از دودهه شعار تا وابستگی بیشتر!

علی حسینی– سالهاست که ایران در حوزه فناوری فضایی و بهویژه سامانههای موقعیتیابی جهانی وعدههای فراوانی شنیده است؛ وعدههایی که بارها در قالب شعارهای پررنگ مطرح شدند اما تاکنون به یک دستاورد ملموس در سطح ملی نرسیدهاند. سخنان اخیر وحید یزدانیان، رییس پژوهشگاه فضایی ایران بار دیگر این واقعیت را آشکار کرد که کشور در یکی از مهمترین و حیاتیترین عرصههای فناوری همچنان بهشدت وابسته به بیگانگان است و هیچ زیرساخت بومی پایدار و مؤثری ایجاد نشده است. یزدانیان در هفته جهانی فضا اعلام کرد: مشکلات اخیر در سیستم GPS به دلیل عملکرد نامناسب ماهوارههای خارجی نیست بلکه ناشی از نبود منظومه بومی در ایران است. این سخنان در حالی مطرح میشود که طی دودهه گذشته میلیاردها تومان بودجه به حوزه فضایی اختصاص یافته و بارها خبر از طراحی و پرتاب ماهوارههای بومی منتشر شده است. چرا با وجود این همه هزینه و ادعا هنوز حتی یک سامانه مسیریابی بومی شکل نگرفته است؟
نبود برنامهریزی بلندمدت؛ مشکل ریشهای
یکی از مشکلات مزمن در حوزه فناوری کشور نبود نگاه بلندمدت و استراتژیک است. تجربه نشان داده هر بار که اختلالی جدی یا بحرانی تازه رخ میدهد مسوولان تازه متوجه خلأها میشوند و بهطور موقت طرحهایی برای رفع مشکل ارائه میکنند. این نوع واکنشگرایی باعث شده ایران همیشه در مرحله جبران عقبماندگی باشد و نه پیشگامی در فناوری. یزدانیان خود اذعان کرده که ایران «اقدام جدی» برای ساخت ماهوارههای مسیریابی انجام نداده است. این اعتراف صریح یعنی طی تمام سالهای گذشته با وجود بودجههای هنگفت پروژههای کلان بیشتر در حد شعار یا طرحهای آزمایشی باقی ماندهاند. در نتیجه کشور نهتنها از قافله جهانی عقب مانده بلکه حتی در مقایسه با کشورهایی مانند چین، ژاپن و انگلستان که دیرتر از آمریکا و روسیه وارد این عرصه شدند هیچ جایگاهی ندارد.
مردم، قربانیان اصلی این بیبرنامگی
موضوعی که در این میان کمتر مورد توجه قرار میگیرد مساله مردم عادی است. اختلال در سامانههای مسیریابی فقط یک موضوع فنی یا علمی نیست؛ این اختلال مستقیم بر زندگی روزمره مردم تاثیر میگذارد. رانندگان تاکسی اینترنتی، امدادگران، ناوبری هوایی و دریایی، تجارت و حتی ارتباطات ساده شهری همگی وابسته به سامانههای دقیق موقعیتیابی هستند. وقتی یک کشور فاقد زیرساخت بومی باشد و در مواقع حساس با اختلال در GPS یا محدودیتهای سیاسی و امنیتی مواجه شود این شهروندان هستند که بیشترین آسیب را میبینند. متاسفانه همین مساله نشان میدهد که عدم سرمایهگذاری جدی و نبود چشمانداز روشن در حوزه فضایی در نهایت به زیان مردم تمام شده است.
راهحل موقت: تکیه بر چین
رییس پژوهشگاه فضایی اعلام کرده مذاکراتی با چین برای بهرهگیری از سامانه بیدو (Beidou) در حال انجام است و احتمالا در یک تا دوسال آینده عملیاتی خواهد شد. در نگاه نخست این همکاری میتواند بخشی از مشکلات کوتاهمدت را حل کند اما نباید فراموش کرد که این صرفا یک راهحل موقت و وابستگی تازه است. تکیه بر چین یا هر کشور دیگری شاید امروز اختلالات را کمتر کند اما در نهایت همان مشکل همیشگی را تکرار خواهد کرد: وابستگی. کشوری که نمیتواند سامانه بومی خود را طراحی و مدیریت کند همیشه در معرض فشارها، محدودیتها و حتی باجخواهی قدرتهای خارجی خواهد بود.
تاخیر ۳ تا ۵ ساله؛ تکرار تجربههای تلخ
یزدانیان تاکید کرده که طراحی و پرتاب منظومه ماهوارهای بومی بین سه تا پنجسال زمان خواهد برد. این سخن اگرچه در ظاهر منطقی به نظر میرسد اما با توجه به تجربههای گذشته چندان قابل اعتماد نیست. سالهاست که وعدههایی با همین بازههای زمانی مطرح میشوند اما در نهایت یا پروژهها به سرانجام نمیرسند یا در مرحله آزمایشی باقی میمانند یا دستاوردهایشان بسیار محدودتر از آن چیزی است که اعلام میشد. این بدقولیها و تاخیرها نهتنها اعتماد عمومی را نسبت به وعدههای مسوولان کاهش داده بلکه باعث شده ایران در حوزهای که بهطور مستقیم با امنیت ملی و توسعه اقتصادی مرتبط است از رقبای منطقهای نیز عقب بماند.
هزینهها کجا رفتهاند؟
یکی از سوالات کلیدی که همیشه در این زمینه مطرح میشود این است که با وجود بودجههای کلان تخصیصیافته به سازمان فضایی و پژوهشگاههایمرتبط نتیجه ملموس چه بوده است؟ آیا تمام این هزینهها صرف مطالعات مقدماتی و پروژههای نیمهتمام شدهاند؟ یا آنکه ضعف در مدیریت، تغییرات مداوم سیاستها و اولویتگذاریهای غیرکارشناسی باعث هدررفت منابع شده است؟ این پرسش پاسخی شفاف و دقیق میطلبد؛ پاسخی که تاکنون هیچ نهادی حاضر به ارائه آن نشده است.
نبود شفافیت در نحوه هزینهکرد بودجههای فضایی خود به یکی از عوامل تضعیف اعتماد عمومی تبدیل شده است.
عقبماندگی در مقایسه با جهان
نگاهی به تجربه کشورهای دیگر نشان میدهد که حرکت به سمت استقلال در حوزه موقعیتیابی یک ضرورت استراتژیک بوده است. آمریکا با GPS، روسیه با گلوناس، چین با بیدو و اتحادیه اروپا با گالیله همگی در حال بهرهبرداری از سامانههای بومی خود هستند. حتی ژاپن و انگلیس نیز پروژههای مستقل راهاندازی کردهاند. این کشورها بهخوبی درک کردهاند که اتکا به سامانههای خارجی یعنی پذیرش یک ریسک جدی امنیتی و اقتصادی. اما در ایران هنوز پس از سالها بحث و بودجهریزی تازه به این نتیجه رسیدهایم که «باید بومی بسازیم». این تاخیر تنها به معنای عقبماندگی نیست بلکه نشاندهنده غفلت از نیازهای واقعی کشور و بیتوجهی به آیندهنگری است.
ضرورت تغییر رویکرد
سخنان اخیر رییس پژوهشگاه فضایی ایران نهتنها یک هشدار فنی بلکه نشانهای روشن از ناتوانی ساختاری در برنامهریزی بلندمدت است.
کشوری که سالهاست آرزوهای بزرگ فضایی را در بوق و کرنا اعلام میکند اما در سادهترین و حیاتیترین فناوریها هنوز دستش خالی است و نیازمند یک بازنگری جدی میباشد.
آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد تغییر نگاه از پروژههای شعاری و مقطعی به سمت برنامهریزی واقعی، بلندمدت و شفاف است. تا زمانی که چنین رویکردی ایجاد نشود هر بودجهای که هزینه شود بیشتر شبیه وصلهپینهای موقت خواهد بود تا یک گام استراتژیک. باید پذیرفت که قربانی اصلی این بیبرنامگی مردم ایران هستند؛ مردمی که به امید توسعه و پیشرفت هزینهها را میپردازند اما در عمل چیزی جز وابستگی بیشتر نصیبشان نمیشود.