در سپهر اقتصاد است سخن بگوید و بنویسد. به این ترتیب برخی تحلیلها و تهدیدها و فراخوان برای اینکه وی نباید درباره نرخ دلار در بازار ارز پیشبینی کند اقدامی سیاسی است. بابک زنجانی در ادامه انتقادهایی که به سیاستهای ارزی و بهویژه بانک مرکزی داشته در تازهترین صحبتهایش عددی بسیار بالا برای تبدیل دلار به ریال ایران را پیشبینی کرده است. بابک زنجانی در واکنش به از سرگیری گرانی دلار که در مرز ۱۱۲هزار تومان بود، گفت: دلار ۱۱۰هزار تومانى امروز نتیجه مستقیم ناتوانى و بىعملى ماههاى گذشته در صیانت از پول ملى است. در خوشبینانهترین برآوردها با توجه به چاپ بىرویه پول، اجراى اشتباه طرح گزیر و خلق نقدینگی کاذب از سوى تراستىهاى بانکى مرتبط و کسرى آنها، هر دلار در مسیر رسیدن به ۲۰۰هزار تومان است.
این پیشبینی وی با اعتراض یک خبرگزاری وابسته به نهادهای خاص مواجه شده است. این خبرگزاری نوشته: مجموعهای از سیاستهای کنترل نقدینگی و مهار التهاب ارزی را در دستور کار قرار دادهاند، انتشار متنی از سوی «بابک زنجانی» با محتوا و لحن هشداردهنده درباره نرخ ارز موجی از واکنشها را میان فعالان بازار و نهادهای اقتصادی بههمراه داشته است. چرا هیچ نهاد رسمی در برابر اینگونه پیشبینیهای تحریکآمیز که مستقیما بر معیشت میلیونها ایرانی اثر میگذارد، واکنشی جدی نشان نداده است؟ آنچه مسلم است، اکنون وقت ورود فوری نهادهای قضایی و نظارتی برای جلوگیری از اینگونه پیشبینیهای ساختگی و مخرب است زیرا سکوت در برابر چنین کنشهایی، بازار را به دست شایعهسازان میسپارد…
نکته مهم در داستان بابک زنجانی و دلار این است که چرا تصور میشود افکارعمومی پیشبینی یک بازیگر اقتصادی که برنامه و کارنامه درخشانی ندارد و سالهاست که شهروندان او را یک فسادکار اقتصادی میدانند، در میان مردم نفوذ کند؟ اگر بانک مرکزی و نیز اعضای کابینه نمیتوانند با دلیل و برهان نیرومند نشان دهند پیشبینی بابک زنجانی درباره مسیر دلار اعتبار کارشناسی ندارد باید گفت شرایط بدتر از چیزی است که وجود دارد؛ به این معنی که درجه اعتماد شهروندان به نهادهای دولتی درباره مسائل گوناگون از جمله قیمت دلار در اندازه پایینی قرار دارد و پیشبینی یک بازیگر اقتصادی بیشتر اعتبار دارد.
دولت و نهادهای دیگر باید از خود بپرسند چطور و چرا شهروندان به گفتههای آنها درباره نرخ تبدیل دلار به ریال اعتنا نمیکنند؟ تجربه سالهای تازهسپریشده نشان میدهد قیمت هر دلار آمریکا از حدود هزارتومان در سال۱۳۹۱ به ۱۱۲هزار تومان رسیده است یعنی روسای بانک مرکزی در سه دولت روحانی، مرحوم رییسی و نیز دولت فعلی توانایی نگه داشتن قیمت دلار در دامنههای قابل قبول را نداشتهاند و مردم بارها شنیدهاند که دلار در قیمت X تثبیت میشود اما نشده است. عیب از دولت است نه کارشناسان و بازیگران اقتصادی.

