«جهان‌صنعت» از اهمیت سفر ترامپ به خاورمیانه گزارش می‌دهد؛

از اتحاد استراتژیک تا جذب سرمایه اعراب

گروه بین الملل
کدخبر: 534758
سفر دونالد ترامپ به خاورمیانه در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش با هدف جذب سرمایه‌گذاری‌های کلان از کشورهای خلیج فارس و تقویت اتحاد استراتژیک علیه ایران انجام می‌شود.
از اتحاد استراتژیک تا جذب سرمایه اعراب

جهان صنعت – سفر قریب‌الوقوع دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری آمریکا به خاورمیانه در چارچوب دور دوم ریاست‌جمهوری او از منظر تحلیلگران به عنوان یک حرکت نمادین در راستای تقویت جایگاه اقتصادی و ژئوپلیتیکی ایالات ‌متحده تفسیر می‌شود. این سفر که نخستین سفر خارجی ترامپ در دور دوم ریاست‌جمهوری وی بوده و به احتمال زیاد بر دو محور اصلی جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در بخش‌های کلیدی اقتصاد آمریکا و تحکیم روابط با متحدان سنتی در خاورمیانه متمرکز خواهد بود.

با این حال به گفته برخی ناظران، موفقیت این ماموریت در گرو توانایی ترامپ برای عبور از چالش‌های داخلی و خارجی است؛ از جمله بدبینی برخی کشورها نسبت به سیاست‌های گذشته او و نگرانی سرمایه‌گذاران درباره ثبات سیاسی آمریکا.

اقتصاد در مرکز دیپلماسی

ترامپ در دور اول ریاست‌جمهوری خود با شعار «اول آمریکا» رویکردی تهاجمی در جذب سرمایه‌گذاری خارجی اتخاذ کرد. اکنون نیز در دور دوم، او می‌کوشد با تکیه بر روابط پیشین با رهبران خاورمیانه، مانند محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان و شیخ محمد بن‌زاید، رییس امارات متحده عربی این استراتژی را دنبال کند. در همین رابطه طبق گزارشی که الجزیره منتشر کرده، بخش‌های هدف‌گذاری شده برای جذب سرمایه‌گذاری عبارتنداز، موضوع زیرساخت‌ها و مدرن‌سازی شبکه‌های حمل‌ونقل، انرژی و فناوری.  در حالی که احتمالا توسعه پروژه‌های نفتی و گازی و همکاری در فناوری‌های پاک نیز از جمله محورهای مهم ترامپ برای جلب سرمایه‌ اعراب حاشیه خلیج‌فارس محسوب می‌شود،  جذب سرمایه در حوزه‌های هوش‌مصنوعی دفاعی و فضایی از جمله بخش‌های مهمی است که ایالات ‌متحده در نظر دارد با جذب سرمایه‌گذاری خارجی آنها را ارتقا بخشد. در واقع ترامپ معتقد است که ورود سرمایه‌های منطقه خاورمیانه به داخل آمریکا نه‌تنها اشتغالزایی را تقویت می‌کند، بلکه وابستگی متحدان منطقه به دلار آمریکا را نیز افزایش می‌دهد. در نتیجه این امر در بلندمدت می‌تواند اهرمی برای تاثیرگذاری بر تصمیمات سیاسی آنان باشد.

نقش خاورمیانه به عنوان منبع سرمایه‌های کلان

کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، به‌ویژه عربستان سعودی و امارات، به دلیل مازاد درآمدهای نفتی از بازیگران اصلی سرمایه‌گذاری در غرب محسوب می‌شوند. به طوری که صندوق‌های ثروت ملی این کشورها مانند PIF عربستان و Mubadala امارات در سال‌های اخیر میلیاردها دلار در شرکت‌های فناوری و زیرساختی آمریکا سرمایه‌گذاری کرده‌اند. لذا ترامپ امیدوار است با ارائه طرح‌های جذاب مالیاتی و تضمین سودآوری، سهم ایالات‌ متحده از این سرمایه‌ها را افزایش دهد.

مساله دوم برای ترامپ در این سفر می‌تواند تقویت اتحاد ضدایرانی در منطقه باشد. در این میان خبرگزاری بلومبرگ گزارش داده، خاورمیانه در دوره ترامپ به عرصه رقابت آمریکا و ایران تبدیل شده و با خروج از برجام  و تشدید تحریم‌ها علیه تهران، نشان داد که اولویت او مهار نفوذ ایران در منطقه است. اکنون نیز به طور طبیعی جلب حمایت مالی عربستان و امارات برای پروژه‌های آمریکایی می‌تواند به تحکیم این اتحاد کمک کند. به‌ویژه آنکه این کشورها تمایل دارند در ازای سرمایه‌گذاری از حمایت بیشتر امنیتی واشنگتن برخوردار شوند.

این سفر می‌تواند به بازیابی اعتبار ترامپ پس از تحولات داخلی در ایالات ‌متحده نیز کمک کند؛ به عنوان مثال، ترامپ پس از رویدادهای ژانویه‌۲۰۲۱ و حمله طرفدارانش به کنگره و انتقادات گسترده از سیاست‌های داخلی‌اش، نیازمند بازسازی تصویر خود است. بنابراین جذب سرمایه‌گذاری خارجی می‌تواند نقابی از کارایی اقتصادی بر چهره سیاسی او بزند و پایگاه حمایتی‌اش را تقویت کند.

از بدبینی تا ناآرامی‌های داخلی

البته در این سفر رییس‌جمهوری آمریکا با چالش‌های مهمی نیز روبه‌رو خواهد شد؛ زیرا تنها در یک نمونه سایه سیاست‌های جنجالی گذشته وی همچنان در دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش سنگینی می‌کند. در واقع سیاست‌های ترامپ در دوره اول، از جمله ممنوعیت سفر اتباع چند کشور مسلمان و خروج یکجانبه از برجام، اعتماد برخی کشورهای خاورمیانه را کاهش داد. در این میان هر چند عربستان و امارات از متحدان نزدیک او باقی بمانند اما کشورهایی مانند قطر و عمان ممکن است با احتیاط بیشتری با پیشنهادهای او برخورد کنند.

مساله دوم برای وی نگرانی سرمایه‌گذاران از بی‌ثباتی سیاسی در آمریکاست؛ به طوری که تشدید شکاف‌های سیاسی در آمریکا، به‌ویژه پس از انتخابات ۲۰۲۰ و اتهامات تقلب، این تصور را ایجاد کرده که ایالات ‌متحده در آستانه بی‌ثباتی ساختاری است. در نتیجه سرمایه‌گذاران خارجی به دنبال تضمین‌هایی هستند که تغییر دولت‌های آینده، قوانین مالیاتی یا تجاری را به ضرر آنها تغییر ندهد. همچنین ترامپ باید بتواند این اطمینان را ایجاد کند که پروژه‌ها فارغ از نوسانات سیاسی، تداوم خواهند یافت.

موضوع مهم دیگر برای  دولت ترامپ در جذب سرمایه‌های اعراب رقابت ایالات‌ متحده با چین و روسیه در منطقه است. می‌دانیم که خاورمیانه عرصه رقابت قدرت‌های بزرگ است و  چین با ابتکار «کمربند و جاده» و روسیه با همکاری‌های نظامی-امنیتی، نفوذ خود در منطقه را گسترش داده‌اند. لذا ترامپ باید نشان دهد که سرمایه‌گذاری در آمریکا نه‌تنها سودآورتر است، بلکه متحدان را در معرض تحریم‌های ثانویه قرار نمی‌دهد.

مساله مهم دیگر از منظر کارشناسان این است که ترامپ همواره از سبک دیپلماسی غیرمتعارف مبتنی‌بر رابطه شخصی با رهبران استفاده کرده است. در نتیجه او احتمالا در این سفر بر قراردادهای دوجانبه  به جای توافق‌های چندجانبه تاکید خواهد کرد تا انعطاف‌پذیری بیشتری داشته باشد.

از سوی دیگر، یکی از محورهای مذاکرات، احتمالا ارائه تضمین‌های امنیتی به کشورهای خلیج‌فارس در ازای سرمایه‌گذاری است. برای مثال، فروش تسلیحات پیشرفته یا حمایت از برنامه‌های هسته‌ای غیرنظامی عربستان می‌تواند بخشی از این معامله باشد.  علاوه بر این با تشدید تنش‌ها میان روسیه و اروپا بر سر گاز، ترامپ ممکن است به کشورهای خاورمیانه پیشنهاد دهد که با سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های انرژی آمریکا، به عنوان جایگزین مطمئن‌تری برای اروپا ظاهر شوند.

در همین رابطه است که برخی تحلیلگران معتقدند: سفر ترامپ به خاورمیانه را می‌توان آزمونی برای توانایی او در تبدیل دیپلماسی به موتور محرکه اقتصاد دانست. در واقع موفقیت این ماموریت نه‌تنها به مهارت‌های مذاکره او، بلکه به پذیرش واقعیت‌های جدید ژئوپلیتیک وابسته است؛ زیرا خاورمیانه امروزه به دنبال تنوع‌بخشی به شرکای خود بوده و آمریکا تنها گزینه پیشِرو نیست. در نتیجه اگر ترامپ بتواند از یک‌سو نگرانی‌های سرمایه‌گذاران را درباره ثبات پاسخ دهد و از سوی دیگر، روابط خود با رهبران منطقه را فراتر از معاملات کوتاه‌مدت تعمیق بخشد، شانس بالاتری برای جذب سرمایه خواهد داشت. با این حال، در صورت تداوم شکاف‌های داخلی در آمریکا و رقابت فزاینده قدرت‌های جهانی، دستاوردهای این سفر ممکن است زودگذر و نمادین باقی بماند.

سایت خوان